#خاطرات_شهید
●شب #اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح خواب بماند. به مامانم سپرده بود زنگ بزند، ساعت کوک کرد، گوشیاش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم.
●طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعتهای خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. حدود ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد.
●موقع نماز صبح، از خواب #پرید. نقشههایم، نقشه بر آب شد. او #خوشحال بود و من ناراحت. لباس هایش را اتو زدم. پوشید و رفتیم خانهی مامانم.
●مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه #دمغ بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. میخواستم لهش کنم. زود ازش خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم.
●من ماندم و عکسهای محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. روزهای سختی بود...
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_محسن_حججی🌷
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🍃🔅🍃🔅🍃🍃🔅🍃🔅🍃
#داستان_آموزنده
🔆مدح کم گوشت خوردن
🌱در کتاب اطعمهی کافی آمده است که امام صادق علیهالسلام فرمود: «حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام شبیهترین مرد در چیز خوردن به پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم بود و این صفت را داشت که خودش، نان و سرکه و زیتون میخورد و به مردم نان و گوشت میداد.» در همان کتاب است که عجلان گوید: شبی قبل از خفتن در خدمت آن حضرت بودم. سفرهای آوردند و در آن زیتون و سرکه و گوشت بود. امام صادق علیهالسلام گوشت را برمیداشت و به پیش من میگذاشت و خودش سرکه و زیتون میخورد و گوشت میل نمیکرد و میفرمود: «این طعام من و همهی انبیاء و اوصیاء است.»
✨در کتاب شرح تجرید علامه حلّی آمده است: «حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام اگر به خورش میل داشت، نمک و سرکه میل میفرمود و اگر تکلف میکرد سبزی یا شیر میخورد و گوشت کم میخورد و میفرمود: شکمهای خود را قبور حیوانات قرار ندهید.»
📚تشویق سالکین، تألیف ملّا محمدتقی مجلسی، ص 8
🌱🌱امام علی علیهالسلام فرمود: «کسی که در خوردن، به اندک اکتفا کند، تندرستی او بسیار و اندیشهاش شایسته باشد.»
📚غررالحکم، ج 1، ص 86
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
#داستان_آموزنده
🔆صبر بر مرض
✨«ابو محمّد رقّی» گوید: به محضر امام رضا علیهالسلام رفتم و سلام کردم، جواب سلامم را داد و احوالپرسی کرد و با من به گفتگو پرداخت تا اینکه فرمود:
✨«ای ابا محمّد! هر بندهی مؤمنی که خدا او را به بلایی گرفتار نمود و او بر آن تحمّل و صبر کرد، قطعاً در پیشگاه خدا مانند پاداش شهید را خواهد داشت.»
✨من پیش خود گفتم چرا امام این سخن را فرمود، بااینکه قبلاً سخن از بیماری و بلا نبود، یعنی چه، امام به چه تناسبی این جمله را فرمود؟!
✨با امام خداحافظی کردم و از محضرش بیرون آمدم و خود را به همسفران و دوستانم رساندم.
✨ناگهان احساس کردم پاهایم درد میکند، شب را با سختی به سر آوردم. صبح که شد دیدم پاهایم ورم کرده و پس از مدّتی، ورم شدیدتر شد. به یاد سخن امام افتادم که در مورد صبر بر بلا سفارش کرد و من آن را مناسب ندانستم. با این وضع به مدینه رسیدم، زخم بزرگی در پایم پیدا شد و چرک زیادی از آن بیرون آمد، آنچنان دشوار بود که امان را از من گرفت، دریافتم که امام آن سخن را برای چنین پیشامدی که برایم رخ میدهد فرمود تا با صبر، آرامش خود را حفظ کنم؛ حدود ده ماه بستری بودن این مرض طول کشید.
✨روایت کننده گوید: او پس از مدّتی سلامتی خود را بازیافت و سپس بار دیگر مریض شد و به آن مرض مُرد.
📚حکایتهای شنیدنی، ج 1، ص 166 -بحارالانوار، ج 49، ص 51
💥💥امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: «شدیدتر از بیچیزی، مرض تن است.»
