آقا جان دلم هوای مشهدت را دارد...(:
رامون میدی حرمت؟💔
#در_انتظار_وصال
#چهارشنبه_امام_رضایی🌱
#السلام_و_علیک_یاعلی_بن_موسی_الرضا ✨
https://eitaa.com/Navid_safare 🪴
تو منطقه خانطومان سجاد رو با تیر زدند...
وقتی بهش رسیدیم خون زیادی ازش رفته بود
به سختی گفت: کمکم کنید روی زانوهام بشینم...
بهش گفتم: برا چی؟! خون زیادی ازت رفته....
گفت: آخه ارباب اومده، می خوام بهش سلام بدم....
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبدِالله
#شهید_سجاد_عفتی🕊
#شادے_روحش_صلوات💙
https://eitaa.com/Navid_safare 🥀
🛎 #تلنگر
به قول ی بنده خدایی
مثلِ رزمندهۍ شب عملیات
به دنیا نگـاه ڪن !
همینقدر رها از دنیا . . !🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتمش دل بردے از ما
جانِ من مقصد کجاست؟
گفت؛
عاشقرا نشاید پرس و جو
باما بیا :)♥️✨
# شهید نوید صفری🤗🌱❤️
17کتاب شهید نوید صفری که بعضی از بزرگواران نذر و هدیه کردن که توی شهرمون پخش کنیم بین کسانی که کتاب شهید نوید رو نخوندن😍😍🌱🌱🌺🌺
ممنون از تمامی کسانی که شریک شدن برای هدیه دادن البته این کتاب ها به نیت سالگرد شهید نوید هست🌸🤩
اجرتون با خدا و شهید نوید ❤️🌾
https://eitaa.com/Navid_safare
یه خبر خوب دیگه هم داریم ان شاءالله قراره مسابقه ایی برگزار کنیم برای سالگرد شهادت شهید نوید و به قید قرعه به کسانی که کتاب شهید نوید رو ندارن هدیه میدیم🥺🤩❤️
ان شاءالله به زودی منتظر باشید 🪴❤️
https://eitaa.com/Navid_safare
{♥️📿}
يهبـچهمذهـبی
بـایدبـدونهکـهرفیـقشــهیدداشـتن
فقـطواسـهیخـوشگلـی
پروفـایلنیـس...
بـایدیـادبگیـرهحـرفشــهید
روتوزندگـیشپیـادهکـنه
وگرنـهازرفـاقت
چیـزینفهـمیده!(:
{📿♥️} ☜ #شادی_روحش_صلوات
https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #امام_رضای_دلم
آقا جان جای تمام کسانی که دوستت ندارند، ما عاشقتونیم...
اسلام علیک یا علی بن موسی رضا
╭┈┈┈⋆┈┈─────
🥺🌸🥺
چله ی زیارت عاشورا 🌼
روز شانزدهم
به نیت شهید نوید صفری هدیه به امام زمان (ع)
🖤🌸🖤
#جهت_یادآوری
https://eitaa.com/Navid_safare
حاجت روایی یکی از بزرگواران 😍🙏
🦋🥰🦋🥰🦋🥰
پیامی که تو پیج همسرشهید گذاشتند👆🏻❤️
https://eitaa.com/Navid_safare
مژده😍 مژده😍
مسابقه داریم🤩🤩🤩🤩
برای سالگرد شهادت شهید نوید صفری
🥺🥀🥺🥀🥺
قراره ان شاءالله مسابقه ای برگزار کنیم و به کسانی که کتاب شهید نوید رو ندارن به قید قرعه هدیه بدیم🥳🥳🥰🥰
البته کتاب شهید رسول خلیلی هم هست🌸🥳
لطفاً لطفاً کسانی که کتاب شهید نوید رو دارن توی مسابقه شرکت نکنن 🙂😂
مسابقه به شکل زیر می باشد👇🏻🌱👇🏻
داستان آشنایتون از شهید نوید رو برای یکی از آیدی های زیر میفرستید و اسمتون رو میگید و قرعه کشی میشه بین کسانی که توی مسابقه شرکت کردن هدیه داده میشه 🤩😍🤩
#داستان_آشنایتون_از_شهید_نوید
@Massoumeh_sh84
❤️
@motahareh_sh84
فرصت شرکت تا فردا شب ان شاءالله جمعه قرعه کشی میشه 🥀🥺
https://eitaa.com/Navid_safare
May 11
نوید دلها 🫀🪖
مژده😍 مژده😍 مسابقه داریم🤩🤩🤩🤩 برای سالگرد شهادت شهید نوید صفری 🥺🥀🥺🥀🥺 قراره ان
اسمتون رو بگید که قرعه کشی میشه ان شاءالله 🤲🏻
•| #علیاکبر_رائفیپور
یه روایت شنیدم برق از سرم پرید!
