eitaa logo
ندای رضوان
5.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨محبت 🍃🌹برای ایجاد محبت بین افراد بر غذای آنان ۱۰۰۰ مرتبه 💫 یا وَدُودُ 💫 گفته شودتمامی بایکدیگرمهربان خواهندشد ومداومت برآن برای ایجاد محبت مجرب است🌹🍃 معراج الذاکرین ص ۱۶۲ ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
هدایت شده از  صراط
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹🍃🌹🍃🔹 🎥 گل‌آرایی حرم امام حسین(ع) بعد از ۲ ماه عزاداری 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
✨بسته‌شدن_زبان_بدگو 🍃🌹آیہ ۵۲ سوره یس را در نشادر بخواند و بہ آتش بیندازد تا زبان خلق بر او بستہ شود🌹 💙👈 قالوا یٰوَیلنا من... (تا) و صدق المرسلون 👉💙 📚 زادالمعاد ۱۵۹ ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
من که هنوزشوهر ندارم پس گناه هم محیوب نمیشه و هرچی خواست از مضرات فکر کردن به نامحرم برام بگه اجازه حرف زدن بهش ندادم و به حالت قهر ازش جدا شدم و به خونه برگشتم از اون موقع هر ماه چند روز به خونه مادربزرگ میرفتم تا شاید بتونم از نزدیک رحیمی رو ببینم با اینکه هیچ توجهی بهم نداشت اما برام مهم نبود یه آدم چاق قدکوتاه با شکم گنده و سر طاس و دماغ گنده و با چهل و هفت سال سن حتی اگه مجرد هم بود و به خواستگاری هر دختر زیر سی سال مجردی اگه میرفت یه خواستگار تباه به نظر میرسید ولی من الان دل در گرو مردی با این مشخصات داشتم با این تفاوت که اون متاهل بود و بچه‌ هم داشت یعنی وضعیت خیلی بدتر بود چهارسال اوضاع همین بود ادامه دارد کپی حرام
ادامه داستان اما بالاخره تصمیم گرفتم به یکی از خواستگاران خوبم جواب بدم و به خودم فرصت دوباره عاشق شدن رو بدم تا اینکه درست چندماه بعد فهمیدم همسرم قبل از ازدواج با من یمدت با دخترخاله‌ش نامزد بوده و به درخواست دخترخاله‌ش از هم جدا شدند... با اینکه پنج سال از ازدواج ما دونفر میگذره اما متوجه محبتی که همسرم نسبت به دخترخاله‌ش داره میشم هرکاری میکنم کمتر اسم اون رو به زبون بیاره اما گاهی توی مهمونیا وقتی میبینم توجهش جلب اون دختره‌ست اعصابم بهم میریزه... یاد زمان مجردی خودم میفتم شاید دارم تقاص اون روزها رو پس میدم... وقتی من مراقب نگاهم نبودم و دل به مردی دادم باید میدونستم ممکنه مردی نصیبم بشه که مثل خودم مراقب نگاهش نباشه کاش زودتر به حرف دوستم فکر کرده بودم و مراقب نگاه و دلم میشدم و به گناه نمیفتادم پایان کپی حرام
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹🍃🌹🍃🔹 مجموعه ※ قسمت اول: جهان عجیب و ظریف پروانه‌ها قلم زدن روی بال پروانه‌ها با این حجم از ظرافت و تنوع و زیبایی فقـــط کار انگشتان یک عاشق است: همیــــــن! 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
🌸رسیدن به : 🌹برای رسیدن به شرعی مهم و ها و آسان شدن مهمات و سرور و در تمام اوقات در زمان ( دیدن ) 💐 سوره نصر را به همراه سوره یس تا آیه شریفه "و کُلَّ شَیْءٍ اَحْصَیْناهُ فِی اِمامٍ مُبِینٍ" بخوانند (تا آیه ۱۲) 💯بارها تجربه شده است و خلاف ندیده اند💯 📚 مخازن جلد ۱ صفحه ۱۵۴ ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
هر کس سوره را روز یا ۴۰ بار بخواند،مال عظیم یا خیری به او رسد که در ذهن وتصورات اونگنجد 📚 کشکول افشاری، ص ۱۱ 🌸 سوره 🌸 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿١﴾ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿٢﴾ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ ثُمَّ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾ کَلا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿٥﴾ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿٦﴾ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿٧﴾ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿٨﴾ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
✨دفع_بلا_و_خطر 💖 هرکس 《سوره مبارکه حمد》 را هفت بار بنویسد و بهمراه خود بدارد موجب حفظ از بلیات است 📚 گوهر شب چراغ ۱۴۳/۱ ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
🔵 دوشنبه تا 11 روز هر روز 15 بار را بخواند و در هر بار بعد از اتمام ختم 15 بار بخواند: ⭕️▫️ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ▫️⭕️ بار صلوات فرستد و بعد از ختم سجده کند و خود را بخواهد برآورده می شود ان شاء الله 🙏🌹 🌸 برای هدایت و سر به راه شدن افراد خانواده و یا فرزندانتان سوره مبارکه محمد(ص) را بخوانید.🌸 📗صحیفه مهدیه ص 80 ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎀 🎀 🌸با نیت صادقانه و با اخلاص در روز دوشنبه وضو بگیرد و به تعداد ۱۰۰۰ بار☀️ یا مُسَبّبَ الاَسباب ☀️ بگوید. سپس ۱۰۰ صلوات بفرستد و هدیه کند به امام باقر ع به هر حاجتی که دارد خواهد رسید ان شاءالله❣ 📚گلهای ارغوان ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
شونزده سالم بود عاشق درس و مدرسه بودم پدرومادرمم از اینکه بچه‌ درسخونیم خوشحال بودند تا اینکه یه خواستگار سمج برام اومد...مادرش هرروز به خونمون میومد و حتیبه دروهمسایه ‌و فامیل اصرار میکرد تا واسطه‌ی ازدواجمون بشن از پسره اصلا خوشم نمیومد تا اینکه یه روز بابام صدام زد و گفت این پسره کوتاه نمیاد این‌که اینقدر پیگیر خواستگاری از تویه مرد زندگی میشه بهشون اجازه دادم اخر هفته بیان گریه‌هام تاثیری نداشت تا اینکه فهمیدم مادر پسره اینبار سراغ پدربزرگ و مادربزرگ پدریم رفته و چون اونا واسطه شدند بابا نتونسته روشونو زمین بزنه و من طی سه هفته به عقد ارسلان در اومدم وقتی بعد از عقد پا به مدرسه گذاشتم ادامه دارد کپی حرام