سلام دوستان صبحتون بخیر امروزتان پراز عشق و محبت و نگاه خدا هر لحظه همراهتان باشـه🎀 آرزو میکنم امـروز طلوع شادی خوشبختی و روزی فراوان باشـه براتون 🌺 🌷روزتونگلبارون 🌷🍃 ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┅┅ https://eitaa.com/Ozvariha ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅

ما بر روی مسألۀ شهدایمان 🦋 انصافا کم کاری کردیم. 😓 به نظر می رسد که این کار را بایستی سپرد به جناح فرهنگی مؤمن انقلابی مردمی خود جوش ✍🏻#شهدا شرمنده ایم ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┅┅ https://eitaa.com/Ozvariha ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅

#راغب 🎶دیدی که رسوا شد دلم ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┅┅ https://eitaa.com/Ozvariha ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅

🔴درگیری بین طالبان و مرزبانان ایرانی در مرز نیمروز 🔺 درگیری مسلحانه‌ای بین نیرو‌های طالبان و مرزبانان ایرانی در مرز نیمروز در منطقه «ماککی ولسوالی» صورت گرفت. ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┅┅ https://eitaa.com/Ozvariha ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅

🌺🌺🌺سیری در نهج البلاغه🌺🌺🌺 بسم الله الرحمن الرحیم در راستای نشر معارف اهلبیت علیهم السلام شورای اسلامی روستای ٱزوار در نظر دارد؛ هر هفته پنج سوال از کتاب شریف نهج البلاغه و احادیث اهل بیت علیهم السلام در کانال خبرنامه روستای ٱزوار بارگزاری نموده و به پنج نفر برتر که بیشترین امتیاز را در مجموع کسب کنند در روز ولادت حضرت علی علیه السلام هدایای ارزنده ای اهدا می نماید. 🎁 نفر اول کمک هزینه عتبات عالیات 🎁نفر دوم و سوم کمک هزینه مشهد مقدس ❗️شرایط 🔹شرکت برای عموم آزاد است. 🔹هر سوال یک امتیاز دارد. 🔹اعلام امتیازات به صورت ماهانه 🔹مهلت ارسال پاسخ تا قبل از گذاشتن سوالات هفته آینده می باشد. 🔹پاسخ های خود را در فرم زیر ثبت نمایید. لینک سوالات و ارسال پاسخ: https://formafzar.com/form/670pl #هفته_پنجم ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┅┅ https://eitaa.com/Ozvariha ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅

⛔️ عدم رعایت حق تقدم در میدان ⛔️ ⚠️ یکی از رایج ترین نوع تصادفات درون شهری در ورودی میادین اتفاق می افتد. برابر بند پ ماده ۱۳۷ آیین نامه راهنمایی و رانندگی، هنگام ورود به میدان ها حق تقدم با وسیله نقلیه ای است که در درون میدان در حال حرکت هستند. ✅ آموزش و فرهنگ ترافیک پلیس راهنمایی و رانندگی ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┅┅ https://eitaa.com/Ozvariha ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅

🌺پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🌷مدارا كردن با مردم 🌷يك نيمه ايمان است 🌷و ملايمت با آنها 🌷يك نيمه خوش زيستن است. 📚نهج الفصاحه، حدیث ۲۷۳۵ ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┅┅ https://eitaa.com/Ozvariha ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅

📚 دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند. اسماعیل همیشه زمین اش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند. ابراهیم گفت: بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصول اش همان شد. زمان گندم پاشی زمین در آذرماه، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید. در راز این کار حیرت ماند. اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما ،پرندگان گرسنه راکه چیزی نیست بخورند، آنها را هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند و لی تو دعا می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود. دوم این که تو آرزو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. پس بدان انسان ها نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و قدرت فکرشان را .برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت ، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند. #داستان_کوتاه ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┅┅ https://eitaa.com/Ozvariha ┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