📚نهجالبلاغه فیض السلام، ص 1270
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🍁🍃🍁🍃🦋🍃🍁🍃🍁
#داستان_آموزنده
🔆از عطّاری به عرفان
🔅رزی عطّار نیشابوری در دکان عطّاری، مشغول معامله بود؛ درویشی آنجا رسید و چندین بار چیزی خواست و او نداد. دریش گفت: «چگونه خواهی مُرد؟»
🔅عطّار گفت: «چنانکه تو خواهی مُرد.»
🔅 درویش کاسهای چوبین داشت، زیر سر نهاد و الله گفت؛ جان بداد. عطّار، چون این بدید، حالش متغیّر شد و دکّان به هم زد و طریق سلوک بپیمود تا جایی که مولانا، صاحب مثنوی دربارهی او گوید:
عطّار روح بود و سنایی دو چشم او **** ما از پی سنایی و عطّار آمدیم
📚(شرح مثنوی، زمانی، ج 1، ص 843، بیت 2880
#تنبه_اعتبار
🍂🍂امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «کسی که از عبرتها پند گیرد (از انجام گناهان) بازایستد.»
📚(غررالحکم،2/75)
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋
#داستان_آموزنده
🔆معجزات انبیاء
🌱ابن سکیّت از امام رضا علیهالسلام سؤال نمود که: «به چه سبب حقتعالی حضرت موسی علیهالسلام را با دست نورانی و عصا و چیزی چند که شبیه سحر بود فرستاد و حضرت عیسی علیهالسلام را با معجزهای که شبیه به طبابت طبیبان بود فرستاد و محمّد صلیالله علیه و آله و سلّم را به کلام فصیح و خطبهها مبعوث گردانید؟»
🌱فرمود: حقتعالی چون مبعوث گردانید حضرت موسی علیهالسلام را، غالب بر اهل عصر او سحر و جادو بود، پس آورد بسوی ایشان از جانب خدا معجزهای چند را که از نوع سحر ایشان بود و مثل آن در قوّهی ایشان نبود و جادوی ایشان را بر آنها باطل کرد و حجت را بر ایشان تمام کرد.
🌱حضرت عیسی را مبعوث گردانید در وقتی که ظاهر گردیده بود در آن زمان، بیماریهای مُزمن و مردم محتاج به طبیب بودند و طبیبان در میان ایشان بسیار بود، پس آمد بهسوی ایشان، از جانب خدا با چیزی چند که نزد ایشان مثل آنها نبود، از زنده کردن مُردهها و شفا بخشیدن کورهای مادرزاد و پیسی، به اذن خدا؛ حجت را بر ایشان تمام کرد چون ایشان با نهایت خلاقیت از مثل آنها عاجز بودند.
حقتعالی حضرت محمّد صلیالله علیه و آله و سلّم را در زمانی فرستاد که غالبتر بر اهل عصرش خطبههای فصیح و سخنان بلیغ بود و پیشه و کمال ایشان هم چنین بود، پس آورد بهسوی ایشان از کتاب خدا و مواعظ احکام و آنچه قول ایشان را باطل گردانید و عاجز گردیدند از اتیان (آوردن) به مثل آن و حجت را بر ایشان تمام کرد.
🌱ابن سکّیت گفت: تا حال چنین سخن شاقی نشنیده بودم، پس امروز حجت خدا بر خلق چیست؟
🌱فرمود: عقلی که خدا به تو داده است که تمییز میتوانی کرد میان کسی را که راست میگوید بر خدا یا دروغ میبندد بر او.
ابن سکّیت گفت: و الله که جواب این است.
📚علل الشرایع، ص 121 -عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 79
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨🍁
#داستان_آموزنده
🔆مثام ابوحمزه ثمالی
💥ثابت بن دینار، معروف به ابوحمزه ثمالی، چهار امام یعنی امام سجاد علیهالسلام، امام باقر علیهالسلام، امام صادق علیهالسلام و امام کاظم علیهالسلام را درک کرد. او به درجاتی رسید که امام رضا علیهالسلام در وصف او فرمود:
💥«ابوحمزه، لقمان زمان خود بود که چهار نفر از ما را خدمت کرده (استفاده برده).» امام صادق علیهالسلام وقتی او را میدید، میفرمود: «هر وقت تو را میبینم احساس آرامش میکنم: اِنّی لَاستَریحُ رَأیتَکَ»
دعای سحر که از امام سجاد علیهالسلام است، معادل دو جزء قرآن میباشد که به نام راوی آن، ابوحمزه معروف گردیده است. خودش گفت: «امام سجاد علیهالسلام شبهای ماه رمضان تا سحر مشغول نماز بود، چون سحر میرسید این دعا را میخواند: «الهی لا تؤدِّبْنی بِعقُوبَتِک».
