eitaa logo
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
11هزار دنبال‌کننده
31.4هزار عکس
6.5هزار ویدیو
477 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
✍هر کس نمــاز دوشنبه را بخواند ثواب ۱۰ حج و ۱۰ عمره برایش نوشته شود دو رکعت ؛ در هر رکعت بعد از حمد یک آیة‌الکرسی ، توحید ، فلق و ناس بعد از سلام ۱۰ استغفار🌸🍃 🌸✨هر کس در روز دوشنبه دو رکعت نمازحاجت بگذارد و پس از نماز در سجده هفتاد مرتبه《 》بگوید تـوانگـر شـود✨ 📚 صحیفه مهدیه ۱۴۰ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۱۱۳ و ۱۱۴ وقتی به گودال قتلگاه رسیدند د
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۱۱۵ و ۱۱۶ انگار واقعا شهدا با خدا عشقبازی میکردند. دیگره اونقدر عزیز شده بودند که خودشون تعیین میکردند دوست دارن چجوری شهید بشن...یکی مثل شهید ابراهیم هادی میگفت که دلش نمیخواد چیزی ازش پیدا بشه و همین شد..یکی دیگه گفته بود که دوست داره مثل اربابش شهید بشه باز هم همون شد.... روز دوم رسید.چه حال و هوایی داشتند بچه‌ها! مخصوصا مهرزاد که شیفته خدا و شهدا شده بود. آماده شدند برای رفتن به کنار اروند رود. برای اروند ماشین گرفتند. ون بزرگی سوارشان کرد و تا اروند آن ها را رساند. به آن جا که رسیدند،آقای یگانه بچه‌ها را جمع کرد و برای آن ها سخنرانی کوتاهی انجام داد تا بیشتر با این منطقه آشنا شوند. _ خب بچه ها حواستون به من باشه خوب گوش کنید. میدونم همه خسته این اما خواستم بیارمتون اینجا تا هم یکم خرید کنین هم با این منطقه قشنگ آشنا بشین. صحبتام زیاد طول نمیکشه پس گوش بدید...اینجا اروندروده (به عربی:شط العرب) رودخانه پهناوریه در جنوب غربی ایران و در مرز ایران و عراق که از همریزش رودهای دجله،فرات‌وسپس کارون پدید اومده.درازای اروندرود از قرنه تا ریزشگاهش در خلیج فارس ۱۹۰ کیلومتر است.بصره، خرمشهر، آبادان،خسروآباد و فاو از جمله بندرهای مهم این آبراه هستند که نقش چشمگیری در رونق بازرگانی منطقه دارند.ایران و عراق پیشینه درگیری‌های دیرپایی بر سر مالکیت و حق به کارگیری از این رودخانه دارند.این درگیری ‌ها پیشینه‌ای ۴۰۰ ساله داره و از زمان هم‌جواری امپراطوری عثمانی با مرزهای غربی ایران آغاز شده.درطول این مدت قراردادهای بی شماری برای چگونگی بهره‌برداری از رودخانه میان دو کشور به امضاء رسیده‌.مهمترین این پیمان‌ها پیمان۱۹۷۵ الجزایر هست که بخشی از اون درباره تعیین مرز در محل رودخانه‌ است. این قرارداد تا امروز پابرجا مانده‌است... مهرزاد به سخنان آقای یگانه به خوبی گوش میداد و آن ها را در حافظه ثبت میکرد و خیلی دلش میخواست بیشتر از اینجا بداند اما آقای یگانه زود بحث را تمام کرد و بچه ها برای خرید رفتند.مهرزاد خیلی زود وابسته آن جمع صمیمی شده بود. پیش اقای یگانه رفت و گفت: _این جا خیلی قشنگه.حس خوبی به آدم میده. آقای یگانه لبخندی زدو گفت: _هنوز شلمچه رو ندیدی.... همیشه پدرش چنین طرز فکری به او داده بود که مردم برای پول شهید می‌شدند.!اما او تازه فهمیده بود که شهید شدن..از جان و مال و ناموس گذشتن نه تنها کار شهدا که کار امام حسین علیه‌السلام هم بوده.و هیچکدام برای مال و منال جان خود را به خطر نمی انداختند. هرچه بود دنیایی نبود، خدایی بود.