eitaa logo
نو+جوان تنهامسیری
7.4هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.6هزار ویدیو
46 فایل
اینجا اَبرها کنار رفتن،آسمون آبیِ آبیه💫 تو آسمونت چه رنگیه؟!بیا کنار هم باشیم رنگها با هم که باشن🎨 دنیا رو قشنگ میکنن...😍 ادمین: @F_mesgarian پاسخگویی مطالب کانال : @Hosein_32
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مختصری از زندگی نامه شهید ۱۶ ساله علیرضا کریمی🌷 شهید علیرضا کریمی متولد ۲۲ شهریور سال ۱۳۴۵ مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیچان اصفهان بدنیا آمد.به دلیل بیماری شدیدی که داشت پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمی ماند. به طوری که در ۴ سالگی کبد وی از بین رفته و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید کار خوبی کردی که علیرضا را نذر آقا ابالفضل(ع) کردی. همین امروز سفره آقا ابالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، ۳ مجلس روضه برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم. سپس اسکناسی را جهت برکت کاسبی به پدر می دهد.علیرضا به طرز معجزه آسایی شفا می یابد به طوری که سال ها بعد قهرمان ورزش های رزمی می شود. در عملیات محرم در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پای او مجروح می شود. بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد. فرمانده گردان امیرالمؤمنین(ع) به خاطر شجاعت و مدیریتی که علیرضا از خود نشان داده بود، مسئولیت دسته دوم از گروهان ابالفضل(ع) را به او می دهد. در آخرین دیدار با خانواده اش به مادر می گوید ما مسافر کربلائیم راه کربلا که باز شد بر می گردیم. در پایان آخرین نامه ای که فرستاد نوشته بود به امید دیدار در کربلا. درسال ۱۳۶۲ عملیات والفجر ۱ منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغریب هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می گیرد و در جواب فرمانده اش که می خواهد او را به عقب بیاورد می گوید، شما فرمانده ای برو بچه ها منتظرت هستند. علیرضا در حالیکه روی زمین افتاده و به سختی می خواست خودش را به سمت تپه ها بکشاند، ناگهان یکی از تانک های عراقی به سرعت به سمت وی رفته و از روی پاهایش رد می شود. ۱۶ ساله بود که پر کشید و ۱۶ سال بعد درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا کرده و شب تاسوعای حسینی به وطن باز می گردانند . نذر آقا اباالفضل (علیه السلام) شده بود ، ارادت عجیبی هم به آقا داشت و روز تاسوعا با فریاد یااباالفضل تا گلزار شهدای اصفهان تشییع شد و کنار دوستانش رفت. 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌷یتیم نوازی 🌷 امام صادق (علیه السلام ) می فرماید : " خداوند فرموده : بندگان خانواده من هستند پس محبوب ترین بنده نزد من کسانی هستند که نسبت به آنها مهربان تر و در رفع حوائج آنها بیشتر کوشش کنند . " در دورانی که پدرش مریض بود . یکروز در مغازه بقالی سر کوچه ایستاده بودم ، با پیرمرد فروشنده صحبت می کردم . همان موقع غلیرضا در حال عبور از سر کوچه بود . صاحب مغازه رو کرد به من و گفت : " این پسر بچه ، از خیلی از ما بزرگتر ها بیشتر میفهمه ." بعد ادامه داد : توی این کوچه دو تا خانواده یتیم زندگی می کنند که وضعیت مالی آنها خوب نیست . بارها دیده ام که علیرضا میاد اینجا و بیسکویت و پفک و ... می خره . با اینکه خودش بچه است و خوراکی دوست داره ولی به بچه های اونها میده بعد ادامه داد : " یتیم نوازی رو باید از این بچه یاد گرفت . " 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌷ادب نماز 🌷 🔰آن روز، به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا می‌کردم. حالت عجیبی داشت.🌷 ✨انگار خدا، در مقابلش ایستاده بود. ✨طوری حمد و سوره می‌خواند مثل این که خدا را می‌بیند؛ ذکرها را دقیق و شمرده ادا می‌کرد.✨ بعدها در مورد نحوه‌ی نماز خواندنش ازش پرسیدم، گفت:🌿 «اشکال کار ما اینه که برای همه وقت می‌ذاریم، جز برای خدا! نمازمون رو سریع می‌خونیم و فکر می‌کنیم زرنگی کردیم؛ اما یادمون می‌ره اونی که به وقت‌ها برکت می‌ده، فقط خود خداست.»✨✨✨ 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌷 فعالیت های فرهنگی و سیاسی🌷 با پیروزی انقلاب وارد مقطع راهنمایی شد . علیرضا آنقدر درگیر مسائل انقلاب و فعالیت های مسجد و مسائل فرهنگی بود که کمتر به درس توجه میکرد با این حال سال اول با معدل بالا قبول شد . دوم راهنمایی سال آخر تحصیل او بود . در این سال معمولا نیمه های شب ، پس از پایان کار بسیج به خانه می آمد . صبح زود هم راهی مدرسه میشد . در همین دوران بود که با راه اندازی انجمن اسلامی مدرسه ، مشغول فعالیت های سیاسی شد . گروه های سیاسی مخالف نظام ، که در مدارس فعالیت میکردند ، علیرضا را مانعی بر سر راه خود می دیدند . لذا یکبار او را به قدری کتک زدند که کمتر کسی تحمل آن را داشت . با سر و صورتی خونین راهی خانه شد . اما دست از فعالیت هایش بر نمیداشت . نمیدانم این پسر در روز چقدر استراحت میکرد . تازه از این سال برگزاری جلسه قرآن و برگزاری اردو و فعالیت برای خانواده شهدا در مسجد و تبلیغات بسیج هم به کارهایش اضافه شد . 🖊برگرفته از کتاب مسافر کربلا 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌷روش برخورد 🌷 🌿اخلاق ورفتار و منش علیرضا حتی کوچکترین کار های او برای دوستانش الگویی کامل بود .🌿 هر چقدر در کارهای او دقت می کردیم ، کاری مخالف دستورات دین مشاهده نمی کردیم.🌿 جلوی بزرگتر ها ادب را خوب رعایت می کرد . 🌿 در جمع خانواده بسیار کم حرف بود .🌿 روی حرف هایش فکر می کرد . اما وقتی سخن می گفت کلامش بسیار حساب شده و دقیق بود . 🌿 در جمع بچه های هم سن که قرار می گرفت بسیار انسان شوخ و بذله گویی بود .🌿 با این حال دقت می کرد که آبروی کسی را نبرد . 🌿 یا اینکه پشت سر کسی غیبت نکند .🌿 دروغ نمی گفت نه شوخی نه جدی .🌿 برخوردش در بین بچه های محل طوری بود که همه با اولین برخورد عاشق رفتارش می شدند .🌿 بسیار با محبت و خنده رو بود . 🌿 به خاطر همین برخورد های خوب او ، بسیاری از دوستانش جذب مسجد شدند 🌿🌿🌿 می گفت : " تربیت ما باید بر اساس تعالیم قرآن و اسلام باشد تا در همه مراحل موفق باشیم . "🌿 🎙راوی جمعی از دوستان 🖊برگرفته از کتاب مسافر کربلا 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌷معنویت 🌷 ✍از دوران کودکی اولین سرچشمه های معنویت در وجود علیرضا دیده می‌شد✨ 🔰 آنگاه که با مادرش برای نماز صبح راهی مسجد می‌شد. از طرفی تربیت صحیح و رزق حلالی که پدر به آن مقید بود بسیار در رشد معنوی او تاثیرگذار بود . 👌 بطوری که بسیاری از بچه های محل بواسطه او بسوی مسجد و معنویت کشیده شدند .🕊 🌷از همان چهارده سالگی که وارد فعالیت های مسجد و بسیج شد ، به نماز شب مقید شده بود .🌿🌿🌿 تا هنگام شهادت نیز آن را ترک نکرد . و این بیداری سحر و نماز شب را همیشه مخفیانه انجام میداد . 🌱✨ به نماز جمعه هم بسیار اهمیت میداد . و هر جمعه ای که در اصفهان بود در نماز جمعه شرکت میکرد . ✅ 📖به قرائت قرآن بسیار اهمیت میداد . مهمتر از آن به ترجمه و معانی آن بسیار توجه می‌کرد . 📘یکبار در گوشه ای از مسجد نشسته بود ، غرق در قرآن بود💭بعد هم رفت پیش یکی از دوستان . درمورد بعضی از آیات شروع به سوال و جواب کرد .⁉️ وقتی میخواستیم از مسجد بیرون برویم گفتم : " خیلی تو قرآن غرق شدی " 🗯 با تعجب نگاهم کرد . خیلی آرام گفت :" ما خیلی غافل هستیم . ما فقط داریم عمرمون رو هدر می‌دیم . این قرآن مثل یه نامه است که خدا برای ما نوشته ، ما نباید بدونیم خدا چی گفته و از ما چی میخواد ؟! "💌📖 برای من شنیدن این جواب از بچه ای که شوخ و کم سن و سال بود خیلی عجیب بود . من بعدها خیلی روی حرف های این پسر فکر می‌کردم . علیرضا واقعا انسان خود ساخته ای بود . خیلی بیشتر از سنش می‌فهمید . 🥀🥀🥀 🖊برگرفته از کتاب مسافر کربلا 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌷 نهی از منکر 🌷 ✨پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) می فرماید : " چشمان خود را از نامحرم ببندید تا عجایب را ببینید ." 🔰بر این اساس علیرضا توی کوچه که راه می رفت سر به زیر بود . مبادا نگاهش به نامحرم بیفتد . 👌 فراموش نمی‌کنم یکی از بستگان ، خانواده ای بی قید و بند به مسائل دینی بود . زن و دختران او ، قبل از انقلاب بی حجاب بودند . بعد از انقلاب هم مجبور بودند روسری سرشان کنند . با این حال این خانواده ارادت عجیبی به مش باقر داشتند . مرتب به ما سر می‌زدند . یک بار آنها آمده بودند . همه داخل اتاق نشسته بودیم . 👥👥 علیرضا درحالی که سرش پایین بود و به آنها نگاه نمی کرد شروع به صحبت کرد : ✨" پیامبر گرامی اسلام می فرماید: "خداوند مومن ناتوان را که دین ندارد دشمن می‌دارد ."✨ اصحاب می پرسند : "مومن بی دین کیست ⁉️ فرمودند : "آنکه نهی از منکر نمی‌کند ." لذا من به عنوان وظیفه چند مطلب را عرض میکنم . "⚠️〽️ آن شب علیرضا به قدری زیبا صحبت کرد که نه تنها بر مهمانان بلکه بر خود ما هم تاثیر داشت .🌷🌷🌷 صحبت هایش با دلیل و منطق بود . هر آدم عاقلی این حرف ها را تایید میکرد . 💐علیرضا می‌گفت : " آدمی که نماز نمی‌خواند و خدا در زندگی اش هیچ جایگاهی ندارد ، دلش را به چه چیز این دنیا خوش کرده ‼️‼️ واقعا اگر خدا از زندگی ما برداشته شود ما چه انگیزه ای خواهیم داشت ‼️‼️ 🧕بعد هم از حجاب گفت : " خداوندی که همه ما بنده و مطیع فرمانش هستیم فرموده : برای اینکه بنیاد خانواده از بین نرود ، زنان با حجاب باشند . حالا اینکه حجاب چه تاثیری بر خانواده دارد به یک طرف ، اما رعایت حجاب عمل به دستور خداست . ما با این کار خدا را راضی و خوشنود کرده ایم . ✨✨✨ و همین طور دلایل دیگر آن شب علیرضای پانزده ساله به قدری زیبا صحبت کرد که همه ما تحت تاثیر قرار گرفتیم .✅ دفعه بعد که آنها آمدند ، مادر و دخترانش چادر به سر کرده بودند . هر وقت هم که علیرضا از جبهه به مرخصی می‌آمد حتما به دیدنش می‌آمدند .😊 این خانواده با گذشت سالها هنوز حجابشان را حفظ کرده اند و این را مدیون صحبتها و برخورد خوب علیرضا می‌دانند . 🌿🌿 🖊برگرفته از کتاب مسافر کربلا 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🤔 اشکال نمازهای ما چیست؟ علی رضا از نماز خواندن خیلی لذت می برد و برای آن وقت می گذاشت. ظهر یکی از روزها که علی رضا می خواست نمازش را در خانه بخواند، مهمان داشتیم و خانه خیلی شلوغ بود. علی رضا به یکی از اتاق ها رفت و در خلوت مشغول نماز شد. 🌱 طوری نماز می خواند که انگار خدا را می بیند و با او مشغول صحبت است. نماز ظهر و عصرش نیم ساعت طول کشید. بعدها وقتی صحبت نماز پیش می آمد، می گفت: «اشکال ما این است که برای همه وقت می گذاریم به جز خدا. می خواهیم با سریع خواندن نماز زرنگی کنیم؛ اما نمی دانیم آن کسی که به وقت ما برکت می دهد خداست😔😔 📚مسافر کربلا ص ۳۲ 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🤔 اشکال نمازهای ما چیست؟ علی رضا از نماز خواندن خیلی لذت می برد و برای آن وقت می گذاشت. ظهر یکی از روزها که علی رضا می خواست نمازش را در خانه بخواند، مهمان داشتیم و خانه خیلی شلوغ بود. علی رضا به یکی از اتاق ها رفت و در خلوت مشغول نماز شد. 🌱 طوری نماز می خواند که انگار خدا را می بیند و با او مشغول صحبت است. نماز ظهر و عصرش نیم ساعت طول کشید. بعدها وقتی صحبت نماز پیش می آمد، می گفت: «اشکال ما این است که برای همه وقت می گذاریم به جز خدا. می خواهیم با سریع خواندن نماز زرنگی کنیم؛ اما نمی دانیم آن کسی که به وقت ما برکت می دهد خداست😔😔 🕊🌹 ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🌱 @NojavanTanhamasiri