🔴🔴 فوری و مهم | تعطیلی تمامی مدارس استان اصفهان در روز شنبه ۱۲ اسفندماه
🔹«سلمانی» رئیس اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی ادارهکل آموزش و پرورش استان اصفهان: برگزاری فرایند انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری که موجب طولانیشدن فرایند اخذ رأی و شمارش آراء در اغلب حوزهها شد و با توجه به حضور قابلتوجه فرهنگیان محترم به عنوان امانتدار آرای مردم پای صندوقهای اخذ رأی، ، به اطلاع میرساند تمامی مدارس استان در روز #شنبه ۱۲ اسفندماه #تعطیل خواهد بود.
🔹 قدردان همت بلند و اندیشه توانمند مردم اصفهان در حضور در انتخابات هستیم.
کانال آموزش و پرورش استان اصفهان:
🔴فوری|زمان رأیگیری تا ساعت ۲۴ تمدید شد
🔹سخنگوی ستاد انتخابات کشور در نشست خبری: با توجه به ازدحام مردم در صفهای رایگیری مدت زمان انتخابات با تایید شورای نگهبان تا ساعت ۲۴ تمدید شد.
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸هفته جدید را آغاز میکنیم
با ذکر پرنور و برکت صلوات
بر حضرت محمد ص
و خاندان مطهرش 🌸 🍃
🍃 🌸الّلهُمَّ
🍃🌺صلّ
🍃 🌸علْی
🍃 🌺محَمَّد
🍃 🌸وآلَ
🍃 🌺محَمَّدٍ
🍃 🌸وعَجِّل
🍃🌺 فرَجَهُم
🌸🍃https://eitaa.com/Noorkariz
✨﷽✨
✍آیت الله فاطمی نیا:
✅شخصی گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیداشده بود. کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روزانجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد و چهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود.
میگوید : روزی اضطرابی دردلم افتاد و از منزل خارج شدم، پیرمردی به من رسید و گفت: آن مرد را میبینی (اشاره کرد به پیرمردی که عبا به دوش داشت و عرقچین سفیدی بر سر) ؛ گفت : مشکلت به دست او حل ميشود! (بعدا معلوم شد که آن شخص آقاشیخ رجبعلی خیاط است) آقاشیخ رجبعلی آدم خاصی بود، خدابه او عنایت کرده بود.مجتهدین خدمت او زانو میزدند و التماس میکردند نظری به آنها بکند!
🌸 میگوید: خودم را باسرعت به شیخ رساندم و مشکلم را گفتم! تا سخنم تمام شد گفت : چهار سال است که شوهر خواهرت مرده و تو یک سری به خواهرت نزده ای! توقع داری مشکلت حل شود!؟ میگوید: رفتم به خانه ی خواهرم ، بچه هایش گریه کردند و گله کردند؛ بالاخره راضیشان کردم و خوشحال شدند و رفتم.
☀️ فردا صبح اول وقت مشکلم حل شد.
🌸🌸🌸https://eitaa.com/Noorkariz
♦️سه حوزه انتخابیه در استان اصفهان مشخص شد
🔹ابوالفضل ابوترابی به عنوان نماینده مردم نجف آباد، تیران و کرون باردیگر به مجلس راه یافت
🔹الهام آزاد به عنوان نماینده نائین، خور و بیابانک باردیگر به مجلس راه یافت.
🔹حسین رجائی به عنوان نماینده لنجان باردیگر به مجلس شورای اسلامی راه یافت.
https://eitaa.com/Noorkariz
♦️سامانه بارشی فردا وارد کشور میشود
🔹در برخی مناطق شرق و جنوب شرق کشور وزش باد شدید گاهی گردوخاک پیشبینی میشود و در سایر مناطق جو آرام است.
🔹از اواخر وقت فردا با ورود سامانه بارشی به کشور در برخی مناطق شمال غرب و دامنههای زاگرس مرکزی بارش برف، باران پیشبینی میشود.
🔹سهشنبه اکثر مناطق کشور تحت تاثیر سامانه بارشی قرار میگیرند و عمده فعالیت سامانه در این روز برای شرق و جنوب شرق است.
https://eitaa.com/Noorkariz
🔴رئیسی نماینده خراسان جنوبی در مجلس خبرگان شد🌱
🔹آیتالله سید ابراهیم رئیسی با کسب اکثریت آرا، نماینده منتخب مردم استان خراسان جنوبی در مجلس خبرگان رهبری شد.
