eitaa logo
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
10.2هزار دنبال‌کننده
30.6هزار عکس
6هزار ویدیو
476 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان 💠 قسمت ۸۴ در باز شد و مهلا خانم با بشقاب میوه وارد اتاق شد.... مهیا سرش را بالا آورد ــ دستت طلا مامان _نوش جان گلم بشقاب را روی میز تحریر گذاشت _داری چیکار میکنی مهیا جان _دارم چیزایی که لازم ندارمو جمع میکنم اتاقم خیلی شلوغه مهلا خانم به پلاستیکی که پر از لاک و وسایل های آرایش گوناگون بود نگاهی کرد _می خوای بزاریشون تو انبار _نه همشون... فقط اونایی که بعدا ممکنه لازمم بشن مهلا خانم به پلاستیک اشاره کرد _اینا چی؟ مهیا سرش را بالا آورد و به جایی که مادرش اشاره کرده بود نگاهی انداخت _نه اینا دیگه لازمم نمیشه _میندازیشون؟؟ ــ آره مهیا کارتون را بلند کرد گذاشت روی تخت دستی به کمر زد _آخییییش راحت شدم مهلا خانم از جایش بلند شد _خسته نباشی برای نماز مغرب میری مسجد؟ مهیا به پنجره نگاهی کرد هوا کم کم داشت تاریک می شد _نه فک نکنمـ برسم .شما میرید؟ _نه فقط پدرت میره مهیا سری تکون داد..گوشیش زنگ خورد.... مهلا خانم از اتاق خارج شد نگاهی به گوشی انداخت باز هم مهران بود بیخیال رد تماس زد با صدای سرفه احمد آقا مهیا از اتاق خارج شد... احمد آقا روی مبل نشسته بود و پشت سر هم سرفه میکرد مهلا خانم لیوان به دست به طرفش آمد مهیا کنار پدرش زانو زد _بابا حالت خوبه؟ احمد آقا سعی می کرد بین سرفه هایش حرف بزند...اما نمی توانست مهیا بلند شد و پنجره را بست _چند بار گفتم این پنجره رو ببندید دود میاد داخل خونه احمد آقا بلند شد و نفس عمیقی کشید حالش بهتر شده بود _چرا بلند شدید بابا ــ باید برم این چند کتاب رو بدم به علی _با این حالتون؟؟ بزارید یه روز دیگه _نه بابا بهش قول دادم امشب به دستش برسونم مهیا نگاهی به پدرش انداخت _باشه بشینید خودم الان آماده میشم میرم کتابارو بهش میدم مسجدم میرم ـــ زحمتت میشه مهیا لبخندی زد و به اتاقش برگشت...لباس هایش را عوض کرد روسری سورمه‌ای رو لبنانی بست و چادرش را سرش کرد گوشیش را در کیفش گذاشت...نگاهی به کتابا انداخت سه تا کتاب بودند آنها را برداشت بوت های مشکیش را پا کرد _خداحافظ من رفتم _خدا به همرات مادر تند تند از پله ها پایین آمد نگاهی به کوچه انداخت خلوت بود فقط یک ماشین شاسی بلند سر کوچه ایستاده بود...میخواست به مریم زنگ بزند با هم بروند... تا شاید بتواند از دلش دربیاورد چون روز عقد زود به خانه برگشته بود و به اصرارهای مریم اهمیتی نداده بود اما با فکر اینکه تا الان او رفته باشد بیخیال وسط کوچه قدم زد... صدای ماشین از پشت سرش آمد.. از وسط کوچه کنار رفت... با شنیدن فریاد شخصی _مهیا خانم به عقب چرخید با دیدن ماشینی که با سرعت به طرفش می آمد خودش را به طرف مخالف پرت کرد..ماشین سریع از کنارش رد شد... روی زمین نشست چشمانش را از ترس بسته بود قلبش تند می زد دهانش خشک شده بود _حالتون خوبه؟ با شنیدن صدا برای چند لحظه قلبش از تپش ایستاد چشمانش را باز کرد سرش را آرام بالا آورد با دیدن شهاب.. که روبه رویش زانو زده بود و با چشمان نگران منتظر پاسخش بود قطره ی اشکی از چشمانش روی گونه اش را سرازیر شد چشمانش را روی هم فشرد... شهاب با نگرانی پرسید _مهیا خانم چیزیتون شد؟؟ ولی مهیا اصلا حالش مساعد نبود و نمیتوانست جواب بدهد شهاب از جایش بلند شد مهیا با ترس چشمانش را باز کرد و به رفتن شهاب نگاهی انداخت از ترس اینکه رفته باشد سر پا ایستاد بعد چند دقیقه شهاب با بطری آبی به سمت مهیا آمد بطری آب را به سمتش گرفت _بفرمایید مهیا بطری را گرفت و آرام تشکری کرد یه مقدار از بطری خورد شهاب خم شد و کتاب ها را جمع کرد _برای شما هستن مهیا لبانش را تر کرد _نه پدرم دادن برسونم به دست آقا علی شهاب سری تکون داد... مهیا کتاب ها را از دست شهاب گرفت _خیلی ممنون آقا شهاب.رسیدنم بخیر با اجازه مهیا قدم برداشت.... که با حرف شهاب ایستاد _این اتفاق عادی نبود... شما خدایی نکرده با کسی دشمنی چیزی دارید _نه همچین چیزی نیست... آقا شهاب خداحافظ شهاب به رفتن مهیا خیره شده بود...مهیا تند تند قدم برمی داشت... نمیخواست شهاب سوال دیگری از او بپرسد چون اصلا کنترلی روی رفتارش نداشت..قلبش بی قرار شده بود باور نمی کرد شهاب برگشته بود از خوشحالی نمیدانست چیکار کند..بعد از تحویل کتاب ها به علی به مسجد رفت .. کنار مریم و سارا نمازش را خواند مریم کمی سروسنگین رفتار می کردسارا هم از برنامه مسافرت مشهد گفت... که مهیا لبخندی زدو گفت _نه بابا من نمی تونم بیام بعد تموم شدن نماز دیگر دوست نداشت آنجا بماند...سارا هم متوجه شد که مهیا از رفتا مریم ناراحت شده بود از مسجد خارج شد... گوشیش را درآورد دو تا پیامک از مهران داشت بی حوصله شروع به خواندنشان کرد _جواب بده پشیمون میشی ادامه👇
👇ادامه قسمت ۸۴ 👇 اولی را دیلیت کرد... دومی را لمس کرد با خواندن پیام از عصبانیت احساس کرد همه وجودش آتیش گرفت _اینم یه کادوی کوچولو از من به تو عشقم... تا یاد بگیری دیگه وسط کوچه قدم نزنی شماره مهران رو گرفت _ای جانم اگه میدونستن خودت زنگ میزنی زودتر دست به کار می شدم _خفه شو تو به چه حقی اینکارو کردی _اِ خانومم بد دهن نباش _خانومم ومرض...آشغال تو داشتی منو به کشتن میدادی _نه گلم حواسم به تو بود... تو دیگه نباید نگران باشی اون پسر بسیجیه که نجاتت داد _تو از جونم چی می خوای؟؟ _فقط تورو می خوانم _احمق فکر کردی من مثل دختراییم که دورو برتن..نه آقا اشتباه گرفتی و مطمئن باش کار چند ساعت قبلو بی جواب نمیذارم گوشی رو قطع کرد.... با دست پیشانی اش را ماساژ داد سردرد شدیدی گرفته بود _شما گفتید که اینطور نیست مهیا با شنیدن صدا دستش از کار افتاد با تعجب و استرس به عقب برگشت.... شهاب با چشمان عصبانی به او نگاه می کرد... 👈 .... رمان ✍ نویسنده 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌻🍃🌻.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
ختمی جها دفع دردها بخصوص 🔸 ✳️هر کس در چشم ضعفی داشته باشد و یا در عضوی دیگر استرخا و سستی ، باید سه روز روزه بگیرد و با شیر و شکر افطار کند و در نیمه شب برخیزد و این آیه را با قلمی مسی و به گلاب و زعفران بنویسد و بلیسد و سه شب این عمل را تکرار کند ان شاء الله دردها از او زایل می گردد و آیه این است 📿آیه ۳۶ سوره انعام : 💥إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ💥 📚چشمه رستگاری صفحه۴۰۹    @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌟دعــــــــــــــاے گشـایــــش کـ🔐ـار 🔰شیخ بهایی فرموده  هر کس به مدت 10 روز ، هر روز صد مرتبه این دعا را بخواند به حاجت خود می رسد ✔✨«بسم الله الرحمن الرحیم: یا مُفَتِّحَ الاَبواب ،یا مُقَلِّبَ القُلوبِ وَالاَبصار، یا دَلیلَ المُتَحَیِّرین، یا غِیاثَ المُستَغیثین، تَوَکَّلتُ عَلَیک، یا رَبِّ اِقضِ حاجَتی وَلاحَولَ وَلاقُوَّةَ اِلّآ بِاللهِ العَلِیِّ العَظیم، وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجمَعین.»✨  همچنین ✔✨هر کس با طهارت وحضور قلب بمدت هفت روز ، هر روز دوهزار مرتبه(2000) بگوید(یا هادی)  روا گردد ودر کارهایش ایجاد می گردد✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
