eitaa logo
فرهنگی "گنجینه نگین مرق"
363 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
5.5هزار ویدیو
5 فایل
کانال فرهنگی مذهبی مجموعه بومگردی "گنجینه نگین مرق" کاشان، روستای مرق، محله شهید والامقام اکبر مرشدی کانال بومگردی: @neginemaragh رحیم زاده ۰۹۱۳۳۶۱۷۵۶۹ 📞 ۰۳۱۵۵۶۷۶۶۳۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اعمال روز عاشورا 🏴 🆔️@neginmaragh🥀
🏝 مجموعه مردم شناسی رحیم زاده ☝️ امروز 🌻سه شنبه 🌻 💟 ۲۶ 💫 تیر ماه ۱۴۰۳ ✅ ۱۰ 💫 محرم الحرام ۱۴۴۶ 🏴 💟 ۱۶ 💫 ژوئیه ۲۰۲۴ 🔖مناسبت امروز ؛ 🏴🥀 🏴عاشورای حسینی ( شهادت حضرت أباعبدالله الحسین علیه‌السلام و یاران باوفایش ) 🌿 سالروز تاسیس نهاد شورای نگهبان 🪴 روز خوبی را از خداوند یزدان برایتان آرزومندم ❤ 📡گنجینه نگین مرق 💛 🆔️@neginmaragh💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎◍⃟💔◍⃟🖤◍⃟💔◍⃟🖤◍⃟💔◍⃟🖤 🖤عاشـورای حسینی تسلیت 💔✨خـدایـا 🖤✨به حـق حسین علیه السلام 💔✨به حرمت چشم های خیس 🖤✨امــروز حاجت همـه رو 💔✨برآورده کـن و 🖤✨دلهـای دوستـانم را پاک 💔✨مشکلاتشـان را آسـان و 🖤✨عـاقبت بخیـرشان کن 💔عزاداریتون قبـول سیدالشهدا ‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹❱❱🤍❱❱🌹❱❱🤍❱❱🌹❱❱🤍 🌹سلام صبح عاشوراتون حسینی 🤍حسینی شدن 🌹عاشقی میخواهد 🤍و عشق خدا 🌹مهربانی و انسانیت 🤍میطلبد 🌹امیدوارم 🤍کلام و هدف حسین 🌹راهنمای راهتان باشد 🤍صبح سه شنبـه تـون 🌹بخیر و نیکی ‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌♡◍⃟🌺࿐ 🆔️@neginmaragh🥀
*مقبل کاشانی* شاعری بوده که خیلی آرزوی زیارت امام حسین علیه السلام رو داشته اما از نظر مالی در مضیقه بوده. هر وقت سایر افراد کربلا می رفتند اشک حسرت میریخته و آرزوی زیارت ارباب بی کفنش رو داشته. یک روز یکی از دوستان خرج سفرش رو تقبل میکنه و از کاشان راه میفتن به سمت کربلا. در راه و نزدیکی های گلپایگان دزدان، قافله رو تاراج میکنند. یک عده از افراد بر میگردند کاشان. یک عده هم میرن سمت گلپایگان و از اونجا با توجه به اعتباری که داشتند و یا از فامیلاشون پول قرض میکنن و سفر رو ادامه میدن . اما مقبل در گلپایگان نه آشنایی داشت و نه اعتباری. از یک طرف هم دوست نداشت دیگه راهی رو که اومده برگرده. دلش هوای امام حسین علیه السلام رو داشت. با خودش می گفت یک قدم نزدیکتر به امام حسین علیه السلام هم یک قدمه. همینجا میمونم کار میکنم تا خرج ادامه سفرم جور بشه. چند وقتی تو گلپایگان موند تا محرّم از راه رسید . مثل همه شیعیان در مجالس عزاداری شب و روز محرّم شرکت میکرد تا اینکه شب عاشورا شد، اشعاری رو که سروده بود در شب عاشورا خوند و غوغا کرد …. همون شب پس از اتمام مجلس و در عالم رویا خواب دید مشرّف شده به کربلا و وارد صحن شد . خواست بره طرف ضریح که از ورودش جلوگیری کردن. *مقبل میگه* ؛ با خودم گفتم خدایا نباید در رابطه با دخول به حرم کسی دیگری را مانع شوند . یکی گفت درست میگویی مقبل اما الان فاطمه زهرا (س) و خدیجه کبری(س) و آسیه و هاجر و ساره با عده ای از حوریان در حرم مشغول زیارتند چون تو نامحرمی اجازه ورود نخواهی داشت . پرسیدم توکیستی ؟ گفت : من از فرشتگان حافّین هستم ، حالا برای اینکه ناراحت نشوی بیا تا تو را به قسمتهای دیگر حرم هدایت کنم . در سمت غربی صحن مطهر مجلسی با شکوه بود . از وی راجع به حاضرین در مجلس سوال کردم . گفت : پیامبرانند از آدم تا خاتم که همه برای زیارت قبر سید الشهدا (ع)آمده اند. *مقبل میگه* : حضرت رسول صلی الله علیه و آله را دیدم که فرمود بروید به محتشم بگویید بیاید. ناگاه دیدم محتشم با همان قیافه ، قدی کوتاه و چهره ای نورانی و عمامه ای ژولیده وارد شد. حضرت به منبری که در آنجا بود اشاره فرمودند که ای محتشم برو بالا و هر چه بالا میرفت حضرت میفرمود برو بالاتر تا پله نهم رسید ایستاد ومنتظر دستور پیامبر بود. حضرت فرمود ای محتشم امشب شب عاشوراست ، از آن اشعار جانسوزت بخوان. و محتشم شروع کرد به خواندن اشعارش : *کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا* *در خاک و خون طپیده میدان کربلا* *گر چشم روزگار بر او زار میگریست* *خون میگذشت از سر ایوان کربلا* *نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک* *زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا* *از