🔹تلنگر
یک پسر و دختر کوچک مشغول بازی با یکدیگر بودند، پسر کوچولو یه سری تیله و دختر چنتایی شیرینی داشت، پسر گفت: من همه تیله هامو بهت میدم و تو هم همه شیرینی هاتو به من بده، دختر قبول کرد...
پسر بزرگترین و زیباترین تیله رو یواشکی برداشت و بقیه را به دختر داد، اما دختر کوچولو همانطور که قول داده بود تمام شیرینی ها رو به پسرک داد.
اون شب دختر کوچولو خوابید و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید... اما پسر کوچولو تمام شب نتونست بخوابه به این فکر میکرد که حتما دخترک هم یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه رو بهش نداده...
✔عذاب مال کسی است که صادق نیست... و آرامش از آن کسانی است که صادقند...
👌لذت دنیا مال کسی نیست که با افراد صادق زندگی میکند، از آن کسانی است که با وجدان صادق زندگی میکنند...
💠💠🌾🌾💠💠
@ NokatArzeshmand
هدایت شده از کانال کمیل
🌺 پنج شنبه
که میشود...
ثانیه هایمان
سخت بوی دلتنگی میدهد
و عده ای آن طرف چشم
به راه هدیه ای، تا آرام بگیرند
با فاتحـــــه و صلواتی
هوایشان را داشته باشیم
ًاَللّـــهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیـــرٌ ...
بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات
"الهم صل علی محمدوآل محمد"
هدایت شده از کانال کمیل
🔻شهید #حسین_خرازی:
"شما هیچ لازم نیست اگر کاری رو برای خدا می کنید اون کارو بیاید بگید...
یعنی اگر ما یه جایی رفتیم که ماموریت لشکر نبود و دیدیم که باید بجنگیم و برای رضای خدا رفتیم و جنگیدیم... اینو نیایم بگیم...
خدا که دیده ما کردیم... چه دلیلی داره بیایم بگیم...
اگر کار برای خداست پس گفتن برای چه؟"
#درس_اخلاق🌹
#اخلاص😉
هدایت شده از صبغه الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙واعظ: حجت الاسلام #رفیعی
○ موضوع: 【 ثواب زیازت قبر امام حسین علیه السلام】
🕋 @sebghatallaah
#مهــــدےجان💔
درجمع سپاهت
آمدیم ورفتیم...
گفتیم ، ڪہ یاری
بلدیم و رفتیم...
گفتی ڪہ اَناالغَریب،
هَل مِن ناصِر؟!
ما نیز،فقط سینہ زدیم
ورفتیـ😞ـم...
#الٰلهُمَ_عَجِّل_لِوَلِیّکَ_الفَرَج
@NokatArzeshmand
⭕️ نماز پشت به قبله با لباس نجس
به حبیب گفتم وضع خط خوب نیست گردان را ببر جلو
آهسته گفت : بچه ها به خاطر خوردن کنسرو فاسد همه مسموم شدند . . . !
امکان برگرداندن آن ها به عقب نبود و بچه ها با همان حال خراب شش روز در حال دفاع بودند…..
حبیب گفت : اگه می تونی یکی از بچه های مجروح را ببر
گفتم صبر کن با بقیه بفرستشون عقب
حبیب اصرار کرد سابقه نداشت تا آن روز حبیب با من بحث کند
گفتم باشه
دیدم با احترام زیاد نوجوانی را صدا زد ترکشی به سبنه اش اصابت کرده بود جای زخم را با دست فشار می داد .
سوار شد تا حرکت کردم صدای اذان از رادیو ماشین بلند شد . تصمیم گرفتم کمی با
این نوجوان حرف بزنم گفتم برادر اسمت چیه جواب نداد نگاهش کردم دیدم رنگ به
رو نداشت زیر لب چیزهای می گوید فکر کردم لابد اولین بار جبهه آمده و زخمی
شده کپ کرده برا همین دیگه سوال نکردم مدتی بعد مودب و شمرده خودش را کامل
معرفی کرد .
گفتم چرا دفعه اول چیزی نگفتی
گفت نماز می خواندم .نگاهش کردم از زخمش خون می زد بیرون…
گفتم ما که رو به قبله نیستیم تازه پسرجون بدنت پاک نیست لباست هم که نجسه .
گفت حالا همین نماز را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه و ساکت شد . گفتم نماز
عصر را هم خوندی گفت بله گفتم خب صبر می کردی زخمت را ببندند بعد لباست را
عوض می کردی ان وقت نماز می خوندی گفت: معلوم نیست چقدر دیگه تو این دنیا
باشم فعلا همین نماز را خوندم رد و قبولش با خدا.
