eitaa logo
- عُشـاق‌‌حضرت¹²⁸ -
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
'بسمه‌رب‌الحسیب' ‌‌ بیمارفقط‌درطلب‌لطف‌طبیب‌ایست، مامنتظرنسخه‌درمان‌حـسینیم..! ‌. . آغازخادمی: ¹⁷ / ⁰¹ / ¹³⁹⁹ ‌ـ ‌جهت‌ تبادل: @Modafe_harem . خادم کانال: @Alamdaran_velait ‌. . ما در این دنیا کاری مهم تر از خودسازی نداریم:)!
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄🍂 هر آنچه هستی هدیه خداوند به توست و… هر آنچه می‌شوی هدیه توست به خداوند پس… بهترین باش . . . قدم گذاشتن به موفقیت مبارک • ╲\╭ ╭🌸 🍃https://eitaa.com/oshaghalhosein_128 ┗╯\╲ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ««▣━عُشاقُ الحُـــَ♡ــیـن(؏)↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌«««
┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄🍂 ♨️ به خاطر یه استوری ▫️ بهش گفتم: چته دختر؟ خیلی سرحالی؟ نکنه قرعه‌کشی‌ای چیزی برنده شدی! درسته؟ لبخند زد و با انرژی گفت: امروز خیلی خوشحال شدم انگار تمام دنیا رو بهم داده بودند. گفتم: چرا؟ گفت: بالاخره به‌خاطر یه استوری که در دفاع از گذاشتم کلی فحش از رفیقام خوردم و خیلیاشون برای همیشه قیدمو زدن و رفتن. با خودم گفتم اگه مدافعان حرم برای عمه سادات سر دادند، منم به‌عنوان یه دختر، به‌خاطر دفاع از امام زمانمون، فحش خوردم اما ذره‌ای اراده‌ام نلرزید. - 🔐 • ╲\╭ ╭🌸 🍃https://eitaa.com/oshaghalhosein_128 ┗╯\╲ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ««▣━عُشاقُ الحُـــَ♡ــیـن(؏)↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌«««
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت عجیب نویسنده کتاب خاطرات شهید زنگی آبادی از ظهور دوباره شهید پس از شهادتش‌/ عجیب و از بی نظیر ترین شهیدان دوران دفاع مقدس*   صدای زنگ تلفن من  را به خود آورد. بی اهمیت به صدای زنگ مشغول جمع آوری ورقه ها شدم. باز هم صدای زنگ. ورقه ها را جمع می کردم و به درون کارتن می انداختم. بازهم صدای زنگ تلفن. روزهای گذشته را با خود مرور می کردم. بازهم صدای زنگ تلفن. از آقای کرمانی درخواست کرده بودم نگارش زندگینامه یکی از سرداران را به من بسپارد. باز هم زنگ تلفن. آقای کرمانی مسئول چاپ کتاب های مربوط به کنگره بزرگداشت سرداران بود. باز هم زنگ تلفن. آن روز یک کارتن پر از برگه داده بود دستم. بازهم زنگ تلفن. برگه ها مجموعه ای  از گفتار خانواده، دوستان و همرزمان سرداری شهید بود. بازهم زنگ تلفن. با مطالعه برگه ها وا رفتم. باز هم زنگ تلفن. نا امیدانه احساس کردم این همه خاطره از شهید قابلیت تبدیل شدن به اثری داستانی را ندارد. بازهم زنگ تلفن. از طرفی پروین، لیلا و سهیلا با دیدن کارتن دلخور شده بودند.باز هم زنگ تلفن. میدانستند تا چند وقتی که نگارش کتاب را در دست دارم من را بسیار کمتر خواهند دید. بازهم زنگ تلفن. اما چه کنم ؟ زندگی خرج دارد؟. باز هم زنگ تلفن. باید کاری کنم تا داستان جذاب شود. باز هم زنگ تلفن. می توانم از تجربه ای که در نگارش دارم برای خلق داستانی جذاب استفاده کنم. باز هم زنگ تلفن. حال آدمی را داشتم که بین زمین و آسمان معلق است. باز هم زنگ تلفن. و این زنگ تلفن. چه سماجتی دارد. باز هم زنگ تلفن. احتمالاً یکی از خوانندگان است.باز هم صدای زنگ تلفن. و باز هم ....... ادامه دارد....
