🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍀سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۳۴)🍀
❇️شرح حکمت ۱۲۳ نهج البلاغه - بخش چهارم
آن گاه در هشتمين و آخرين سخن مى فرمايد: «خوشا به حال آن كس كه سنت براى او كافى است و بدعتى از او سر نمى زند»;
(وَوَسِعَتْهُ السُّنَّةُ، وَلَمْ يُنْسَبْ إلَى الْبِدْعَةِ).
در واقع كسى كه به سنت پيغمبر اكرم و امامان معصوم(عليهم السلام) قناعت مى كند و آن را براى دين و دنياى خود كافى مى داند هرگز به سراغ بدعت نمى رود. بدعت ها از آنِ كسانى است كه سنت ها را كافى نمى دانند و خواسته هاى خود را در بدعت ها مى بينند.
در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم:
«أهْلُ الْبِدَعِ شَرُّ الْخَلْقِ وَالْخَليقَةِ;
بدعت گزاران بدترين مخلوقات خدا و بدعت گزار نكوهيده ترين خلق است».
نيز از آن حضرت نقل شده كه در تفسير آيه شريفه: «(إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعاً);
كسانى كه در آيين خود تفرقه ايجاد كردند، و به دسته هاى گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند» فرمود:
«هُمْ أصْحابُ الْبِدَعِ وَأصْحابُ الاْهْواءِ لَيْسَ لَهُمْ تَوْبَةٌ أنَا مِنْهُمْ بَرىءٌ وَهُمْ مِنّي بُرَآءُ;
آنها صاحبان بدعت و صاحبان آراى باطله هستند. توبه آنها پذيرفته نمى شود (زيرا گروه هايى را منحرف ساخته اند; تا آنها را باز نگردانند پذيرش توبه از آنان امكان ندارد) من از آنها بيزارم آنها نيز از من بيزارند».
در اينجا نكته مهمى است كه بايد به آن توجه كرد تا از افتادن در دام وهابى هاى افراطى نجات يافت. منظور از «بدعت» اين است كه چيزى را كه جزء دين نيست ـ اعم از اصول و فروع دين ـ به عنوان دين معرفى كنند و اگر باب بدعت باز شود چيزى نمى گذرد كه احكام و عقايد دينى دستخوش تغيير و تبديل و زوال و نابودى خواهد شد. ولى نوگرايى هايى كه به دين نسبت داده نمى شود و به تعبير ديگر «بدعت عرفى» هرگز حرام نيست.
مثلاً گرفتن مجالس جشن و سرور در ميلاد بزرگان اسلام يا مراسم عزادارى در شهادت و رحلت آنها براى عرض ارادت و امرى عرفى بدون اسناد به شرع مقدس است نه تنها اشكالى ندارد، بلكه سبب پيشرفت در مسائل اعتقادى و اجتماعى مى شود.
يا ساختن مساجد باشكوه با مناره و گنبد و محراب هاى متعدد و كتاب خانه و كلاس هاى درس قرآن و احكام و مانند آن گرچه روايت خاصى در آنها وارد نشده باشد و كسى نيز آن را به عنوان يك دستور خاص دينى انجام نمى دهد، همه اينها امورى جايزند، بلكه مى توان بسيارى از آنها را در عنوان «تعظيم شعائر» به طور عام يا ابداع «سنت حسنه» كه در آيات و روايات از آن مدح شده است به حساب آورد.
عجيب است وهابيون افراطى بدون اين كه فرق ميان اين دو را درك كنند خودشان را گرفتار تناقض هاى غير قابل دفاع ساخته اند;
در مسجد پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و در خانه خدا ده ها و صدها بدعت و نوآورى آورده اند و هيچ كدام به آن ايراد نمى كنند;
ولى اگر كسى مجلس جشن و سرورى براى ميلاد پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)تشكيل دهد بر او مى شورند و به او حمله مى كنند و اين نيست جز براى اين كه درك صحيحى از مفاهيم اسلامى ندارد و مخصوصاً تفاوت ميان بدعت شرعى و عرفى را نمى دانند.