  ✴️ حـضـرت صادق (ع ) فرمود: 🌼  همانا پيغمبر (ص ) باين دعا معالجـہ مى كرد مى فرمود: 🔻دست بر جاى درد مى گذارى و مى گوئى :   🌿☄️أيُّهَا الْوَجَعُ اسْكُنْ بِسَكِينَةِ اللَّهِ وَ قِرْ بِوَقَارِ اللَّهِ وَ انْحَجِزْ بِحَاجِزِ اللَّهِ وَ اهْدَأْ بِهَدْءِ اللَّهِ أُعِيذُكَ أَيُّهَا الْإِنْسَانُ بِمَا أَعَاذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عَرْشَهُ وَ مَلَائِكَتَهُ يَوْمَ الرَّجْفَةِ وَ الزَّلَازِلِ ☄️🌿 📚 اصول كافى جلد 4 صفحـہ : 355 رواية : 17 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
  💠با مشڪ و زعفران بنویسد درموم گیرد درڪوزہ آب اندازد از آن بخورد ⚡️ خداوند بدو فرزند صالحے عطا فرماید ⚡️ و بیمارے او برطرف مے شود ⚡️ و غم هاے او بـہ شادے مبدل گردد   ⚜️بعد بسم اللـہ   🌿🍒 بسم اللـہ و الحمدللـہ و الصلوة علے رسول اللـہ اعوذ بعزة اللـہ و بنور نور وجـہ اللـہ و بما  جرے بـہ القلم من عند اللـہ الے اعز خلق اللـہ محمد بن عبد اللـہ صل اللـہ علیـہ و آلـہ ایها الوجع اسڪن بقدرة اللـہ و بحق عزة اللـہ 🍒🌿     📚 گلهاے ارغوان ج 1 ص 149 و 150 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
  ✴️ حماد بن عثمان مے گوید: از امام صادق علیـہ السلام شنیدم ڪـہ مے فرمودند :   🍥هر ڪس بعد از نماز صبح صد مرتبـہ بگوید🍥   ✨ما شَاءَ اللَّهُ كَانَ‏ لَا حَوْلَ‏ وَ لَا قُوَّةَ بِاللَّهِ الْعَلِيِ‏الْعَظِيمِ ✨     در آنروز چیزے ڪـہ براے او ناخوشایند باشد نبیند  📚 اصول ڪافے ج ۴ ڪتاب الدعا ح ۳۲۸۸ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌀حضرت رسوال صل اللـہ علیـہ و آلـہ فرمود : 🔮آیة الڪرسے را در هیچ خانـہ اے نخواند مگر اینڪـہ شیطان تا سے روز از آن خانـہ دور مے شود ♊️بعد از آن بـہ حضرت امیرالمومنین علیـہ السلام خطاب ڪرد و فرمود : 🌀اے  علے این آیـہ عظیم را بـہ فرزندان خود تعلیم دہ ♨️آن را بـہ اهل و همسایـہ هاے خود بیاموز ڪـہ حق تعالے هیچ آیـہ اے بزرگوارتر از این آیـہ نفرستادہ است   📚 مستدرڪ الوسائل ج ۴ ص ۳۳۵ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مداحی_آنلاین_غربال_کردن_انسانها_در_آخرالزمان_ایت_الله_ناصری.mp3
4.35M
♨️غربال کردن انسانها در آخرالزمان 👌 بسیار شنیدنی 🎙آیت الله عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 🎙آیت‌الله‌مجتهدی‌تهرانی 🤲 برای تعجیل امر فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_6017054430698934315.mp3
1.96M
🔸 سیری در فضائل بی‌انتهای ذکر شریف صلوات 🎧 قسمت سوم @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
یاد خدا ۵۱.mp3
11.21M
مجموعه ۵۱ | √ شما می‌توانید با فرمولی که در این پادکست می‌آموزید، بعد از هر عبادت، ذکر، زیارت و ... میزان مقبولیت آن عملِ (یاد) خودتان را تخمین بزنید. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