💥از این بیان معلوم میشود که همواره از فیض امام در سحرها استفاده برده است.
📚شاگردان مکتب ائمه علیهم السّلام، ج 1، ص 100
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
#پندانه
🔴 در سختیها مثل دانهٔ قهوه باش
🔹زن جوانی پیش مادر خود رفت و از مشکلات زندگی خود برای او گفت و اینکه او از تلاش و جنگ مداوم برای حلکردن مشکلاتش خسته شده است.
🔸مادرش او را به آشپزخانه برد. بدون اینکه چیزی بگوید سه تا کتری را آب کرد و گذاشت تا بجوشد.
🔹سپس توی اولی هویج ریخت. در دومی تخممرغ و در سومی دانههای قهوه. بعد از 20 دقیقه که آب کاملا جوشیده بود، شعلهها را خاموش کرد!
🔸اول هویجها را در ظرفی گذاشت. سپس تخممرغها را هم در ظرف گذاشت و قهوه را هم در ظرف دیگری ریخت. ظرفها را جلوی دخترش گذاشت.
🔹از دخترش پرسید:
چه میبینی؟
🔸دخترش پاسخ داد:
هویج، تخممرغ، قهوه.
🔹مادر از او خواست که هویجها را لمس کند و بگوید چگونهاند؟!
🔸او این کار را کرد و گفت:
نرم هستند.
🔹بعد از او خواست تخممرغها را بشکند. بعد از اینکه پوسته آن را جدا کرد، تخممرغ سفتشده را دید و در آخر از او خواست قهوه را بچشد.
🔸دختر از مادرش پرسید:
مفهوم اینها چیست؟
🔹مادر به او پاسخ داد:
هر سه این مواد در شرایط سخت و یکسان بودهاند؛ آب جوشان. اما هر کدام عکسالعمل متفاوتی نشان دادهاند.
🔸هویج در ابتدا بسیار سخت و محکم به نظر میرسید. اما وقتی در آب جوشان قرار گرفت، بهراحتی نرم و ضعیف شد.
🔹تخممرغ در ابتدا شکننده بود و پوسته بیرونی آن از مایع درونی آن محافظت میکرد، اما وقتی در آب جوش قرار گرفت، مایع درونی آن سفت و محکم شد.
🔸دانههای قهوه که یکتا بودند، بعد از قرارگرفتن در آب جوشان، آب را تغییر دادند.
🔹سپس از دخترش پرسید:
تو کدامیک از این مواد هستی؟ وقتی شرایط بد و سختی پیش میآید، تو چگونه عمل میکنی؟ تو هویج، تخممرغ یا دانههای قهوه هستی؟
🔸به این فکر کن که من چه هستم؟ آیا من هویج هستم که به نظر محکم میآیم، اما در سختیها خم میشوم و مقاومت خود را از دست میدهم؟
🔹آیا من تخممرغ هستم که با یک قلب نرم شروع میکند، اما با حرارت محکم میشود؟
🔸یا من دانه قهوه هستم که آب داغ را تغییر داد؟ وقتی آب داغ شد آن دانه بوی خوش و طعم دلپذیری را آزاد کرد.
🔹اگر تو مانند دانههای قهوه باشی هرچه شرایط بدتر میشوند تو بهتر میشوی و شرایط را بهنفع خودت تغییر میدهی!
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
⭕️همه چیز در دسترس ماست، ولی حالمان مانند حال کسانی است که هیچ ندارند؛ نه به قرآن قائلند، نه به عترت و نه روایات آنها را قبول دارند!