پایان
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹
🍀 تفسیر سوره #یوسف ایه ۴۷ 🍀
✍(يوسف در جواب) گفت: هفت سال پىدرپى كشت كنيد🍃 و آنچه را درو كرديد، جز اندكى را كه مىخوريد،🍃 در خوشهاش كنار بگذاريد.🍃
💠نکته ها💠
✅ يوسف عليه السلام بدون گلايه و شكوه از رفيق كه چرا او را فراموش كرده🌸 و بدون آنكه قيد و شرطى براى تعبير خواب پادشاه تعيين كند،🌸 فورى به تعبير خواب پرداخت،🌸 زيرا كتمان دانش به ويژه در هنگام نياز جامعه به آن،🌸 امرى به دور از شأن انسانهاى پاك و نيكوكار است.🌸
✅ يوسف به جاى تعبير خواب،🌸 راه مقابله با قحطى را با برنامهاى روشن بيان كر🌸د تا نشان دهد علاوه بر علم تعبير خواب، قدرت برنامهريزى و مديريّت دارد.🌸
✅ علم كشاورزى و سياست ذخيرهسازى و لزوم صرفهجويى در مصرف، 🌸از اين آيه استفاده مىشود.
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹
💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸
🍀حکایت پند آموز 🍀
❇️ﺭﻭﺯﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﮐﻠﺒﻪ ﺍﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ. ﺭﻭﺯﯼ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺎ ﺯﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻥ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺍﻭ ﺑﯿﺎﯾﺪ. ﺯﻥ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﯽ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪ، ﮐﻠﺒﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﺸﺴﺖ! ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﮐﻠﺒﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭﺁﻣﺪ! ﺯﻥ ﺑﺎ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﺰ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﻣﻔﻠﻮﮎ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﻣﻨﺪﺭﺱ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﮐﺴﯽ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﺒﻮﺩ! ﺯﻥ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻏﻀﺐ ﺁﻟﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﮔﺪﺍ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺍﻭ ﺑﺴﺖ. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻧﺸﺴﺖ!
ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻌﺪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺯﻥ ﺁﻣﺪ. ﺯﻥ ﺑﺎ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﻓﻘﻂ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ. ﭘﺴﺮﮎ ﻟﺒﺎﺱ ﮐﻬﻨﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺗﻦ ﺩﺍﺷﺖ، ﺑﺪﻥ ﻧﺤﯿﻔﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﺭﻧﮕﺶ ﺍﺯ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻭ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺳﻔﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﺯﺧﻤﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ! ﺯﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﻮﺑﺶ ﮐﻮﺑﯿﺪ. ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﺪ.
ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻏﺮﻭﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺯﻥ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭﺁﻣﺪ. ﺯﻥ ﭘﯿﺶ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ...
ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﮔﻮﮊﭘﺸﺖ ﻭ ﺧﻤﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺗﮑﻪ ﭼﻮﺑﯽ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﯾﺶ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ. ﭘﺎﻫﺎﯼ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺪﻥ ﻧﺤﯿﻔﺶ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻭ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﭘﯿﺮﯼ ﺑﻪ ﻟﺮﺯﺵ ﺩﺭﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺯﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺴﺖ!
ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺯﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﻼﯾﻪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﺍﺵ ﻋﻤﻞ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ!؟
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﺁﻣﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺩﯼ!
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
🌹🌹سفارش امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام (5)
🌺 معيارهاي روابط اجتماعي 🌺
✅ پسرم نفس خود را ميزان ميان خود و ديگران قرار ده
✅ پس آنچه را كه براي خود دوست داري براي ديگران نيز دوست بدار و آنچه را كه براي خود نمي پسندي براي ديگران مپسند
✅ ستم روا مدار، آنگونه كه دوست نداري به تو ستم شود
✅ نيكوكار باش، آنگونه كه دوست داري به تو نيكي كنند
✅ و آنچه را كه براي ديگران زشت ميداري براي خود نيز زشت بشمار
✅ و چيزي را براي مردم رضايت بده كه براي خود مي پسندي
✅ آنچه نميداني نگو، گر چه آنچه را ميداني اندك است
✅ آنچه را دوست نداري به تو نسبت دهند، در باره ديگران مگو
✅ بدان كه خود بزرگ بيني و غرور، مخالف راستي و آفت عقل است
✅ نهايت كوشش را در زندگي داشته باش و در فكر ذخيره سازي براي ديگران مباش
✅ آنگاه كه به راه راست هدايت شدي، در برابر پروردگارت از هر فروتني خاضعتر باش.
