🔴خیرخواهی برای دیگران
#نهج_البلاغه
💎وَامْحَض أَخَاکَ النَّصِيحَةَ، حَسَنَةً کَانَتْ أَوْ قَبِيحَةً
🌸در پند دادن دوست بکوش، خوب باشد یا بد.
📚 #نامه_31
💥ادامه مقاله:" *بررسی مبانی فکری اعتقادی تحجر از منظر اسلام* "
✍حجت الاسلام غلامرضا مهدیزاده
✅ *تعریف تحجر از منظر دیگران*
🔹امام خمینی: اسلام گرایان متحجّر کسانی هستند که جلوی نفوذ اسلام و مسلمین را در جامعه می گیرند و به نام اسلام، به اسلام ضربه می زنند به تعبیر امام(ره) اینان سد راه پیشرفت و حرکت های اصلاح طلبانه می شوند.
🔹مقام معظم رهبري: تحجر آن است كه كسي كه مي خواهد از مبـاني اسـلام و فقـه اسـلام، بـراي بنـاي جامعـه استفاده كند، به ظواهر احكام اكتفا كند و نتواند كشش طبيعي احكام و معـارف اسـلامي را، در آن جايي كه قابل كشش است، درك كند و براي نياز يك ملت و يك نظام و يك كشور، كه نياز لحظه به لحظه است، نتواند علاج و دستور روز را نسخه كند و ارائه بده.
🔹استاد شهید مرتضی مطهری:تحجر عقلی،قلبی و تحجر در موضع عملی و رفتاری، علت عدم پذیرش حق و گرایش به کمال و سعادت واقعی می گردد لذاست که «تحجرگرایی» مانع جدی در شکوفایی اندیشه دینی و ایجاد تعامل مثبت نظری و عملی با «حقیقت»، «معرفت»، حکمت و حکومت، مدیریت و سیاست و حتی تقدیر معیشت است و متحجران از اسلام جز آموزه های بسته و رسوب شده و انعطاف ناپذیر در برخورد با اقتضائات زمان و مکان و تغییر موضوع و محمول ها ندارند و هرگز پذیرای نقد اندیشه و عمل خویش، بازشناسی و بازنگری فکر و فعل به اصطلاح اسلامی خود نیستند و همواره راکد و تحول ناپذیرند،
🔹تعریف تحجر در اصطلاح که مورد نظر است ، ارتباط مستقیمی با معنای لغوی آن دارد – عبارت است از رویکرد کاملا تنگ نظرانه و قشری به دین و تمامی مباحث مربوط به آن از جمله علوم دینی ، کیفیت برداشت از دین ، گستره دین ، انتظار بشر از دین و رابطه دین و سیاست این رویکرد همانگونه که گذشت رویکردی قشری نگروسطحی است و در ساحت های مختلف ، مصادیق متعددی می تواند داشته باشد بنابراین دراین تحقیق وقتی واژه تحجر را میبنید منظور همین معنا از آن است
✨ از علامت های استعمال لفظ در معنای حقیقی تبادر وشیوع لفظ در بین مردم است وقتی به جامعه مراجعه می کنیم افراد که تحجر را می شنوند معنای تنگ نظری به دین و تمامی مباحث مربوط به آن به ذهن آنها متبادر است وشیوع این لفظ در استعمال معنای تنگ نظری به دین و تمامی مباحث مربوط به آن است. بنابراین دراین تحقیق تحجر دراصطلاح به دلیل تبادر وشیوع لفظ در معنای تنگ نظری به دین و برداشتهای تنگ نظرانه از دین و مباحث مربوط به آن استعمال می شود.
⚜ *ندای زرند چهاردر واتساپ* 🍀👇👇
https://chat.whatsapp.com/JG0vvYGA9LqDqgb7NAtaQO
🔻ثُباتِ قدم🔻
✍ در قرآن کریم، بارها از #ثبات_قدم صحبت شده،
✅️ حتّی قرآن به ما یاد داده که در دعاهامون، از خداوند #ثبات_قدم طلب کنیم:👇
🕋 رَبَّنٰا أَفْرِغْ عَلَیْنٰا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدٰامَنٰا وَ انْصُرْنٰا عَلَی الْقَوْمِ الْکٰافِرِینَ (بقره/۲۵۰)
💢 پروردگارا! صبر و شکیبایی بر ما فرو بریز!
