eitaa logo
رِسانہ‌محـــــــله‌نوٓر
329 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
༺⃟• 🏴‌ྃ﷽ 🏴༺⃟• ‌ུྃ هر صبح دست ادب بر روی سینه می گذاریم و با افتخار عرضه می‌داریم: ما🌟 ✾࿐༅ 💚 ༅࿐✾ پروردگارا همنشین شایسته‌ی راستی و راستگویی را همواره برایم نگاه دار و انگیزه‌ام را ازین همنشینی رسیدن به مقام هم‌جواری با نیکی‌ها و نیکان قرارده نه منفعتهای زودگذر و تهی🤲🏻 ┄┅══🏴🌷🏴══┅┄ ⏳━ لحظه‌شماری تا ظهور ذکر روز دوشنبه ‌: یا قاضی‌الحاجات ✅ سی‌ام مرداد ۱۴۰۲ ✅ چهارم صفر ۱۴۴۵ ✅ بیست و یکم اوت ۲۰۲۲ 🏴✨أللَّھُمَ‌صَلِّ‌؏َلی‌مُحَمَّد‌وَآلِ‌مُحَمَّدوَ؏َـجِّلْ‌فَرجھُمَ✨🏴 https://eitaa.com/Noorkariz
🌱 117 🌺وقتی میبینیم عَلَم امام حسین علیه السلام دست حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام هست میبینیم امام حسین علیه السلام چه کسی رو دوست داره و ما میریم سمت ابوالفضل العباس علیه السلام💞 چون مهمترین ویژگی او "ولایتمداریه"✔️ ✅ نمیشه سمت خیمه او بریم و بچه هامون ولایتمدار نباشند. 🔹چجوری ولایتمداری تو خونه پدید میاد⁉️ 👈🏼 سطح ادب بچه ها نسبت به پدر و مادر باید بالا بره این کار هم فقط از دست پدر و مادر برمیاد✔️ 💢 اما بعضی از مادرها و پدر های محترم، چون خیلی بچه هاشونو دوست دارند یادشون میره خونه یک کمی جنبه پادگان هم داره.... 🌷 "از هفت تا چهارده سالگی دوران ادب کردن بچه هست" نه راحت گذاشتن بچه! 🔴بعد از چهارده سالگی اگه دعواها شروع بشه، حالا میخوای ادب بکنی نمیشه❌ چون دیر اومدی دوست محترم.... 🔷اون موقعی که حرفتو گوش میکرد و مقاومت نمیکرد چرا ادبش نکردی که حالا میخوای اینکار رو انجام بدی؟!😒 👌🏼الان بچه دیگه شکل گرفته. ⭕️بچه جلوی پای باباش بلند نمیشه مامانش میگه؛ بذار راحت باشه، پدرش هم همینطور!!! 🙄😒 🔴 بعد به مشکل برمیخورن ، درگیر میشن بعد از چهارده سالگی.... ✔️این رو "پدر و مادر" باید یاد بچه بدن چون بچه ها دوستشون دارن و باهاشون ارتباط دارن 🚫تلویزیون و مدرسه نه! فقط پدر و مادر... ✅‌پدرهای محترم وقت بذارید برای بچه‌ها مادرها انرژی بذارید برای بچه ها ؛ فقط تمرکز نکنید رو کارهای خونه....⚠️ 🏴
🍢 😋 🔸دو عدد سینه یمرغ رو چرخ کنید و با دو عدد تخم مرغ ،۶ عدد پیازچه ، یک هویج نگینی شده ،۳ ق غ آرد پودر سیر ، پودر پیاز مخلوط کنید و داخل غذاساز بریزید یا کاملا ورز بدید یک مقدار بردارید به سیخ چوبی بزنید داخل آب جوش بذارید به مدت یک ربع تا نیم پز بشه و بعد توی پودر سوخاری بغلتونید و در روغن سرخ کنید. ♦️اگر نگران وا رفتن گوشت هستید می تونید اون رو بر روی بخار آب جوش ، بخار پز کنید یا روی کمی تابه گریل کنید
بچه مسجدی ها منتظرتونیم در: 🌱ویژه برنامه روز جهانی مسجد🌱 🔻ایستگاه بازی و سرگرمی به مناسبت روز جهانی مسجد ➕به همراه همخوانی سرود عزیزم حسین 1 و 2 🔸ویژه کودکان 4 تا 9 سال (ورود برای مادران مانعی ندارد.) ⏰زمان: دوشنبه 30 مردادماه ساعت 6 الی7 عصر 🕌مکان: مسجد جامع 📎لطفا همراه خود دفتر نقاشی📒 و مدادرنگی✏️ بیاورید. _🌱________________ https://eitaa.com/najmehkhaton_masjedjameh https://eitaa.com/kfemamzamani https://eitaa.com/Noorkariz
السلام علیک یا رقیة الشهیده... مراسم شهادت دردانه سیدالشهدا علیه السلام 📍سخنران: سرکار خانم جمالی با موضوع نقش مادر در روابط پدر فرزندی✅ 📍مداح: سرکار خانم براتی 🔸زمان: سه شنبه 31 مرداد ماه. ساعت 5الی 6 عصر 🔸مکان: چهارراه مسجد جامع. پایگاه مقاومت بسیج نور شهر کهریزسنگ ➕به همراه برپایی موکب نسل حاج قاسم https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺صبح امروزمان را معطر می‌کنیم 🍃به عطر دل نشین 🌺صلوات 🍃🌺اَللهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّد 🍃🌸وَ آل مُحَـــمَّد 🍃🌺وَ عَجِّـــــل فَرَجَهُـــــم 🍃🌸وَالعَن اَعدائـــــهُم اَجمَعین 🌸🍃 https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🔴شوق دیدار یار در ... راوی: 🌴برام اهداف مردم از پیاده روی و خدمت به زوّار خیلی جالب بود. 