#زندهباد_سیدابراهیم
https://eitaa.com/Noorkariz
♦️آملیلاریجانی در انتخابات خبرگان مازندران رای نیاورد
🔹آیتالله صادق آملی لاریجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز از حضور مجدد در مجلس خبرگان باز ماند.
🔹در انتخابات مجلس خبرگان رهبری مازندران از بین ۵ نامزد به ترتیب آیتالله محمدباقر محمدی لایینی، آیتالله علی معلمی، آیتالله سیدرحیم توکل و آیتالله سید صادق پیشنمازی را بهعنوان نمایندگان خود در ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری انتخاب کردند.
https://eitaa.com/Noorkariz
♦️مشارکت ۳۷ درصد از واجدین شرایط در استان اصفهان در انتخابات مجلس و خبرگان رهبری
رئیس ستاد انتخابات استان اصفهان:
🔹از مشارکت ۳۷ درصدی واجدین شرایط استان اصفهان، در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره خبرگان رهبری، خبر داد.
https://eitaa.com/Noorkariz
Eitaa.apk
55.34M
نسخه جدید ایتا منتشر شد 🔥
این نسخه دارای قابلیت تماس صوتی و تصویری و درحال نوشتن است.
همچنین برخی از اشکالات نسخه قبلی برطرف شده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #رسمی #نهایی |نتیجه انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری|
🗳 حوزه انتخابیه استان اصفهان
۱. آقای سید ابوالحسن مهدوی- با تعداد آراء ۶۰۲۸۶۲
۲.آقای سید سعید حسینی- با تعداد آراء ۴۹۶۸۷۸
۳. آقای سید یوسف طباطبائی نژاد- با تعداد آراء ۴۲۸۰۷۳
۴.آقای مرتضی مقتدایی- با تعداد آراء ۳۲۴۷۹۷
۵.آقای مصطفی حسناتی نجف آبادی- با تعداد آراء ۳۰۹۷۰۷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/Noorkariz
چهارشنبهسوری شروع نشده ۵ قربانی گرفت
🔹سخنگوی سازمان اورژانس کشور: از اول اسفند تعداد ۹۶ نفر براثر حوادث مرتبط با چهارشنبهسوری آسیب دیدند که از این تعداد متاسفانه ۵ نفر فوت کردند و ۱۵ نفر دچار قطع عضو شدهاند.
https://eitaa.com/Noorkariz
#طنز_انتخاباتی
🔴کاش انتخاب همسر هم مثل انتخابات مجلس بود...
چند تا نامزد به وسیله ی خانواده تایید صلاحیت میشدن، میومدن از هنرها و برنامه هاشون میگفتن،
بعدش منم سر فرصت با بصیرت و آگاهی همسر انتخاب میکردم و هر چهار سال یکبار حماسه دیگری می آفریدم 😂😂😂😂
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکنیک تمیز کردن فرش
هر لک فرشی رو میتونی خیلی راحت با این روش از بین ببری👌
این دم عیدی ممکنه به کارتون بیاد..😉😉
#تزیین_تخم_مرغ_هفت_سین 🌸🍃
چندتا دستمال سفره و دستمال کاغذی طدحدار لازم داریم که باید گلهاشونو دربیاریم و لایه ها رو جدا کنیم که فقط لایه گلدار بمونه برای چسبوندن روی تخم مرغ هم میتونیم از چسب چوب رقیق شده و یا سفیده تخم مرغ استفاده کنیم اول چسب یا سفیده رو با قلم مو روی سطح تخم مرغ بزنید بعد گل رو بچسبونید و دوباره روش سفیده یا چسب بزنید و بزارید کنار تا خشک و فیکس بشه 👌🥚
سلام🌿
نگهداری از گل و گیاه برات سخته؟؟🤕
نور خونه ات کمه و هیچ گلی زنده نمی مونه؟؟😢
دلت یه دکوری جذاب اما طبیعیه میخواد؟؟😌
🪴تِـــــــــــــــراریُــــــــــــــــــــوم🪴
بله😌
چاره کار همینه👌
آموزش ببین و بسازش😍
حتی میتونی باهاش کسب درآمد کنی💪
هزینه ثبت نام:فقط ۴۰ هزار تومان😮😱
برای ثبت نام 👇به ایشون مراجعه کن
@Altruism
⏰زمان:دوشنبه،۱۴ اسفند ماه
📌مکان: حوزه ام الائمه
🦋 ای در دام عنکبوت
#قسمت۱۳۱ 🎬
وارد خانه شدیم,انور همینجور که لنگ لنگان قدم برمیداشت کتش را دراورد وپرت کرد رومبل وبدو خودش را به اتاق بنیامین رساند.