💢 و قدمهای ما را ثابت و استوار بدار!
💢 و ما را بر گروه کافران پیروز بفرما!
🕋 رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (آل عمران/۱۴۷)
💢 پروردگارا! گناهانِ ما را ببخش!
💢 و از تندرویهای ما در کارها، چشم پوشی کن!
💢 و قدمهای ما را استوار بدار!
💢 و ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان!
☝️ سعی کنیم این دعا رو همیشه داشته باشیم، و حتّی در قنوت نمازهامون بخونیم:
🌴رَبَّنٰا... ثَبِّتْ أَقْدٰامَنٰا🌴
👈 خدایا! ما را ثابت قدم کن.
کسانی که #ایمان به خدا دارند، #ثبات_قدم دارند.❤️
«ثُباتِ قَدم» یعنی اینکه:👇
✔ در بحرانها نلرزیم،
✔ در پیچیدگیها فریب نخوریم،
✔ پامون نلغزه،
✔ در شبهات و فتنهها فریب نخوریم،
✔ در مسیری که در پیش گرفتیم، سست و بیانگیزه نشیم.
«ثُباتِ قَدم» یعنی اینکه:👇
✔ هرچی شرایط سختتر و حادتر شد، ما محکمتر باشیم.
⁉️میدونی مهمتر از «خوب بودن» چیه؟
👈 «خوب موندن».
خوب موندن👈 یعنی ثابت قدم موندن..
در یک کلمه...
یعنی👈 عاقبت به خیر شدن..😍
✍آزادیِ بیان در قرآن
✍ #آزادی_بیان رو باید از قرآن کریم یاد بگیریم.
#قرآن 👈 معلّمِ #آزادی_بیان است.
در جای جایِ #قرآن، همه آزادانه حقّ سخن گفتن دارند.🗣
در قرآنِ کریم:
👈 هم #خدا حرف میزنه، هم #شیطان.
👈 هم نمرود سخن میگه، و هم ابراهیم.
👈 هم فرعون و قارون صحبت میکنند، و هم موسی و هارون.
👈 هم ظالم و فاسق و کافر و مشرک صحبت میکنند، هم مُسلم و مؤمن و مُصلح و متّقی.
👈 هم بهشتی، و هم جهنّمی.
👈 هم جنّ سخن میگه، هم مَلَک و فرشته، و هم انسان.
👈 هم زن، و هم مرد.
👈 هم پیر، و هم جوان.
👈 حتّی در قرآن، کودک هم مجال سخن گفتن داره
📖 این کتاب، نهایتِ #آزادی_بیان است.
واقعاً کتابی از این آزادمنشانهتر وجود نداره.👌
✅ادامه مقاله :" *بررسی مبانی فکری اعتقادی تحجر از منظر اسلام با سرفصل :تحجر در گذر تاریخ*
✍ *حجت الاسلام غلامرضا مهدیزاده*
🔹 *اولین متحجرین درتاریخ اسلام*
شخصی به نام حرقوص بن زهیر سعدی معروف به ذوالثدیه ، با ظاهر فریبنده اش، عده ای از مسلمانان و صحابه پیامبر(ص) را شیفته خود کرده بود. مورخان می نویسند: روزی در محضر پیامبر(ص) او را ستودند. حضرت به سخن ستایشگران توجهی نکرد. یاران گمان کردند که حضرت او را درست نمی شناسد. از این رو، مجدداً از او نام برده، به ذکر اوصافش پرداختند. باز رسول خدا به گفتار آنان توجه نکرد. در این اثنا آن شخص از دور نمودار شد. یاران به عرض رساندند که آن تعریف ها درباره همین شخص بود.
