#فرشتهای_در_گوشه_خرابه
▪️حضرت امام سجاد علیهالسلام میفرماید:
☑️
در خرابه شام انواع رنجها را بر ما روا داشتند، آه از آن شب اول، تمام مردم رو به خانه و آشیانه خود برگشتند و مقابل چراغ با اهل و عیال خود بودند، ولی اهلبیت پیامبر در خرابه شام... ✔️ از یک طرف شکافهای خرابه، از طرفی تاریکی شب، اطفال خردسال را به ترس و لرزه انداخته بود، نه فرشی بود که روی آن بنشینند، نه چراغی بود که روشن کنند، نه آبی بود، نه غذایی، غریبانه کنار هم نشسته بودند و گریه میکردند. 🔘
در این اثنا حضرت رقیه به خواب فرو رفت و در عالم خواب دید سر پدر میان طشت طلا در پیش روی یزید است و با چوب خود به لب و دندان پدر میزند و سر پدر به زیر چوب، به درگاه خداوند استغاثه میکند، حضرت رقیه با دیدن سر پدر و خوردن چوب، چنان از خواب بیدار شد و فریادی کشید که اهل خرابه پریشان شدند.🔘 حضرت زینب علیهاالسلام و دیگر زنان و بچه ها دور او را گرفتند ولی رقیه خانم صدا میزد: ✔️ الان پدرم را بیاورید، من بابایم را میخواهم، در خواب دیدم که سر بریده بابایم در حضور یزید است و چوب بر لبانش میزند ... https://t.me/noorserajmahdieh https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9