🌼 قسمتی از نامه 31 نهج البلاغه 🌼
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍀سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۳۵)🍀
وَقَدْ سَمِعَ رَجُلاً يَذُمُّ الدُّنْيَا : أَيُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْيَا، الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا، الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِيلِهَا! أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا ثُمَّ تَذُمُّهَا؟ أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْهَا، أَمْ هِيَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْکَ؟ مَتَى اسْتَهْوَتْکَ، أَمْ مَتَى غَرَّتْکَ؟ أَبِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ الْبِلَى، أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحْتَ الثَّرَى؟ كَمْ عَلَّلْتَ بِكَفَّيْکَ، وَكَمْ مَرَّضْتَ بِيَدَيْکَ! تَبْتَغِي لَهُمُ الشِّفَاءَ، وَتَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الاَْطِبَّاءَ، غَدَاةَ لاَ يُغْنِي عَنْهُمْ دَوَاوُکَ، وَلاَ يُجْدِي عَلَيْهِمْ بُكَاوُکَ. لَمْ يَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُکَ، وَلَمْ تُسْعَفْ فِيهِ بِطِلْبَتِکَ، وَلَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِکَ! وَقَدْ مَثَّلَتْ لَکَ بِهِ الدُّنْيَا نَفْسَکَ، وَبِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَکَ.
❇️ حکمت ۱۳۱ نهج البلاغه
امام علیه السلام شنيد مردى در محضرش نكوهش دنيا مىكند (در حالى كه از غافلان بود) به او فرمود : اى كسى كه نكوهش دنيا مىكنى (و دنيا را به خدعه و نيرنگ و فريبندگى متهم مىسازى) تو خودت تن به غرور دنيا دادهاى و به باطلهاى آن فريفته شدهاى (عيب از توست نه از دنيا) تو خود فريفته دنيا شدهاى سپس دنيا را مذمت مىكنى (و گناه را به گردن آن مىافكنى؟) تو ادعا مىكنى كه دنيا بر تو جرمى روا داشته؛ يا دنيا چنين ادعايى بر تو دارد؟ چه زمانى دنيا تو را به خود مشغول ساخت، يا كى تو را فريب داد؟ آيا به محلى كه پدرانت به خاك افتادند و پوسيدند تو را فريب داده؟ يا به خوابگاه مادرانت در زير خاك؟ چهقدر با دست خود به بيماران پرداختى و چهقدر آنها را پرستارى كردى؟ درخواست شفا براى آنها مىكردى و از طبيبان، راه درمان آنها را مىخواستى، در آن روزهايى كه داروىِ تو به حال آنها سودى نداشت و گريه تو فايدهاى نمىبخشيد، و دلسوزى آميخته با ترس تو براى هيچ يك از آنها سودى نداشت و كوششها و كمكهايت براى آنها نتيجهاى نمىداد و با نيرويت دفاعى از آنها نكردى (و سرانجام با همه اين تلاش و كوششها مرگ گريبانشان را گرفت و به همه چيز پايان داد). دنيا با اين نمونهها (كه براى تو گفتم) وضع تو را نيز مجسم ساخته و با قربانگاههاى او (براى ديگران)، قربانگاه تو را!
💠بخش اول
كجاى #دنيا فريبنده است؟
اين كلام حكمت آميز درباره نقش مؤثر دنيا و مواهب آن براى رسيدن به سعادت اخروى بيان شده است.
«شنيد مردى به نكوهش دنيا زبان گشوده است»;
(وَقَدْ سَمِعَ رَجُلاً يَذُمُّ الدُّنْيَا).