حضرت نگاهی به سوی او افکند و فرمود: شما از فردی سخن می گویید که آثار شیطنت و نادرستی از چهره اش نمایان است. او نزدیک آمد و به حضور پیامبر(ص) رسید، ولی هرگز سلام نکرد. پیامبر فرمود: به جمع ما که رسیدی، پیش خود گمان کردی که در میان ما کسی بهتر و شایسته تر از تو وجود ندارد؟! آن شخص با بی ادبی گفت: آری چنین فکر کردم، و سپس به نماز ایستاد. بنا به نقل ابن اثیر جزری، حرقوص در جنگ صفین حضور داشت و سپس از خوارج گردید و در برابر حضرت علی بن ابی طالب(ع) موضع سرسختانه ای داشت سرانجام او به همراه برخی از رؤسای خوارج همانند عبدالله بن وهب راسبی ، جغدة بن نعجة و زرعة بن برج طائی که هر یک در شعله ور کردن آتش جنگ سهم بالایی داشتند، در جنگ نهروان کشته شد.پیامبر بزرگوار اسلام از همان روز که در مسجد از شخصی به نام حرقوص سخن گفت، مسلمانان را از پیدایش این گروه خطرناک و منحرف آگاه ساخت و به همگان درباره پیروی از چنین جریان منحرفی، سخت هشدار داد. آن حضرت فرمود این فرد یارانی خواهد یافت که در تلاوت قرآن و به پا داشتن نماز و پایداری در روزه و عبادت، گوی سبقت را از شما خواهند ربود، امّا آن عبادات فقط از زبانشان بر می خیزد و در دلشان اثری نمی گذارد و در نتیجه، همان گونه که تیر از کمان جدا می گردد، آنها نیز از دین جدا خواهند شد. روز دیگری که پیامبر غنایم جنگ حنین را تقسیم می کرد، این مرد بی خرد گفت: ای محمد(ص)! «به عدالت رفتار کن»، و سه بار سخن خود را تکرار کرد و بار سوم آن حضرت فرمود: اگر من به عدالت رفتار نکنم، چه کسی چنین خواهد کرد. یاران خواستند او را به قتل برسانند، امّا حضرت ضمن منع آنان، فرمود: پیروان این شخص از حقیقت دوری می کنند. آنان قرآن را می خوانند، ولی به آن عمل نمی کنندهمچنین درباره همین گروه فرمود:سیکون فی أمتی فرقة یحسنون القول و یسیئون الفعل یدعون إلی کتاب الله و لیسوا منه فی شیء؛ زمانی فرا می رسد که در بین امتم گروهی بیایند که خوب سخن گویند، امّا کردارشان بسیار زشت است. دیگران را به کتاب خدا فرا می خوانند، امّا هیچ آگاهی ای از آن ندارندو نیز آن حضرت این آیه شریفه را که می فرماید: )یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ ؛ «روزی فرارسد که چهره هایی سفید و چهره هایی سیاه گردد»، بر همین گروه منحرف تطبیق فرمودند.
در بالای یکی از بازوهای حرقوص بن زهیر، رهبر اصلی خوارج، گوشت زائدی به شکل پستان قرار داشت و از این جهت، به او ذوالثدیه گفته می شد .حضرت پیش از شروع جنگ فرمود: امروز هزار نفر از خارجیان کشته خواهند شد؛ از جمله ذوالثدیه .با پایان یافتن جنگ نهروان، حضرت امیرمؤمنان(ع) یاران خود را مأمور ساخت تا در میان کشته شدگان، ذوالثدیه را پیدا کنند. آنها ابتدا او را نیافتند، اما بار دیگر به دستور حضرت به جستجو پرداختند و جسد ذوالثدیه را یافتند. امیرمؤمنان تکبیر گفت، سر به سجده گذارد و تمام سپاه نیز چنین کردندآن گاه فرمود: به خدا قسم تا کنون دروغ نگفته ام. بدانید که شما بدترین افراد را کشته اید.