یک دلیل خدایی داشت. مثل عاشق شدن مقدس بود. فکر مهرزاد دیگر جایی برای حورا نداشت. تمام ذهنش را شور اشتیاق این سفر روحانی پر کرده بود.تمام قلبش درگیر نام یازهرایی بود که روی سر بند شهدا دیده بود.تمام دلش پیش شهیدی بود که دعوت نامه آن جا را به دستش داده بود..کاش این سفر او را کمی تکان بدهد...کاش او را عوض کند. بعد همه راهی طلائیه شدند. آنجا هم بسیار قشنگ و زیبا بود.با پای پیاده روی خاک داغ راه رفتن اول کمی مهرزاد را اذیت کرد اما بعد دیگر کسی مهرزاد را با کفش ندید. سخنرانی آقای یگانه آنجا کمی بیشتر شد. _پیش از آغاز  جنگ در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۵۹ برپایه گزارش گروهان ژاندارمری هوزگان، نیروهای عراقی روبروی پاسگاه طلائیه قدیم با ۱۰۰ دستگاه تانک و روبروی پاسگاه طلائیه جدید با سنگرسازی و انتقال نیروها برای حمله آماده می‌شدند...طلائیه از روزهای آغازین جنگ تا عقب‌نشینی عراق در عملیات بیت المقدس در دست نیروهای عراقی بود.. هر چه می گذشت و جاهای دیگر که می رفتند مهرزاد بیشتر از پیش عاشق و دیوانه این مناطق می شد. گوشی اش از ساعتی که پایش را در خرمشهر گذاشت خاموش بود. قصد روشن کردن هم نداشت. دلش می خواست در این سفر فقط برای خودش باشد. آقای یگانه وقتی مهرزاد را مشغول نماز خواندن روی خاک گرم طلائیه دید لبخند عمیقی بین ریش های پر پشتش نمایان شد و زیر لب گفت: _یا ارحم الراحمین.. سنه قوربان یا الله. آن شب آقای یگانه قصد کرد به بچه ها شام فلافل بدهد و بعد هم در گروهبانشان بازی دسته جمعی بر پا کند...حسابی آن شب به مهرزاد خوش گذشت. حال دیگر با همه صمیمی شده بود وحسابی با پسرا گرم میگرفت... او آقای یگانه را مانند پدری جوان و دل سوز می دانست که راه درست را به او نشان داده بود. شب بعد از بازی بچه ها از خستگی خوابشان برد ولی مهرزاد چشم روی هم نگذاشت. تحوّلی آشکار را درون خود حس میکرد. دستی به صورتش کشید که تیزی ته ریش کوتاهش را حس کرد...مگر با ته ریش جذاب تر نمی شوند؟پس چرا خود را شبیه دخترا کند و تمام ریشش را با تیغ بزند؟ ریش به او بیشتر می آمد پس تصمیم گرفت دیگر کوتاهشان نکند. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو »
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۱۱۳ و ۱۱۴ وقتی به گودال قتلگاه رسیدند د
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۱۱۵ و ۱۱۶ انگار واقعا شهدا با خدا عشقبا
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۱۱۷ حاج خانم در جواب همسرش پاسخ داد: _امیرمهدی رو خودت بزرگ کردی حاجی. اون حتما یه چیزی تو دختره می‌بینه که انتخابش کرده. بریم ببینیم خدا چی میخواد. پسری که من و شما بزرگش کردیم و با ایمانه حتما دختری ک دیده دختر خوبیه. _باشه خانوم. سپردم این وصلت رو به جدم حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها). هرچی خودش خواست انشالله ک درسته. برم بیرون و برگردم اگر شد زنگ بزنیم برای اجازه گرفتن از خانواده حورا خانم. **** _سلام علیکم. خوبین ان شالله؟ _سلام. بفرمایین. _من پدر امیرمهدی هستم. غرض از مزاحمت جناب ما امرمون خیره اگه خدا بخواد...شما دایی حورا خانم هستین دیگه؟ _بله بله خواهش میکنم بفرمایین. _ما می خواستیم اگه بشه فردا شب برای خواستگاری حورا خانم مزاحمتون بشیم. آقا رضا کمی مکث کرد. نمیدانست چی بگوید ولی خودش را جمع وجور کرد وگفت: _شما از کجا حورا خانم ما رو می شناسین؟ _ حورا خانم دوست عروس بنده هستن. گویا هم دانشگاهین. برای عقد عروس و پسرمم اومدن حرم و من دیدمشون. خانم ما عم خیلی از حجب و حیای دختر خواهر شما خوشش اومد و پسرمونم که... خنده ای کرد و گفت: _قضیه اون یک دل نه صد دله حاج آقا. برای اولین بار بود کسی او را حاج آقا صدا می کرد. _ خلاصه ما هم شمارتونو از عروسمون گرفتیم تا مزاحمتون بشیم برای امر خیر. شاید فرجی شد و این پسر ما هم از مجردی و تنهاییش دراومد. _پسرتون چی کاره اس؟ _ امیرمهدی ما تو مغازه انگشتر و عطر فروشی سمت حرم کار میکنه. در اصل من دو دهنه مغازه دارم که یکیش مال پسرامه یکیشم یه جوونی رو گذاشته بودم برای فروشندگی که چند روزی اومد اجازه گرفت که بره سفر. _آهان که این طور. باشه ما فرداشب منتظرتونیم. _خیلی ممنونم. ببخشید‌آقای؟؟ _ ایزدی هستم. _ بله جناب ایزدی پس ما مزاحمتون میشیم. _ اختیار دارین. امری دیگه نیست؟ _ عرضی نیست. التماس دعا یا علی خدانگهدار. _ خدافظ پدر امیرمهدی نفس عمیقی کشید وگفت: _بفرما حاج خانم به امیرمهدی بگو خودشو واسه فردا شب اماده کنه. _نه من نمیگم خودت برو یه سر بزن مغازه اونجا ببینش بهش بگو. _باشه پس خودم میگم بهش . امیر مهدی مشغول مغازه و مشتری ها بود که پدرش را دید و گفت: _عه سلام بابا. خوبین؟ _سلام پسرم. بیا کارا رو ول کن. یه دقیقه باهات حرف دارم. امیر مهدی گفت: _چشم شما برین بشینین من مشتری ها رو جواب کنم میام. بعد از اینکه مشتری ها رفتند، دو فنجان چای برای خودش و پدرش ریخت و گذاشت روی میز. _ من در خدمتتم بابا جون. _ببین بابا جون زندگی شوخی بردار نیست. باید تا آخرش وایستی. ببینم تو اصلا حورا رو دوست داری؟ امیر مهدی که خیلی خجالتی بود کمی من و من کرد ولی چیزی نگفت. _ ای بابا خوب دوسش داری دیگه.پس برو و خودتو واسه فردا شب اماده کن. امیر مهدی مات و مبهوت مانده بود. با تعجب گفت: _واقعا بابا ؟؟ _آره برو دیگه. _ پس مغازه چی میشه؟ _برو من در مغازه هستم. خسته شدم زنگ میزنم داداشت بیاد. تو خیالت راحت باشه پسرم. امیرمهدی از ذوق نمیدانست چه بگوید..اول به آرایشگاه رفت و بعد هم سری به بوتیک ها زد و کت و شلوار قشنگی خرید. آن قدر خوشحال و ذوق زده بود که ماشین ها را دو تا یکی رد می کرد که زودتر به مقصد برسد. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۱۱۷ حاج خانم در جواب همسرش پاسخ داد: _
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۱۱۸ روز سوم شد و روز آخر. آخرین یادمانی که می خواستند بروند شلمچه بود...از درب ورودی کفش هایشان را درآوردند.ازطرفی اذان را هم گفته بودند و برای نماز جماعت می خواستند برسند.. سنگ و کلوخ های ریز وارد پایشان میشد. ولی این باعث نمیشد که سرعتشان برای رسیدن به نمازجماعت کم شود. نمازجماعت را که خواندند، بیشتر کاروان ها آماده برگشتن شدند اما کاروان مهرزاد اینها تازه آمده بودند.بعد ازگشتن درفروشگاه کوچک شلمچه آقای یگانه بچه ها را به گوشه ای روی خاک ها راهنمایی کرد. و خودش ایستاد برای روایتگری: _بچه ها برای بار چندم میگم براتون؟!نمیدونم چیکار کردید که اینجوری دعوتتون کردن.