ندای قـرآن و دعا📕
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وهشتا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_وهشتاد_وپنجم
برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. خدیجه همان طور که به جاده نگاه می کرد، خوابش برده بود. سمیه توی بغلم خوابید. صمد گفت: «حالا که بچه ها خواب اند. نوبت خودمان است. خوب بگو ببینم اصل حالت چطور است. خوبی؟! سلامتی؟!...»
🔸فصل شانزدهم
سر پل ذهاب آن چیزی نبود که فکر می کردم. بیشتر به روستایی مخروبه می ماند؛ با خانه هایی ویران. مغازه ای نداشت یا اگر داشت، اغلب کرکره ها پایین بودند. کرکره هایی که از موج انفجار باد کرده یا سوراخ شده بودند. خیابان ها به تلی از خاک تبدیل شده بودند. آسفالت ها کنده شده و توی دست اندازها، سرمان محکم به سقف ماشین می خورد.
از خیابان های خلوت و سوت و کور گذشتیم. در تمام طول راه تک و توک مغازه ای باز بود که آن ها هم میوه و گوشت و سبزیجات و مایحتاج روزانه مردم را می فروختند.
گفتم: «اینجا که شهر ارواح است.»
سرش را تکان داد و گفت: «منطقه جنگی است دیگر.»
کمی بعد، به پادگان ابوذر رسیدیم. جلوی در پادگان پیاده شد. کارتش را به دژبانی که جلوی در بود، نشان داد. با او صحبت کرد و آمد و نشست پشت فرمان. دژبان سرکی توی ماشین کشید و من و بچه ها را نگاه کرد و اجازه حرکت داد. کمی جلوتر، نگهبانی دیگر ایستاده بود. باز هم صمد ایستاد؛ اما این بار پیاده نشد.
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
ندای قـرآن و دعا📕
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وهشتا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_وهشتاد_وششم
کارتش را از شیشه ماشین به نگهبان نشان داد و حرکت کرد.
من و بچه ها با تعجب به تانک هایی که توی پادگان بودند، به پاسدارهایی که همه یک جور و یک شکل به نظر می رسیدند، نگاه می کردیم.
پرسید: «می ترسی؟!»
شانه بالا انداختم و گفتم: «نه.»
گفت: «اینجا برای من مثل قایش می مانَد. وقتی اینجا هستم، همان احساسی را دارم که در دهات خودمان دارم.»
ماشین را جلوی یک ساختمان چندطبقه پارک کرد. پیاده شد و مهدی را بغل کرد و گفت: «رسیدیم.»
از پله های ساختمان بالا رفتیم. روی دیوارها و راه پله هایش پر از دست نوشته های جورواجور بود.
گفت: «این ها یادگاری هایی است که بچه ها نوشته اند.»
توی راهروی طبقه اول پر از اتاق بود؛ اتاق هایی کنار هم با درهایی آهنی و یک جور. به طبقه دوم که رسیدیم، صمد به سمت چپ پیچید و ما هم دنبالش. جلوی اتاقی ایستاد و گفت: «این اتاق ماست.»
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_وهشتاد_وهشتم
زندگی در پادگان ابوذر با تمام سختی هایش لذت بخش بود. روزی نبود صدای انفجاری از دور یا نزدیک به گوش نرسد. یا هواپیمایی آن اطراف را بمباران نکند. ما که در همدان وقتی وضعیت قرمز می شد، با ترس و لرز به پناهگاه می دویدیم، حالا در اینجا این صداها برایمان عادی شده بود.
یک بار نیمه های شب با صدای ضد هوایی ها و پدافند پادگان از خواب پریدم. صدا آن قدر بلند و وحشتناک بود که سمیه از خواب بیدار شد و به گریه افتاد. از صدای گریه او خدیجه و معصومه و مهدی هم بیدار شدند. شب ها پتوی پشت پنجره را کنار می زدیم. یک دفعه در آسمان و در مسافتی پایین هواپیمایی را دیدم. ترس تمام وجودم را گرفت. سمیه را بغل کردم و دویدم گوشه اتاق و گفتم: «صمد! بچه ها را بگیر. بیایید اینجا، هواپیما! الان بمباران می کند.»
صمد پشت پنجره رفت و به خنده گفت: «کو هواپیما! چرا شلوغش می کنی هیچ خبری نیست.»
هواپیما هنوز وسط آسمان بود. حتی صدای موتورش را می شد به راحتی شنید. صمد افتاده بود به دنده شوخی و سربه سرم می گذاشت. از شوخی هایش کلافه شده بودم و از ترس می لرزیدم.