⚜ *ندای زرند چهاردر واتساپ* 🍀👇👇
https://chat.whatsapp.com/JG0vvYGA9LqDqgb7NAtaQO
🔸امام رضا(ع): یا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَیْنَ علیه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَیّاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ
🔹 اى دعبل! براى حسین بن على علیه السّلام مرثیه بگو، تو تا زنده اى، یاور و ستایشگر مایى، پس تا مى توانى، از یارى ما کوتاهى مکن.
📚جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص 567
✅ *تحجر در گذر تاریخ*
✍ *حجت الاسلام مهدیزاده*
🔹اولین متحجرین درتاریخ اسلام
ابن ابی الحدید گوید: وقتی علی(ع) از صفین به کوفه برگشت، خوارج راه خود را جدا کردند و به طرف صحرای کوفه که حروراء نامیده می شد، رفتند و این شعار را تکرار می کردند: لا حکم إلا لله و لوکره المشرکون، ألا إن معاویه وعلیاً اشرکا فی حکم الله؛ حکم و داوری فقط از آن خداست؛ گر چه مشرکان کراهت داشته باشند. به راستی که معاویه و علی در حکم خدا شرک ورزیدند». آنان در همان جا مستقر شدند .
خوارج که در ابتدا دوازده هزار نفر از اهل کوفه و بصره و دیگر شهرها بودند، اشعث بن قیس را به عنوان فرمانده جنگ، و عبدالله بن الکوا را به عنوان امام جماعت سپاه برگزیدند. امیرمؤمنان نخست ابن عباس را به سوی آنها فرستاد و او پس از گفتگو با آنها به سوی علی برگشت.
حضرت فرمود: تا زمانی که خونی نریخته و یا مالی را غارت نکرده باشند، متعرض آنها نشوید. خوارج با اینکه در بیرون کوفه اردو زده بودند، امّا پیوسته بین کوفه و حروراء در حال رفت و آمد بودند و گاه به مسجد می آمدند و با تکرار شعار «لا حکم الا لله» موجب آزار مردم و تحریک آنها می شدند. ادامه این وضع آن قدر ملال آور بود که مردم به حضرت می گفتند: آیا از برخورد های آنها خسته نشده ای؟ چرا به نابودی آنها اقدام نمی کنی؟
پیدایش گروه خوارج را به حوادث پدید آمده در جنگ صفین مرتبط میدانند؛ زمانی که امام علی(ع) با نقض حکمیت مخالفت کرد. گروه مذکور گرچه خود در ابتدا پیشنهاد حکمیت را مطرح کرده بودند، اما پس از پذیرش آن از سوی امام علی(ع) و توقف جنگ، دست از خواسته خود برداشتند و امام علی را نیز به توبه دعوت کردند. خوارج، پذیرش حکمیت را کفر دانسته و پس از بازگشت امام علی(ع) به کوفه، به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند. خوارج، برخلاف نظر متکلمان و مورخان، خروج خود علیه امام علی(ع) را انکار حکومت و حاکمیت جور دانسته و از همینرو عمل خود را با هجرت پیامبر مقایسه کردند. آنان پس از اجرای حکمیت، در مخالفت با امام علی(ع) سرسختتر شدند، با عبدالله بن وهب بیعت کردند، و در مسیر خروج از کوفه و رفتن به نهروان، مردم بیگناه را کشتند امام علی پس از اتمام حجت با آنان، در سال ۳۸ق با آنها وارد جنگ شد و بسیاری از آنها کشته شدندعلاوه بر نام مشهور خوارج که در سخنان امام علی نیز آمده است، اسامی دیگری نیز برای آنها بهکار رفته است؛ از جمله مُحَکِّمة، برگرفته از شعار «لاحکم الا لله» در مخالفت با حکمیت، حَروریّة، اشاره به محلی که خوارج به آنجا رفتند، مارقة، بهمعنای منحرفان است.