بعداز چندین سال که دارم برای روایتگری میآم، اولین سفرمه که این دعوت شدن های خاص رو میبینم.روبه روتون کربلاست و پشت سرتون مشهد. همینطور که آقای یگانه می گفت همه مخصوصا مهرزاد ناله میکردند و به پهنای صورت، اشک می ریختند... _بزارین ادامه اش رو بگم. تو بین الحرمین نشستین. امشبم که شب جمعه است. شب زیارتی اربابمون حسینه...از همه مهمتر ایام، ایام شادی و سرور ائمه است. نیمه شعبان تو راهه...بیاید همه با هم حدیث کسایی تقدیم کنیم به اهل بیتمون و اونایی که بین ما بودند و الان نیستند.بیاین از امام رضا و امام حسین(علیهماالسلام) و این شهدایی که تو جمعشون بودیم و داریم برمی‌گردیم، بخوایم سند کربلا رو برامون امضا کنن تا سال دیگه این موقع ان شالله کربلا باشیم... آقای یگانه شروع کرد به خواندن حدیث کسا و بچه ها از خود بی خود شده بودند. عجب حال و هوایی بود... بعد از آن هرکدام گوشه ای اختیار کردند. یکی نمازمیخواند.. یکی در سجده بود.. یکی مشغول خاک جمع کردن بود.. اقای یگانه فرصتی به همه داد برای وداع با شهدا. صبح روز بعد با دل هایی شکسته و حالی پر از معنویت آماده می شدند.هیچ کدام دلشان راضی به رفتن نمی شد عجیب خو گرفته بودند به آن جا. معراج شهدا آخرین جایی بود که رفتند. نوای مداحی شهیدگمنام پخش می شد. عکس و فیلم مادران شهدایی که تفحص شده بودند را هم گذاشته بودند. دو هم آورده بودند.آنها دقیقا روزی که کاروان آقای یگانه وارد خرمشهر شد پیدا شده بودند. باز هم نشانه... باز هم دعوت خاص شهدا... آقای یگانه درحالی که خودش اشک می ریخت، تنهاجملاتی که توانست بگوید این بود _"بچه ها چی کارکردین شماها؟ چیکار کردین که شهدا این طوری دارند با ما عشق بازی میکنند؟ انگار راست قامت از بدو ورودتون ایستادند تا به شما خوش آمد بگن. انگار که شماها مهمونای خاص شهدا بودین." بعد این جملات، بچه ها دیگر جانی برایشان نمانده بود از بس که گریه کرده بودند. به ایستگاه قطار رفتند و بعد از رفتن به قم و زیارت درقم وجمکران برگشتند به سمت مشهد. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
🍃🍂 گشایش در امور 🍃🍂 🖊 "ســـــوره منافقــــون" را جهت هر خصوصا و بخوانند موثر و مجرب است 📚 گوهر شب چراغ ۶۳  مطالب بیشتر ↩️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
❄️   باختم بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🌸 اگر کسی به نیت قضای دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت 19 مرتبه (بسم الله الرحمن الرحیم )بگوید و بعد از آن سوره حمد را تلاوت نماید و بعد از تمام شدن نماز 786 مرتبه آیه (بسم الله الرحمن الرحیم) را بگوید هر حاجتی داشته باشد برآورده خواهد شد. ان شاءالله.  📚همان، ص67به نقل از شمس المعارف الکبری ❣ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍂🍃🌸🍂🍃🌸 🍂🌸🍂 🌸🍂 💞 🔮 چـنانچه زنـی بخواهد که فقـط هـمسر او، عاشـق او باشد و بر زن دیگر عاشق نشود؛ این عـمل را که مجرب است انجام دهد. این ختـم را در روز جمعه انجام دهـد و بـگوید: ⚜یٰا نَجْمَةَ الْعِشٰاءِ یٰا حَمزَةَ ذی الْ مَشْمَشَةِ رَجَمْتُکَ بِثَلٰاثَةِ تُفٰاحٰاتٍ تَرْجِمی فلان بن فلان (به جای فلان بن فلان اسم شوهر و مادر اورا ببرد) بَثَلٰاثَةِ جَمَرٰاتٍ جَمْرَةٍ عَلیٰ لِسٰانِهِ مٰا یَنْسٰانی وَ جَمْرَةٍ وَجَمْرَةٍ عَلیٰ عَیْنِه مٰا یَنْظُرُ واحِداً غَیْری وَ جَمْرَةٍ عَلیٰ اَوذٰانِه مٰا یَسْمَعُ اِلّا کَلامی⚜ ✅ این ذکـر را عـده ای از زنـان تجـربه کـرده انـد. 