28.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹فصل دوم #ویدیوکست • شماره دو | «تاثیر امام بر فرماندهان»
🔺شهید حاج قاسم سلیمانی:
فرماندهان شهید ما، حقیقتا مثل یک مدار مغناطیسی بودند.
چند ویژگی در فرماندهان شهید ما وجود داشت
که این ویژگی ها باعث این تحول شد
یا در این تحول نقش داشت.
البته این فرماندهی از امام آغاز می شود
و بعد به همان صورت در سطح جبهه
تکثیر پیدا می کند.
وجود امام، شخصیت امام، معنویت امام، شجاعت امام،
شهادت طلبی امام، روح دینی و مذهبی امام،
به نوعی در تک تک آحاد رزمندگان دفاع مقدس تکثیر یافته بود.
🎧 در ویدیوکستها گزیدهای از بیانات ماندگار شهید حاج قاسم سلیمانی را میشنوید
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
شهید حاج قاسم سلیمانی:
سپاه پیوسته در دفاع از این انقلاب و پیوسته در دفاع از ملت و پیوسته در دفاع از ارزشهای این انقلاب، سینه خودش را سپر کرده.
سپاه بهشت است که استشمام میشود؛
سپاه معراج شهداست؛
سپاه معراج مجاهدین است؛
سپاه محبوب امام (ره) است؛ امام (ره) نگاه کرد به سپاه و فرمود: من دست شما را میبوسم که دست خدا بالای آن است و اگر سپاه نبود کشور نبود.
آنها چه میکنند و بهتر است دم فرو بندم و خاضعانه و خاشعانه عرض کنم:
السلام علیک یا خاصه اولیاءالله.
در جمع سپاه، در میان سپاه، هزاران اولیاء خاص خدا قرار دارد که ما آنها را نمیشناسیم.
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
عهد پیمان با شهدا در ابتدای مسیر زندگی یک زوج در غروب امروز در گلزار شهدای کرمان.
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
🔅«پسرم، قاسم»
با نیروهایم رسیده بودیم به ابوغریب، شهر کوچکی نزدیک بغداد. همانجا پیرزنی را دیدیم که حیران بود و مضطرب. جلو رفتم و پرسیدم: «چی شده مادر؟» به زبان خودش مویه کرد و خطاب به داعشیها گفت: «بکشید؛ اما قاسم میآید.» دستش را بالا آورده بود و مدام تکان میداد: «بکشید، پسرم قاسم میآید.»
چند دقیقهای کنارش ماندیم. از حال و روزش پرسیدیم. پیرزن ما را مثل بچههای خودش دانست و از غصههایش گفت. خواستیم از پسرش قاسم هم بپرسیم که لا به لای حرفهایش فهمیدیم منظورش از پسرم قاسم، حاج قاسم سلیمانی بوده. حاجی سلیمانی از همان وقتها جای خودش را توی قلب خیلیها باز کرده بود، خیلی از عراقیها؛ مثل پیرزن ابوغریبی سنی مذهب.
شیخ جابر رجب، نماینده عصائب اهل الحق در ایران
#خاطراتۍازحـاجۍ
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهروند خوزستانی خطاب به حاج قاسم سلیمانی؛ مثل خمینی باشید.
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
سلامٌعلىأرواحٍطاهرةٍأبتالموت
إلاشرفاًفاستُشهِدت ..
سلامبرروحوجانهایپاكیكه
چيزیجزشرفازمرگنخواستند
وشهیدشدند ...
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت پاسدار شدن حاج قاسم سلیمانی در دفاع مقدس
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
داعشی ها محاصره اش کردن
تا تیر داشت مقاومت کرد و جنگید،
تیرش که تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش
همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد.
ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد...
تشنه بود آب جلوش می ریختن روی زمین
فهمیدن حاج قاسم توی منطقه اس
برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش
کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم
اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید...
ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی...
اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب...
اصلا من آمدم سرم رو بدم...
یا علی یا زهرا...
میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد.😭
بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برای حاج قاسم... 😭😔
امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان، چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم...
شهید مدافع حرم تیپ فاطمیون🌷
شهیدرضااسماعیلی🌹
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
🍂بر پاکیِ لحظه های باران🌧 صلوات
❣برحال وهوای خوب یاران #صلوات
🍂هر لحظه ی روزِ #پنجشنبه بفِرِست
❣بر قامتِ خونرنگِ #شهیدان صلوات
#باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
سلامٌعلىأرواحٍطاهرةٍأبتالموت
إلاشرفاًفاستُشهِدت ..
سلامبرروحوجانهایپاكیكه
چيزیجزشرفازمرگنخواستند
وشهیدشدند ...
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی کوتاه و زیبای شهید حاج قاسم سلیمانی که درصورت تعهد به آن عاقبت بخیر میشویم ...
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
سلامٌعلىأرواحٍطاهرةٍأبتالموت
إلاشرفاًفاستُشهِدت ..
سلامبرروحوجانهایپاكیكه
چيزیجزشرفازمرگنخواستند
وشهیدشدند ...
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار سلیمانی در مراسمی رو کرد به حضار و درخواست کرد همه دو دقیقه فقط سقف را نگاه کنند!
سپس سردار حرفی زد که مجلس دگرگون شد!
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
وهـیـچبـعـدِ"تـو"
آرامبـودهدنـیـا؟!
نـه!
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
22.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ از حاج قاسم رو عمراً اگه دیده باشید..
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
پاییز است و چه چیز عاشقانه تر از اینکه دفترت را بدهی به عموی
قهرمانت تا برایت یادگاری بنویسد.
مهدی جان!
تمام کسانی که به کمالی رسیدند،خصوصا کمالات معنوی که خود منشأ و پایه دنیوی هم میتواند باشد،منشأ همه آن ها سحر است.سحر را دریاب،نماز شب در سن شما تأثیری شگرف دارد.
اگر چند بار آن را با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب میشود به آن تمسک یابی.
زیربنای تمام بدی ها و زشتی هادروغ است.
احترام و خضوع در مقابل بزرگترها خصوصا پدر و مادر. به خودت عادت بده بدون شرم دست پدر و مادرت را ببوسی، هم آن ها را شاد میکنی و هم اثر وضعی بر خودت دارد.
عمومیت - ۹۱/۸/۱۷
منبع: خبرگزاری تسنیم
#خاطراتۍازحـاجۍ
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ.🌹
لحظاتی کمتر دیده شده و خاص از زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی...🌹
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل پنجم:روایات سوریه
🔸صفحه: ۲۲۳-۲۲۴
🔻قسمت:۱۲۷
هم رزم شهید:مرتضی حاج باقری
قتی رسیدیم تهران،شب به حسین زنگ زدم.خودش گوشی را برداشت.احوال پرسی کردم.گفتم«حسین گوشی رو بده به خانمت.»
حسین،خانم اش را صدا زد.بعد از احوال پرسی گفتم«اون مطلبی رو که به من گفتی،الان نگران نیستی؟بعدش ممکنه براتون مشکل بشه؟ممکنه حسین شهید بشه؛یا هر اتفاق دیگری بیفته.».گفت«نه ما آمادگی همه چی رو داریم.»گفتم «پس من میتونم به حسین بگم؟»با خوشحالی گفت«بگین.»از من تشکر کرد و گوشی را داد به حسین.گفتم«حسین جان،من با حاج قاسم صحبت کردم.ایشون قبول کردند.گذر نامه ات را بفرست بیاد.»به قدری خوشحال شد که تا آن زمان هرگز چنان حالتی را از او ندیده بودم.تشکر کرد.گفت«حاج مرتضی،مرده و قولش.شفاعتت با من.خیلی دعات
می کنم»حسین،گذر نامه اش را با هوا پیما فرستاد.گذر نامه را بردم و تحویل حاج قاسم دادم.بعد از طی مراحل اداری،حسین به سوریه اعزام شد.
