فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿✨🌷
🎙تلاوت آیات 69 تا 73 سوره هود توسط قاری بین المللی قرآن
#حامدشاکرنژاد
#تلاوت_نور59
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
🙇♂💁♂🙅♂🙆♂🙋♂🤦♂🤷♂ 🔷آموزش احکام در قالب طنز 🤗......ببین این سرای طویل استه یه تانکر با پومپ پ
🙇♂💁♂🙅♂🙆♂🙋♂🤦♂🤷♂
آموزش احکام درقالب طنز😁
🤦♂از شانس بد ما اون موقع که با شیلنگ دیوارها رو می شستم یک غال زنبور بود که خراب شده و زنبورها هم توی خونه وز وز می کردن🐝🐝
یک دفعه صدای جیغ غلام بلند شد و گفت زنبور نیشم زد جای سرخی نیش روی دست خونی غلام مانده بود. مانده بودم چکار کنم🤷♂
گفتم غلام داد نزن گلوله تانک که نخوردی مار کبری هم نبود🐍 یه زنبور بود🐝 ساکت باش ببینم چکار میشه کرد ⁉️
چند دقیقه ای هردو ساکت شدیم و داشتیم فکر می کردیم🤔 که دیدم همون زنبور بی تربیت این دفعه نشست روی پشت غلام، من هم فرصت رو غنیمت شمردم و با دمپایی👟 تا اونجا که زور داشتم محکم زدم روی زنبور،یهو دیدم زمین از صدای غرش غلام لرزید ولی عوضش زنبور روی پیراهن غلام پچ شد و خون زنبور روی پیراهن ماند👕
پس از نیم ساعت استراحت⏰ به غلام گفتم جوش نزن🤫
🙄 اولا شکسته شدن شیشه ها کار من بوده به گردن می گیرم
🤓دوما من شنیدم آفتاب و زمین پاک کننده است اول باید خورده شیشه ها رو جارو کرد✅ بعدشم فرش ها رو می اندازیم توی آفتاب☀️ پاک میشن فرش ها رو توی حیاط پهن کردیم ، دستامو کشیدم روی زمین و چندین بار روی زمین غلط زدم تا لباس های خونی ام😜 پاک بشه غلام هم از من یاد گرفت و همین کار رو کرد 😇
همین که داشتیم توی خاک ها غلط می زدیم آقای صبوری از راه رسید 😂😅😆😁
ادامه دارد........
#آموزش_احکام_درقالب_طنز
#نویسنده_جناب_مسعوداسدی
#قسمت_بیست_ودوم
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
⬆️⬆️⬆️ 🕯▪️▫️ 🤲خدایا به حق العفوِّ زینب، شب شام غریبان، شبهایی که بیدار نشدیم از خواب، العفو نگفتیم
📕📗📘📙📚
⏳ مدیریت زمان⌛️
👳♂یکی از علما حرف خوبی میزد، میفرمود
خداوند متعال میتونه همهی عالَم رو در یک لحظه خلق کنه ☝️
ولی در شش روز آفرید، 🌗
6⃣فِی سِتَّة اَیَّام.
🔹برای اینکه به ما نشون بده همه چیز زمان میبَره.
خلقت عالَم به دست پروردگار عالَم هم زمان میبَره.
اصلاً خدا اراده کرده زمان رو تعبیه کنه در عالَم وجود✔️
🗓ایام هم که میفرماید منظور این روزهای معمولی علیالقاعده نیست، اون روزهاییست که معلوم نیست بین هر کدوم چند میلیارد سال زمان فاصله است.
شناختن زمان به عنوان یک موجود هولناک، قدرتمند، مؤثر در از بین بردن شادیها و غمها...
❌✅
یکی از معرفتهای بسیار مهم هر انسانیه.☘
💠ببینید غمها رو انسان چجوری میتونه با استفاده از زمان برطرف کنه.