آب هم مضایقه کردند کوفیان* *خوش داشتند حرمت مهمان کربلا* *بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید* *خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا* *زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد* *فریاد العطش ز بیابان کربلا* - اینجا بود که صدای گریه و ناله از پیامبران بلند شد … حضرت رسول صلی الله علیه و آله گریه کنان می فرمود : ای پدران من ای عزیزان ببینید با فرزندم حسین چه کرده اند ، آب فراتی که همه حیوانات از آن مینوشند بر فرزندم حرام کردند . سپس اشاره کرد که محتشم باز هم بخوان . *محتشم ادامه داد :* *روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار* *خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار* - در این لحظه گریه آنقدر زیاد شد که گویی صدای گریه به عرش میرسید. محتشم خواست تا پایین بیاید حضرت فرمود ؛ باز هم بخوان زیرا هنوز دلها از گریه خالی نشده. محتشم اطاعت امر کرد و در حالیکه عمامه اش را از سر برداشت و فریاد کنان صدا زد یا رسول الله : *این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست* *وین صید دست و پا زده در خون حسین توست* *این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی* *دود از زمین رسانده به گردون حسین توست* *این ماهی فتاده به دریای خون که هست* *زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست* - با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کرد و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکرند. و مَلَکی این شعر محتشم را میخواند: *خاموش محتشم که دل سنگ آب شد* *بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد* *خاموش محتشم که از این حرف سوزناک* *مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد* - محتشم لب فرو بست و از منبر پایین آمد. پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (ص)عبای خود را بر دوش محتشم انداخت. *مقبل میگوید* : من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان . هر چه انتظار کشیدم نفرمود . مایوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند ای مقبل ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمود به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند. *مقبل گوید* رفتم روی منبر پله اول ولی دیگر پیامبر(ص) به من نفرمود برو بالاتر فهمیدم مقام محتشم از من خیلی بالاتر است. شروع کردم به خواندن اشعارم: ادامه متن👇👇
👆👆👆👆 ...............استقامت داشت* *نه سید الشهداء بر جدال طاقت داشت* *هوا زجور مخالف چو قیرگون گردید* *عزیز فاطمه از اسب سر نگون گردید* *بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد* *اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد* تا این اشعار را خواندم حوریه ای آمد و گفت مقبل دیگر نخوان که زهرا سلام الله علیها غش کرد . مقبل گوید : از منبر فرود آمدم و پیامبر (ص) به عنوان صله چیزی به من عطا نفرمود . ناگهان امام حسین علیه السلام را درهمان حالت رویا دیدم که ازآن حلقوم بریده صدا زد : ای مقبل من خودم خلعت تو را خواهم داد . مقبل گوید در این حال از خواب بیدار شدم . فردای آن روز قافله ای به قصد زیارت کربلا حرکت کرد و مرا همراه خود بردند. 🌴اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. یوسف زهرا تمام هستم فدای تو دل برای تو بهر احساست الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🕊 «» «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز روزی هست که برادری از غم برادر کمرش شکست... امروز روزی هست که حجت خدا به دشمن خدا برای قطره ای آب رو انداخت... روزی هست که پدری صورت به صورت خونین پسری گذاشت روزی هست که طفلی ۶ ماهه را به جای آب دادن تیر زدند...و به کدامین گناه او را کشتند؟ امروز روزی هست که طفلی خونین در پشت خیمه‌ها دفن شد روزی هست که عمویی نعش برادرزاده‌اش را در آغوش گرفت روزی هست که خواهرزاده‌هایی فدایی دایی خود(امام زمان خود) شدند روزی هست که امامی بر سر یاران و اصحاب خود در موقع شهادت حاضر بود روزی هست که برادری بالای سر برادری بی دست رفت و بعد دستان او را چون پاره‌های قرآن میبوسید روزی هست که حجت خدا از شدت تشنگی همه جا را مثل دود میدید... روزی هست که پسری پیراهنی پاره که یادگار مادر بود را پوشید روزی هست که برادری از خواهر خود خداحافظی کرد روزی هست که عمودی بر سر سقایی فرود آمد روزی هست که مَشکی تیر خورد و امید سقایی ناامید شد روزی هست که : "کان حسین متحیرا" امامی متحیر شد... روزی هست که نیزه ها و تیرها و شمشیرها و سنگ ها و عصاها در گودالی بر یک بدن فرود آمد روزی هست که دشت پر از تکه‌های قرآن ناطق شده بود روزی هست که سرهای بریده بر روی نیزه‌ها رفت روزی هست که دخترکانی با پای برهنه بر روی تیغ‌های بیابان از ترس فرار می‌کردند... روزی هست که بزرگترین مصیبت‌ها بر سر حجت خدایی آمد که اختیار ارکان عالم در دستان او بود امروز بزرگترین مصیبت‌ها بر سر خاندانی آمد که بهترین خلق خدا و ناموس عرش کبریا بودند امروز روز اعظم مصیبتهاست روز حزن و اندوه است روز بر سر زدن و بر سینه زدن روز گریبان پاره کردن آری امروز روز حسین ع است و فرزندان او و اصحاب و یاران او... امروز، روز خون خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثواب خواندن معرفی زیارت ناحیه مقدسه: زیارت ناحیه مقدسه نام یک دعای مورد استفاده شیعیان دوازده امامی ایران است. این دعا در روز عاشورا خوانده می‌شود و به زیارت حسین بن علی در روز عاشورا معروف است. به باور شیعیان دوازده امامی این دعا از حجت بن حسن، در وصف حادثه کربلا و عاشورا گفته شده است. زیارت ناحیه مقدسه با درود بر پیامبران و اهل بیت، محمد و حسین و یارانش در کربلا آغاز می‌شود. پس از آن، به شرح کامل اوصاف و کردار حسین پیش از جنگ، زمینه‌های جنگ او، شرح کشته شدن و سختی‌های او، و عزادار شدن تمام عالم و موجودات زمینی و آسمانی می‌پردازد. در پایان، با توسل به اهل بیت و دعا، دعا پایان می‌پذیرد 🆔@neginmaragh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"﷽ 🥀🖤نصفی‌ از‌ روز‌‌ نداریم‌ به‌ خدا‌ تاب‌ عطش... 🥀🖤‏من‌ بمیرم‌ که‌ سه‌ روز‌ آب نخوردی‌ تو‌ حسین؏ِ💔 اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللّهِ‌الْحُسَیْن ؏ِ✋🏻 شهادت ارباب کربلا، حضرت اباعبدالله الحسین؏ِ تسلیت باد🏴 🍃سلام روزتون سرشار از لطف الهی🍃 با ما از زیبایی های بهشت ایران و جهان لذت ببرید❤️ 🇮🇷@neginmaragh 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🌺🍃=====
عاشورای حسینی... - @mer30tv.mp3
4.56M
🏴صبح ۲۶ تیر 🥀عاشورای حسینی یک حرکت است .... 📻رادیو🥀 @neginmaragh👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1 (6).mp3
11.23M
مقتل خوانی میثم مطیعی
⭕️وقایع روز عاشورا_ قسمت اول 🔹صبح عاشورا امام حسین(ع) پس از اقامه نماز صبح، صفوف نیروهای خود که۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده بودند را منظم کرد. سپس برای اتمام حجت، سوار بر اسب شد و همراه با گروهی از یاران به سوی لشکر دشمن پیش رفت و آنان را موعظه نمود. 🔸پس از سخنان امام، زهیر بن قین آغاز به سخن کرد و از فضایل حسین(ع) گفت و به موعظه پرداخت. قبل از آغاز جنگ حر بن یزید ریاحی از لشکر عمر بن سعد جداشد و به اردوگاه حسین(ع) پیوست. 🔻سپس با فرمان عمر بن سعد حمله به لشگر امام حسین علیه السلام با تیرباران کردن اصحاب آغاز شد. طبق بعضی روایات تاریخی، تا ۵۰ تن از یاران امام، در این حمله به شهادت رسیدند. پس از آن، یاران امام به صورت فردی و یا دو نفری به مبارزه رفتند. 🔺اصحاب اجازه نمی‌دادند کسی از سپاه دشمن به حسین(ع) نزدیک شود. ظهر عاشورا و در بحبوحه تیرباران دشمن حضرت نماز ظهر را به جماعت برگزار کردتد. پس از شهادت یاران غیر بنی هاشم امام حسین(ع) در صبح و بعداز ظهر عاشورا، یاران بنی‌هاشمی امام برای نبرد پیش آمدند. ♦️اولین کسی که از بنی هاشم از حسین(ع) اجازه میدان طلبید و به شهادت رسید، علی اکبر بود. پس از او دیگر خاندان امام نیز به میدان رفتند و به شهادت رسیدند. پس از شهادت بنی‌هاشم، امام حسین(ع) عازم نبرد شد اما از سپاه کوفه تا مدتی کسی برای رویارویی با آن حضرت پا پیش نمی‌نهاد. ✅علیرغم تنهایی حسین(ع) و زخم‌های سنگینی که بر جان و بدن او وارد شده بود، امام بی‌مهابا دشمن را تارومار می‌کرد، تا آنکه از شدت جراحات بی رمق از اسب بر زمین افتاد .