🔻قسمت:۱۲۸
هم رزم شهید: محمد علی بابایی پور
یک سفر با هم برای یادمان شهدای والفجر۸ به مناطق عملیاتی جنوب رفتیم
زمانی بود که بحث مدافعین حرم راه افتاده بود.حسین خیلی تلاش می کرد برود.بهش گفتم«حسین،به دلم افتاده از اینجا که برگردیم،می ری سوریه!» آهی کشید و گفت«نه!فکر نکنم .»گفتم:مطمئن ام.نگران نباش!
دو سه ماهی گشت.عصر روزی،تقریبا ساعت ۴ بعد از ظهر،بهم زنگ زد و گفت«بابایی ،بیا کارت دارم.»گفتم«چه کار داری؟!»گفت «ماشینت رو بیار،بریم گلزار شهدا.» گفتم«باشه.»نشست تو ماشین.وسط راه،بهم گفت«یادته گفتی می رم سوریه؟گفتم«اره».گفت«حرفت درست از کار در اومد.»خوشحال شدم.گفت:دیشب،نیمه های شب،گلزار شهدا بودم.سر قبر یوسف الهی نسسته بودم.تو حال وهوای خودم بودم.زیارت عاشورا می خوندم.دیدم یه صدای پا می آد.توجه نکردم.صدای پا نزدیک شد.آرام دست گذاشت روی شانه ام.سر بلند کردم.سردار سلیمانی بود.گفت «حسین چطوری؟!آماده ای بری سوریه؟»گفتم«من خیلی وقته آماده ام.»
گفت«پس کارهات رو بکن»یه روز گذشت که بهم خبر دادند برای رفتن آماده باشم.
#قسمت_اول👇
↳|eitaa.com/O_S_A213/2900
✨
📚✨
✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨📚✨📚✨
سلامٌعلىأرواحٍطاهرةٍأبتالموت
إلاشرفاًفاستُشهِدت ..
سلامبرروحوجانهایپاكیكه
چيزیجزشرفازمرگنخواستند
وشهیدشدند ...
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
19.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غذا دادن مادرشهید حاج مهدی زندی نیا به قاب عکس شهید #حاج_قاسم
مادری که در اثر بیماری فراموشی و کهولت سن هیچ شخصی رو جز فرزند شهیدش حاج مهدی زندی نیا و شهید حاج قاسم سلیمانی نمی شناسد و هنوز خبر ندارد که حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیده است
و احدی هم تا الان خبر شهادت حاج قاسم را نتونسته بهشون انتقال بده چون مادر دق میکنه و او چشم انتظار حاج قاسم است که همیشه به او سر می زد..
همیشه سوال بود برای بزرگوارانی که به این مادر عظیم الشان برای احوال جویی سر میزدند که چرا این دو قاب عکس از ناحیه دهان دچار از رنگ رفتگی و آسیب شده اند که امروز با این فیلم سوال خیلی از دوستان پاسخ داده شد.
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم دوربین مداربسته بیمارستانی که حاج قاسم سلیمانی پشت در اتاق عمل چشم انتظار عمل جراحی نوه دوست شهیدش بود.
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
هر ملاقاتی که مقامات سیاسی یک کشور با اقا داشتند و به حوزه مأموریتی حاج قاسم مربوط می شد خودش هم می امد؛
فرقی نمیکرد رئیس جمهور فلان کشور باشد یا یکی از مقامات کشور فلان.وقتی از گیت های بازرسیX_RAY رد می شد دستگاه حسابی قاطی پاتی میکرد؛
صدا پشت صدا،بوق پشتبوق.از بس که ترکش توی بدن حاجی بود.خودش میگفت:«لحظه ای نیست جایی از بدنم به خاطر این ترکش ها درد نداشته باشد.»
از شدت درد گاهی مسکن می خورد،بلکه از درد زیادش،قدری کم کند.
