#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و پانزدهم
❇️ مکاتباتی با عمروبنعاص
🔸هشدار به عمروبنعاص
[ در نامهای به عمروبنعاص نوشتم: ]
بسم الله الرحمن الرحیم
از بنده خدا علی امیرالمومنین، به عمروبنعاص
🔻دنیا آدمی را به خود مشغول میکند و از هر کاری بازمیدارد و اهل دنیا در دام آن گرفتار و مقهور هستند. هیچ فردی از دنیا بهرهمند نمیشود، مگر اینکه دنیا دری دیگر از حرص و طمع را به رویش بگشاید و هزینهای بر او تحمیل کند که دلبستگی و علاقه او را بدان افزون سازد. آرزومندان دنیا هرچه هم از آن برگیرند، هرگز سیر و بینیاز نشوند؛ اما سرانجام باید از آن جمع کردهاند، جدا شوند و در این میان، خوشبخت کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد.
🔻ای اباعبدالله، اجر خویشتن را تباه مساز و با معاویه در راه باطلی که در پیش گرفته است، همراهی مکن؛ زیرا معاویه مردم را خوار و ناچیز شمرد و حق را نادیده گرفت. والسلام.
🔻[ او در پاسخ نامه من نوشت:
از عمروبنعاص، به علی فرزند ابوطالب
آنچه صلاح ماست و موجب الفت و نزدیکی میان ما میشود، این است که تو به مسیر حق بازگردی و درخواست تشکیل شورا را بپذیری. پس هر کدام از ما در راه حق پایداری کند، مردم او را در مبارزه خود معذور خواهند دانست. والسلام. ]
❇️ به دنیا اطمینان مکن که بسیار فریبنده است
[ در پاسخ عمروبنعاص به وی نوشتم: ]
از بنده خدا امیرالمومنین، به عمروبنعاص
🔻این دنیایی که تو را از خود بیخود کرده و به آن دل بستهای و تکیهگاهت شده است، از تو رویگردان خواهد شد؛ پس به دنیا اطمینان مکن که بسیار فریبنده است. اگر از گذشته دنیا عبرت میگرفتی، حتماً از باقیمانده آن دوری میکردی و از آن به مقداری بهره میبردی که پند بگیری. ولی تو از هوای نفست پیروی کردی و دنیا را ترجیح دادی. اگر جز این بود، دعوت و راهنمایی ما را می پذیرفتی؛ چون بر ما امید بیشتری هست و به حجت پروردگار بودن سزاوارتریم. والسلام.
❇️ هم دنیایت را به باد دادی و هم آخرتت را
[ پس از ناامیدی از هدایت عمروبنعاص آخرین نامه را به وی نوشتم: ]
🔻تو دین خود را تابع دنیای کسی ساختی که گمراهیاش آشکار و پرده حیایش دریده است، در مجلس خود، بزرگان را ناسزا میگوید و به هنگام معاشرت، بردباران را سفیه میشمارد. تو از پی او رفتی و بخشش او را خواستی، چونان سگی که در پی شیر رود و به چنگالهای او چشم بدوزد تا مگر آن شیر، پسمانده شکارش را به سمت او اندازد. پس هم دنیایت را به باد دادی و هم آخرتت را؛ اما اگر به سوی حق میآمدی، هر چه میخواستی به چنگ میآوردی.
🔻اگر خداوند مرا بر تو و بر پسر ابوسفیان چیره سازد، سزای اعمالتان را میدهم و اگر شما مرا ناتوان ساختید و بر جای خود برقرار ماندید، عذاب خدا که در پیش رو دارید، برای شما بدتر است. والسلام.
📚منابع:
۱. وقعة صفین، ص۱۱۰
۲. نهج البلاغه، نامه ۴۹
۳. شیخ طوسی، الأمالی، مجلس۸، ح۳۱، ص۲۱۷
۴. نهج البلاغه، نامه ۳۹
۵. الإحتجاج ج۱، ص۱۸۲
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
♦️ از امام صادق عليه السلام پرسیدند : كار خود را بر چه اساسى استوار ساخته اى ؟
🛑 امام فرمودند بر #چهار_اصل :
1⃣ فهمیدم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى دهد پس ( برای انجام آن ) تلاش نمودم .
2⃣ دانستم كه خدا بر کار من آگاه است ، پس ( از انجام کارهای ناشایست ) حيا كردم .
3⃣ فهمیدم كه روزى مرا ديگرى نمى خورد پس آرام گرفتم .
4⃣ دانستم كه پايان كار من مرگ است پس براى آن آماده شدم .
📚 بحار الانوار : ج 75 ، ص228 .
