eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
62 فایل
واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @Massoumeh_sh84 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان_لبخند_بهشتی 🦋 نویسنده: میم بانو🌸 قسمت نودم _همه چیز طبق خواسته ی شهروز پیش رفت و در آخر وقتی از ساختمون اومدم بیرون شهروز بهم گفت یک ساعتی منتظر بمونم اگه کسی نیومد دنبال تو شهروز ، شهریار میفرسته برای کمک _تو شهریار میشناسی ؟ یعنی نسبتش رو با من و شهروز میدونی ؟ لبخند عجیبی میزند _آره ، من بیشتر از اونی که فکر کنی راجب شهروز و اقوامش میدونم با کمی مکث میگوید _داشتم میگفتم ، وقتی کاری که شهروز خواست رو انجام دادم روز بعدش رفتم پیش شهروز ؛ وقتی ازش پرسیدم بلیطای هواپیما کجاست برگشت خیلی ترسناک نگاهم . یه پوزخند زد و گفت : نازنین من نه عاشقتم ، نه ازت خوشم میاد ؛ یادته بهم گفتی نورا چقدر سادست ؟ نولی تو از نورا هم ساده تری . دیدی چه راحت فریبت دادم ؟ با صدایی که از شدت بغض میلرزد ادامه میدهد _خیلی راحت شهروز بهم گفت : من فقط از تو بعنوان یه ابزار استفاده کردم تا نورا رو اذیت کنم فکر کردی ....... بغضش میترکد و دیگر نمیتواند ادامه بدهد . آزادانه اشک هایش روی گونه هایش سر میخورند . باورم نمیشود این همان نازنینی هست که فکر میکردم قلبی از سنگ دارد . دلم به حالش میسوزد ، او فقط قربانی خواسته های شهروز شده است درست همانطور که فکر میکردم . البته حماقت خودش هم بی تاثیر نبوده است . کم کم صدای هق هقش بلند میشود . دستی به کمرش میکشم . بی اختیار قطره اشکی از گوشه ی چشمم سر میخورد . چه راحت شهروز برای رسیدن به خواسته هایش احساسات یک دختر را نابود کرد . آرام نازنین را در آغوش میکشم و با ملایمت میگویم +میخوای دیگه ادامه ندی ؟ با صدای گرفته ای میگوید _نه بزار بگم ؛ بزار بگم تا خالی بشم ؛ بزار بگم تا شهروز تو رو هم مثل من نابود نکنه ؛ بزار بگم تا بدی هایی که در حقت کردم جبران بشه . و دوباره صدای گریه هایش در حیاط کوچکشان میپیچد . بعد از چند دقیقه بلاخره آرام میگیرد و بعد از شستن صورتش به تعریف ادامه ماجرا میپردازد _شهروز منو نابود کرد . اون روز منو به خاطر وضعیت مالیم تحقیر کرد و گفت همه ی وعده وعیداش الکی بوده . بهم گفت اگه چیزی برای تو تعریف کنم یا اگه گیر پلیس بیوفتم اسمی از شهروز ببرم بلایی بدتر از اون بلایی که سر تو آورد سرم میاره . منم بخاطر ترس از شهروز قبول کردم و برای اینکه گیر پلیس نیوفتم خونمون رو عوض کردم . میدونی نورا بعد از شهروز من داغون شدم . +چرا قبول کردی اینا رو برای من تعریف کنی ؟ اگه شهروز بفهمه میخوای چیکار کنی ؟ _بهت گفتم تا یه جورایی بدیام رو جبران کنم . اولش ازت فرار میکردم تا بهت نگم ولی الان میبینم بهترین کار همینه ، در ضمن تو به شهروز نمیگی . اگرم بگی ..... اگرم بگی ....... 🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توهَمـٰانی‌ڪِہ‌هَرگِز نَتوان‌یـٰافت‌هَمـٰانَندَش‌رآ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت‌مقصد‌نیست،‌راه‌است مقصد‌خداست‌‌و‌شهـادت‌ معقول‌ترین‌راه‌رسیدن‌به‌خدا...🕊🍃
💫 🌺آيت الله‌مجتهدى‌تهرانى می فرمود : استاد ما حضرت حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) مےفرمودند: آن قدر درقبر بخوابیم که استخوان هایمان بپوسد😞 یك شب هم بلند شو ببین چه خبر است‼️ ❤️پیامبر اکرم صلےالله علیہ وآله وسلم می فرمایند: 🦋🌸وقتی بنده ای از خواب شیرینش و از رختخوابش برخیزد در حالیكه خواب آلود است، [برای این كه به سبب می خواهد كه خداوند را راضی كند.😍🌼] 💥💥خداوند متعال به سبب آن بنده، بر ملائكه مباهات می کند و می گوید :👈✨این بنده ام را می بینید كه بلند شده و را ترك كرده تا كاری را انجام دهد كه بر او واجب نكرده ام؟🌟شاهد باشید كه من او را آمرزیدم🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا ابا صالح المهدی 🍀☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چله به نیابت از هدیه به(ع) و حاجت روایی شما بزرگواران روز و دوم https://eitaa.com/Navid_safare