خاطره ای به روایت همسرشهیدنوید در مورد محبت و احترام خاص شهید به مادر بزرگوارشان:
« - با خوشحالی می گفت مادرم در حق من مستجاب الدعوه است، هروقت کارم گیر میکنه، زنگ میزنم و به مامان میگم دعام کنه، کارم درست میشه…
- می گفت گاهی به ویژگی های مادرم که فکر میکنم، می بینم یسری چیزا خدا تو وجودش قرار داده، یسری ویژگی ها داره که لیاقت مادر شهیدشدن رو داره…
- ملتمسانه می گفت شهدا دعا کنید شهید بشم، مادر منم مثل مادرِ شما تاج مادر شهیدی سرش بگذاره و روز قیامت بین همه مادرا پیش حضرت زهرا (س) سربلند باشه…
- خیلی مادری بود و هست. اصلا شهدا همه مادری اند...»
(برگرفته از پیج اینستای همسرشهید)
- سلامتی همه مادران شهدا به ویژه مادر عزیز شهیدنوید و شادی روح پدر شهید صلوات..
شهید مدافع حرم🕊🌹
#نوید_صفری
🔴@sarbazanzeynab🔴
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کفشداری شهید مدافع حرم نوید صفری در حرم خانم حضرت رقیه سلام الله علیها
شهید مدافع حرم🕊🌹
#نوید_صفری
🔴@sarbazanzeynab🔴
✾࿐༅🍃♥️🍃༅
امیرالمؤمنین حضرت امام علی علیه السلام میفرمایند :
دنيا چون مار خوش خط و خالي است كه ظاهرش نرم و زيباست و باطنش پر از زهر كشنده. نادان فريب خورَد و بدان روي آرد، ولي عاقلِ فهميده از آن گريزد.
📚نهج البلاغه، حکمت ۱۱۹
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
💦💠 چوپان جوانی با مادرش در کوهستان زندگی میکرد. مزرعه سرسبز و دامداری بزرگی داشت. روزی گرگی در آنجا پیدا شده و چند تا از گوسفندانش را کشت.
💦 چوپان شب و روز در فکر و کینه انتقام از گرگ بود. طوری که مزرعه و تمام کار خود را رها کرده و به دنبال ساخت تلهای برای صید گرگ بود.
🍃 تلهای در بیرون طویله گذاشت و شبی دم گرگ در تله گرفتار شد.
💦 صبح که چوپان گرگ را در حال زوزه کشیدن در تله دید، بسیار خوشحال شد. روغنی آورد، بدن گرگ را به روغن آغشته کرد. مادر پیر و کار کشتهاش پرسید: چه میکنی پسرم؟
📛 گفت: میخواهم گرگ را آتش بزنم، سپس تله را باز میکنم تا فرار کند. باد که به آتش بخورد یقین دارم خواهد سوخت و دوست دارم با بدنی سوخته مدتی زجر بکشد و بمیرد.
💎 مادرش گفت: فرزندم اگر بسیار از او دل ناخوشی داری او را بکش ولی چنین انتقام نگیر که کار انسانی نیست. گرگ بر اساس فطرتش که شکار است گوسفند تو را چنین کرده است ولی تو حتی اگر او را بکشی باز کار درستی نکردهای، بهتر است به جای کشتن او فکر محکم کردن طویلهات باشی؛ چون این گرگ برود گرگ دیگری میآید.
🚫 جوان که چشمش را آتش انتقام پر کرده بود، کبریت بر بدن گرگ کشید و تله را گشود، گرگ با بدنی آتش گرفته فرار کرد.
چوپان فکر انتقام را کرده بود ولی فکر این را نکرده بود که گندمهایش رسیده و مزرعهاش پر از خوشههای گندم خشک است. گرگ سمت گندمزار خشک دوید و آتش جانش به مزرعه افتاد و تمام محصولاش در آتش سوخت. زانوی غم بغل کرد و آنگاه به ذهنش رسیده که مادرش چه پند حکیمانهای به او داده بود.
🍃💎 گاهی مادری فرزند خود را نفرین میکند و به دنبال خنک کردن آتش دل خود است. ولی نمیداند همین فرزند بر اثر نفرین این مادر بیمار میشود و این مادر خودش میسوزد و داستان انتقام از گرگ دوباره تکرار میشود.
🌴💠 یاعلی 💠🌴
🌹کلاس تحکیم خانواده
✏️با تدریس خانم دکتر گودرزی
⏰یکشنبه ۲۱خرداد
ساعت ۱۷
📍پیروزی بلوار ابوذر بین پل دوم و سوم مسجد حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
ویژه بانوان
هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️تا وقتی که اقتصاد درست نشده تذکر حجاب ندهید!
‼️برین جلوی اختلاس رو بگیرین
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی در رابطه با توجیه غیر منطقی درمقابل امر به معروف
💠اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
12.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 بسیار زیبا 😭
هر کس می خواهد مدافعان حرم را بشناسد وصیت نامه تصویری شهید عباس دانشگر را ببیند. وصیت نامه ای که ثابت می کند که او با کاروان عاشورا بوده است!
شهید مدافع حرم🕊🌹
#عباس_دانشگر
🔴@sarbazanzeynab🔴
تازه نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش
گفت: حاجی اجازمو بده برم سوریه ...
گفت: میزارم ولی الان نه .گفت: دارم زمین گیر میشم،بزار برم .میترسید عشق به خانومش، باعث بشه نره برای دفاع از حرم ...💗عباس اولین نامحرمے ڪہ دیده بود نامزدش بود ...
🍁 ﺗﻨﻬﺎ 40 ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً 40 ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪ . ﻧﺎﻣﺰﺩﯼﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﮐﺮﺩ..ﮐﻞ ﻣﻬﻤﺎﻧﺎﻧﺶ 40 ﻧﻔﺮ ﻫﻢ ﻧﻤﯽﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺧﯿﻠﯽﺳﺎﺩﻩﺍﯼ ﮔﺮﻓﺖ. ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﻋﻘﺪ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪ😔
🍁 توی این دو سال اکثر دوره هاۍ نظامی از جمله جنگ افزار و تاکتیک و... رو گذروند. یه مدتی که از نامزدیش گذشت، بهش گفتم: عباس تو از اون مردهای عاشق پیشه میشی، چون تا حالا به هیچ نامحرمی حتی نگاه نکردی بهم خندید. چند روز گذشت؛ اومد پیشم گفت: حاجی تو روخدا بذار برم، اینبار اصرار کردنش متفاوت بود. گفتم: چیزی شده⁉️ گفت: سردار دارم زمینگیر میشم.
🍁 آره؛ عباس داشت عاشق میشد، ولی از همه چیز براي حرم زد. عباس اولین نامحرمی که دیده بود نامزدش💞 بود.
کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه
راوی: سردارحمید اباذری
ادامه👇
شهید عباس دانشگر شهید دهه هفتادی مدافع حرم
شهید مدافع حرم🕊🌹
#عباس_دانشگر
🔴@sarbazanzeynab🔴