eitaa logo
گلچین نکته های ناب
1.8هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
17هزار ویدیو
76 فایل
خوش آمدید بزرگواران نشر صدقه جاریه🌴💎🌹💎🌴 #آقا_تنهاست کانال شعرمون @Yas8488 خادم @Yasamanha @YaAbootorab8488
مشاهده در ایتا
دانلود
1_36423677.mp3
1.41M
دعای عهد با صدای استاد فرهمند
حـسـین ❤️جـان با یاحسین ❤️بغض عطش در گلوی ماست این اشکـهـای سر زده آب وضـوی ماست وقت زیارت است با هـر سلام صبح حـرم روبـروی ماست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️(علیه‌السلام) سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
🌸دعای روز سوم ماه مبارک رمضان🌸 🔷اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ كلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِكَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ. 🔶خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما؛ و از نادانى و گمراهى دور گردان؛ و از هر خیری که در این روز نازل می‌فرمایی مرا نصیب بخش؛ به بخشش خودت اى بخشنده‌ترین بخشندگان. 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
‍ ‌ 🌸سحر سوم.... ✍سلام... ستاره غریب زمین دو سحر از رمضان گذشت.. و سومین سیاهی هم، آسمان رمضان را فراگرفت... اما... هنوز خبری از ظهور تو در دل زنگار گرفته من نیست! آموخته ام؛که سفره دار رمضان تویی... و کسی در این ضیافت، محبوب تر است، که تو، سهم بیشتری از قلبش را، تسخیر کرده باشی. ❄️هر چه در لابلاي تپش های دلم، جستجو می کنم...؛ خبری از شیدایی نمی یابم. 👈من همان فرزند گریزپای توام، که به درد نداشتنت عادت کرده است، و همه سهمش از انتظار، فقط و فقط هیاهویی توخالی است! که اگر؛ درد تو به استخوانش زده بود؛ سحری از رمضان را، تنها به امید یافتنت، سجاده نشینی می کرد. وای یوسف تنهاي من، این رمضان حاجتی عظیم، قلب مرا احاطه کرده است: 💓تــــــو... درد نداشتن تــــو... و دویدن مدام برای یافتنت، همه آرزويي است که در لابلاي مناجات سحر، بدنبالش می گردم. ❄️برای قلب بیمار من، چاره ای بينديش. قلب بیمارم، جای خالی، برای حضور مداوم تو ندارد. به امید علاج آمده ام. مرا دست خالی،از گوشه سفره ات، رد مکن ! به امید اجابت آمده ام؛ یا مُجیبُ... یا مجیب ... یا مجیب 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
اللهم اجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ وقرار بده مرا بهره وفایده از هر چیزى که فرود آوردى ! 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
... چه غریبانه....💔 رمضان بی حضورتان آغاز شد... آقا جان پس کدام سحر؟! کدام افطار؟!😔 کدام عید؟! آقا جان... رمضان بی ظهور شما... رمضان نمی شود😔 🌹أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌹 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
مناجات با خدا 🌺🌺 توبه ام توبه نشد هر چه ڪه همت ڪردم من به ستاری تو سخت جسارت ڪردم هر چه تو دوست شدی با من آلوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت ڪردم رمضان است و دل از خواب نڪندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت ڪردم من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت ڪردم روزه هم چشم مرا باز نڪرده,نڪند عادتم بود اگر هرچه عبادت ڪردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط افطار به تربت ڪردم خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت ڪردم روزه ام روضه شد و روضه مرا میڪشدم یاد ان تشنه لب ڪرببلا میڪشدم 🌺🌺 حسن کردی 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
هرچند دادم از دست حال عبادتم را از من نگیر هرگز عـرض ارادتم را هر جوره خوب بودی با این بدِ گنهکار اما ادا نکـردم حق رفـاقـتـم را چیزی ز نعمت تو از سفره ام نشد کم با لطف خود ندیدی کفران نعمتم را مشغول هیچ بودم دنبال هیچ رفتم صرف دعا نکردم وقت فراغتم را هرچه فرار کردم دنبال من دویدی آغوش باز کردی دیدی خجالتم را یک کار خیر کردم صدها ثواب دادی زود از درت گرفتم سود شراکتم را آلــوده ام ولی من گـریه کن حسینم خرج حسین کردم ساعت به ساعتم را دست سه ساله دادم من آبروی خود را کی میدهد برگ زیارتم را 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
