🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی
نویسنده: میم بانو
قسمت_شصت_سوم
با صدای پوزخندی سر بلند میکنم .
نازنین دور تر از من روی اپن نشسته و با تمسخر من را نگاه میکند .
نگاهم را دور تا رود خانه میچرخانم .
برعکس ظاهرش داخل واحد ساخته شده و مرتب است . خانه حدود ۷۰ متر است و همه جای آن را خاک گرفته .
نگاهم را از خانه میگیرم و دوباره به نازنین میدوزم .
پس حق با عقلم بود نازنین فکر های شیطانی در سر داشته .
با صدایی گرفته میگویم
+عقلم بهم گفت کار خطرناکی میکنم ولی بهش اعطنا نکردم .
بلند قهقهه میزند .
این کارش عصبی ام میکند .
نگاه عاقل اندر سفیهی به من میکند لبخند پیروز مندانه ای گوشه ی لبش جا میدهد
_تو خیلی ساده ای . در واقع خیلی بی عقلی .
با این سن کمت پاشدی اومدی خارج از شهر کسی رو هم همراه خودت نیاوردی که مثلا منو نجات بدی ؟
دوباره میخندد.
با نفرت نگاهش میکنم
+تو از سادگی من سو استفاده کردی
_درسته . تو واقعا احمقی .
وقتی رسیدی اینجا با خودت فکر نکردی تو یه همچین جایی اصلا موبایل آنتن نمیده ؟
یا اینکه من تلفن عمومی از کجا گیر آوردم ؟
یا مثلا چرا کسی باید منو گروگان بگیره بخاطر تو ؟
اصلا بر فرض که منو گروگان گرفته چرا باید منو ببره کنار تلفن عمومی در ملا عام ؟
سرم را پایین می اندازم و برای خودم تاسف میخورم . حق با اوست تمام حرف هایش درست است .
نمی خواهم در برابرش کم بیاورم . سرم را بلند میکنم و سعی میکنم بحث را عوض کنم
+دست و پامو باز کن
پوزخند میزند
_چشم ! امر دیگه ای نیست ؟!
چشم غره ای میروم و سرم را به سمت مخالف بر میگردانم .
با لحن بدی میگوید
_بهم گفته بود خیلی پرویی ولی فکر نمیگردم انقدرا هم پرو پاشی .
به اجبار نگاهش میکنم
+کی بهت گفته بود ؟
_بعدا خودت میفهمی
با تمسخر نگاهم میکند و به در اشاره میکند
_البته اگه زنده از این در بیرون بری .
میدانم حرف هایش واقعیت ندارد و برای ترساندن من است .
سیگاری از جیبش بیرون میکشد و روی لبش میگذارد
با کنایه رو به من میگوید
_فندک داری ؟
دندان هایم را روی هم میسابم و جوابش را نمیدهم .
پوزخند بلندی میزند
_ببخشید حواسم نبود املی و سیگار نمیکشی
🌿🌸🌿
《نذر کردم گَر ببینم روی زیبای تو را
یک صد و ده بیت تنها خرج چشمانت کنم》
محمود احمدوند
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
May 11
یڪےازهمرزمـٰانحـٰاجقـٰاسممیگفت:
گفـتم:حـٰاجےدستتتونروبندـٰازیددور، گردنمنبـٰاهمعڪسبگیریم،
حـٰاجےگفتمندستموبندـٰازمدورگردنت، خطریہهـٰاگفتمچراحـٰاجے،
گفتاخہمندستمودورگردنهرڪے، اندـٰاختمشهیدشدجزخودم:)!
#جان_فدا🍀
https://eitaa.com/Navid_safare
#حاجتروایییکیازبزرگواران
الحمدلله🧿🦋
ان شاءالله همه بزودی معجزه ببینن
https://eitaa.com/Navid_safare
خدایا حال دلم را تکانی بده
هم میدانی، هم میبینی، هم میتوانی!🍭💗
#پروفایل
https://eitaa.com/Navid_safare
1_2507938185.pdf
4.69M
🌺مکتب حاج قاسم 🌺
وصیت نامه تصویری شهید حاج قاسم سلیمانی
خیلی زبیاست، دست طراحان درد نکند و خدا خیرشان بدهد. لطفاً نشر دهید.