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۷۸
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘
#داستان_آموزنده
🔆به سه جهت
🌻خالد بن عبدالله قشیری به دربان میگفت: «کسی را از در خانه بازنگردانید؛ زیرا متصدّیان امور، خود را از مردم پنهان نمیکنند مگر به جهت اینکه:
1. یا عیبی در آنهاست که میترسند.
2. یا تزلزلی که از آن خائفاند.
3. یا بخیلاند و واهمه دارند که کسی بیاید و چیزی از آنها بخواهد.»
📚(نمونه معارف، ج 4، ص 185)
⚡️⚡️امام صادق علیهالسلام فرمود: «هر مؤمنی که بین خود و مؤمن دیگر پرده و حائلی افکند، خداوند بین او و بهشت، هفتاد هزار سور (دیوار) زند.»
📚(اصول کافی، ج 2، ص 270)
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️
#داستان_آموزنده
🔆جعل و دروغ
🌱در کتب عامه آمده است که تا مدتی در مدینه وقت اذان را اعلام نمیکردند کمکم اجتماع میکردند و سپس مهیای نماز میشدند؛ تا یک روز این مسئله را به مشورت گذاشتند. عدهای گفتند: «مانند نصارا ناقوس بزنیم.» پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دستور داد بوقی تهیه کنند تا علامت اعلان نماز باشد.
شبی عبدالله بن زید در خواب دید کسی دو جامه سبز پوشیده و ناقوسی در دست دارد.
🌱گفت: «بندهی خدا این ناقوس را میفروشی؟» پرسید: «برای چه میخواهی؟» گفت: «برای اعلان نماز.» گفت: «میخواهی به بهتر از آن راهنماییات کنم؟» گفت: «آری.» پس اذان را به او آموخت.
🌱از خواب برخاست و خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و خواب خود را تعریف کرد.
🌱پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم خوشحال شد و فرمود: «رفیق شما خوابی دید.» و دستور داد به بلال آن را تعلیم کنند؛ چون صدای او رساتر بود.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
.
🌱 کمی به این متن فکر کنیم 🌱
دبیر ادبیاتی می گفت: این روزها بد جوری از این نسل جدید درمانده شده ام!!
سالهای پیش وقتی به درس لیلی و مجنون می رسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو دلداده را تعریف می کردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری می شد...
یا به مرگ سهراب که می رسیدم همیشه اندوهی وصف ناشدنی را در چهره ی دانش آموزانم می دیدم.
همیشه قبل از عید اگر برای فراش مدرسه از بچه ها عیدی طلب می کردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم...
ولی امسال، وقتی عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی جگر سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد...
وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد "چه احمقانه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این اتفاق نیفتد" و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و حماقت هم متهم شدند...
وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از جنون مجنون و از فراق لیلی گفتم، یکی پرسید "لیلی خیلی قشنگ بود؟"
گفتم "از چشم مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت."
این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از اول دیوانه بوده و عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک دختر زشت شده،
تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته...
خلاصه گیج و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این نسل جدید چه درسی داد که به تمسخر نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند ...
ماندم که این نسل از کجا می خواهند صبوری و از خود گذشتگی را بیاموزند ...
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
💠دستگیری از بنده خدا💠
🌸از جبهه برميگشتم. وقتي رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولي همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هايم از من پول ميخواهند.تازه اجاره خانه را چه كنم؟ سـراغ کی بروم؟ به چه کسي رو بيندازم؟
خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبي نداشت. سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند. من اصلا نميدانم چه كنم!
🌸در همين فكر بودم که يكدفعه ديدم ابراهيم سوار بر موتور به سمت من آمد. خيلي خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد. چند دقيقه اي صحبت كرديم. وقتي ميخواســت برود اشاره کرد: حقوق گرفتي؟ گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولي مهم نيست. دست کرد توي جيب و يک دسته اسکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داري. گفت: اين قرض الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتي پس ميدي. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت.
🌸آن پول خيلي برکت داشت. خيلي از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتي مشکلي از لحاظ مالي نداشتم. خيلي دعايــش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رساند. مثل هميشه حلال مشكلات شده بود.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نصیحتی که دزد را به عارف تبدیل کرد.