✔️ نکات کلیدی و کاربردی در جزء اول قرآن کریم 👌 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
امام زمان(2).mp3
7.96M
63 ✍چرا، دلم برای تو تنگ نمی شود؟ ✔️چرا، دردِ نبودنت، دلم را نمی گزد؟ ✔️چرا تحمل غیبتت، برایم آسان است؟ راستی؛ ایــرادِ کار من کجاست؟ 👆👆 💙🌴🌹💎💎🌹🌴💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👑🌹⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️🌹👑 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🍃 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
✍اندر حکایت مشورت سلیمان نبی با خفّاش🌸 بــا سلیمــانِ نبــی نــــورِ هـُــدا رو به رو شد ، چار مخلوق خـدا شِکوه بر لب جملگی در یک زمان آب و باد و مار و خورشید ِ جهان هرکدامش حاجتی از وَی بخواست تا بخـواهد زآنکـه دریـایِ عطــاست آفتـــاب آمــد جلــوی دیـــــگران گفت ای اربابِ ایـن تخـت گـران خستــه هستـم از سفرهای زیاد از عبـوراز ســرزمیــن ها و بـِلاد از طلوع و از غروب و غرب و شرق از همه گرما و از این نور و برق یک دعا کن تا خدا بر من کنون مَسکنی بخشاید و گیرم سُکون همچو مخلوقات دیگر پُر توان زندگی را سَر کنم در یک مکان بعد از آن مار آمد و با حالِ زار گفـت ای پیغمبــرِ پـــرودرگـــار حاجتی دارم دعا کن بهـرِ من خستـه ام از اینهمــه آزارِ تـن بر شکم دائم کِشم این نَعش خود هیکلـــم بی دسـت و پـا آزرده شد گـو خدا را تـا مرا ، پایم دهد دست ها بر جسمِ رعنایم نهد همچو حیوانات دیگر در زمین رویِ پای خود رَوم ، تنها همین ناگهان باد آمد و گفـت ای نـــبی کِی تواند سر کند چون من شبی خسته ام از بی قراری روز و شب بهــرِ مــن آرامـشی بنـــــما طــلب چنـد چرخم در زمـین و آسمـان خسته ام از گردش در هر مکان بـا خـدا بر گو مــرا مهــلت دهــد کِی تواند همچو من هر سو جهد حـرف او را قطـع کرد آنگــاه آب با هراس و اِضطراب و با شتاب گفت ای سلطان اِنس و جِنّیان ای امیــد و یــاورِ خستــه دلان جانِ سـرگـردانِ من درمـــانده است از چه رو هر سو مرا او رانده است خسته ام از تاب خوردن در زمین از نصیـب و سرنـوشـتی اینچنین حاجتی دارم ، دعا کن نزد حق از فَلـق دائـم نچـرخم تـا شَفـق مَسکنی بر من ببخشـایـد فَـراخ جا بگیرم در مکانی همچو کاخ یک مقـام و منزلـت یـابـم تمـــام بعد از این ایّام ِ من باشد به کام تا هرآنکس که نیازش شد مرا نـزدِ مـن آیـد بسـازد یـک سـرا جملـهء حاجـات آنـها شـد قبـول خواست مرغان را به ناگه آن رسول چار مطلب را بگفت آنجا عیان با همه مرغانِ پیـر و یا جــوان مشورت کرد آن نبی با شبپری شبپرِ دانـا و خُــرد و اَحـمــری تـا بفهمـاند به مرغــان ، فهـمِ او یا که گوید معرفت شد سهم او گفت خفّاش آن نبی را کای عزیز لطف کردی در حقِ این مرغِ ریز حاجتِ هر چار مخلوق خدا در نظر یا رأی من نَبوَد رَوا فعلِ یزدان بر اساس حکمت است هر کسی مشغول نوعی خدمت است گر بگیرد آفتاب اینک قرار گر نچرخد تا ابد دور مدار روز و شب را کی توان تشخیص داد قوّتش را چون توان تخصیص داد مصلحت باشد جهانگردی کند پادشـاهی بر سَـر ِ سـردی کند رایحه بخشد به هر آلودگی ارمغـان آرد همـه آســودگی آب هم چون آفتاب عامل بُوَد زندگی را در دلش حامل بُوَد هر وجودی زنده از آب است و آب حکم شد تا باشدش در پیچ و تاب دَورِ دنیا هی بچرخد روز و شب تا نباشد در جهـان یک تشنـه لب باد هم مأمور ِ بر حرکت بوَد مایهء اکسیژن و برکت بوَد با وَزیدن هر گلی را جان دهد هـر نبـاتی را نَفَـس ارزان دهد این بهاران و خزان پیدا ازوست قُـوّتِ انگور و گنـدم یا کَـدوست گـر گُریزد از وَزیدن بادِ خــوش بند آرد جان هر کس را به شُش مـار امّــا دشمــنِ انســـان بـُوَد یا که زهرش قاتلِ حیوان بُوَد دست و پا اکنون ندارد اینچنین بهـرِ هـر چیـزی کند جایی کمیـن وای بر آنـکه بگیــرد دسـت و پــا هیچ کس ، سالم نمی ماند به جا منطـقِ او را پــذیـرفـت از شَعــف گرچه بودش آن نبی این را هدف 👇👇👇👇ادامه👇👇👇👇