خوارج از نیمه سده دوم، به تدریج به تألیف کتابهای دینی، فقهی و تاریخی روی آورده و راویان و عالمان و فقیهانی از میان آنان برخاستند. آنان اهل نقل روایات نبودند و متن قرآن را تنها منبع فقهی میدانستند .مکتب فلسفی و فقهی وسیع و منسجمی از آنها در دست نیست؛ تنها یکی از فرقههای آنها به نام اباضیه، آثاری در اعتقادات و تعالیم فقهی داشتهاند. ابن ندیم در کتاب فهرست خود، بر این باور است که خوارج، آثار خود را به دلیل مخالفت و فشار مردم، پنهان میکردهاند . با اینحال، ابن ندیم، چند تن از عالمان خوارج را نام برده که آثاری در علوم قرآنی، کلام، فقه و اصول فقه تألیف کردهاند. آثار دیگری درباره توحید و امامت و همچنین ردیههایی بر مخالفانشان از جمله معتزله، مرجئه، شیعه و غلاة، از خوارج نقل شده است
ویژگیهای مختلف و گاه متضادی برای خوارج در کتب تاریخی و همچنین آثار مرتبط با گروهها و فرقههای اسلامی ذکر شده است. این ویژگیهای بیشتر مذموم، خوارج را دارای فهم نادرست از قرآن کریم، جاهل و تنگنظر، اهل غرور و خودبرتربینی و نیز ستیزهجو و اهل تعصب تصویر کرده است. فهرستی از این ویژگیها که در آثار مختلف اسلامی و از جمله در نهج البلاغه ذکر شده، عبارتند از:
۱-عبادت بسیار بدون ایمان،
۲--گرایش و تظاهر به زهد،
۳-ناآشنایی به سنت پیامبر و احکام دین،
۴- فهم نادرست از قرآن کریم و تطبیق نادرست آیات بر مقاصد خویش، همراه با سادگی و سطحینگری ،
۵-غرور و خودبرتربینی و کافر و گمراه دانستن عموم مسلمانان جز خویش
۶- تمایل به جدل و مناظره و ضعف در احتجاج.
۷- ستیزهجویی و لجاجت و تعصب و تندروی در آرا و عقاید
۸-نیکسخنی بههمراه بدکرداری توأم با خشونت.
۹-عدالتخواهی و امر بهمعروف و نهی از منکر و جهاد با حاکمان جور به مثابه والاترین آرمانهای اجتماعی به گونهای که حتی قیام نکردن به امر به معروف و قعود از جهاد را گاهی کفر میدانستند
۱۰-فضیلت شمردن جهاد با اهل قبله و اسیر کردن یا کشتن کودکان و زنان آنها و نرمش با اهل ذمه و مشرکان
۱۱-نظمناپذیری و انشعابات پیاپی
۱۲-دشمنی با امام علی و کینه به وی حتی پس از شهادت
۱۳- جنگاوری و دلیری و شکیبایی بر سختیها و انضباط نظامی که همین ویژگی، دلیل پیروزی بر امویان شد .
#حدیث_انتظار
#برترین_عمل_شیعیان
🔹امام جواد علیهالسلام: برترين عمل شيعيان ما، انتظار فرج است.
💠عن الامام الجواد: أفضَلُ أعمالِ شيعَتِنَا انتِظارُ الفَرَجِ.
📗كفاية الأثر: ص۲۷۶.
🌷 امام سجاد علیه السلام
🔵إيّاكَ و الابتِهاجَ بالذنبِ ، فإنّ الابتِهاجَ بهِ أعظَمُ مِن رُكوبِهِ
🔴از شاد شدن به گناه بپرهيز، كه شاد شدن به گناه از ارتكاب آن بدتر است.
