هدایت شده از °• اُنیبْ •°🇵🇸
-847634686_1275492427.mp3
11.42M
°• اُنیبْ •°🇵🇸
این جمعه هم گذشت و نیامدی..
ای جان عالم به فدایت؛یا حجتالله❤️🩹
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
4_6001143277674302974.mp3
6.28M
_بغلم کن نازم کن؛بابای مهربونم..🍂💔
"کربلایی سید امیر حسینی"
❗️با حال مناسب جوش بدید...
#روضه
#مداحی
#خانم_سهساله
#رقیه_سادات
#شهادت_خانمسهساله
مشت مشت خاک بر سر ما؛
که یک عمره روضه شما رو میشنویم و هنوز زنده ایم... 🖤
#خانومسهساله³¹⁵
دخترااااا امشب بلند بلند گریه کنید
وقتی حضرت زینب (س) با همراهان به مدینه بازگشتند زن های مدینه برای عرض تسلیت، به حضور زینب (س) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آن ها بیان می کرد و آن ها گریه می کردند، تا اینکه به یاد حضرت رقیه (س) افتاد و فرمود: «اما مصیبت وفات رقیه در خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود.» زن ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیه (س) بسیار گریستند.[1]
هنگامی که زن غساله، بدن رقیه (س) را غسل می داد، ناگاه دست از غسل کشید، و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟
حضرت زینب (س) فرمود: چه می خواهی؟
غساله گفت: این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است؟
حضرت زینب (س) در پاسخ فرمود: ای زن! او بیمار نبود؛ و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمنان است.[2]
1.ناسخ التواریخ، ص ۵۰۷
2.الوقایع والحوادث، ج ۵، ص ۸۱
#عمهجانم🥀
«فدای همت مستی که چون رسید به پیری
ز استکان شرابش نگاه کرد جهان را»
#کاردست
#حبیبيحسین:)