گلچین نکته های ناب
✍اندر حکایت مشورت سلیمان نبی با خفّاش🌸 بــا سلیمــانِ نبــی نــــورِ هـُــدا رو به رو شد ، چار م
ناگهان دشمن شـدند او را به کین مار و باد و آب و خورشید ِ غمین آفتـاب او را بگفتـــا بــا غضـب بال و پَرهایش بسوزانم به تب بـاد گفتــا پــاره پارش میکــنم بی امان و راه و چارش میکنم آب گفت او را که غرقش میکنم یا جـدا از رأس و فرقش میکنم مار هم گفتش که نیشش میزنم مُهـر باطـل رویِ کیشش میـزنم ناگهـان خفّاش ترسید از نهـاد از همه آن چار موجود و عِناد ناله سر داد از قضا بی اختـیار اِستعانت خواست از پروردگار کای خدایا این تعصّب را کنون بهــرِ تـو انجــام دادم در جُنون هر چه گفتم در صَلاحِ خلق بود امرِ تو بر ایـن زبـان و حَلـق بود اینک اینان دشمنانم گشته اند متّحد بر محوِ جانم گشته اند مـن ضعیــف و نـاتــوان و لاغـــرم تکّه ای گوشت و تن و بال و سرم بـــر نَیـــارم تــــاب ِ آزار ِ عَــدو استقامت چون کنم از جَور ِ او چاره ام بر گو چه باشد مهربــان چون توانم باشم اکنون در امان آمـد از ذات تعــالی یک خطــــاب وانگهی خفّاش بشنید این جواب هرکه خود بر ما توکّل کرده است از هــر آن دامِ بَــلا راحت بِرست وآنکه بر ما امر خود تفویض کرد راه خـود را بیگمـان تعریـض کرد مــا پنـــاه و ملجــاءِ او می شـــویم حافظش از فَوق و پهلو می شویم گر تـو از مـایی و از مـا گفته ای مِهـر مــا را در دلــت بنهفــته ای چون تو را حامی نباشیم و پناه کیَ نمـودیم اجـر ِ خَلقی را تبـاه ما مقـدّر کرده ایم از پیـش خــود تا که باشی ایمن اندر کیش ِ خود تا کنی پرواز در شب های تار آفتاب آنـگه ندارد بــا تــو کار از فـروغِ او نــمی بیــنی ضـــرر از سرِ شب هی بچرخی تا سحر باد را چون مرکبی کردیم ، رام بـا تسلّط میپری رویش به شام از دهانت تا که بیرون میرود با مِتانت هی سواری میدهد عاجز از پرواز بودی غیر از این ما تو را خلقت نمـودیم اینچنن بی نیـازت کــرده ایـم از رُود و آب با دو مشکِ لب به لب از شیرِ ناب در میان سینه ات شیـری تمام سرگذاری تَر کنی لب ها و کام فَضلـه ات سمّـی بـرای مـار است مار از بویش هلاک و خوار است مار را مغلـوب زهـرت کرده ایــم این همه فکرت ز بهرت کرده ایم بــه چــه زیبــا خِلقــتی دارد خـدا چون سزد خَلقش شود از او جدا مرحبا بر خالق و بر خِلقتش هر چه را داده ز روی علّتش 💙🌴🌹💎💎🌹🌴💙 منبع: کتاب توحید مفضّل...بیان شگفتی های خلقت در بیان امام صادق(ع 1] کتاب انوارالمجالس ملا محمدحسین ارجستانی/ مجلس 1 / باب 10 / ص 260
سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم "مشتی خاک" که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس... شاید "خاکی" از گلدان‌ یا حتی "غباری" بر پنجره اما مرا از این میان برگزیدند : برای" نهایت" برای" شرافت" برای" انسانیت" و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : " نفس کشیدن " " دیدن " "شنیدن " " فهمیدن " و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید. من منتخب گشته ام برای" قرب " برای" رجعت " برای" سعادت " من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده به" انتخاب " به" تغییر " به" شوریدن " به" محبت'' وای بر من اگر قدر ندانم…!!!! 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
✨قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا ✨وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ✨ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿۶۴﴾ ✨بگو خداست كه شما را از آن ✨تاريكيها و از هر اندوهى مى ‏رهاند ✨باز شما شرك مى ‏ورزيد (۶۴) 📚سوره مبارکه الأنعام ✍آیه ۶۴ 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
آنقدر بخشیده‌ای... بخشیده‌ای... بخشیده‌ای... سنگ قبری هم نمانده از برایت یا حسن😍 💙🌴🌹💎🌹🌴💙
🆘🆘🆘🆘🆘🆘 مرد آمده بود چیزی بگوید سرفه امانش نداده بود😔 . . . چه می‌توانست بگوید وقتی تمامِ فهمِ یک شهر از سهمیه دانشگاه است😔 وبعد از مرگ،👈شاید اسم یک کوچه... 💙🌴🌹💎🌹🌴💙