به نظر مى رسد كه امام(عليه السلام) احساس فرمود مرد رياكارى است و نكوهش او از دنيا نوعى اظهار قدس و تقواست بى آنكه صاحب قدس و تقوا باشد.
امام(عليه السلام) از اين موقعيت استفاده كرد تا درس بسيار مهمى را درباره دنيا و مواهب دنيوى به همگان بدهد.
ادامه دارد....
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍀تفسیر سوره #جن آیه ۱۲و ۱۳ 🍀
✍ تو اينكه چون هدايت (قرآن) را شنيديم به آن ايمان آورديم،🍃 پس هر كس به پروردگارش ايمان آورد،🍃 نه از نقصان حقّى مىترسد و نه از ستمى.🍃
✍ واينكه برخى از ما اهل تسليم و بعضى ستمكارند🍃 پس كسانى كه اهل تسليم هستند، آنان در جستجوى رشدند.🍃 ولى ستمكاران هيزم دوزخند.🍃
💠پیام ها💠
1-✅ قرآن يكسره هدايت است. 🌸سَمِعْنا قُرْآناً ... سَمِعْنَا الْهُدى🌸
2-✅ سرعت در كار خير ارزش آن را افزون مىكند.🌸 لَمَّا سَمِعْنَا ... آمَنَّا بِهِ🌸
3-✅ ايمان به قرآن، ايمان به پروردگار عالم است.🌸 سَمِعْنَا ... آمَنَّا بِهِ ... يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ🌸
4-✅ ايمان، تضمين كننده پاداش بى كم و كاست است. 🌸«فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً»🌸
5-✅ مسلمان عدالتخواه است. 🌸«مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ»🌸
6-✅ جنّ، با اينكه وجود لطيفى است ولى عذابش جسمانى است. 🌸«لِجَهَنَّمَ حَطَباً»🌸
7-✅ هم انسان مجرم آتش گيرانه دوزخ است: 🌸«وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»🌸 وهم جنّ منحرف هيزم دوزخ است. 🌸«فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»🌸
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹
🔹بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ🔹
✨آیه ای از نور✨
🌲إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ🌲نمل۴
🌳کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمال (بد) شان را برای آنان زینت میدهیم بطوری که سرگردان میشوند🌳
🌿پیام ها🌿
1⃣ایمان نداشتن به معاد، زمینه ی جِلوه گری زشتی هاست(انسان بی ایمان؛ برهنگی را تمدّن، تَجمّل را شخصیّت، کلاهبرداری را زرنگی، دروغ و ریا را نشانه ی سیاست و اِستعمار را نشانه قدرت می داند)«إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ....زَیَّنَّا»
2⃣کَج فهمی و سردرگمی افراد بی ایمان، بزرگترین کیفر و سیلی خداوند است«لَا یُؤْمِنُونَ....یَعْمَهُونَ»
3⃣اگر قیامت را باور کنیم، از کارهای بسیاری که به نظر ما زیباست توبه خواهیم کرد«لَا یُؤْمِنُونَ __زَیَّنَّا»
🌼تفسیر نور🌼https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🌹🌹 امام علی عليه السلام:
⬅️ كسي كه از دنيا اندوهناك مي باشد، از قضاء الهي خشمناك است
⬅️ و آن كس كه از مصيبت واردشده شكوه كند از خدا شكايت كرده
⬅️ و كسي كه نزد توانگري رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او كرنش كند، دو سوم دين خود را از دست داده است
⬅️ و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنم شود پس او از كساني است كه آيات الهي را بازيچه قرار داده است
⬅️ و آن كس كه قلب او با دنياپرستي پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است:
👈 اندوهي رهانشدني
👈 حرصي جدانشدني
👈 و آرزويي نايافتني.
🌼حکمت 228 نهج البلاغه 🌼
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍂🎋🍂🎋🍂🎋🍂🎋🎋🎋🍂🎋🍂🎋
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍀سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۳۶)🍀
❇️بخش دوم
اين كلام بسيار پربار و حكيمانه به دو بخش تقسيم مى شود;
بخش اول درباره اين است كه وصف دنيا به فريب كار بودن توصيف بى دليلى است،
زيرا اگر چشم عبرت بين باشد نشانه هاى بىوفايى دنيا در همه جاى آن آشكار است.