اگر شما دلی را شکستید هرگز نمیتوانید جبران آن دل شکستگی رو بکنید ، حتی اگر همهی دنیا را به او بدهید
#پیامبراکرمص
#بحارالأنوارجلد۷۵حدیث۱۵۰
خدایا ما رو جزء آن دسته که دل میشکنند قرار مده(الهیآمین)
🔷 آیت الله محمّدتقی بهجت (ره) :
🔸 کمتر کسی پیدا می شود که زندگی بر وفق مراد او باشد .
🔸 هرگونه عیش و نوش دنیا ، با هزار تلخی و نیش همراه است !
🔸 اگر کسی دنیا را این گونه پذیرفت و شناخت ؛ در برابر ناگواری ها و بدی ها #کمتر ناراحت میشود ؛ زیرا از دنیا بیش از این که خانه بلا است ، انتظار نخواهد داشت .
سلام و عرض ادب خدمت شما همراهان عزیز ان شاءالله دوشنبه ۷تیرماه ساعت ۱۷کلاس نهج البلاغه وتفسیر زیارت جامعه کبیره برگزارمیشود
✅ *نسل هتل نشین* !
▪️دکتر فرهنگ هلاکویی
🔻چهل سال پیش، دخترهای خانه صبح ها زود بیدار می شدند تا قبل از مدرسه رفتن، همه جای خانه را رفت و روب کرده باشند و بعد راهی مدرسه می شدند.
ودراوقات دیگر باخیاطی وگلدوزی وقالی بافی و... کمک مادر بودند تا قسمتی از بار خانواده رابه دوش داشته باشند!
🔻پسرها بايد يا صبح زود يا عصر، نان و مايحتاج خانه را خريد مي كردند و كارهای مردانه را در كمك پدر خود انجام ميدادند و تابستانها برای ارتقای نسبی وضعیت اقتصاد خانواده وکمک به پدر دراصناف مختلف شاگردی ویا فروشندگی میکردند!!!
🔻حالا با نسلی روبرو هستیم که صبح که بیدار می شوند، از هتل خانه شان خارج می شوند.
چون که والدینشان به عنوان *مستخدمین "هتل خانه "* همه جا را رفت وروب خواهند کرد و با يك تلفن همه چيز درب خانه مهياست.
🔻نسلی که در برابر اتاقی که در آن می خوابد و خانه ای که در آن زندگی می کند و ظرفی که در آن غذا می خورد احساس مسئولیت ندارد؛ آیا در برابر سرزمینی که از آب وخاک آن بهره مند است حس مسئولیت خواهد داشت ؟
🔻برای این نسل، *سرزمین هم چون هتلی است که می توان خورد و خوابید و ریخت و پاشید* ؛ از مواهب طبیعی آن بهره مند شد و بعد اگر باب میل نبود آن را ترک کرد.
سرزمین هم، مثل خانه، برای این نسل، هتل است. با این تفاوت که متأسفانه مستخدم سرجهاز ندارد و همه فقط برای خوردن و خوابیدن و بردن آمده اند !
🔻این نسل را چه کسی وچه کسانی چنین تربیت کرده اند؟
کی بود کی بود،
اتفاقاً این دفعه،
*من بودم،*
*تو بودی،*
*ما بودیم !!!*
*و...همه بودند.!!!*
🔻کمی به خود بیاییم و تکانی به خودمان
و این نسل هتل نشین بدهیم ؛
گرچه به نظر من نسلی که این بچه ها رو تربیت کرد، فکر می کرد چون خودش سختی کشیده باید هرجور امکاناتی رو برای بچه اش فراهم کنه !
و این موضوع از تهیه سیسمونی برای کودک به دنیا نیومده شروع میشه و متاسفانه ادامه پیدا میکنه تا جهاز ومهریه آنچنانی وجشن عروسی که پولش به قیمت وام وقرض کردن پدرکمر خمیده شده تمام می شود !
*تاجاییکه شان والای مادر و پدری خودش رو در حد یک مستخدم برای اربابش پایین بیاره مبادا که آبی در دل فرزندش تکون بخوره.* !
اما غافل شد از اینکه هر باغچه و مزرعه ای با آب زیادی فاسد میشه و به لجنزار تبدیل خواهد شد.
🔻گاهی باغبان به گیاهش بی آبی رو تحمیل میکنه چون میدونه اون گیاه نیاز داره چند روز بستر خشکی داشته باشه تا بتونه ریشه هاش رو توی خاک رشدبده و به حیاتش ادامه بده .
🔻 *امیدوارم همه ی ما مادرها و پدرها بتونیم به این درک برسیم که امکانات هتلی ایجاد کردن برای فرزندانمون افتخار نیست ،* *مسئولیت پذیر کردن و قدردان بار آوردن فرزندانمون افتخار است .*