ام البنین نگران ، مادرانه حسین رو نگاه میکنه و دوباره با خودش زمزمه میکنه زندگیم فدای یک تار موی پسر دختر پیامبر ...
خوب پدر است ، نگران است بعد از عاشورا چه بر سر دختران و خواهرش زینب می آید.
و اما مسلم نگران از ورود حسین (ع)به کربلا در کوفه غریب و تنها به شهادت رسید