مى فرمايد: «اى كسى كه نكوهش دنيا مى كنى (و دنيا را به خدعه و نيرنگ و فريبندگى متهم مى سازى) تو خودت تن به غرور دنيا داده اى و به باطل هاى آن فريفته شده اى (عيب از توست نه از دنيا)»;
(أَيُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْيَا، الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا، الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِيلِهَا!).
سپس مى افزايد: «آيا تو خود فريفته دنيا شده اى سپس دنيا را مذمت مى كنى (و گناه را به گردن آن مى افكنى؟)
تو ادعا مى كنى كه دنيا بر تو جرمى روا داشته يا دنيا چنين ادعايى بر تو دارد؟»;
(أَتَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا ثُمَّ تَذُمُّهَا، أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْهَا، أَمْ هِيَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ؟).
«مُتَجَرِّم» به كسى مى گويند كه ادعاى جرم بر كسى دارد و منظور امام(عليه السلام) اين است كه تو از دنيا شكايت مى كنى كه بر تو ستم كرده و تو را فريفته در حالى كه دنيا بايد از تو شكايت كند كه مواهبش را به باطل هزينه كرده اى.
سپس امام(عليه السلام) از مظاهر بيدار كننده دنيا به دو چيز كه در دسترس همگان است استدلال مى كند.
نخست مى فرمايد: «چه زمانى دنيا تو را به خود مشغول ساخت يا كى تو را فريب داد؟
آيا به محلى كه پدرانت به خاك افتادند و پوسيدند تو را فريب داده يا به خوابگاه مادرانت در زير خاك؟»;
(مَتَى اسْتَهْوَتْكَ، أَمْ مَتَى غَرَّتْكَ؟ أَبِمَصَارِعِ آبَائِكَ مِنَ الْبِلَى، أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِكَ تَحْتَ الثَّرَى؟).
اشاره به اين كه اگر يك گام به سوى قبرستان بردارى و لحظه اى در كنار آن بايستى و بينديشى همه چيز بر تو ظاهر و آشكار مى شود;
پدران و مادران و عزيزان، ديروز در ميان شما بودند و حيات و نشاطى داشتند ولى امروز، خاموش در زير خاك ها خفته و پوسيده اند.
آيا همين يكى براى بيدار ساختن انسان كافى نيست؟
و به گفته شاعر:
بشكاف خاك را و ببين يك دم
بى مهرى زمانه رسوا را
ادامه دارد....
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸
🍀حکایت پند آموز 🍀
❇️ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﺪﺍﻳﻲ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﻧﻴﺮﻧﮕﻲ٬ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﻣﻲﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ. ﺩﻭ ﺳﻜﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﺍﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺷﺎﻥ ﻃﻼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻧﻘﺮﻩ. ﺍﻣﺎ ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﻜﻪ ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻲﻛﺮﺩ. ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ. ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﻣﻲﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺳﻜﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﻜﻪ ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻲﻛﺮﺩ.
ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺮﺩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﺭﺍ ﺁﻧﻄﻮﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﻲﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ٬ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻏﺶ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﻭ ﺳﻜﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﺪ٬ ﺳﻜﻪ ﻃﻼ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ. ﺍﻳﻨﻄﻮﺭﻱ ﻫﻢ ﭘﻮﻝ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﮔﻴﺮﺕ ﻣﻲﺁﻳﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺳﺘﺖ ﻧﻤﻲﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ. ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﻇﺎﻫﺮﺍً ﺣﻖ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﺳﺖ٬ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺳﻜﻪ ﻃﻼ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ٬ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭘﻮﻝ ﻧﻤﻲﺩﻫﻨﺪ ﺗﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺍﺣﻤﻖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎﻳﻢ. ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻲﺩﺍﻧﻴﺪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻚ ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻮﻝ ﮔﻴﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻡ.
«ﺍﮔﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ٬ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ٬ ﻫﻴﭻ ﺍﺷﻜﺎﻟﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺣﻤﻖ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ.»
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