میگفت اون دنیا کسانی که میتونستی
امر به معروفشون بکنی و نکردی، خِرِتو
میگیرن میگن تو اگه منو امر به
معروف میکردی اون گناهو نمیکردم.
{🌸💞} ☜ #تلنگرانه
•••🌼•••·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
گفـت: دختر رو چہ بہ #شہـآدت؟!💣
🦋گفتـم:
شاید #دخترها توےِ جنگ
شهید نشنـ🍃
🦋اما همین بس کہ #ازنسل
بعضے مادرهآ
#چمران و آوینے و
قاسم سُلیمانـے داریم..✌️🏻♥️
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سربازان_رهبر
🇮🇷 https://eitaa.com/Navid_safare ✨
رفیقِ شهید داشتن ینی وقتی وسط جاده و بیابونم موندی دلت گرمه و خیالت راحت که ی قدرتای قویی هست ک هواتو داره 😍
دقیقا الان وسط جاده موندیم متوسل شدم و اتگار واقعا ی فرشتهههه فرستادن برامون 😍💚✨
https://eitaa.com/Navid_safare 🌷
کاش تقدیر شهادت به سرانجام شود...
و کسی هست که میلش شده گمنام شود...
عشق یعنی حرم بی بی و من می دانم...
باید این سر برود تا دلم آرام شود...
شبتون شهدایی 🦋🍃
وضو فراموش نشه
دلمردهایمویادِتـوجانمیدهدبہما
قلبیموبودنتضربانمیدهدبہما♥️!
تعجیـلدرظهـور #امام_زمان صلـوات
♥️|↫#یاایهـاعزیز
🖐🏻|↫#السݪامعلیڪیابقیةاللہ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺🥀🥺🥀🥺
❤️خوشبختے یعنے ؛
دوستانے داشتہ باشے ڪہ تا
بهشت همراه تو باشند ...
🌷خوشا بہ حال بهشت ڪہ
چنین جوانانے دارد ...
شباب الجنہ ؛ جوانان بهشتے❣
#صدای_شهید_نوید_صفری 🙂🌱
🌸🌱🌸
https://eitaa.com/Navid_safare
🌸🌱🌸
خریدار عشق
قسمت31
نشستم کنار حاج خانم
حاج خانم نگاهی به فاطمه کرد:دختر تو مگه امتحان نداری فردا
فاطمه: خوندم
حاج خانم:خا پاشو برو یه بار دیگه بخون بهتر بنویسی
فاطمه: عع مامان، خوب بگو برو تو اتاقت میخوام خصوصی صحبت کنم با عروسم
حاج خانم: حالا هر چی ،پاشو برو
فاطمه:چشم
بعد از رفتن فاطمه،حاج خانم دستامو گرفت
حاج خانم:سجاد اومده سراغت؟
-اره
حاج خانم: میدونستم میاد - از کجا میدونستین؟
حاج خانم: از اونجایی که علاقه اش به رفتن به سوریه رو میدونم،داره هر کاری میکنه که بره -چرا اجازه نمیدین بره
حاج خانم: کسی که برای رفتن دل کسی و میشکنه،جاش همین جاست نه سوریه ، الان تو بخشیدیش؟ -من برای بخشیدنش ، راضی کردن شما یه شرطی گذاشتم ، شرطی که فقط میخوام به شما بگم
حاج خانم: چه شرطی؟
- ( سرمو انداختم پایین): اینکه با من ازدواج کنه ( حاج خانم لبخندی زد):
میدونستم همینو میگی...
