eitaa logo
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
878 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
45 فایل
﷽ این چه سودائے است با خود ڪرده ام در عاشقے از تو گویم لیک، فڪرم جاے دیگر مانده است ارتباط‌مون @Shohada1380 بگـوشیم @Fatemee_315 آن سوی نداشته هایم تکیه‌گاهی‌دارم‌ازجنس‌خدا....
مشاهده در ایتا
دانلود
•| ✨ ‌+بهش گفتم : بابک من بخاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم - گفت: توی کربلا هم دقیقا همین بحث بود یکی گفت خانوادم یکی گفت کارم یکی گفت زندگیم اینطوری شد که امام حسین ع تنها موند💔 و من واقعاجوابی نداشتم برای‌حرفش... @Oshagh_shohadam
‌ رمــــان "پایان یک عــــشـــــق💕" ‌ ‌ گوشی رو برداشتم، پیج‌های دکوراسیون خونه رو آوردم تا نگاه کنم.. "ای بابااااا" "اینا خونه است یا قصر؟!" "خداوکیلی یک زن و شوهر حساب کنیم هم با دوتا بچه آخه این خونه به چه کارشون میاد؟!" "اونوقت برمی‌گردن به ما میگن پول هیئت رو بدید فقرا!" "مرد حسابی تو یک تیکه از وسایل خونَت رو بفروشی میتونی یک شخص رو نجات بدی از فقر" "من نمیگم آدم باید اصلا به خونه زندگیش رسیدگی نکنه و خونه‌اَش خیلی خیلی ساده باشه بلکه خونه آدم باید شیک،ساده،مرتب و امروزی باشه نه خیلی سطح پایین و نه دیگه قصر!!" چندتا وسیله تزئینی قشنگ دیدم و ذخیره کردم حتما درست کنم برا خونم.. البته الان که نمیشه دیگه بعد از ازدواجم ان‌شاءالله.. یهو به دلم افتاد که برا ناهار ظهر خودم غذا درست کنم؛بلند شدم و رفتم داخل آشپزخونه... مامانم گوشت و برنج از همون اول صبح گذاشته بیرون.. "خب هدیه خانم..!" "چی درست کنیم؟!" "خورشت سبزی؟!" "عاااااالیه..." "ولی من که بلد نیستم!" گوشیم رو درآوردم در لحظه جستجو زدم و از دستورپخت عکس گرفتم و یک آهنگ گذاشتم پیشبند رو بستم.. "شروع عملیات آشپزی" ــــــــــ نیمه‌ی پنهان من ای سر و سامان من.. بسته به زنجیر توست جان من جان... فرفر گیسوی تو خط خط آبروی تو می‌کشم سوی تو ماه من ماه من.. نیمه‌ی جان منی یار یار یار یار از دلم دل نکنی یار یار یار یار زیر و رو می‌شود این دل دل دل دل مژه بر هم بزنی یار یار یار یار ‌ (آهنگ یار حسین توکلی) ــــــــــ ‌ خب خورشتم که فقط باید جا بیفته؛ برنج هم که باید دَم بکشه سالاد هم درست کنم حله دیگه.. برگشتم برم سمت یخچال که مامانم رو تو قاب آشپزخونه با چهارتا چشم دیدم فهمیدم قضیه چیه و زدم زیر خنده... مامان: -باورم نمیشه،داری غذا درست میکنی؟! _دیر فهمیدی ماااادر،تموم شد رفت و در قابلمه‌ها رو باز کرد و نگاهی کرد و گفت: -می‌خواد قیامت بشه؟! زدم زیر خنده که مامان گفت: -از تو این کارها بعید هست! _مثلا دارم شوهر میکنم‌هااااا؛ حالا این‌ها رو بیخیال،می‌خوام سالادشیرازی درست کنم.. -آخه دختر با خورشت‌سبزی کی سالادشیرازی درست میکنه؟! _واقعا؟! -هعی،تازه می‌خواد شوهرم کنه..! _من درست می‌کنم، آخه سالادشیرازی دوست دارم -باشه،من که فعلا تو شوک هستم خنده‌کنان رفت بیرون از آشپزخونه؛ وسایل سالاد رو بیرون آوردم و شستم و گذاشتم رو میز.. ‌ نویسنده: eitaa.com/Oshagh_shohadam