🎥استاد عالی
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
🎙استاد عالی
💥نکنه شب و روزمون بگذره و به یاد امام زمانمون نباشیم...
💥ماجرای طِرِمّاح و امام حسین علیه السلام
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
#داستان_آموزنده
🔆در حضور امام طهارت شرط است
⚡️ابو بصیر گفت: من با کنیزم وارد مدینه شدم. با او نزدیکی کردم و از خانه برای رفتن به حمّام و غسل کردن خارج شدم.
⚡️در بین راه با عدهای از شیعیان و دوستان که بهسوی خانهی امام صادق علیهالسلام میرفتند، برخورد کردم و ترسیدم که از ملاقات آن حضرت محروم بمانم، ازاینرو با آنان حرکت کردم و به محضر امام شرفیاب شدم.
چون جلوی روی امام قرار گرفتم، نگاهی به من کرد و فرمود:
⚡️ای ابو بصیر! مگر نمیدانی که کسی با حال جنابت نباید به خانه پیامبران و اولاد آنها (امامان) وارد شود؟
⚡️من خجالت کشیدم و گفتم: پسر پیامبر! در بین راه دوستان را دیدم که به اینجا میآیند؛ ترسیدم که نتوانم به زیارت شما برسم؛ دیگر این کار را تکرار نخواهم کرد! این را گفتم و از محضر آن حضرت خارج شدم.
📚به نقل کشف الغمه، ج 20، ص 381 -محجه البیضاء، ج 4، ص 259
☘☘امام باقر علیهالسلام فرمود: «بندهی مؤمن کامل نشود، مگر خدا و پیامبر و همهی ائمه و امام زمان خود را بشناسد.»
📚الکافی، ج 1، ص 180
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#داستان_آموزنده
🔆دو استاد
🍂محیالدین عربی گوید: چون دیدم مردم با حق مخالفت میورزند و خلاف گفتهی خدا انجام میدهند، حال قبض به من دست داد و بر استادم ابوالعباس تحرینی وارد شده و جریان را گفتم. فرمود: «به خدای تمسّک کن.»
🍂و به استاد دیگرم ابو عمران مِیرتُلی وارد شدم و این جریان را گفتم، فرمود: «به نفْس خود تمسّک کن.»
🍂گفتم: شما هر دو استاد من هستید، چطور به اختلاف جواب میدهید؟! ابو عمران گریه کرد و گفت: «آنچه ما گوییم مقتضای حال ما بُوَد؛ خداوند من را به مقام ابوالعباس برساند!»
بعد خدمت استادم ابوالعباس آمدم و گفتهی آن استاد را نقل کردم. فرمود:
🍂«او تو را به طریق دلالت کرده و من تو را به رفیق هدایت نمودم؛ پس بین طریق و رفیق را جمع خواهی کرد.»
📚محیالدین عربی، تألیف محسن جهانگیری، ص 18
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
#پندانه ❤️
مثل عقـاب باشید
شما خـلق شده اید تا مثل عقاب باشید، اوج بگیرید و کارهای بــزرگ انجام دهید.
همه ما کلاغ هایی را در اطــرافمان داریم که بر سرمان جیغ می کشند، مرغ هایی که به ما نوک می زنند و شاهین هایی که به ما حمله می کنند.
آنها سعی دارند مــا را وارد جنگ های بی اهمیت کنند و شما باید زرنگ باشید و در جنگی شرکت نکنید که اهمیت ندارد. هرگــز در دام چنین مبارزاتی نیفتید.
مزیت شما این است که عقابید و می توانید در اوج پرواز کنید، جایی که هیچ پرنده دیگری به آن نمی رسد. کلاغ ها خیلی دوست دارند عقاب ها را اذیت کنند. کلاغ با اینکه از عقــاب کوچکتر است اما چون چابک تر است می تواند سریع تر بچرخد و مانور دهد.
گاهی اوقات مــوقع پرواز بالای سر عقاب قرار می گیرد و به سمت آن شیرجه می رود، اما عقاب می داند که می تواند اوج بگیرد. عقاب، به جای اینکه از آزارهای کلاغ مزاحم ناراحت شود، بیشتر و بیشتــر اوج می گیرد و سرانجام کلاغ عقب می افتد.