📚کـنزالمدفون 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 دعای به سفر نرفتن فرد دعای نرفتن به سفر – دعای به سفر نرفتن فرد برای جلوگیری کردن از سفر شخصی یا معشوقی که دوست ندارید به مسافرتی برود یا طاقت دوری او را ندارید ، نام آن فرد و نام مادرش را بر روی سنگی بنویسید و سپس این آیه را در ادامه آن بنویسید . (قالُواْ یَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِیهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ ). در آخر هم آن سنگ را در چاهی بیاندازید. حتما آن فرد از سفر رفتن منصرف خواهد گردید. ... @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🖊هرکس ۴۰ بار سوره ضحی را بدون تکلم و روبه قبله وبا طهارت در روزهایاشب های مبارک مثلاشب ویاروز جمعه بخواندبه هرنیتی که باشد حاجتش برآورده شود Ⓜ️درمان باقرآن۱۵۰ ڪلیڪ ↩️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✍ امام صادق ؏ ؛ چشم زدن حقیقت دارد نہ تو ازچشم دیگران در امانے و نہ دیگران از چشم تو ، پس هر گاه از این جهت بہ ترس افتادے سه بار بگو ↯ «ما شاءاللَّه لاقوة الّا باللَّه‏ العَلی العَظیم» 📚 بحارالانوار ۶۳/۲۶ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✅گره گشایی با قرآن و ادعیه میــان                 دو طایفه یا دو شخص ✍🏻به جهت تسخیر قلوب میان دو طایفه یا دو شخص که کدورت دارند وضو بسازد و دو رکعت نماز به همین نیت بخواند در رکعت اول بعد از حمد یک بار و بعد از سوره هفت مرتبه این دعا را بخواند و آن شخص چنان مسخر گردد که تصور آن را نتوان کرد به تجربه رسیده است عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ اَللهُمَ لِیِّن لی قَلبِ > فلان‌بن‌فلان < كَما لَیِّنتَ الحَدیدَ لِداوُد و سَخِّر لی قَلبَهُ کَما سَخَّرْتَ لِسُلَيْمانَ جُنُودَهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ منبع : سر المستتر ص ۹۶ و ۹۷ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🔴 کجاست ⁉️ ✍وادی یابس به معنای بیابان خشک و بی‌آب و علف است. این نام به طور خاص اشاره به سرزمینی واقع در منطقه حوران، نزدیک اذرعات (درعا) در مرز سوریه و اردن دارد و نیز منطقه سنگلاخی است كه از سنگ های آنجا، سنگ آسیاب می‌سازند.[۱] 🔸نام این سرزمین‌ بارها در روایات مربوط به حوادث آخرالزمان، به ویژه موضوع خروج سفیانی آمده است. 🔸سفیانی همانطور كه از نامش پیداست از نوادگان ابوسفیان و فرزند هندجگرخوار است. او شورش كرده و مدت ۹ ماه جنگ و خون‌ریزی شدیدی به وجود می‌آورد. پیامبر اكرم (صلی‌الله علیه وآله)، در روایاتی، از جمله روایت زیر، تمامی جنبش سفیانی را به طور خلاصه شرح می‌دهد و محل خروج او را نیز، وادی یابس، بیان می‌كنند. از حذیفه روایت شده است: پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) از فتنه‌ای كه بین مشرق و مغرب واقع خواهد شد یاد نمود و فرمود: در حالی كه آنها گرفتار فتنه هستند، ناگهان سفیانی از وادی یابس، بر آنها خروج كند، تا آنكه در دمشق فرود آید. آنگاه دو لشكر را به سوی مشرق