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
💫✨💫✨✨💫✨💫✨💫✨
< #نمازجهت_شفابیماری >
🖌برای شفای هر بیماری دو رکعت نماز حاجت توسل به حضرت جواد الائمه بخواند و بعد 146 مرتبه بگوید :
✍ما شاء الله لا حول و لا قوة الا بالله
🖌اگر در ساعت منسوب به آن حضرت عمل شود بسیار مفید است
و آن ساعت را تا دو ساعت بعد از نماز عصر ( بخش نهم از دوازده قسمت روز ) تشخیص داده اند .
منبع : داروخانه ی معنوی ص 48
#اعجازاذڪارودعا
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸🍃🌸🍃🌸
عمل بسیار مجرب جهت فرزند خواستن💐
💈جهت فرزند خواستن از خداوند این ایه را 👇
.{رَبِ لاتَذَرنی فَرداً واَنتَ خَیرِ الوارِثین}
✅ بر روی دو عدد انگشتر فیروزه بنویسد یکی رو دست مرد و دیگری را دست زن بندازد به سال نکشیده بچه دار میشود برای بیش از هزاران نفر به تجربه رسیده جهت فرزند دار شدن.
⭐️آیه ۸۹ سوره مبارکه انبیاء ⭐️
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#ذکر_درمانے
#ازدست_ندادن_شغل_فعلی
هرڪس بہ مقام ودولت رسد
ومضطرب باشد واز زوالش بترسد
نام شریف《 #الحڪـیم 》را ورد خودسازد
ڪہ موجب عظمت وابهت
مےگردد
📚 دوهزارحدیث،ص ۸۳۸
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#سوره_درمانے
✨جهت سربراهی اولاد
🌹امام صادق ع
هرکس.باایمان سوره ی مبارکه"صف"را ۱۰۷ بار با نیت خالص وتوجه بخدا بخواند
فرزندانش مطیع و فرمانبردار او میشوند
📚خواص آیات قران ص173
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨﷽✨ #دعا_درمانے
💠▫️روزی شخصی خدمت حضرت علی(ع) میرود و میگوید یا امیر بنده به علت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟
♥️•☜حضرت علی(ع) فرمودند:↯
💠▫️خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم ، هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی
❶ (الحمدلله علی کل نعمه)
📝⇦خدایا شکرت برای هر نعمتی که به من دادی
❷ (و اسئل لله من کل خیر)
📝⇦واز خداوند میخواهم هر خیر و خوبی را
❸ (و استغفر الله من کل ذنب)
📝⇦خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم
❹ (واعوذ بالله من کل شر)
📝⇦خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها
📚بحار الانوار ، ج۹۱
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺مثلث ظهـــور
(#مسجدالحرام ، #مسجدکوفه ، #مسجدالاقصی )
🎙 استاد رائفیپور
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#غزه
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
3.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقامات اسرائیل اهل کجا هستند؟!
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#غزه
#اسرائیل
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
@audio_ketabتاریخ فلسطین 9.mp3
زمان:
حجم:
5.97M
🇵🇸#مستند_تاریخ_فلسطین🇵🇸
"تاریخ اشغال فلسطین از ابتدا تا کنون"
قسمت 9⃣
🇵🇸🇵🇸
* عقب نشینی اسرائیل از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰
* " انتفاضه دوم فلسطین" ( انتفاضه اقصی) در سال ۲۰۰۰
* تحلیل و بررسی انتفاضه دوم
* مذاکرات " کمپ دیوید ۲" در سال ۲۰۰۰
* شکست کامل کمپ دیوید ۲
* عملیات "دیوار دفاعی" اسرائیل در ۲۰۰۲
* ترور " شیخ احمد یاسین" و "عبدالعزیز رنتیسی" در سال ۲۰۰۴
* خروج اسرائیل از غزه در سال ۲۰۰۴
* ماجرای مبادله اسرای اسرائیل و لبنان
* ماجرای تبادل "سمیر قنطار"
* عملیات وعده صادق توسط حزب الله در سال ۲۰۰۶
* جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ (جنگ ۳۳ روزه) میان اسرائیل و لبنان و آثار آن
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
@ostad_shojae4_5787586100579008521.mp3
زمان:
حجم:
4.95M
#نماز_سکوی_پرواز 36
هر چقدر روحت وسیع تر ميشه؛
بیشتر طاقت نشستن روی سجاده رو پیدا میکنی!
عاشق تر وآرام تر!
می شینی روبروی خدا؛
تو و خدا...دونفری باهم،
بعداز نماز وقتشه؛باهاش حرف بزن.
#استاد_شجاعی 🎤
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