ناگهان فریاد داد وبیدادش هوا رفت,به سرعت خودم رابه اتاق رساندم,بنیامین باصورتی که ازخفگی کبود شده بود بی رمق نگاهمان میکرد.
انور دست به کار شد وتنظیمات دستگاه های تنفس را بررسی کرد وتغییر داد ,کم کم تنفس بنیامین بهتر شد,انور بنیامین را بغلش گرفت وبوسید ,انگارکه صدسال ازاوجدا بوده,باخودم فکرمیکردم,این کثافت پسری را که از زیر دستگاه به عمل اورده اینجور دوست دارد وحاضراست جانش را برایش بدهد اما بقیه ی ادمها را راحت از فرزندانشان جدا میکند, مثل عماد وهیچ احساس عذاب وجدان هم ندارد یعنی اصلا بهش فکرنمیکند که عذاب وجدان بگیرد.
انور یک چیزی,شیبه شیرخشک اما بارنگ سبزپسته ای را در اب حل کرد و بوسیله ی شیشه ی شیر به خورد بنیامین داد.
دوباره بوسه ای ازش گرفت وروبه من کردوگفت:فردا پدر این فلسطینیها رادرمیاورم,به شرفم قسم عمادرابادستان بسته اینجا سلاخی میکنم وبنیامینم رانجات میدهم.
از لحنش احساس لرزشی وجودم راگرفت وباخود گفتم مگر شما وامثالتان شرفی دارید که به ان قسم بخورید.
من:استاد حالا بیاید دست ورویتان را بشورید تازخمهایتان را پانسمان کنم.
بعداز نیم ساعتی کل سروصورت ودستهای انور باندپیچی شد وبااشاره به قفسه ای که حاوی بطریهای مشروب بود,درخواست نوشیدنی کرد ودرهمین حین گفت:درست است که یهود راه ورسم درست زیستن وسلامتی راازتعالیم اسلام دراورده وعمل میکند اما یک یهودی محال است مشروب را کناربگذارد....تمام خستگی ودرد وکوفتگی بدنم را بانوشیدن همین ,فراموش میکنم.
واقعا احساس ترس وجودم رافراگرفت ,باخودم میگفتم نکند مشروب بخورد واز حال خودخارج شود وفکر کند من مادرشم وکلکم رابکند ,درهمین هنگام صدای دستگاه تنفس از اتاق بنیامین که اژیر میکشید بلند شد.
سریع خودمان رابه اتاق رساندیم,بنیامین بیچاره این مخلوق اسحاق انور مانند مارمولکی سیاه وخشک شده بود....باخود گفتم اینهم پایان معجزه ات اسحاق انورررر...
انور با دیدن بنیامین باان حال از خودبیخود شده بودبه زمین وزمان فحش میداد,من از ترسم عقب عقب اومدم توهال اونم اومد دنبالم وهرچی که سرراهش به دستش میرسید میشکست وحرف رکیک میزد.
به هال رسیدیم به سمت قفسه مشروبها رفت ویه شیشه برداشت ,رفت رومبل نشست,دستش رابرد زیر صندلی ودکمه ای را فشار داد دید که من خشکم زده ونگاهش میکنم,شیشه مشروب دستش راپرتاب کرد طرفم و...
#ادامه دارد.....
💦🌧💦🌧💦🌧
https://eitaa.com/Noorkariz
🦋 ای در دام عنکبوت
#قسمت۱۳۲ 🎬
انور با صدای بلند فریاد زد:چرا مثل بز من رانگاه میکنه,در رابازکردم تا بهت اسیبی نرساندم فلنگ راببند.
بااین حرف انور از خدا خواسته به سمت در یورش بردم،خودم را به خیابان رساندم ودررابستم ونفس عمیقی کشیدم.
سریع به طرف پایین خانه حرکت کردم تا ازاین خانه ی شیطان دور شوم,خیابان خلوت بود,سرعتم راتندتر کردم.
صدمتری که رفتم,احساس کردم کسی دنبالم است برگشتم پشت سرم رانگاه کنم...
آه این که علی ست.....
اینقد شوکه بودم که خودم را انداختم در اغوشش وزار زدم.
علی همینطور که دستانش را دور کمرم حلقه کرده بود داخل کوچه ای شد که ماشینمان را درانجا دیدم.