📣📣📣📣📣📣📣📣📣 🖤سلام دوستان عزیزم سال نو شما مبارک. 🖤دوستان امروز دومین سالگرد فوت پدر 🖤من حقیر شادی کنید روحش با فاتحه و صلوات. 🖤دوستان هر کس مایل فردا هنگام تلاوت جز هدیه کند به همه اموات 🖤 و روح پدر من عباسقلی ابن علیجان 😭😭😭😭😭😭😭 🖤از همگی التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گزارش شوکه‌کنندهٔ الجزیره از تجاوز صهیونیست‌ها به زنان مؤمنه فلسطینی: گفتگو با "جمیله الهسی" مستقر در منطقه بیمارستان الشفاء غزه: _وضعیت بمباران منطقه چگونه است؟ + ادامه دارد و متوقف نشده، هر ثانیه بمباران می‌شويم و غیر از کسانی که تقدیرشان نبوده، همه در برابرما شهید شدند! هیچ‌کس نمی‌تواند، برای سالخوردگان، بیماران و زخمی‌ها کاری بکند؛ ⁉️انسان‌ها کجا هستند که به داد ما برسند؟ تا کی می‌توان این وضعیت را تحمل کرد؟ _خانم جمیله شما در نزدیکی منطقه بیمارستان الشفاء هستید، از آنچه در مجتمع پزشکی دیدید، برای ما بگویید. +منطقه مجتمع پزشکی الشفاء شبیه یک میدان جنگ است که اهریمنان به آن وارد شده‌اند، ⁉️می‌دانید اهریمن چیست؟ من هرچقدر حرف بزنم، به اندازه آن چیزی که دارید در شبکه‌ها و اخبار و روزنامه‌ها می‌بینید، نمی‌رسد؛ ‼️این همه مردمی که دارند التماس می‌کنند که به دادمان برسید، ولی هیچ‌کس به آنها توجه نمی‌کند؛ هیچ‌کس‼️ اما در مورد آن چیزی که ما دیدیم: ✔️از زن‌هایی بگویم که به آنها تجاوز شد! ✔️زن‌هایی که ربوده شدند! ✔️زن‌هایی که کشته شدند! ✔️جنازه‌هایی که از زیر آوار بیرون آورده شدند، با حمله سگ‌های اسرائیلی خورده شدند‼️ ⁉️آیا می‌توان بدتر از این را تصور کرد؟! ✔️مادربزرگ‌هایی که از ما کمک می‌کردند، اما تا می‌خواستیم به طرفشان برویم، به ما شلیک می‌کردند؛ بدتر از این؟! ✔️بدتر از همه این که ما درگیر یک جنگ روحی، روانی و جسمی شده‌ایم‼️ ✔️جنگ همه جانبه است، در کنار همه این‌ها، گرفتار گرسنگی و تشنگی هم هستیم‼️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
◼️ای زنان آزاده ، ضجه زنید و مویه کنان ، موی پریشان نمایید که صهیونهای بی ناموس ، پرده ی عصمت بانوان غزه را دریدند. ◼️و ای غیور مردان ، به پا خیزید ، علم بر دست گرفته و رزم جامه بپوشید که بزم ابلیس به هتک نوامیس ، رونق گرفت. ⚫️ و مگر زمین اینهمه حلیم و شکیباست که از ثقل این عصیان بی تاب نگشته و بر خود نلرزد؟ مریم اشرفی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 به آتش کشیدن پرچم اسقاطیل روبروی گور مردخای و استر ملعون در همدان ، توسط امت حزب الله @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
از سَحر تا دمِ لبَم آب نخورد پس نصیبِ عطشم آبِ بقاشدالحمد جگرم سوخٺ ڪمے یادحسین افتادم نَفَسم هَمنفسِ ڪرب وبلاشدالحمد السلام‌علیک‌یاسیدناالعطشان یا سیدالشهدا @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ از همان‌روز که مسکین سرای تو شدم به ‌تو سوگند که نمک گیر عطای تو شدم گر کسی سلطنتی یافت به خود می نازد من کنم ناز به ‌عالم که رفیق تو شدم 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ ع👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/132 💌💌💌💌💌💌💌 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
پراز عطشم،مرا تو دريايي کن سرشار از احساس وتماشايي کن هرچندکه ما بديم وپيمان شکنيم اي خوب بيا دوباره آقايي کن 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 متن دعا و طریقه خواندن نماز عج 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/102 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
حسن جان امشـب دعـٰاے مُجیــر هم به شـوق ِ تـو فریـٰاد میزنـد « تَعالیـــت یا ڪریـــــم » @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
به یاد حُسیڹ گریه کرده ام با ذکر حَسڹ به روی لبم خنده ای شکفت ضربه ای برابن ملجم زدامام مجتبی(ع)ٰ کزنجف آمد ندای نازشصتت یاحسن(ع) @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