گفتم : بابا جون تو چیزیت نیست یک جراحت مختصره زود بر می گردی پیش دوستات..
با خودم فکر کردم یک الف بچه احکام نماز را هم شاید درست بلد نیست والا با
بدن خونی و نجس تو ماشین که معلوم نیست قبله کدوم طرفه نماز نمی خونه.در
اورژانس پیادش کردم و گفتم باز همدیگر را ببینیم بچه محل!
گفت: تا خدا چی بخواد.
با برانکارد آمدند ببرنش گفتم خودش می تونه بیاد زیاد زخمش جدی نیست فقط سریع بهش برسید…
بیست دقیقه ای آن جا بودم بعد خواستم بروم رفتم پست اورژانس پرسیدم حال مجروح
نوجوان چطوره؟ گفتند شهید شد با آرامش خاصی چشم هایش را روی هم گذاشت و
رفت….. تمام وجودم لرزید.
بعدها نواری از شهید آیت الله دستغیب شنیدم که پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان
فرموده: آهای بسیجی خوب گوش کن چه می گویم من می خواهم به تو پبشنهاد یک
معامله ای بدهم که در این معامله سرت کلاه برود !
من دستغیب حاضرم یک جا ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزه ها و
تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تو، و در عوض ثواب آن دو رکعت نمازی
را که تو در میدان جنگ بدون وضو پشت به قبله با لباس خونی و بدن نجس
خوانده ای از تو بگیرم آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی ؟!
خاطرات #سردار_شهید_حسین_همدانی
💠💠🌾🌾🌾💠💠
@NokatArzeshmand
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
◆ حاج آقا #پناهیان ◆
⛔️ توقف در رشد ⛔️
چرا مومنین معمولا بعد از اینکه یه مقدار آدم خوبی میشن دیگه بهتر نمیشن؟
از اینکه چرا اونایی که یکمی بهتر میشن دیگه بهتر تر نمیشن؟ این چه بد بختی و مصیبت بزرگی است که مارو فرا گرفته، در درون ما تبدیل به یک فرهنگ شده ، دیگران هم از مومنین انتظار ندارند زیاد رشد کنند،چه چیز بدی! میگن خٌب این آدم مومنیه همیشه نماز، میخونه روزه میگیره، خـٌب دیگه....
خیلی بده که مردم هم تلقی شون از مومنین این شده که مومنین همین که خوب شدن میتونن در خوب شدن خودشون متوقف بشن. ازش نمی پرسه که ببین تو که اینهمه نماز خوندی، عبادت کردی به چه مراتب عالی دسترسی پیدا ڪردی، گوش تو چه سروش غیبی رو شنیده، چشم تو چه پشت پرده رو دیده.
نه کسی از خودش، انتظار داره، نه ڪسی از ما انتظار داره
همه متوقف...
این یک مشکل بزرگی است در جامعه ما، ریشه فساد در خوبتر نشدن خوبهاست،ریشه شیوع بدی در میان مردم خوب تر نشدن خوبهاست،ریشه ضعف ایمان خیلی ها قویتر نشدن ایمان خوبهاست. شما که مومن هستید چه کرده اید که بقیه بیایند مومن بشوند. در مسجدها، در هئیت ها همه متوقف اند ،پارڪ ڪرده اند.
🕋 @sebghatallaah
هدایت شده از [ مرصاد حزب الله ]
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید علی خوشلفظ خطاب به امام خامنه ای:
با اينکه شیمیدرمانی میشوم و خیلی درد دارم؛ شما را که دیدم دردهایم رفت
➕ماجرای اهدای تسبيح و انگشتر امام و مهرورزی
@sepah_pasdaran
هدایت شده از رساله امام خامنهای
‼️قابل توجه جاماندگانِ زیارت اربعین حسینی
👌🏻به استقبال زائران اربعین حسینی (سلام الله علیه) برویم🌹
❤️امام صادق (سلام الله علیه) فرمودند:
🔺 هنگامیکه فردی از برادران شما از زیارت ما یا زیارت قبور ما باز می گردد، به استقبال او بروید، بر او سلام دهید، و به وی به خاطر آنچه خداوند به او عطا فرموده است بگویید: گوارایت باد.
🔺با این عمل، ثوابی مثل ثواب او برای شما منظور خواهد شد، و به واسطه رحمت الهی ثوابی مثل ثواب او شما را در بر خواهد گرفت؛
🔺زیرا فردی به زیارت ما یا به زیارت قبور ما نمی آید مگر آنکه رحمت(الهی) او را در بر گرفته و گناهانش آمرزیده می شود.
📕منبع: بحارالأنوار، ج 102، ص302
🆔 @resale_ahkam