سوار ماشین شدیم.
دست علی راچسپیدم,انگار این تنها مأمن امن دنیاست ,هرچه زبان را دردهانم میچرخاندم قدرت حرف زدن نداشتم.
علی یک بطری اب باز کرد وبه دهانم گذاشت وگفت :بخور عزیزم نمیخواد چیزی بگی...همه چی راشنیدم,از وقتی رسیدین تل اویو اینجا ,پشت درخانه منتظر بودم,میترسیدم اسیبی بهت بزنه...
رسیدم خانه...یه دوش گرفتم وبااحساس وجود علی درکنارم به خوابی ارام رفتم..
#ادامه دارد...
💦🌧💦🌧💦🌧
https://eitaa.com/Noorkariz
🦋 ای در دام عنکبوت
#قسمت۱۳۳🎬
فرداش نتونستم دانشگاه برم اما علی, دانشگاه شیعه شناسیش را رفت واینبار خبرهای دیگه ای میاورد.
نهار را آماده بود که صدای در هاکی از امدن مردخانه ام بود, ,بلندشد.
من:سلام اقااا
علی:سلام بربانوی زیبای خانه ام،ان شاالله رفع کسالت وخستگی شده باشد...به به عجب عطر غذایی پیچیده....مرا از خودبیخود نمودی بانوووو
باشوخی وخنده نهار راخوردیم ,اما ذهنم درگیربود.
من :علی معلوم تودانشگاه چه خبر بوده,انور ایا رفته سرکلاس؟ به من زنگ نزد منم جراتم نمیشه بهش زنگ بزنم،علی ذهنم خیلی مشغوله,نمیدونم اخر وعاقبتمان چی میشه,کاش همون دیروز مبارزین فلسطینی کلک انور را کنده بودند وراحت شده بودیم والان, انور بامعجزه اش,بنیامین توحیاط خلوت جهنم داشتند چای جهنمی میخوردند....
علی:ذهنت را درگیر نکن،تمام تلاش ما این بوده که توبه انور نزدیک بشی وسراز کار وجنایاتش دربیاری,اگه میکشتنش کلا کارها واهدافمان به هم میریخت وشاید دیگه کسی از مسلمانهای نفوذی نمیتوانست به عمق خانه عنکبوت نزدیک بشه واونا را رسوا کنه,تا حالاش هم خیلی اطلاعات ازش کشیدی,بیرون ,سلماجووونم,حالا برای اینکه یه کم از,فکر انور در بیای ,برات میگم تودانشگاه ما چه خبربود.
من:چه خبر؟؟حتما دوباره روایات ایمه مارا شخم زدن وچیز جدیدی دراوردن؟
علی:این که کار همیشگیشان است اما امروز,متوجه شدم,اسراییل از تمام شیعیان دنیا که میترسه هیچ ,ایران یه رتبه خاص داره براش,مثل سگگگ از ایران وحشت داره ومعتقد هست اونچه که درکتابشون وتعلیمات تلمود اومده، درباره ی دشمن یهود که بدستش یهود به هلاکت میرسه واز بین میره ,همه شان معتقدند اون دشمن فقط ایرانه ومیخوان دست پیش بگیرن تا پس نیوفتند ,یعنی قبل ازاینکه ایران وایرانیا اونا رانابود کنن,این جنایتکاران میخوان ایران رانابود کنند ورفتن کنکاش کردند که ایران را بعداز جنگ وتهاجم فرهنگی وتحریمهای فراوان که به گرده اش وارد اوردند وهیچ تزلزلی دراین کشور عزیز ایجادنشده،چند چیز,سرپانگهداشته،یکیش اعتقادات مردمش وروحیه ی شهادت طلبی شان هست وعلی الخصوص تحکیم این روحیه باعزاداریهای محرم وامام حسین ع است,یکی اعتقاد به مهدویت وحکومت جهانی الله وازهمه مهم تر اعتقاد به ولایت فقیه وداشتن رهبری باهوش که تمام حیله های دشمن را سریع شناسایی میکند وبه مردمش میگه وحیله ونقشه های اینا را درنطفه خفه میکنه.