اصلاً غم چجوری تولید میشو❓
☝️یه چیزی رو دوست داری،
☝️به اضافهی مانع رسیدن به اون،
☝️ به اضافهی زمان👈 مساویست با غم.
🔷اگر شما چیزی رو دوست نداشته باشی که اصلاً غم نداری که.
#پای_درس_استاد
#استادحسینی
#مدیریت_زمان
#درس_شانزدهم
#بخش_اول
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
⬆️⬆️⬆️
🐏ببعیها رو دیدی غصه نمیخورن!
چون چیزی رو دوست ندارن.
ممکنه نیاز داشته باشن 🌱☘🍀ولی نمیشه گفت دوست دارن، علیالقاعده دیگه،
ما سطحی نگاه میکنیم به حیوانات.👀
🔸در روایت هم داریم میخوای غصه و غم کم بخوری،
محبتت رو به دنیا کم کن.
محبت وقتی آمد غم و غصه هم به دنبالش میاد😞
🔸من یه چیزی رو دوست دارم، بعد مانعی پیش میاد که بهش نمیرسم،
🔹بعد اضافه میشه به زمان، مدتی ازش میگذره، نگاه میکنم میبینم تا مدتها به آن چیز نخواهم رسید.
خب من چه کار میتونم بکنم؟❓
یا اینکه مطلوبیت و محبوبیت اون چیز رو از بین ببرم.💔
کار سختیه، یه چیزی حالا علاقهش افتاده توی دل ما،
بخوام علاقهش رو از بین ببرم کار سختیه.♨️
🔹بخوام مانع رو برطرف کنم، این هم معمولاً مقدور نیست،
سخت آدم میتونه مانع رو از بین ببره.
بهترین کار اینه که زمان رو از بین ببری، یعنی چی؟
شما چی میخوای؟❓
#پای_درس_استاد
#استادحسینی
#مدیریت_زمان
#درس_شانزدهم
#بخش_دوم
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🤣😁☺️
💪قولنج گرفتن ما ایرانی ها :
+داداش یکم بالاتر
_خوبه
+آره آره همونجا😌
#شادزی
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
begoo_yaali_ringtone_zamaani_263973.mp3
1.8M
🎶🎵🔊
اگه هم صدایی 🎙
اگه همدلی🤝🌷
بگویاعلی✋
#حامدزمانی
#بگویاعلی
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤚السلام علیک یابقیت الله فی ارضه🌹
سلام مهربانان🤚💐
#صبحتون_زیبا💖
#روزازنو🌸
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤تلاوت بسیار ماهرانه نوجوان ایرانی به سبک عبدالباسط🌺
#تلاوت_نور60
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | سلیمانیِ قهرمان
✊ وقتی یک جوان روستایی، قهرمان ایران و اسلام میشود
🌹 چه چیزهایی حاجقاسم را به اوج خوشبختی رساند؟
#کلام_یار
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی از محمدطاهادقیقی شهرستان زرندیه،استان مرکزی
سلام ممنون پسر گلم🙏🍃🌺🍃
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#ارسالی_کاربران
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🖋 بخشی از متن وصیتنامه 🌷شهید حاج امینی:
🔻ای کسانی که این نوشته را می خوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او، به بالاترین درجات دست یابند. البته در این امر شکی نیست ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنهکار خدا به آرزویش رسیده است.
🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀
#الگوی_خودسازی
#شهید_امیر_حاج_امینی
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
دایره ی آتش🔥 قسمت چهارم 🌀دنیای فریبا دنیای متنوع و پرآشوبی بود که با سرعت به سوی بی هدفی پیش می رفت
رمان دایره آتش🔥
قسمت پنجم
🌐 دنیایی متنوع و پر زرق و برق بی انتهایی که حس کنجکاوی و تنوع طلبی انسان را معتاد و پابستش می کند.😒چند ماه نگذشته بود که فریبا تمام عشقش شده بود گوشی و فضای مجازی.📱💻
در آن دنیای مبهم خطرناک، گاهی مرا هم با خود می برد. ❌
هر وقت از پدرم می خواستم برایم گوشی بخرد طفره می رفت گاهی سکوت می کرد. گاهی می گفت هنوز زود است. گاهی هم اظهار بی پولی می کرد چون او پدر بود دلسوز بود خطر را حس می کرد .📛بالاخره قهر و ناز و غذا نخوردن و گریه کردن هایم نتیجه داد و پدرم به ناچار با هزار خواهش و تمنا و اما و اگر و باید و نباید برایم گوشی خرید اگر چه مثل گوشی فریبا نبود اما امکانات مقبولی داشت.😭😏📱😊
🌘اولین شبی که گوشی خریدم شب قبل از خواب با نام مستعار یک شعر عاشقانه با دو قلب صورتی💖 برای فریبا فرستادم تا او را سرکار بگذارم
نوشت :شما❓
بعد از نیم ساعت سرکاری و مطالب پراکنده نوشتم :منم پریسا ❗️
تا نیمه های شب برای همدیگر فیلم و عکس و مطلب خنده دار فرستادیم و کلی خندیدیم.🎞😂 هرشب تا نزدیک سحر توی گروه ها و کانال های مختلف پرسه زدن❌ و روز ها با خستگی و کسالت مدرسه رفتن باعث کم حوصلگی وافت تحصیلی وگوشه گیریم شده بود.😟 توی گروه های شبکه های اجتماعی به بهانه ی بحث های فرهنگی و اجتماعی با هرکسی هم صحبت می شدم اگر آقایی برای مطالبم کف👏 می زد با دسته گل 💐ازش تشکر می کردم خلاصه بین من و خیلی ها که بخشی از آنها آقایان بودند به بهانه مطالب خوب، استیکر های خنده و کف زدن و قلب و دسته گل رد و بدل می شد. 😂👏❤️💐پریسایی که چشم و دلش با صدف حیا دست نخورده بود و پاک، و آن دو را برای همسری با غیرت در آینده ذخیره کرده بود حالا حیا را کنار گذاشته و جسورانه و بی باک با کمک چند استیکر با خیلی ها پیوند خورده بود. ❌⛔️
آنقدر غرق دنیای مجازی شده بودم که متوجه از دست دادن خیلی چیزها نبودم. تنها چیزی که باعث احتیاط و کنترلم میشد نصیحت های دلسوزانه پدرم بود.✅ اما چه فایده هر چه انسان از عزیزش دورتر می شود صدای او کمتر به گوشش می رسد.😔
آشنایی با مدل های مختلف آرایش و لباس از طریق فضای مجازی و دوستانی چون فریبا ذائقه ام را کم کم تغییر می داد🔺❌
معلم پرورشی مدرسه خانم کمالی هر وقت مرا در خلوت میدید با مهربانی میگفت پریسا جان دختر گلم مواظب دور و برت باش مواظب باش با هرکسی دوست نشوی 🚫همیشه برایم احساس نگرانی داشت🙁
خانم کمالی نگاهش صدایش سخنانش، مهربانانه، دلسوزانه و مادرانه بود 👌
حادثه ی دیگری مرا به شدت از گذشته ام دور کرد♨️
کلاس سوم راهنمایی بودم فکر میکنم اوایل اردیبهشت بود می بایست کم کم خودمان را برای امتحانات خرداد ماه آماده می کردیم یک روز فریبا زنگ تفریح در حالی که با گوشیش ور می رفت روی نیمکت زیر درخت کاج در ضلغ غربی حیات مدرسه نشسته بود کنارش رفتم گفت پریسا جان یک خواهش از تو دارم فقط نه نگویی🌲📱🙏