مُشک را گفتند: " ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ، ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ ." ﮔﻔﺖ : " ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕﺮﻡ ﺑﺎ ﮐﯽ‌ﺍﻡ، ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ ﮐﯽ‌ﺍﻡ ! " ✍🏽 • ╲\╭ ╭🌸 🍃https://eitaa.com/oshaghalhosein_128 ┗╯\╲ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ««▣━عُشاقُ الحُـــَ♡ــیـن(؏)↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌«««
🦋 •• ⎚ -میگفت.. خدا‌اهل‌رفاقت‌است! خدا‌رفیق‌داری‌وجوانمردی‌رادوست دارد،خودش‌بیش‌ازهمه‌اهل‌رفاقت ومروت‌است، وقتی‌باهمه‌ضعفت‌به‌یاداو‌باشی؛ باهمه‌قدرتش‌به‌یادت‌خواهد‌بود. • ╲\╭ ╭🌸 🍃https://eitaa.com/oshaghalhosein_128 ┗╯\╲ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ««▣━عُشاقُ الحُـــَ♡ــیـن(؏)↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌«««
هر آنچه هستی هدیه خداوند به توست و… هر آنچه می‌شوی هدیه توست به خداوند پس… بهترین باش . . . قدم گذاشتن به موفقیت مبارک
🦋 •• ⎚ ■امام باقر علیه السلام می‌فرمایند: 💬 هیزم‌هایی که آن دو نفر (عمر و ابوبکر لعنت الله علیه)برای آتش زدن علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) جمع کرده بودند نزد ماست و ما آن هیزم‌ها را از یکدیگر به ارث می‌بریم، (و دست به دست می‌شود تا برسد به دست قائم علیه السلام ). پس او با همان هیزم‌ها آن دو نفر را خواهد سوزاند. 📚 دلائل الامامة ،ص455. • ╲\╭ ╭🌸 🍃https://eitaa.com/oshaghalhosein_128 ┗╯\╲ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ««▣━عُشاقُ الحُـــَ♡ــیـن(؏)↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌«««
┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄🍂 صبحها  میتواند زیباتر باشد... اگر تنها دغدغه زندگیمان مهربانی باشد جای دوری نمیرود... یک روز همین نزدیکیها لبخندمان را چند برابر پس خواهیم گرفت... شاید خیلی زیباتر...💖 💖سلاااااااااااام صبح زیباتون بخیروشادی 💖
┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄🍂 عیسی مسيح از مسيری می گذشت، يک نفر با او برخورد نمود. به محض ديدن مسيح به او فحاشی كرد و گفت: ای پسر حرامزادۀ بی اصل و نسب! مسيح در پاسخ گفت: سلام ای انسان باشرافت و ارزشمند! اطرافيان تعجب کردند و از مسيح پرسيدند: او به تو فحاشی كرد، چه طور شما به او اين قدر احترام می گذاريد؟ مسيح پاسخ داد: هر كسی آنچه را دارد خرج ميكند. چون سرمايه او اين بود به من بد گفت، و چون در ضمير من جز نيكويی نبود از من جز نيكويی بیرون نمی‌آيد... ما فقط آنچه را كه در درون داريم ميتوانيم از خود نشان دهيم.. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 • ╲\╭ ╭🌸 🍃https://eitaa.com/oshaghalhosein_128 ┗╯\╲ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ««▣━عُشاقُ الحُـــَ♡ــیـن(؏)↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌«««
🍃💞 متن قشنگيه : بگذار آدمها تا میتوانند " سنگ " باشند ؛ مهم این است که تو از نـژاد " چشمه ای " ؛ پس جاری باش و اجازه نده سنگ ها مانع حرکت تو شوند ؛ آنها را با نوازشهایت ذره ذره خرد کن و از روی آنها با لبخند عبور کن....!!! • ╲\╭ ╭🌸 🍃https://eitaa.com/oshaghalhosein_128 ┗╯\╲ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ¦↫ ツ ««▣━عُشاقُ الحُـــَ♡ــیـن(؏)↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌↝⁩‌«««
┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄🍂 عصبانیت خودرابا حرفهای تندهمراه نکنید فرصتهای زیادی برای تعویض حالتان خواهید داشت اما هرگز فرصت تغیرگفته هایتان رانخواهید داشت ..
┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄🍂 من باید قوی باشم؛ مثل پرنده‌ای که "باید" پرواز کند مثل بارانی که "باید" ببارد مثل خورشیدی که "باید" بتابد مثل چشمه‌ای که باید بجوشد من "باید" قوی‌ باشم و این "باید" یعنی انتخاب دیگری به جز قوی بودن و ادامه دادن ندارم.')