و مدینه روانه كند تا به زمین بابل از شهر نفرین شده (بغداد) برسد. او بیش از سه هزار نفر را بكشد و بالغ بر یكصد زن را به زور تصاحب كند و سیصد نفر از اولاد فلان عباس را به هلاكت رساند، آنگاه به كوفه هجوم آورده، اطراف آن را ویران سازد. سپس از آنجا خارج شده به سوی شام حركت كند. در این هنگام لشكری با پرچم هدایت از آن منطقه به پا خیزد و با لشكر سفیانی رو در رو گردد و آنها را چنان تار و مار كند كه یک نفر هم كه خبر مرگ بقیه را ببرد باقی نماند و آنچه از اسیرها و غنیمت‌ها در دست آنهاست باز پس گیرند. اما لشكر دوم وارد مدینه شده و سه شبانه روز به غارت و چپاول آنجا پردازند، آنگاه به سوی مكه روانه گردند تا به بیابان رسند. خداوند در این هنگام جبرئیل را به سوی آنها فرستد و فرماید: «ای جبرئیل برو آنها را نابود كن»، پس جبرئیل ضربه‌ای به آن زمین زند كه آنها را در خود فرو برد. هیچ یک از آنها نجات نیابد مگر دو نفر از قبیله جهینه.[۲] همچنین در نسخه خطی ابن حماد از امام كاظم علیه السلام نقل شده كه فرمودند: سفیانی از فرزندان خالد، پسر ابوسفیان مردی با سر درشت و چهره‌ای آبله‌گون، در چشمش نقطه‌ای سفید پیداست، او از سمت دمشق كه «دره خشك» نامیده میشود، با هفت نفر كه یكی از آنها درفشی آماده اهتزاز با خود دارد، خروج میكند.[۳] ✍️پی‌نوشت‌ها : 📚[۱]- تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه: فرهنگ الفبایی مهدویت، ص۷۵۱ 📚[۲]- بحار الانوار؛ ج۵۲، ص۷۵ 📚[۳]-نسخة خطی ابن حماد، ص۷۵ به نقل از كورانی علی، عصر ظهور ➖➖➖➖➖➖➖ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رمز مقاومت در لحظات پایانی دوران غیبت! ( فتنه‌های سنگینی که در پیش داریم! ) | عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
04 Bar Madare Bimardelan(1403-09-12)Tehran.mp3
25.26M
🔈 🔰 جلسه چهارم * وقتی شیطان در آرزوهای پیامبران نفوذ می‌کند؛ تأملی بر معنای اُمنیّه [2:19] * شیطان در خدمت آزمون الهی؛ چرا در اوج پیشرفت، خرابی از راه می‌رسد؟ [5:14] * چرخش فتنه و فرصت؛ نقش شیطان در تحقق حکمت الهی [8:48] * وقتی تاریخ در یک چشم به هم زدن تغییر کرد؛ از بیعت غدیر تا سقیفه [13:04] * در جغرافیای آشوب؛ چگونه لبنان به میدان آزمون مقاومت بدل شد؟ [20:18] * وقتی طاغوت به نهایت غرور می‌رسد؛ داستان سقوط با تحقیر [24:35] * قساوت قلب و بیماری دل؛ چرا برخی در آزمون الهی می‌لغزند؟ [28:34] * در جاده سخت بازگشت؛ ماجرایی فراتر از [37:13] * قلب بیمار و وسوسه‌های شیطانی؛ چرا برخی دل‌ها زود می‌لرزند؟ [42:40] * قلب سلیم؛ جایی که هیچ چیزی جز خدا نمی‌ماند [43:25] * ظهور بیماری دل در چله انتظار؛ امام زمانی که وقت‌شناس نبود! [46:31] * خانه‌ای میان آتش و غربت؛ روایت هجوم به بیت وحی [50:36] ⏰ مدت زمان: ۱:۰۱:۰۰ 📅 ۱۴۰۳/۰۹/۱۲ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ‏برادرزاده اسد را در دمشق از جرثقیل حلق آویز و اعدام کردن آقایون اصلاحاتی نتیجه سازش اینه حواس تون رو جمع کنید… 🪧 🪧 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلاگر پرحاشیه به حامد کاشانی تهمتی زد که خود کاشانی جوابشو سالها قبل داده! @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با سقوط بشار اسد آیندۀ مقاومت