‌ رمــــان "پایان یک عــــشـــــق💕" ‌ ‌ گوشی رو درآوردم و زنگ زدم به مهدیار؛ ـــــ ای حسین عشق منی ‌ حسین عشق منی، حسین عشق منی، حسین عشق منی ‌ ای حسین عشق منی ‌ (حسین عشق منی از کریمیان) ـــــ ‌ داشتم فیض می‌بردم از آهنگ پیشواز، که صداش پخش شد: -الو،سلام خانمم! "صداش،صداش،آخ صداااش" -الو هدیه‌جان پشت خطی؟! _سلام عزیزم،آره آره _مهدیارخااان! -قربونت رفیق،جااااان مهدیارخاااان! _رفیقمممم کجااااییی! _دقیقااااا کجاااااایییی! _کجااااییی تو بی‌من!! _تو بی‌من کجااااییی!! صدای خودش از پشت تلفن دیوونم می‌کرد: -من هم شیفتم دیونه -حیف دور و برم آدم هست نمی‌تونم با آهنگ جوابِت رو بدم.. سریع یه ایده رسید به ذهنم؛ _میگم همسرجان! -جانم دیونه‌خانم! _آهان،دلم تنگِت شد یهو گفتم زنگ بزنم -قربون دلت برم، بیکار شدم سریع میام پیشِت.. -باور کن دل من هم خیلی تنگِت شده؛ اصلا دوست دارم همش کنارم باشی -خدا به دادمون برسه زدم زیر خنده؛ خوشحال بودم که حس‌هامون دو طرفه بود _خب وقتِت‌ رو نمی‌گیرم عزیزم _مواظب خودت باش.. -تو بیشتر، -می‌سپارمت به حضرت‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) یاعلی‌مدد. _خداحافظ... سریع سالاد رو درست کردم؛ استعداد خاصی توی ساخت سالادشیرازی دارم از بَس ریز خُرد می‌کنم.. یک قابلمه کوچیک به همراه دوتا بشقاب و قاشق هم برداشتم و داخلش یکم برنج و خورشت گذاشتم با سالاد.. رفتم سمت اتاق که آماده بشم ‌ نویسنده: eitaa.com/Oshagh_shohadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 ♥ -بسم‌الله...🌸 بخونیم‌باهم...🤲🏻 بہ‌نیت‌شہید مدافع‌حرم رسوݪ‌خلیلے🌹 الهے‌عَظُمَ‌الْبَلٰٓآوَبَرِحَ‌الخَفٰآء ُوَانْڪَشِفَ‌الْغِطٰٓآءٌ…🍃
نگاهی کوتاه به زندگانی شهید🌹 شهیدمحمدحسن (رسول) خلیلی تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۹/۲۰ محل تولد: تهران وضعیت تاهل: مجرد فرزند دوم خانواده‌ی آقای رمضانعلی خلیلی دانش آموخته‌ی: دانشگاه امام حسین علیه السلام دانشجوی: رشته ی مدیریت اعزام به سوریه: بر حسب وظیفه تخصص: تخریب - تاکتیک - جنگ های نامنظم شهادت در تاریخ : ۲۷ آبان ماه سال ۱۳۹۲ محل شهادت:سوریه _حلب محل دفن: تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها ، قطعه 53 ، ردیف 87/الف شهید  مورد علاقه : شهید حاج محسن دین شعاری ✨صفات بارز اخلاقی : بسیار خوش رو و شوخ طبع ، اهل تفریح و گردش خصوصا با دوستانش ، ورزشکار ، عاطفی ، دل رحم ، دلسوز دیگران و پیگیر برای حل مشکلاتشان ، بخشنده ، سر به زیر و با حیا ، با غیرت ، هیاتی ، مطیع رهبر ، نظامی متخصص و... 🍃علایق: کارهای هیجانی و پر استرس ، ورزش (جودو ، کاراته ، کوهنوردی و راپل) ، خوشنویسی ، نقاشی ، طراحی ، سفر ، زیارت اهل بیت علیهم السلام و شهدا ، خدمت به شهدا حتی با رنگ آمیزی قبورشان ، شرکت در مجالس اهل بیت (ع) و... eitaa.com/Oshagh_shohadam