📚بحارالانوار /۷۸/۱۵۹
💥ادامه مقاله *بررسی مبانی فکری اعتقادی تحجر از منظراسلام*
✅ *تحجر در گذر تاریخ*
✍ *حجت الاسلام غلامرضا مهدیزاده*
گفتار دوم: اخباری گری
محمد شریف (درگذشت ۱۰۳۶ق)، معروف به اَمین اِستَرآبادی از علمای امامی و بنیانگذار گرایش اخباری گری است. وی سعی داشت که در محافل امامیه، اجتهاد اصولیان را به عنوان یک خطر مطرح سازد ومخالف اجتهاد در احکام شرعی بود. و معتقد بود اجتهاد باعث می شود دیگر کسی به روایات اهل بیت رجوع نکند. در سراسر کتاب الفوائد المدنیة، برخورد انتقادی استرآبادی با روش اجتهادی محقق کرکی و گاه به طور کلی اصولیان دیده میشود.او مخاطب اصلی قرآن را معصومین(ع) دانسته و انسانهای دیگر را مخاطب قرآن نمی داند وقائل است عقل انسانهای دیگر توان استنباط احکام نظری از قرآن را ندارند . از منظر او همه احادیث کتب اربعه صحیح هستند. وهیچ کس حق ندارد حدیث را به دلیل ضعف راوی ویا مخالف با روایت دیگر از حیث دلالت آن کنار گذارد، بلکه باید به آن عمل کرد و تقسیم روایات به موثق ،صحیح ،حسن،ضعیف، باطل است. وآن را شیوه متاخرین وراه وروش آنها در اجتهاد احکام شرعی معرفی می کرد. معتقد بود.باید اجتهاد در احکام شرعی را کنار گذاشت و مستقیم به سمت حدیث رفت و حدیث کاملا حجت است نیازی به اجتهاد درباره آن نیست.از آغاز زندگی او اطلاعی در دست نیست، اما نقل شده که مدتی از دوره جوانی خویش را در شیراز سپری کرده، نزد شاه تقی الدین محمد نسابه به مدت ۴ سال دانش اندوخته و از علوم عقلی بهره گرفته است وی گویا سپس به نجف رفته و از سیدمحمد عاملی که از او به عنوان نخستین استاد خود در حدیث و رجال نام برده، به فراگیری علوم نقلی پرداخته است او در نجف از محضر شیح حسن صاحب معالم نیز استفاده علمی برده و از او اجازهای نیز دریافت داشته است. از عبارتی که در کتاب الفوائد امین استرابادی آمده، چنین برمیآید که او ظاهراً (از حدود سال ۱۰۱۰ق /۱۶۰۱م) به مکه رفته و مدتی در آنجا اقامت نموده است. سال ورود او به مکه روشن نیست، ولی ظاهراً زودتر از ۱۰۱۴ق نبوده است، آخرین استاد وی در فقه و حدیث و رجال، میرزا محمد اِستَرآبادی، عالم مقیم مکه بوده و او در آنجا از اوایل سال ۱۰۱۵ق تا حدود ۱۰ سال نزد وی دانش آموخته است
طریقهای که امین استرابادی بنیان نهاد، در سنت فقهی – کلامی امامیان بیتردید ویژه خود اوست وهیچ کس مثل ایشان قائل به تعطیلی عقل و اجتهاد در استنباط احکام نبوده
در باب منابع شریعت، امین استرابادی بر این اعتقاد است که همه احکام شرعی در کتاب و سنت بیان شده است و نیازی به عقل و اجتهاد نیست. امین اِستَرآبادی بر این باور است که تحصیل حکم شرعی بر اساس کسب و نظروعقل مقبول نیست، زیرا این مباحث موجب اختلافات اصولی و فقهی میشود و فائده بعثت انبیا و انزال کتب، نقض میگردد. او همچنین در رویکردی به علم کلام، اعتماد بر این دانش را که مبتنی بر منطق و حجج عقلی است، نیز نادرست میانگارد
بهگفته سید علی خان مدنی، امین استرابادی در ۱۰۳۶ق درگذشت او پیکرش را در کنار مقابر عبدالمطلب و ابوطالب در مکه به خاک سپردند
💎 *ندای زرند در واتساپ*👇
https://chat.whatsapp.com/IirCdnkmcinBjNuDdMpZ44