🔵از خیلی از عراقیا و موکب‌دارا همین سوالو می‌پرسیدم. یکی گفت: همه زندگیمو مدیون حسینم، قول دادم تا آخر عمرم نوکری زائراشو بکنم. یکی‌شون گفت: سیر کردن زائر خیلی ثواب داره. یکی گفت خدمت به زائرا، خدمت به امام‌حسینه. 🍀 اما بین این همه، یه جواب خیلی به دلم نشست... 🌹یه پسر جوونِ سبزه که یه سینی خرما دستش گرفته بود و اول صبح وایساده بود وسط مسیر،سینی رو گرفت سمتم. 💫یه خرما برداشتم و پرسیدم: چرا برای چند روز از همه زندگی‌ت زدی اومدی اینجا که از زائرا پذیرایی کنی؟؟ 💥 اشک تو چشاش حلقه زد، بغضش رو خورد و با یه صدای گرفته با همون لهجه‌ی عراقی، دست و پا شکسته شروع کرد فارسی صحبت کردن: هرسال همه دل‌خوشیم اینه که فقط یه بار یکی از این خرماها رو به امام‌زمانم که میدونم حتما اربعین به زیارت میاد، تعارف کرده باشم... همین... 🌹اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 https://eitaa.com/Noorkariz
داســتــان مـعـنــوی یکی از علمای اهل بصره می‌گوید: روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه‌ام را بفروشم و بجای دیگری بروم در راه یکی از دوستانم به اسم ابانصر را دیدم و او را از فروش خانه باخبر ساختم پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود بمن داد و گفت: برو و به خانواده ات بده به طرف خانه به راه افتادم در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت: این پسر یتیم و گرسنه است و نمی‌تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی‌کنم گفتم این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد بخدا قسم چیز دیگری ندارم و در خانه‌ام کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که غمگین و ناامید به طرف خانه برمی‌گشتم روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر میکردم که ناگهان ابو نصر را دیدم که از خوشحالی پرواز میکرد و به من گفت: ای ابا محمد چرا اینجا نشسته‌ای در خانه ات خیر و ثروت است گفتم: سبحان الله! از کجا ای ابانصر؟ گفت: مردی از خراسان از تو و پدرت می‌پرسد و همراهش ثروت فراونی است گفتم: او کیست؟ گفت: تاجری از شهر بصره است پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان را بی نیاز ساختم در ثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می‌کردم ثروتم کم که نمی‌شد زیاد هم می‌شد کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم شبی از شب‌ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده‌اند و مردم را دیدم که گناهانشان را بر پشتشان حمل می‌کنند تا جایی که شخص فاسق شهری از بدنامی و رسوایی را بر پشتش حمل می‌کند به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند گناهانم را در کفه‌ای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پائین آمد سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند چون در زیر هر حسنه «شهوت پنهانی» وجود داشت از شهوت‌های نفس مثل: «ریا» «غرور» «لذت به گناه» «تعریف و تمجید مردم نسبت به خود» چیزی برایم باقی نماند و در آستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم آیا چیزی برایش باقی نمانده؟ گفتند: این برایش باقی مانده و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که به آنها کرده بودم در کفه حسناتم قرار دادند کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی که صدایی آمد و گفت: نجات یافت 👈 .... بله دوستان من خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری را خالصانه برای الله تعالی انجام دهیم ↲کتاب وحی القلم ✍تألیف: مصطفی صادق https://eitaa.com/Noorkariz