علی یک لیوان اب خورد وادامه داد:سلما,باورت نمیشه چه نقشه هایی کشیدن برای ایران,از همه طرف بهش حمله میکنن,جوانانشون را درگیر فضاهای مجازی ومخرب میکنند که هزینه ی این فضاها مستقیم به جیب همین یهودیای صهیونیست میریزه,ازطرفی از هرحیله ای استفاده میکنند تا ابهت رهبرشان رابین مردم خوردکنند وهر حرف دروغ وجنایتی را به رهبر ایران میچسپانند تابه خیال خودشون مردم ایران را خام کنند وبه دست مردم ,رهبرشان را ازبین ببرند,راستی سلما...حاج قاسم که یادت هست,این یهودیهای صهیونیست خیلی خیلی,ازش میترسند وهرکدومشان باشنیدن نام این سردار ,بی شک از ترس خودشون راخیس میکنند,تاحالا چندین بار قصد جان این مردخدا راکردند که ناکام موندن,میگن اگه سردار را بکشیم یکی از بازوهای رهبرایران را قطع کردیم ,اخه سردار درخط ولایت است وولایت عاشق سردار...اما سلما اینا بااینهمه کلاس ودرسی که برای شیعه شناسی راه انداختند هنوز شیعیان را خوب نشناختند.
نمیدونن که اگه سردار راشهید کنن ,هزاران سردار از خون پاکش پامیگیرند واونموقع کلک اسراییل کنده است.
#ادامه دارد...
💦🌧💦🌧💦🌧
https://eitaa.com/Noorkariz
🦋 ای,در دام عنکبوت
#قسمت۱۳۴ 🎬
امروز درست یک هفته از ان واقعه میگذرد،یک هفته ای سراسر استرس که هر لحظه منتظر اتفاقی غیر منتظره بودم ,منتها هیچ اتفاقی نیافتاد,دانشگاه میروم اما هیچ خبری از انور نیست که نیست ,بقیه ی دانشجوها با تمسخر میگویند که انور مرده ,اما من میدانم که درسوگ معجزه اش نشسته وشاید منتظر التیام زخم هایی ست که یادگار مبارزین فلسطینی است،چند بار خواستم تا با انور تماس بگیرم ,اما علی مانع این کارشد.
علی معتقداست ,خود انور باید تماس بگیرد ,اگر احساس کند که من بی صبرانه منتظر ارتباط دوباره با اوهستم ,امکان دارد که به من شک کند,علی میگه,باید طوری برخوردکنم که انور فکر کند ازش میترسم ودوست ندارم نزدیکش شوم.
امروز زنگ اخر باانور درس داشتیم ودرکمال تعجب اسحاق انور تشریف اوردند,برخوردش با من مثل جلسات گذشته بود.اما من کمتر حرف میزدم وسعی میکردم حتی نگاهم را از اوبدزدم وطوری برخوردکنم که انگار از اومیترسم.وخوشبختانه کلاس تمام شد وانور,حین رفتن به سمت من برگشت وگفت:هانیه الکمال,بیا اتاقم...
وسایلم را جم وجورکردم وبا گفتن ذکر بسم الله به سمت اتاق انور حرکت کردم,در زدم.
انور:بیا داخل...
من:س س سلام استاد,حالتون خوبه؟!!
انور:سلام را که سرکلاس کردی ,منتها اینقد اهسته که من نشنیدم,حالمم هم که از احوال پرسی فراوانت روبه بهبود است.
میدونستم داره متلک میگه,انگارتوقع داشته برم بهش سربزنم,انور دید ساکتم بلند دادزد:سرت رابگیر بالا ,هانیه الکمال....اون شب نحس,جا داشت بعداز رفتنت حداقل یک زنگ بزنی...
با فریادش ارام طوری که نشان میدادم ترسیدم سرم رابالا گرفتم,چهره اش را دید زدم,هنوز کمی از اثار کبودی روی صورتش بود,با من من گفتم:اااآخه استاد....راستش من خیلی ترسیده بودم,بعدشم گفتم تواون شرایط ,تنهایی بهترین درمان هست وگرنه خیلی جویای احوالتان بودم.
انور:پس تو از من میترسی؟نکنه وقتی حالم خوب نبود چیزی گفتم که باعث شده بترسی هاااا؟؟
احساس میکردم این مرد خیلی رازها دارد که ترس از برملاشدنش باعث شده این حرف رابزند وگفتم :نه نه ...فقط من را شکل مادرتان میدیدید همین...اما اون اخرکاری که داد زدین ازخونه تان برم بیرون بیشتر ترساندم.