- نمیدونم کارم درسته یا نه ،شاید باید مثل هر دختره دیگه ای تو خونه مینشستم و منتظر خواستگار میشدم
حاج خانم:تو کاره اشتباهی نکردی، همیشه پسرا عاشق میشن و میرن خواستگاری یه بارم دخترا برن چی میشه مگه...
-خیلی ممنونم که درکم میکنین...
حاج خانم: با مادر تماس میگیرم واسه آخر هفته قرار خواستگاری میزارم
- اگه آقای احمدی قبول نکنه چی؟
حاج خانم: اون وقت باید قید سوریه رفتن و بزنه -من دیگه برم ،دیرم شده
حاج خانم: برو به سلامت...
خریدار عشق
قسمت32
واییی که چقدر خوشحال بودم
یعنی میاد خواستگاری...
یه در بست گرفتم رفتم خونه خاله
بوی آش تا سر کوچه میاومد
آخ که چقدر گرسنه ام بود زنگ در و زدم در باز شد با دیدن میثم زدم زیر خنده
میثم : ضایع شدم خیلی نه
- خیلی
میثم: تو اولین نفری هستی که اینو گفتی همه که میگن ماه شدم
- بیچاره ها خواستن که افسردگی نگیری ، برو کنار آش خور...
خاله سمیه: میثم مادر کیه ؟
میثم :خاله سوسکه اومده مامان - تو برو کنار حسن کچل
همه توی حیاط نشسته بودن داشتن آش و داخل کاسه میریختن و تزیین میکردن
- سلام به همگی خاله زهرا:
سلام بهار جان خوبی؟
- خیلی ممنونم
زندایی: سلام عزیزم،خسته نباشی
مامان: بهار مادر بیا برات اش بریزم بخوری - خیلی ممنونم،اتفاقن خیلی گرسنمه
مامان: مگه ناهار نخوردی؟
-نه حوصله نداشتم ...
سارا: قربون دختر خاله تنبلم برم
- سلام سارا جان خوبی ،آقات خوبه ؟
سارا: سلام ،گلم ،شکر خوبه
مامان: ای گفتی ،یعنی دختر به تنبلی این بهار ندیدم
سارا: پس بد به حال شوهر آینده اش
زندایی: واا این چه حرفیه، دختر به این خانمی ،از خداشونم باشه
مامان: بهار بیا ،آش و بگیر برو اون گوشه رو تخت بشین بخور
- چشم
صدای زنگ در اومد ،سارا درو باز کرد ،سعید بود
بعد از احوالپرسی از همه زندایی یه کاسه آش بهش داد اومد سمتم روی تخت روبه رویی نشست - سلام
سعید: سلام بهار خانم خوبین؟
- خیلی ممنونم
یه دفعه دیدم میثم داره با گوشیش از همه عکس میگیره
بعد اومد کنار ما
میثم : خوب خاله سوسکه یه عکس بگیرم ؟
- بله حسن کچل
( روسریمو مرتب کردم،با ژست های عجیب و غریب چند تا عکس گرفتیم باهم )
میثم :یعنی تو مثل یه ادم نمیتونی وایستی یه عکس بگیریم
- نخیر ، دیگه بیشتر از این از من بر نمییاادد
سعید : میثم یه عکس از من نمیخوای ،واسه اوقات تنهایات میگماا
میثم : چرا که نه ،بیا کنار بهار بشین ،سه تایی عکس بگیریم
سارا: بابا تک خوری ممنوع هاااا،بزارین منم بیام - بیا عزیزم
میثم : همه آماده۳،۲،۱ چیک چیک...
🌱🍀🌱
زیر چتر شهدا در امانیم...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/Navid_safare
💚✨💚✨💚✨💚✨💚✨
عزیزانی ک در ختم قرآن به نیابت از شهید نوید صفری شرکت کرده بودن امروز اخرین روز مهلت قرائت هست 🙏
ان شاءالله شهید هم درایت دنیا و هم دراخرت دستگیرتون باشن 🙏🌷
💚✨💚✨💚✨💚✨💚✨💚✨