راوی: حسین امیرعبداللهیان
#خاطراتۍازحـاجۍ
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
امام صادق (ع): أَجْوَدُ النّاسِ مَن جادَ بِنَفسِه وَ مالِهِ فی سبیل الله تعالی
سخاوتمندترین مردم آن کسی است که جان و مال خود را جوانمردانه در راه خدای متعال تقدیم نماید.
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
خداحافظ رفیق . . .
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «#در
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل: پنجم
🔸صفحه: ۲۲۵_۲۲۷
🔻قسمت: ۱۲۹
فایل صوتی: حاج حسین بادپا
نیت کرده بودم صبح جمعه بروم گلزار شهدا. صبح زمستانی بسیار سردی بود. لباس گرم پوشیدم. ماشینم را سوار شدم و رفتم. زمانی که به گلزار شهدا رسیدم، رفتم کنار قبر شهید محمدرضا کاظمی. نگاهم افتاد سمت راستم. درست می دیدم؛ حاج قاسم بود. رفتم کنارش. کتاب دعایی دستش بود و مشغول خواندن زیارت عاشورا. سلام کردم. جواب سلامم را داد. به دعا خواندنش ادامه داد. همچنان که دعا می خواند، تا آخر گلزار شهدا رفت. من هم بدون هیچ حرفی همراهی اش کردم. دعایش که تمام شد، کتاب را داد به من. گفت کتاب رو بذار قسمت کتاب ها. کتاب را گرفتم. گفتم حاجی، من کارهام رو کرده ام. دوشنبه دارم می رم. حاج قاسم، دو بار گفت نه! علاف می شی. بذار باهم می ریم. اصلا توقع نداشتم که حاجی بگوید با هم می رویم. گفتم چه جوری؟ کی؟ برادر خانمش، همراهش بود. کمی دورتر از ما ایستاده بود. صدایش کرد و بهش گفت موبایل آقای پورجعفری رو به حسین بده. قرار شد که باهام تماس بگیرد.
یک روز، آقای پورجعفری بهم زنگ زد و گفت شب، تهران باش. فوری وسایلم را جمع کردم. از خانواده ام خداحافظی کردم و رفتم تهران. شب می خواستم بروم خانه ی حاج مرتضی. آقای پور جعفری گفت نه! مهمون سرای خودمون بمون. رفتم مهمان سرای نیروی قدس. فردا صبح، یک ماشین آمد دنبال مان. رفتیم فرودگاه امام. همه ی اتفاقات، برایم عجیب بود؛ این که عازم سوریه ام؛ این که هم سفر حاج قاسم هستم! قبل نیت کرده بودم اگر چنین اتفاقی برام افتاد، توی خود هواپیما سجده ی شکر به جا بیاورم؛ ولی آنجا رویم نشد.
وقتی کنار حاجی نشستم، فرصت مناسبی پیش آمده بود. انگار بغضی چندین ساله، گلویم را فشار می داد. خیلی وقت بود منتظر چنین موقعیتی بودم. شروع کردم با حاجی درد و دل کردن؛ همه ی اتفاقاتی را که توی این مدت برایم افتاده بود، چه خوب چه بد، برای حاجی گفتم. تا این که رسیدیم سوریه. همین که از پله های هواپیما پایین آمدیم، مشاور ارشد حاجی برای استقبالش آمده بود. حاجی دست زد روی شانهام. گفت: این آقا، برادر منه؛ امانت منه. یه جورایی دوردونه ی کرمونه. اومده اینجا کار بکنه. می سپرمش دست شما.
#قسمت_اول👇
↳|eitaa.com/O_S_A213/2900
✨
📚✨
✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨📚✨📚✨
سلامٌعلىأرواحٍطاهرةٍأبتالموت
إلاشرفاًفاستُشهِدت ..
سلامبرروحوجانهایپاكیكه
چيزیجزشرفازمرگنخواستند
وشهیدشدند ...
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای گمنامیِ حاج قاسم در عملیات فتحالمبین
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213
قسمبھعشق . .
کھنامشهمیشھپابرجاست!
نرفتھقاسمما
-اوهنوزهماینجاست:)
#جان_فدا
↳|eitaa.com/O_S_A213