وقتی کسی از روی حسادت و غــرض ورزی اذیت تان می کند، رو به بالا اوج بگیرید و او را پشت ســرتان رها کنید و او را نادیده بگیرید
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
آیة الله معظم كريمی جهرمى:
همه امتحانات سختى که برای حضرت ابراهیم علیه السلام رخ داد، برای وجود مقدس حضرت امام حسین علیه السلام به شدیدترین صورت پیش آمد. از وطن خود مهاجرت کرد و در بیابانی خشک ، بدون هیچ گونه امکانات فرود آمد.
اگر ابراهیم مامور به ذبح فرزند شد و خداوند او را معاف فرمود، امام حسین علیه السلام نه تنها بهترین عزیزان خود را در سخت ترین شرایط در راه خدای تعالی فدا کرد بلکه جان عزیز خویش را نیز تقدیم پیشگاه معبود کرد. او از همه جا و همه کس برید و با تمام وجود منقطع الی الله گردید.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
#پندانه
حواستان به آدم هاى آرامِ زندگيتان باشد!
آدم هايى كه از صبح تا شب
هزار بار خودخورى می كنند كه
مبادا با يك حال و احوال پرسىِ ساده،
مزاحمِ كارتان شوند!
آدم هايى كه وقتى تنهاترين هستيد،
فرقِ بينِ "ترک كردن" و "درک كردن" را تشخيص می دهند
آدم هايى كه "دمِ دستى" نيستند،
كه يك روز با شما،
يك روز با دوستِ شما،
و يک روز با دهها نفر مثلِ شما باشند!
آدم هايى كه شما را براى پرُ كردن جاى ِخالى
نمى خواهند
بيشترين انتظار شان،
چند دقيقه وقت ِخاليست
كه برايشان كنار بگذارى،
تا كنارت بنشينند و
يادآورى كنند يك نفر هست
كه به بودنت نياز دارد...
قدر آدمهاى آرامِ زندگيتان را بدانيد
قبل از آنكه ناگهانى رفتنشان،
شما را به آشوبى هميشگى بكشاند.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🌿🌺﷽🌿🌺
🌿🌺ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران میشود. ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر میگوید: «به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندهید، به او سوپ بدهید، به این شیر بدهید، به او کته بینمک بدهید، به این آش بدهید، دیگری نان و کباب. »
🦋 مریضها همه یک جور به دکتر نگاه میکنند. حتی به کسی هم که میگوید غذا ندهید، او میفهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون میفهمد و میشناسد که دکتر خیرش را میخواهد، اعتراضی نمیکند.
🌸🌿حالا اگر بلند شود و بگوید که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند و به من ندهند، دکتر میفهمد که این شخص روانی است. ما هم اگر به خدا بگوییم خدایا چرا به فلانی خانه دو هزار متری دادی و به من ندادی، ما هم روانی هستیم.
🌼🌿ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم. باید بفهمیم همانطور که مریض میفهمد و به دکتر اعتراض نمیکند، ما هم به خدا نبایداعتراض کنیم
🔅خداوند تبارک و تعالی فرمود:
اگر بنده بداند من خدای او هستم و هر چه صلاح اوست به او میدهم، در دلش از من ناراضی نمیشود.
🔅« أنتم کالمرضی و ربّ العالمین کالطّبیب.»
ما همه مانند مریض هستیم و خدا مانند طبیب.
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#پذيرايى_از_عراقیها_با_منوى_باز!
🌷در گرماگرم عمليات فتح المبين در منطقهى عليگـره زرد متوجه شديم انبوهى از تانکها به طرف ما میآيند. در آن لحظات منطقه خيلـى شلوغ بود و گاهى وقتها نمیشد نيروهاى خودى را از نيروهاى دشمن تشخيص داد. بـراى آنكه وضعيت آن همه تانك را روشن كنيم با جيپ تا ۵۰ مترى اولين سرى تانکها رفتيم و متوجـه شـديم كـه همهى آنها عراقى هستند. بلافاصله موضـوع را بـه سـرهنگ (تيمسـار) شـاهين راد اطلاع داديم و ايشان دستور آتش داد.
