eitaa logo
آستان مقدس نورالشهدا پردیس فاز۳
641 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.3هزار ویدیو
27 فایل
کانال اطلاع رسانی نمازگزاران آستان مقدس نورالشهداء کانال اطلاع رسانی مراسمات : https://eitaa.com/r_z_m3
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهید گمنام
تصویری از دیدار همسر رئیس جمور ایران با همسر مادورو در سفر به ونزوئلا تا حالا عکسی از همراهی همسر روحانی یا خاتمی تو سفرهاشون دیدید؟ اصلاحاتچیا تو لفظ و نمایش طرفدار آزادی و حضور زنانند. ولی در عمل زنانشون رو تو پستو نگه میدارند. بعد به بقیه میگن طالبان! فهیمه حاجی‌نصیری 🇮🇷 ➺ @Twitter_eita [عضویت]
پادگان دوکوهه در نزدیکی اندیمشک، به دلیل این که عقبه و مقر پشتیبانی رزمندگان تهرانی در هشت سال جنگ تحمیلی بود، بیشتر رزمندگان و شهدا در این پادگان خاطرات و داستان های زیادی از خود به جای گذاشته اند. قصه امروز ما، داستان پیرمردی است که تقریبا همه بچه های جبهه جنوب با او آشنایی داشتند. پیرمردی که برای هر یک از بچه های دوکوهه بیانگر خاطرات بسیاری است. حسن امیری نام شهید قصه ماست. در 8 سال جنگ، رزمنده های پیر، اما روشن ضمیرِ بسیاری همچون حاج بخشی و شهید حسن امینی فر گرمابخش محفل رزمنده ها بودند. حسن امینی فر در بین بچه های لشگر 27 معروف به عمو حسن بود. آنها همیشه می گفتند جبهه جایی است که عمو حسن آنجاست. نیروهای تازه وارد، پس از چند روز اسکان در این پادگان، عمو حسن را در قسمت های های مختلف مثل تدارکات، تبلیغات، پشتیبانی، آشپزخانه و ایستگاه صلواتی می دیدند. عشق به رزمندگان باعث شده بود این پیرمرد روشن ضمیر نتواند زیاد به مرخصی برود، بایست می ماند و به فرزندانش خدمت کند💕 مراسم صبحگاه دو کوهه برای دویدن بر روی سطح ناهموار آن کمی سخت است. اما عموحسن طوری در مراسم صبحگاه می دوید که جوانان هم به وجد می آمدند. او از همان روز های نخست در دوکوهه با مهربانی ای که نسبت به رزمنده ها داشت آنها را به خود جذب کرد، طوری که مخزن اسرار بسیاری از رزمنده ها شده بود. هوایبچه ها را داشت؛ وقتی که برای دریافت غذای گردان به آشپزخانه می رفت، آمار رزمنده ها را بیشتر از تعداد واقعی می داد تا غذای بیشتری برای آنها بگیرد. وقتی ازش سوال می کردند، می گفت: این ها رزمنده اند، باید بخورند تا تقویت شوند! نکته جالب این پیرمرد آنکه او عکسی را با حاج ابراهیم همت فرمانده لشکر گرفته بود، و این برگه عبور او بود، در هرجایی که نیاز به تأیید و برگه تردد داشت😊 او برای نوجوان ها و جوان ها احترام زیادی قائل بود. همیشه قبل از آنکه آنها سلام کنند، او به آنها سلام می کرد و با نام های «گلم» «شاخه نباتم» « پروانه من» خطاب شان می کرد. هرگاه تیروها زودتر به سلام می کردند، علاوه بر جواب سلام، دست آنها را هم می بوسید، و وقتی آنها نیز تلافی می کردند، این بار عموحسن به گریه می افتاد و می گفت: من باید دست شما را ببوسم، شما بسیجی هستید و پاک، ولی شما از گذشته من چه می دانید؟ عمو حسن همیشه در، دیوار و ساختمان های دوکوهه را دست می کشید و به صورت خود می مالید. وی می گفت: اینجا مکانی مقدس است، جایگاه شهداست. او همچنین لباسی را به یادگار از حاج ابراهیم همت گرفته بود که به همراه داشت و به آن افتخار می کرد. شهید حسن امینی فر برای رزمندگان حنا هم می گذاشت. وقتی به او می گفتند چرا برای خود حنا نمی گذاری، در جواب می گفت قرار است محاصن من به خون خضاب شود.🌷 یک خاطره: کربلای چهار بود. توی آبادان یک ساختمانی بود، حیاطش نیمچه سنگری داشت که چندان هم محکم نبود. با ایرانیت و یک تیرآهن برایش سقف زده بودند. با عمو حسن و چند نفر دیگر نشسته بودیم که بمباران شروع شد. یکی از بمب ها افتاد نزدیک ما. سقف سنگر ریخت، گرد و خاک بلند شد. بچه ها یکی یکی خودشان را از سنگر می کشیدند بیرون. نگران عمو حسن بودیم. دیدیم یک نفر زیر آوار تکان می خورد. عمو حسن داشت آوار را کنار می زد. سعی می کرد خودش را بیرون بکشد. می گفت «این دفعه هم نشد.»‼️ او سرانجام پس از سالها حضور در جبهه، در عملیات کربلای پنج، اجر خود را گفت و در کنار دهها هزار جوان که برای دفاع از شرف و کیان دین و میهن جان خویش را فدا کردند، در خون خود غلطید و به ملاقات پروردگارش رفت🕊🕊 (راوی: همرزم شهید)
هدایت شده از شهید گمنام
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥این پیرمرد با آیت الله بهلول طی الارض کرده . ببینید @jahade_tabien1
📌 متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب؛ این جوانمرد بامرام را می‌شناسید؟ 🔹️هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین‌تر بود. 🔹️اگر مشتری مبلغ کمی گوشت می‌خواست، عبدالحسین دریغ نمی‌کرد و می‌گفت «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست». 🔹️وقتی که متوجه می‌شد مشتری فقیر است، نمی‌گذاشت به‌جز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می‌پیچید توی کاغذ و به دستش می‌داد‌ 🔹️گاهی هم پول را می‌گرفت و دستش را می‌برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می‌گفت: «بفرما ما بقی پولت». 🌷شهید «عبدالحسین کیانی»، همان جوانمرد قصاب است؛ عبدالحسین کیانی یا همان جوانمرد قصاب قصه ما در عملیات فتح‌المبین پس اصابت دوازده گلوله شهید و سپس به حمزه سیدالشهدای دزفول معروف شد. 🌷 عبدالحسین انقدر محبوبیت داشت که بعد از شهادتش، چند نفر از قصابی‌های دزفول فامیلی‌شان را تغییر دادند و کیانی کردند. آن‌ها سر در مغازه‌هایشان نوشته‌اند «قصابی کیانی». الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌺🌺 🦋سهم شما ۱۰ صلوات🦋
هدایت شده از تخریب‌ چی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تا وقتیکه با یک شایعه، فریبِ رسانه‌های دشمن را بخوریم، امام زمان نمیاد! ⭕️ چون اگه امام زمان ظهور کنه، ممکن است با یک شایعه‌ی دروغ، ایشان تنها بماند! ⭕️ مثلِ مردمِ کوفه که با یک شایعه، از لشکرِ یزید ترسیدند و امام حسین را تنها گذاشتند، در حالیکه اصلا جنگی در کار نبود، اما آخرش خودِ مردم تبدیل به لشکرِ یزید شدند! 🌏 👇 🆔 @takhribchi110
هدایت شده از شهید گمنام
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعوت پادشاه سعودی از امام خامنه ای برای حضور در مسجد الحرام و پاسخ متفاوت ایشان... می آیم به شرط اینکه....