🌺 مژده مژده سفره خانه مهدوی با پذیرایی هر سه وعده رایگان در سراسر ایران افتتاح شد.
🌹 از روز سیزدهم رجب به مناسبت روز میلاد حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و روز پدر هر سه وعده بهترین پذیرایی کاملا مجانی تازه جایزه هم داریم.
👈 به مدت نامحدود و برای تعداد نامحدود مهمانان
✅ صبحانه با معرفت با موضوع درسهایی از قرآن ساعت ۶:۱۵ تا ۶:۳۰
✅ عصرانه پدری با موضوع نهجالبلاغه از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۵:۴۵
✅ شبهای پرستاره با موضوع صحیفه سجادیه ساعت ۲۱:۴۵ تا ۲۲
👈 لطفاً تک خوری نکنید و این تبلیغ را تا جایی که می توانید در کانال ها و گروهها و ... نشر بدهید و مطمئن باشید ثواب هر فردی که از این سفره متنعم شود به شما می رسد.
✅ لطفاً به ساعت ها و موضوعات دقت کنید.
🌺 راستی هر ماه از کل مطالب ۵ سوال داریم و به برنده برگزیده جایزه بسیار باارزشی هم تقدیم می کنیم! دیگه چی میخوای؟!!
🖌 با تشکر مهدوی ارفع ، مدیریت سفره خانه مهدوی
برای ورود به سفره خانه کافیست از لینک زیر استفاده کنید👇
🆔https://eitaa.com/mahdavi_arfae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌اگر همت دارید ...
🎥 برشی از سخنرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شفاعت حضرت زهرا در روز قیامت
آنقدر شفاعت میکند از محبین خود که صدا از اهل محشر بلند میشود که ای کاش فاطمی بودی
🥀حضرت مادر ما خاک پای خودتون و بچه هاتونم نیستیم فریاد رس ما در آن روز سخت باشید
#نفوذ و #دشمن_شناسی
دعوا شد...
نصفی از جمعیتی که اونجا بودن (یعنی زنهای پیغمبر) گفتن عُمر درست میگه، نصفی هم گفتن پیغمبر درست میگه...
(ببینید چقدر مردم به اینا اعتماد داشتن...)
حضرت فرمود: نمیخواد بنویسین برید...
رفتن حال پیغمبر رو به وخامت گذاشت شب از دنیا رفت😔
صبح علی بن ابیطالب به مردم خبر داد که آقا رسول الله از دنیا رفت...
عُمر پیش خودش فکر کرد، (الان علی بن ابیطالب پیکر رو میشوره، کفن میکنه، میاره تو مسجد وایمیسه بهش نماز میخونه، دفن میکنه، میشه رئیس...
رئیس شد دیگه نمیشه از کار برش داشت)
عمر اینو فهمید اعضای تیمم نیستن چی کار باید کرد؟!
شمشیر کشید گفت: علی اشتباه میکنه پیغمبر نمرده!!
پس چی شده؟!
گفت: این مرگ موقته زنده میشه...
انقدر مردم خوشحال شدن...
خب حالا علی بن ابی طالب چی کار کنه؟!
بیاد بیرون بگه بابا والله بالله پیغمبر از دنیا رفته میگن: علی چقدر دوست داری پیغمبر زود بمیره...!!
مجبور شد نیاد بیرون...
خب مردم میگن پیغمبر ازدنیانرفته...
(به مغیره گفت: برو به ابوبکر بگو کار تمام شده بیا...)
مغیره رفت گفت: ابوبکر پیغمبر ازدنیارفت !
اونم اومد پیش اُسامه گفت: اُسامه دیدی گفتم؟!
پیغمبر ازدنیارفت ، بریم نماز...
آقا سپاه اُسامه، جمعیت چهار پنج هزار نفر برگشتن...