با خنده گفتم دیگه چی شده 😅❓
فریبا دستش را دور گردنم انداخت و گفت این چهاردهمین بهاری است که آسمان آبی اش و سرسبزی درختانش و هوای معتدلش و صدای پرندگانش مرا به وجد آورده است امشب جشن تولد من است 🎉🎊دوست دارم تو هم در کنارم باشی☺️
دوستان و خویشانم خیلی دوست دارند تو را ببینند❗️
آخر من از تو خیلی تعریف کرده ام،
یک لحظه دست و پایم را گم کردم نمی دانستم بپذیرم یا رد کنم آخر رفت و آمد من با خود فریبا بود از اینکه دور و بر فریبا را خوب ببینم. بدم نمی آمد
با خنده گفتم وای چه رمانتیک و زیبا دعوتم کردی ایستادم و خم شدم و گفتم چشم ای بانوی فریبای من و هر دو زدیم زیر خنده😂😂، ای کاش می دانستم انتهای خیلی از خنده ها گریه تا لب گور است 📛😭😭
🙏با اصرار از پدر و مادرم اجازه گرفتم پیراهن زیبایی داشتم که گلبرگ های یاقوتی آن با زمینه ی چهره ای هر بیننده ای را مجذوب خود می کرد و روسری ام با گلبرگ های چهره ای و زمینه ی یاقوتی با پیراهنم تضادی مأنوس داشت و جذابیت مرا دو چندان می کرد 🌸
اما احساس نگرانی ها با سکوتی که در خانه بود با هم گره خورده بود گرچه لبها تکان نمی خورد اما نگاه های نمناک پدر و مادر با دلم حرف می زد❌ ادامه..
#رمان_دایره_آتش
#قسمت_پنجم
#نویسنده_جناب_مسعوداسدی
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
💥 تلنگر
وقتی که برای اولین بار یه گناهی رو مرتکب میشیم...
#استادپناهیان
#تلنگر
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌷✨
سلام رفقای خوب تنها مسیری☺️
امروزمون وبایه تلاوت زیباآغازمیکنیم🌿
📖سوره ملك (آیه ۳)
#تلاوت_نور61
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
🙇♂💁♂🙅♂🙆♂🙋♂🤦♂🤷♂ آموزش احکام درقالب طنز😁 🤦♂از شانس بد ما اون موقع که با شیلنگ دیوارها رو می
🙇♂💁♂🙅♂🙆♂🙋♂🤦♂🤷♂
آموزش احکام درقالب طنز😁
🔷🔹آقای صبوری همه جارو نگاه کردو گفت وای خدای من این چه وضعیه 🤦♂چکار می کنید ⁉️
🤗گفتم معلیم جان، لیباس مه خون دار شدی داروم به زمین پاک می کنوم 🙆♂
😂 در ضیمن شیشه هاتان سیفت نبودن آب آنها را پراند
👨🏫آقای صبوری گفت : جناب آقای هوشنگ نشاطی همون صبح که آمدی تو را شناختم ولی به روی خودم نیاوردم تا جلوی غلام کم نیاری و فهمیدم که امروز خونه ام دیگه خونه نمی شه برای اینکه اتفاقی برای خودم نیفته از خونه زدم بیرون🏃♂🙅♂
⬅️اول باید شما رو ببرم دکتر بعدا هم کمک بدید با هم همه جا رو پاک کنیم 🤓
شانس آوردم خانواده ام رفتن پابوس امام رضا ✨ و الا منم بیچاره بودم 🤦♂
🤓آقای نشاطی و آقا غلام شما باید احکام دین تون رو بلد باشین پاک کننده ها یا همان مطهرات در اسلام ده تا هستند
1-آب، 💦2-زمین🌏 3- آفتاب،☀️ 4-استحاله ،5-انتقال، 🔁6- اسلام،🕌 7- تبعیت، 8- غایب شدن مسلمان، 9-استبراء حیوان نجاست خوار، 🐓
10- برطرف شدن عین نجاست💩
😧 با غلت زدن روی زمین چیزی پاک نمی شه 😬
حالا بهتون یاد می دم که هر کدام از مطهرات چه چیزهایی رو پاک می کنند👨🏫
ادامه دارد.......
#آموزش_احکام_درقالب_طنز
#نویسنده_جناب_مسعوداسدی
#قسمت_بیست_وسوم
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri