هدایت شده از سلامتکده نون و نمک 🥖🧂
#سرگذشتارواحدرعالمبرزخ
#قسمتبیستونهم
که در دنیا دل به ولایت و محبت علی و اهل بیت محمد صلی الله علیه و اله💞 سپرده باشند.به چنین افرادی برگه ی ولایت میدهند تا براحتی از این دروازه عبور کنند و به دروازه های وادی السلام نزدیک شوند..
با اضطراب به نیک گفتم: من در دنیا شیفته ی اهل بیت بودم ولی برگه ی ولایت ندارم! .
نیک به سمت راست اشاره کرد و گفت: باید به آن چادر سبز بروی. با عجله و شتاب خودم را به چادر رساندم. مرد سفیدپوش و خوش سیمایی گوشه ای نشسته بود و یکی از اهالی برزخ با او صحبت میکرد.
گویا شخص از برگه ی ولایت محروم بود و میخواست با التماس برگه را دریافت کند.
سفید پوش خطاب به برزخی گفت: حرف همان است که گفتم، توباید به وادی شفاعت برگردی تا شاید فرجی شود وگرنه کار تو و آنهایی که بیرون اینجا ایستاده اند حل شدنی نیست.
️آن مرد با ناراحتی از آنجا رفت. من پس از عرض سلام روبه روی آن شخص بزرگوار نشستم. جواب سلامم را داد و بدون اینکه درخواستم را بگویم ،دفتری را که در پیش رو داشت ورق زد .
از شدت اضطراب دست و پایم می لرزید.. اما طولی نکشید که دست مرد همراه با یک برگ سبز 💚به طرفم دراز شد و با لبخند گفت:تو به سعادت رسیدی،این سعادت بر تو مبارک باد..
از خوشحالی حرفی نتوانستم بزنم و به این ترتیب ما دروازه ی ولایت را پشت سر گذاشتیم و ماموران و جمعیت بی ولایت را پشت سر گذاشتیم.
نگاهم به بالا افتاد، هرچه بود نور بود و نور بود و هرچه جلوتر میرفتیم به شدت آن افزوده میشد.زمین صاف و همه جا سبز و 🌱با نشاط بود.شادی امانم را بریده بود. به نیک نگاهی انداختم که از همیشه خوشحالتر و غرق سرور و 🌟شادی بود. بی اختیار از نیک جلو افتادم و دوان دوان به مسیر ادامه دادم.
از دروازه ولایت خیلی دور نشده بودیم که جاده به هشت قسمت تقسیم شد..
نمیدانستم چه کنم و از کدام طرف بروم. ایستادم تا نیک آمد .دستش را روی شانه ام گذاشت و با لبخند گفت: بهشتی 💐که روز قیامت بر پا میشود هشت دروازه دارد..
✍ادامه دارد...
⚜⚜❇️❇️⚜⚜
🆔 @barzakhe
هدایت شده از نکات ارزشمند(مسجد فاطمه زهراسلاماللهعلیها)
باعرض سلام وتبریک خدمت شمادوستان عزیزانشاءالله فرداشنبه ساعت 9:30 درخدمت استادگرامی سرکارخانم قرآنی هستیم باتدبردرسوره ی مبارکه ی ضحی
هدایت شده از محجوبه
آن روزها ڪہ دشمن
بہ " جانمان " حملہ ڪرد،
شهدا ما را #شرمندہ خود ڪردند!
نڪند این روزها ڪہ دشمن
بہ " نانمان " حملہ ڪردہ است
شرمندہ #شهدا شویم!
#شهدا 🌷 را با #صلوات یاد کنیم
💟 @ahkame_banovan
هدایت شده از سلامتکده نون و نمک 🥖🧂
قابل توجه عزیزانی که امروزتشریف نداشتن ان شاءالله فردا بعدازکلاس زیارت جامعه کلاس تدبربرگزارمیشود
دوستانی که تمایل دارن برای حفظ قرآن کریم جزء یک فردا ان شاءالله ساعت 10 توسط استادعزیزسرکارخانم کاشفی درخدمتشون هستیم
ثبت نام دوره ی جدید مفاهیم قرآن کریم برای ثبت نام به خانم خرمی مراجعه شود
اردوی زیارتی قم وجمکران ان شاءالله پنج شنبه 30آبان ساعت حرکت 7صبح برگشت 3بعدازظهرجهت ثبت نام به خانم سیدی مراجعه شودهزینه 35000تومان
هدایت شده از فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
4_5864195801604949908.mp3
3.04M
#پرسمان_تربیتی
یک دختر 11 ساله دارم که امسال به کلاس پنجم میرود. نسبت به مسئلهی نماز خیلی بیاهمّیّت است یعنی از همان اوّل که به تکلیف رسید و جشن تکلیف گرفتیم به مسئلهی نماز اهمّیّت نمیداد. در این دو سال کمی با خوبی با او برخورد کردم، کمی هم با تندی، یعنی تا اجبار بالای سرش نباشد به سمت نماز نمیرود و اگر به خودش باشد شاید یک هفته سراغ نماز را نگیرد! بعد وقتی با او صحبت میکنم و [علّت را میپرسم] میگوید: «چون شما به من گیر میدهید و میگویید نماز بخوان.» حقیقتش میخواستم ببینم وظیفهی من و پدرش چیست؟ به او گیر دهم یا بی خیال باشم؟ نمیدانم چه کار کنم! به دلیل بیاهمّیّتی به نمازش اعصابم را به هم ریخته. من و پدرش نمازخوان هستیم و به نماز اوّل وقت اهمّیّت میدهیم. در ضمن خواهر کوچکترش هم در همین هفته نه سال شرعیاش تمام میشود و به تکلیف میرسد. میخواهیم برایش یک جشن کوچک بگیریم. میخواستم ببینم با توجّه به اینکه خواهرش اینطوری بوده با او چگونه رفتار کنم؟