(شما دقت کنین ابوبکر اینا توی شهر اینجوری مطرح کرده بودن
این علی می تونه بحرانها رو بخوابونه؟! 🤔
عُرضه داره؟!
ببینید با کمال زیرکی یه بحران سازی کردن)
آقا اینا میگن پیغمبر ازدنیارفته دیگه، تو شهر عُمر میگه پیغمبر ازدنیانرفته و اهالی هم میگن پیغمبر ازدنیانرفته...
اینا یهو وارد شهر شدن این دوتا موج خورد به هم...
اینا میگن پیغمبر از دنیا رفته اونا میگن نه...
دعوا شد کار نزدیک بود به خونریزی برسه
یهو اومدن گفتن که ابوبکر بابا قضیه رو حل کن گفت باشه
رفت خونه ی پیغمبر و صورت پیغمبرو دید و گفت خدا رحمت کنه پیغمبر از دنیا رفته!!
عه از دنیا رفته؟!
آره...!!
این عمر میگه از دنیا نرفته!!
گفت: عمر اشتباه میکنه!!
عمر تا ابوبکرو دید خیالش راحت شد
ابوبکر گفت: عمر ساکت...
گفت: چرا ساکت بشم اینا میگن پیغمبر مرده؟!
گفت آره پیغمبر مرده دیگه...
گفت: بگو ببینم پیغمبرا می میرن؟!
گفت: آره می میرن!!
گفت: به چه دلیل؟!
گفت: قرآن میگه:
اِنَکَ مَیِّتُ وَ إنَّهُم مَّیِتوُنَ
زمر/۳۰
هم تو می میری هم اینا...
گفت: این آیه قرآنه؟!
گفت: آره
گفت: عجب!! من این آیه را نشنیده بودم تا حالا...
آره مسلمونا پیغمبر مرده ما اشتباه میکردیم... بحران خوابید...
کی بحرانو خوابوند؟! ابوبکر
علی تو مدینه بود بحران سرپا بود...
اومدن تو مسجد گفت: دیدین گفتیم که این نمیتونه بحرانها رو بخوابونه!!!
آره خدا پدرتو بیامرزه خودت بیا رئیس شو...
آقا ابوبکر رئیس شد...
سعد بن عباده رئیس خزرجی ها بود، رئیس نیمی از مدینه...
مریض بود تو خونه خوابیده بود بهش گفتن که سعد میدونی چی شد؟!
ابوبکر شد رئیس؟!
ابوبکر شد؟!😳
مگه پیغمبر نگفته بود #علی
چرا...!!
گفتن علی جوانِ به درد نمیخوره...
گفت اگه علی جوانه ما که جوان نیستیم...
اینا یه باره پاشدن از مکه اومدن اینجا (مهاجرینن دیگه) رئیس شدن؟!
ما خودمون مگه دستمون کجه؟! خودمون رئیس میشیم
خب چیکار کنیم مسجد دست اوناست؟!
(مسجد النبی دست اونا بود دیگه)
گفت: عیبی نداره تو محله ی خودمون میریم توی سقیفه جمع میشیم اومدن تو سقیفه، اینو رو برانکارد آوردن...
به مسجد خبر دادن ابوبکر میدونی سعد چی کار کرد؟!
مخالفت کرد...
گفت: غلط کرده!! چهارنفری پا شدن اومدن وارد سقیفه شدن
سعد اینجا چی کار می کنی؟!
گفت: هیچی میگن تو رئیسی؟!
گفت: آره
کی رئیست کرده؟!
گفت: مسلمونا...!!
گفت: پس علی چی شد؟!
گفت: میگن علی جوانِ و فلان...
گفت: آقا چرا تو بشی ما خودمون هستیم
گفت: مگه نشنیدی پیغمبر گفت امامهای بعد از من همه از قریش هستن...
گفت: چرا شنیدم
گفت: خب مگه تو از قریشی؟!
گفت: نه !!
گفت: پس چی میگی...