🌷عراقیها بـا ديـدن آتشبارى پر حجم نيروهاى ما، عقبگرد كردنـد. در مسـير عقبنشينى با نيروهاى به جا ماندهى خود و همان جيـپ، آنها را دنبال مىكرديم. آنها متوجه ما نبودند؛ اما ما هم امكانات درگيرى با آنها را نداشتيم، بلافاصله در بىسيم وضعيت آن تانكها را گزارش داديم و به نيروهاى خـودى كه قرارگاه دشمن را تصرف كرده بودند اطلاع داديـم كـه آمـادهى پـذيرايى از ايـن متجـاوزان باشـند و آنها نيـز توانستند همهى آنها را بكشند يا اسير كنند....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکایات_علما
💠 شفای زانوی حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی، در حرم امام رضا علیه السلام از زبان فرزندشان...
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
#داستان_آموزنده
🔆رُطب تازه
💫امام صادق علیهالسلام فرمود: امام حسن علیهالسلام در سفر حجی، با یکی از فرزندان زبیر همراه بودند. در بین راه کنار درخت خشکیدهی خرمایی پیاده شدند. آن شخص به امام صادق علیهالسلام گفت: «اگر این درخت، خرمای تازه میداشت از آن میخوردیم.» امام علیهالسلام فرمود: «رطب میل داری؟» گفت: «آری»! امام علیهالسلام سرش را بهسوی آسمان بلند کرد و دعایی نمود که او نمیفهمید، پس در جا، درخت، خرمای تازه داد. صاحب شتر حملهدار دگرگون شد و فریاد زد و گفت: «او سحر کرده است.»
💫امام علیهالسلام فرمود: «وای بر تو! این سحر نیست؛ این دعای فرزند پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم است که مستجاب شد.» پس فرمود: بالای درخت بروند و خرمای تازه بچینند و همگی از آن خوردند.
📚محجه البیضاء، ج 4، ص 221
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
#برکت در زندگی میخواهی؟؟
.
.علی باباخانی-خیاط لباس علما - می گفت:یک روز برای اندازه زدن لباس مرحوم آیت الله مرعشی نجفی به منزل ایشان رفته بودم.وقتی به آن جا رسیدم وقت اذان شد و حضرت آقا در حال آماده شدن برای رفتن به نماز بود، عرض کردم:
آقا! یک دقیقه صبر کنید تا عبا را بر دوش تان انداخته، آن را اندازه بزنم، آقا دست من را گرفته فرمودند:
نگذار شیطان ما را از نماز اول وقت غافل کند، بیا به نماز برویم بعد که آمدیم اندازه بگیر!
.عزیزان ...
به یاد جملهٔ زیبای رئیس جمهور شهید، محمدعلی رجایی افتادم،میفرمودند:
.«به نماز نگویید کار دارم ، به کار بگویید وقت نماز است»
یا به عبارت دیگر:
«به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید که نماز دارم»
.عزیزان گرامی...
یکی از صالحان دعا میکرد:
خدایا در روزی ام برکت قرار ده!
.کسی پرسید: چرا نمی گویی روزی ام ده؟
ڱفت:روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است.اما من بـرکت را در رزق طلب می کنم چیزی است که خدا به هرکس بخواهد می دهد(نه به همگان) .
عزیزان ...
برکت اگر در مال بیاید ، زیادش می کند.
اگر در فرزند بیاید،صــالحش می کند.
اگر در جسم بیاید، قوی و سالمش می کند.و ...
.مهم ترین و قوی ترین عامل برکت در زندگی و روزی انسان، نماز را اول وقت به جا آوردن است.
آیت الله شیخ مهدی مازندرانی رحمةالله علیه میفرمودند:
.نماز را اول وقت بخوانید! خداوند هرچه بخواهید،به شما می دهد.
🌿سپس می فرمود:
هنگام نماز، اگر کار را بر نماز مقدم بدارید،مطمئن باشید،از آن کار خیری نمی بینید و بهره ای نخواهید برد.
به عبارت دیگر:برکتی در آن کار نیست و برکتی را نخواهید دید.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