📝 استاد احمد عابدی:
💠 خداوندچهار گروه رابه نام خود یاد میکند وآنها را از خود دانسته است، ابتدا کسی که به خدا قرض میدهد یعنی فقیر، خداوند آنقدر جایگاه فقیر را در نزد خود عزیز میداند که احسان و نیکوکاری به فقیر را احسان به خود میداند.
درهمین مسیر یکی از مراجع تقلید هر وقت میخواهد فقیر را کمک کند دست فقیر را میبوسید واین از ارزشهای انسانی است که خداوند به آن توجه ویژه دارد.
🔹خداوند دومین گروهی راکه با نام خود میخواند مریض است، و می پرسد به عیادت من نیامدی، مگر نشنیدی فلانی مریض بوداگر به عیادت مریض میرفتی به عیادت من میآمدی.
🔹 خداوند سومین گروهی راکه بانام خود میخواند گرسنه است ومیفرماید اگر گرسنه بود به اوکمک میکردی من را سیر میکردی واگرتشنه بود سیراب کردی من راسیراب کردی و کلا فقیر، مریض، گرسنه وتشنه از من هستند.
🔹 خداوند در مورد نابینا هم همین مسأله را دارد و با همین نگاه خدمت به نابینا یعنی خدمت به خود مردم و مسئولان رابه کمک و احسان دعوت میکند.
https://eitaa.com/OstadQomi61
🔰نام فاطمه علیهاالسلام برای شفاء
هرگاه امام باقرعلیه السلام دچار تب میشدند، از پارچهای كه با آب سرد، مرطوب شده بود، استفاده میكردند و برای شفای خویش به مادرشان حضرت فاطمه زهراعلیها السلام توسل میجستند و با صدای بلند میگفتند: «یا فاطمة بنت محمّد.»
📚الكافی، ج 8، ص 109.
https://eitaa.com/OstadQomi61
✏️امام رضا علیه السّلام می فرماید:
«فَإنَّ اخراجَهُ مِفتاحُ رِزقِکِم» پرداختن، خمس، کلید روزی شماست.
در سالی که بیشتر مزارع نواحی فارس به آفت مبتلا شده بود، به قوام الملک خبر دادند که همه مزرعه های شما در نواحی فسا به واسطه ملخ از بین رفته است.
قوام گفت: باید خودم ببینم. وی به اتفاق چند نفر دیگر از شیراز حرکت کردیم و چون به مزرعه های قوام رسیدیم، دیدم تماما خوراک ملخ گردیده به طوری که یک خوشه سالم ندیدیم. همین طور که می رفتیم و مزرعه ها را می دیدیم به قطعه زمینی رسیدیم که تقریبا وسط مزارع آفت گرفته بود، دیدیم محصول آن سالم و یک خوشه اش هم دست نخورده، در حالی که محصول زمین های چهار طرف آن به کلی از بین رفته بود.
قوام پرسید: این مزرعه برای کیست؟ گفتند: برای مردی است که در بازارِ شهر فسا کار می کند.
گفت: می خواهم او را ببینم. مرد را حاضر کردند.
قوام از او پرسید: فلان مزرعه برای توست؟
گفت: آری، پرسید، به نظر خودت چرا مزرعه تو دچار آفت نشده است؟
مرد گفت: به دو علت یکی این که: من مال کسی را نخورده ام تا ملخ مال مرا بخورد، دیگر آن که من همیشه زکات آن را سر خرمن، جدا می کنم و به مستحقین می رسانم و مابقی را به خانه ام می برم...
https://eitaa.com/OstadQomi61
🔴 دلیل دلگیری عصرهای جمعه
🔵 از آیتالله بهاءالدینی پرسیدند: علت اینکه عصرهای جمعه دل انسان میگیرد و غمگین میشود چیست؟ فرمودند: چون در آن لحظه قلب مقدّس امام عصر (ارواحنا فداه) بهسبب عرضهی اعمال انسانها، ناراحت و گرفته است، آدم و عالم متأثر میشوند. حضرت، قلب و مدارِ وجود است.
📚 شرح چهل حدیث ص ۴۳۲
https://eitaa.com/OstadQomi61
🔰عسل ولایت زدا❗️
«ابو الاسْوَد دُئلی» از بزرگان علم و فصاحت و از شیعیان خالص امیر مؤمنان علیه السلام بود. معاویه برای فریفتن او حلوای خاص یا عسل زعفرانی برای او فرستاد. دختر كوچك وی مقداری از آن عسل بر دهانش گذاشت. پدرش به او گفت: یا بِنْتِی! اَلْقِیهِ فَاِنَّهُ سَمٌّ؛ای دختر عزیزم! آن را بیرون بریز كه آن سم است!»