چه می‌شود @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨روزهای بحرانی در پیش داریم.. شیعه باید مدافع امام خود باشد و نباید پشت رهبر انقلاب اسلامی را مثل حضرت علی علیه السلام خالی کند که خانه نشین شود و همه ما باید پشت رهبر بمانیم و از آن تبعیت کنیم عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد الجولانی، سرکرده تروریست‌های تکفیری در سوریه: ما سعی داریم دست‌های ایران را در منطقه قطع کنیم سپس با به راه انداختن آشوب قومیتی ایران را از پا در خواهیم آورد آیا هنوز ابلهی باقیمانده که حرکت الجولانی را یک حرکت صرف علیه بشار اسد قلمداد کند⁉️ هدف محاصره ایران و نابودی آن است... @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
voice.ogg
18.26M
🛑نحوه توسط ⭕️نکته۱: لازمه گوش دادن به این ویس، بازخوانی تحلیل اسرائیل می باشد ⭕️نکته ۲: رمز گشایی ساعت صفر ⭕️نکته۳: اسرائیل سرآمد تجربه جنگ درون شهری جهان هست، چراکه ۷۰ سال است درگیر جنگ درون شهری می باشد و گرا دهنده و مدیریت کننده جنگ مسلحانه درون شهری ایران، اسرائیل خواهد بود ⭕️توجه۱ : دوستانی ک مشکل قلبی دارند و استرس براشون سم هست ویس رو باز نکنند (ترسیم و تصور شرایط تحلیلی در واقعیت بسیار جان سوز خواهد بود) ⭕️توجه۲: تحلیل حاصل شده ، علاوه بر در نظر گرفتن شرایط حال و فعلی، متناسب با احادیث آخرالزمانی صورت گرفته است ⭕️جمع بندی: بعد از اتفاقات ذکر شده و درگیری های بوجود آمده، سوریه همانند ببر بدون دندان خواهد بود و فتح آن کار ساده ای می شود ⭕️🖊جمع بندی ۲: منتظر زلزله ای در تهران باشید 🖊کیسان ابوعمره این حرفا دو سال پیش ضبط شده، دقیقا اتفاقات این روز هاست ⚠️۹۰ درصد حرفا تا الان رخ دادِ، ده درصد باقی مونده رو اگه نمیدونی با دقت گوش کن... ➖➖➖➖➖➖➖ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
14030918 سوریه.mp3
10.68M
و اما سوریه... ⭕️خیلی فوری⭕️ 🎙سخنان حاج آقا دربارۀ تحولات اخیر ♻️حتما گوش کنید و منتشر کنید. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ پیش بینی های عجیب علامه کورانی از سقوط بشار اسد و ارتباط حوادث سوریه و‌ یمن با ظهور حضرت مهدی (عج).. بشار می رود! سید حسن نصرالله (به شوخی)گفت: با ما راه بیا و نذار بشار بره ( خنده علامه کورانی) ولی من گفتم با بشار دشمنی ندارم؛ ولی بشار اسد میره و سفیانی ۷ ماه پیش از ظهور امام میاد! درسته سوریه رو از دست می‌دیم؛ ولی یمن رو به دست میاریم . پ ن: علامه کورانی اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ به رحمت خدا رفت. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🚨🚨🚨هالوی رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل: 🔴کشتن خامنه ای 🔴نابودی تاسیسات هسته ای ایران 🔴نابودی ژن های پارسی و منقرض کردن ایرانی 🔴ضمیمه کردن خاک ایران به اسرائیل ⛔️این هدف ماست و دوستان ما در ایران کمکمان می کنند‼️‼️ 🪧 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🚨🚨🚨 | ویدئو از ربودن زنان شاغل در یک شرکت مالی " AANES" توسط تروریست های مزدور ترکیه/اسرائیلی تحریر الشام بعد از ورود به منبج‼️‼️ ⛔️این ماجرا امروز حوالی 11 صبح رخ داد‼️‼️‼️ 🪧 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