انور که انگار خیالش راحت شده بود لبخندی زدگفت:خوب شکل مادرم هستی,اون وقتی که سرت داد زدم ,به خاطراز دست دادن بنیامین شوکه بودم,اما الان دیگه عزاداری را تمام کردم,باید دوباره بلند بشم وچون این زنده بودنم را مدیون تومیدونم,میخوام برات جبران کنم. میخوام از تو یعنی هانیه الکمال,یک اسحاق انوردیگه بسازم,حاضری بامن همراه بشی؟؟
از پیشنهادش جا خوردم اما لبخندی زدم وگفتم:من عاشق کسب علم واطلاعات هستم وازهمه مهم تراینکه بتوانم یک خدمت ارزنده به وطن عزیزم اسراییل وقوم برگزیده ی زمین یعنی یهود,انجام بدهم.
انور که انگار از حرفهام خوشش امده بود,لبخندی زد وگفت:دوتا نوشیدینی بیار هانیه الکمال...عصرهم اماده باش وقتی زنگ زدم بیا جلو خانه میخوام یه کمی از امپراطوری اسراییل رابهت نشان بدهم.....امپراطوریی زیرکانه که شعارش این است,همه چیز درخدمت اسراییل ونابودی از آن هرچه غیر اسراییلی است.
با احساساتی متناقض,اتاق انور راترک کردم.
#ادامه دارد....
💦🌧💦🌧💦🌧
https://eitaa.com/Noorkariz
🦋 ای در دام عنکبوت
#قسمت۱۳۵🎬
مثل همیشه علی جلوی دانشگاه منتظرم بود,درسته که علی امروز کلاس نداشت اما به گفته ی خودش تمام عشقش اینه که بیاد وقامت بانویش را نظاره کند.
سوارماشین شدیم وگفتم:وای علی نمیدونی چیشده...
علی دستی به پشتم زد وگفت:نوچ ,هنو شیعه ی مولاعلی ع رانشناختی هااا وشروع کردبه گفتن ,موبه مو حرفهایی راکه بین من وانور گذشته بود.
من که گردنبده رانپوشیده بودم,یادم رفته بود,یک لحظه شک کردم که پوشیدم یانپوشیدم ,دستم رفت طرف گردنم تا مطمین بشم که علی بین راه مچ دستم راچسپید وگفت:اون راکه نپوشیده بودی واشاره کردبه دستم ,ولی این راپوشیده بودی...
شروع کردم به خنده وگفتم:ای ناقلااا یعنی این کادوت که بااونهمه ناز وافاده دادیم ...اینهم هااا؟؟
علی:بلی بلی بانو یک شیعه ی نفوذی از همه چیزش وسایل استراق سمع میسازد,گاهی گوش وهوشش,گاهی گردنبد گلویش,گاهی هم ساعت زیبای دستش....
من:خخخخ عجب عجب...
علی:بلی این مجهز به ریزترین حساس ترین میکروفن ورد یاب است البته امواجش را فقط برای,همون دستگاه اختصاصی خودش فرستاده میشه وهیچ کس نمیتونه کشفش کند...اگر این اسراییلیهای خبیث,تلفن های جهان راشنود میکنن وپیامهای مجازی که در نرم افزارهاشون ارسال میشه را کنترل میکنند ,ماهم سری ترین وامنیتی ترین جلساتشان را زیرنظر داریم وشنود میکنیم,حالا هم من را به حرف نگیر خانم فضولک,باید صبر کنیم ببینیم این انور جنای عصر چی چی از تواستینش درمیاد,تا حالیش نیست باید ازش اطلاعات بیرون بکشیم .
البته مطمین باش درمرحله ی اول چیزهایی رابهت میگه که از,لحاظ اطلاعاتی براش خیلی مهم نیستند واین هنر توهست که چقد توروحش نفوذکنی ورازهای مخوفش راکشف کنی.
بعداز نهارو نماز همونموقع که میخواستم یه کم استراحت کنم تا برای همراهی باانور سرحال باشم,انور زنگ زد وامرکرد جلوی دانشگاه برم .
جلوی دانشگاه اسحاق انور داخل ماشینش منتظر بود,به محض اینکه رسیدم,پیاده شد واشاره کرد که پشت فرمان بشینم .
زیرلب بسم الله گفتم نشستم,انور:ببین هانیه الکمال من حوصله ی رانندگی ندارم,هروقت بامن هستی توباید رانندگی کنی ,دست به فرمانت هم دیدم وپسندیدم وخنده ی بلندی کرد وادرسی داد که تا باهم حرکت کنیم.