این عسل گر چه شیرین است، ولی به هدف شومی برای ما فرستاده شده است و از این طریق میخواهند ما را از محبت و ولایت علی علیه السلام دور كنند... آن دختر با گذاشتن انگشت بر دهان خویش هر چه خورده بود، بیرون ریخت و اشعار زیر را انشاء كرد:
ا َبِالشَّهْدِ المُزَعْفَر یَابْنَ هِنْدٍ
نَبِیعُ لَكَ اِسْلَاما وَ دِینا
مَعَاذَ اللَّهِ كَیفَ یكُونُ هَذَا
وَ مَوْلَینَا اَمِیرُ الْمُؤْمِنینا
یعنی:ای پسر هند! با عسل زعفرانی میخواهی اسلام و ایمان را [از ما بگیری و ولایت را به همین ارزانی] به تو بفروشیم! پناه بر خدا [از این معامله] ! چگونه این كار ممكن است، در حالی كه مولای ما [و امام ما [امیر المؤمنین علیه السلام است!
https://eitaa.com/OstadQomi61
⚡️ریا..
شداد بن اوس گفت : بر رسول خدا (صلى الله علیه و آله) وارد شدم و چهره مبارکش را بدان گونه افسرده دیدم که مرا ناراحت ساخت. عرض کردم : چه پیش آمده است ؟ فرمودند: بر امتم از شرک مى ترسم. عرض کردم : آیا پس از شما مشرک مى شوند؟ فرمودند: آنان خورشید و ماه و بت و سنگ نمى پرستند، ولى ریا مى کنند و ریا خود شرک است و سپس آیه 110 سوره کهف را تلاوت فرمودند:
«فمن کان یرجوا لقأ ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه احدا»
(هر کس امید دیدار پروردگار خود دارد، باید کار شایسته کند و در پرستش پروردگار خویش، کسى از شریک نگیرد)
https://eitaa.com/OstadQomi61
🔰سالها دنبال یك كتاب
ابو علی سینا، نابغه بزرگ اسلامی (متوفای 428 ق) به علم و دانش علاقه بسیار داشت. ماهها و سالها دنبال یك كتاب [در مورد حكمت و فلسفه كه نوشته یكی از نوابغ دورانهای گذشته مثل ارسطو بود] میگشت و در این مورد مسافرتها نمود و به جستجوی پیگیر و وسیع پرداخت؛ اما آن را پیدا نكرد.
تا اینكه روزی روانه مسجد شد، دو ركعت نماز خواند و پس از نماز از درگاه خدای بزرگ خواست تا آن كتاب را به وی برساند. از مسجد بیرون آمد. در مسیر راه چشمش به پیرزنی افتاد كه مقداری اشیاء كهنه و قدیمی در زمین پهن كرده و آنها را در معرض فروش قرار داده است، از جمله چند كتاب كهنه و قدیمی، در كنار بساط دیده میشد.
بوعلی، آن كتابها را ورانداز كرد. ناگهان دید آن كتابی كه سالها دنبالش میگردید، در میان آن كتابهای كهنه است. آن را برداشت و از پیرزن خریداری كرد.
آنگاه از پیر زن پرسید: این اشیاء را از كجا آوردهای؟ او گفت: فقر و تهیدستی باعث شد كه تصمیم گرفتم این وسائل را كه از جدم به ارث رسیده بود، در معرض فروش قرار دهم.
به این ترتیب، بو علی سینا بعد از تلاش زیاد با نماز و توجه به خدا به گمشده خویش دست یافت.
https://eitaa.com/OstadQomi61
🔰پاسخ دندان شكن محمد حنفیه
محمد بن حنفیه از پسران حضرت علی علیه السلام است و مادرش «خوله» نام داشت.
بعضی از خوارج كوردل برای اینكه احساسات او را بر ضد پدر و برادرانش برانگیزند، از او به عنوان سؤال پرسیدند: «چرا پدرت تو را فریب میدهد و به میدان جنگ میفرستد، ولی حسن و حسین را نمیفرستد و نمیفریبد؟»
محمد در پاسخ گفت: «حسن و حسین علیهما السلام دو چشم پدرم هستند و من دست پدرم میباشم و پدرم با دستش از رسیدن گزندی به چشم، دفع گزند میكند.»
https://eitaa.com/OstadQomi61