eitaa logo
خداحافظ رفیق . . .
4.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
806 ویدیو
1 فایل
می‌نویسم بیاد جمعه‌‌ترین جمعه عمرم 98/10/13 ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌. ارتباط ناشناس https://6w9.ir/Harf_9343770 ‌ صرفا انتقاد و پیشنهاد: @O_Sad213
مشاهده در ایتا
دانلود
صف اولی بود و با دلبری ها، شدند عاشق او صف آخری‌ها...💔 ↳|eitaa.com/O_S_A213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نفرت و کینه که کم نداشتم از ایران و ایرانی جماعت.همه جمع شده بودند کنج قلبم.هر وقت ایرانی میدیدم با خودم می گفتم:«یعنی این قاتل برادرهای منه¹؟» جنگ عراق با ایران تمام شده بود،صدام هم به درک رفته بود نفرت اما از دل من ذره ای کم نشده بود.این نفرت با من بود تا اینکه گفتند یک نظامی ایرانی به اسم سلیمانی آمده عراق. گفتند روزگار داعش را سیاه کرده.گفتند جانش را دست گرفته و دارد برای آزادی عراق میجنگد و خیلی گفتنی های دیگر از شجاعت و فداکاری هایش. سلیمانی یک تنه نظرم را تغییر داد.تازه داشتم میفهمیدم این همه سال چقدر اشتباه فکر میکردم. منبع: برداشت از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با شاعران در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۳۱ ¹لازم به توضیح است رهبر انقلاب این خاطره را با واسطه یکی از دوستان و از زبان زن پزشک عراقی نقل میکنند. ↳|eitaa.com/O_S_A213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداحافظ رفیق . . .
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «#درد
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل پنجم: روایات سوریه 🔸صفحه: ۲۳۵-۲۳۶-۲۳۷ 🔻قسمت: ۱۳۹ همرزم شهید: رسول محمود آبادی حاج حسین، بسیار آدم کم حرفی بود؛ولی هروقت جمعی از بچّه ها را می دید که کسل، خسته یا دل تنگ هستند، شروع به شیطنت می کرد. خیلی سعی می کرد به بچّه ها روحیه بدهد و خستگی را از تنشان در بیاورد. اگر هم خودش مشکل داشت، خسته بود، دل تنگ بود، طوری رفتار می کرد که ناراحتی اش را به دیگران منتقل نکند و کسی نفهمد. قسمت: ۱۴۰ همرزم شهید: رسول محمود آبادی روابط عمومی خیلی خوبی داشت. خیلی با‌ جوان های سوری و عراقی جورشده بود. دست و پا شکسته کلمات عربی را یاد گرفته بود. سعی می کرد که باهمان چند کلمه و جمله ی محدود ،با آنان حرف بزند. گاهی جای فعل و فاعل را عوض می کرد. خلاصه، معنی جمله اش به کل فرق می کرد. شنونده ها هم باهم می گفتند و برای اشتباهش می خندیدند. اما بچّه های لبنانی، آدم های خاصی بودند؛ حرف های حاج حسین را توهین می دونستند. یک بار یکی از همین بچّه های لبنانی، باحالت گلایه، شاکی آمد پیش من. گفت«این آقا به من توهین کرده. ». گفتم«چی گفته!؟». گفت «بهم گفته من از خواهر تو خوشم می آد. ». خندیدم و گفتم «این، عربی اصلاًبلد نیست. کلمات رو جابه جا می گه. ». عصبانی گفت «آخه کی مجبورش کرده وقتی نمی تونه حرف بزنه !؟مگه ما فارسی حرف می زنیم!؟ اگه خیلی دلش می خواد حرف بزنه ،خوب،از مترجم استفاده کنه. ». خندیدم و گفتم: ایشون به کار مترجم ها زیاد اعتماد نداره. اگه شما صبر کنید ،خودش کم کم به زبان عربی مسلط می شه. شماهم یک کم جنبه ی شوخی داشته باش و تحمل کن. همین اقا ،این حرف هایی رو که به شما می گه، به بچّه های سوری و عراقی هم می گه. اون ها هم می خندند. یه جورهایی هم تفریحه. شما هم برای تلافی کردن سعی کن فارسی یاد بگیری. حاج حسین را صدایش کردم وگفتم«جان من، از این به بعد ،از مترجم استفاده کن. اصلاً من نمی خوام تو به خودت زحمت بدی و عربی حرف بزنی. ». می خندید. تازه بعد از این که توی جمعی عربی حرف می زد،می آمد و می گفت که چه کلماتی رو اشتباه گفته. مثلاً می گفت که «امروز یه جایی رفته بودم. خودم زحمت مترجم را کم کردم و شروع به صحبت کردم؛ولی نزدیک بود سرم رو از دست بدم. تازه معنی حرفم رو فهمیده ام که چه فحشی نثارشون کرده ام. ». 👇 ↳|eitaa.com/O_S_A213/2900 ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
سلامٌ‌على‌أرواحٍ‌طاهرةٍ‌أبت‌الموت إلاشرفاً‌فاستُشهِدت .. سلام‌بر‌روح‌و‌جان‌های‌پاكی‌كه چيزی‌جز‌شرف‌از‌مرگ‌نخواستند وشهید‌شدند ... ↳|eitaa.com/O_S_A213
خدایا .... در‌شهادٺ‌چہ‌لذتۍ‌اسٺ کہ‌مخلصان‌توبہ‌دنبال‌آن اشک‌شوق‌می‌ریزند💔:)! ↳|eitaa.com/O_S_A213
-چرا نماز نمیخونی؟ +تو محل کارمم -یکی اینجوری تو میدان مین با عشق نماز میخوند.. ↳|eitaa.com/O_S_A213