تواین مدت که ساکن اسراییل شده بودم ,تقریبا موقعیت بیشتر شهرهاش رامیدونستم وحتی گاهی باعلی که مجلس استنداپ داشت به بعضی شهراش رفته بودم,اسراییل کشوری غاصب وکوچک است که سرزمینهایی که غصب کرده نزدیک به همند وکلا شش استان بیشتر ندارد.
ادرسی که انور میداد بیرون شهر تل اویو بود...
#ادامه دارد...
💦🌧💦🌧💦🌧
https://eitaa.com/Noorkariz
🦋 ای در دام عنکبوت
#قسمت ۱۳۶🎬
همینطور که داشتیم به راهمان ادامه میدادیم ,روکردم به انور که محو حرکاتم شده بود وگفتم:استاد یک سوال,اسراییل یک کشور کوچک وپولدار ودرعین حال صنعتی وپیشرفته که هرجا یهودی نخبه ویا مسیحی ویا حتی مسلمانهای نخبه بااعتقادات سست دینی هست راجذب خودش کرده,نمیدونم پول ندارین یا وسایل کارش راکه وقتی آدم داخل شهرهای اسراییل قدم میزنه ,فکرمیکنه داخل یه شهرک تازه تاسیس هست که به خیابانهاش نرسیدن,اخه برای چی نباید حتی یک خیابان هم آسفالت باشه؟؟
انور دستش را تکیه داد به دستگیره در وباانگشت اشاره کردبه سرش وگفت:به خاطر اینکه اینجامون کارمیکنه,طبق تحقیقات وبررسی هایی که ما کردیم,ترکیبات اسفالت طوری هستند که اگر ادم روی ان قدم بزند موادی که از اسفالت بلند میشه وداخل حلق ادم میره, باعث بیماریهای زیادی میشه که کمترینش همین دیابت است اما انسان وقتی روی جاده خاکی قدم بزنه ,خیلی فواید نصیبش میشه که کمترینش تنظیم قند خون وارامش وانتقال تمام نیروهای بد از طریق پاها به زمین است,پس ما اسفالت درست میکنیم وصادرمیکنیم به کشورهای جهان ,تااونها بیماربشن وکم کم ازبین برن وما هرروز سالم تراز قبل به دنیا سروری کنیم.
داشتم فکر میکردم عجب شیاطین کثیفی هستند که بااشاره انور وارد یک جاده فرعی شدیم وجلوی یک ساختمان بزرگ ایستادیم.
باانور داخل ساختمان شدیم,
داخل ساختمان خیلی بزرگ وپراز ساختمانهای سوله مانند بود,انور اشاره کرد به ساختمانی وگفت:از اونجا شروع میکنیم ,کمی برات توضیح میدم وبعد تو داخل واحدها سرکی بکش تا من یه کار مهم دارم,انجام بدهم وبیام.
وارد سوله شدیم ,اوه خدای من چه بزرگ بود ,ازبیرون بزرگیش پیدا نبود.
انور:ببین چه عظمتی!!اینجا فقط یکی از کارخانه های تولید نوشابه در اسراییل است.
خیلی تعجب کردم از این حرف,چون از زمانی که ساکن اسراییل شده بودم حتی یک بار هم نوشانه نخورده ونخریده بودم,نه اینکه نخریده باشم ,اصلا نبود که ما بخریم.
من:استاد ,اگه شما اینجا نوشابه تولید میکنید پس چرا داخل اسراییل,این نوع نوشیدنی وجودندارد.
انور باصدای بلند خندید وگفت:این که حدس زدنش اسونه....
ببین ما برای اینکه تنهاقوم ونژاد برتر ونیرومند روی زمین باشیم ,باید سلامتی خودمان راتقویت کنیم وبه سلامت بقیه صدمه بزنیم,این نوشانه ی گورا وشیرین وبامزه که احتمالا توعراق خیلی ازش استفاده کردی,سرشار از مواد مخرب وویرانگره وکمترین ضررش,پوکی استخوان,دیابت,ریختن پرز معده وبامرور زمان واستفاده مداوم سرطان معده است,فرقی هم نمیکنه چه نوشابه ای باچه طعم وچه اسمی باشد همه شان سروته یک کرباسند وچون این خوردنی گوارا خیلی خیلی برای سلامتی مضراست,اسراییل فروش این محصول را داخل کشورش منع کرده وهرکس تخلف کند جریمه سنگینی میشود,ببین این نوشابه روش چی نوشته؟
با تعجب نگاهی کردم به انور وگفتم :خوب نوشته پپسی.
انور:نه منظورم معنیش بود,معنیش چیه؟؟
من:خوب مارکشه دیگه...
انور دوباره با صدای بلند زد زیرخنده وگفت:نه معنیش اینه که پول بده تا اسراییل زنده باشد.....یه چی هم بهت بگم,بهترین وسالم ترین نوشیدنی را ایرانیها دارند,دوغ که از ماست گاووگوسفند ساخته میشه اما ما اینقد روایرانیها کارکردیم که ذایقه شان راتغییر دادیم ونوشابه خورشان کردیم,تا چندسال دیگه سونامی سرطان کل ایران راگرفته شک نکن ..
#ادامه دارد...
💦🌧💦🌧💦🌧
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋از خدا برایت خودش را میخواهم
🍃تا از تمام دنیا بی نیاز باشی
🦋شبتون خدایی🦋
✨﷽✨
🌼پیامدهای فراوان و مصیبتبار فقر چیست؟
✍فقر و احتیاج ـ سببش هرچه باشد، خواه بیعدالتی یا چیز دیگر ـ یکی از موجبات گناه است؛ اگر ضمیمه بشود با احساس مغبونیت و محرومیت، دیگر بدتر؛ اگر ضمیمه بشود با حسرت کشیدنهای تجملات عدهای، باز از آن هم بدتر، آنوقت همیشه خواهد گفت:
سخن درست بگویم نمیتوانم دید
که مِی خورند حریفان و من نظاره کنم
همین «نمیتوانم دید» سبب سرقتها میشود، سبب رشوهگیریها میشود، سبب اختلاسها و خیانتها به اموال عمومی میشود، سبب گناهها میشود، سبب غلّ و غشّ و تقلب در کارها میشود؛ سبب میشود که افرادی برای اینکه خود را به دستهای دیگر برسانند، رشوه بخورند، دزدی بکنند، زیر حساب مردم بزنند و همینطور.
علی(ع) به فرزند عزیزش محمد بن حنفیه درباره فقر میفرماید :«یا بُنَی اِنّی اَخافُ عَلَیک الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللهِ مِنْهُ فَاِنَّهُ مَنْقَصَةٌ لِلدّینِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، داعِیةٌ لِلْمَقْتِ».فرزند عزیزم! من از دیو مهیب فقر بر تو میترسم، از او به خدا پناه ببر، فقر موجب نقصان دین است؛ یعنی فقر آدمی را که ایمان قوی نداشته باشد زود وادار به گناه میکند. لذا رسول اکرم(ص) فرمود : «کادَ الْفَقْرُ اَنْ یکونَ کفْرآ» فقر نزدیک به سر حدّ کفر است. فقر، روح را عاصی و عزیمت را ضعیف میکند. اثر دیگر فقر را فرمود: «مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْل». فقر فکر را پریشان و دهشتزده میکند. عقل و فکر در اثر احتیاج و فقر تعادل خود را از دست میدهد، انسان دیگر نمیتواند خوب در قضایا فکر کند؛ همان طوری که مصیبتها تولید پریشانی فکر و خیال میکند.
تدبیر صواب از دل خوش باید جست
سرمایه عافیت کفاف است نخست
البته باز افرادی استثنایی هستند که این طور نیستند اما همه که این طور نیستند.
اثر سوم. فرمود: «داعِیةٌ لِلْمَقْتِ» یعنی فقر سبب ملامت و سرکوبی و تحقیر مردم و در نتیجه سبب پریشانی روح و موجب عقدهای شدن انسان میگردد. یا شاید مقصود این جمله این است که تو با مردم عداوت پیدا خواهی کرد و مردم را مسئول بدبختی خود خواهی خواند.
📗 استاد مطهری، بیست گفتار، ص۸۳-۸۲
💦❄️⛄️❄️💦
1⃣ با کسر ۷ میلیون نفر ایرانیان خارج از کشور جمعیت داخل کشور حدود ۷۸ میلیون نفر میشود.
2⃣ با کسر حدود ۲۶ میلیون نفر، جمعیت زیر ۱۸ سال که واجد شرایط رای دادن نیستند جمعیت واجد شرایط رای دادن حدود ۵۲ میلیون نفر می شود.
3⃣ نسبت ۲۵ میلیون رای دهنده در این انتخابات به ۵۲ میلیون نفر، حدود ۴۸ درصد میشود. یعنی درصد واقعی مشارکت در این انتخابات بیش از ۴۸ درصد است.
#انتخاب_مردم #انتخابات #مشارکت_حداکثری
https://eitaa.com/Noorkariz