⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️
#داستان_آموزنده
🔆جعل و دروغ
🌱در کتب عامه آمده است که تا مدتی در مدینه وقت اذان را اعلام نمیکردند کمکم اجتماع میکردند و سپس مهیای نماز میشدند؛ تا یک روز این مسئله را به مشورت گذاشتند. عدهای گفتند: «مانند نصارا ناقوس بزنیم.» پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دستور داد بوقی تهیه کنند تا علامت اعلان نماز باشد.
شبی عبدالله بن زید در خواب دید کسی دو جامه سبز پوشیده و ناقوسی در دست دارد.
🌱گفت: «بندهی خدا این ناقوس را میفروشی؟» پرسید: «برای چه میخواهی؟» گفت: «برای اعلان نماز.» گفت: «میخواهی به بهتر از آن راهنماییات کنم؟» گفت: «آری.» پس اذان را به او آموخت.
🌱از خواب برخاست و خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و خواب خود را تعریف کرد.
🌱پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم خوشحال شد و فرمود: «رفیق شما خوابی دید.» و دستور داد به بلال آن را تعلیم کنند؛ چون صدای او رساتر بود.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
.
🌱 کمی به این متن فکر کنیم 🌱
دبیر ادبیاتی می گفت: این روزها بد جوری از این نسل جدید درمانده شده ام!!
سالهای پیش وقتی به درس لیلی و مجنون می رسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو دلداده را تعریف می کردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری می شد...
یا به مرگ سهراب که می رسیدم همیشه اندوهی وصف ناشدنی را در چهره ی دانش آموزانم می دیدم.
همیشه قبل از عید اگر برای فراش مدرسه از بچه ها عیدی طلب می کردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم...
ولی امسال، وقتی عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی جگر سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد...
وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد "چه احمقانه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این اتفاق نیفتد" و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و حماقت هم متهم شدند...
وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از جنون مجنون و از فراق لیلی گفتم، یکی پرسید "لیلی خیلی قشنگ بود؟"
گفتم "از چشم مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت."
این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از اول دیوانه بوده و عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک دختر زشت شده،
تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته...
خلاصه گیج و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این نسل جدید چه درسی داد که به تمسخر نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند ...
ماندم که این نسل از کجا می خواهند صبوری و از خود گذشتگی را بیاموزند ...
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
💠دستگیری از بنده خدا💠
🌸از جبهه برميگشتم. وقتي رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولي همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هايم از من پول ميخواهند.تازه اجاره خانه را چه كنم؟ سـراغ کی بروم؟ به چه کسي رو بيندازم؟
خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبي نداشت. سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند. من اصلا نميدانم چه كنم!
🌸در همين فكر بودم که يكدفعه ديدم ابراهيم سوار بر موتور به سمت من آمد. خيلي خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد. چند دقيقه اي صحبت كرديم. وقتي ميخواســت برود اشاره کرد: حقوق گرفتي؟ گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولي مهم نيست. دست کرد توي جيب و يک دسته اسکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داري. گفت: اين قرض الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتي پس ميدي. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت.
🌸آن پول خيلي برکت داشت. خيلي از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتي مشکلي از لحاظ مالي نداشتم. خيلي دعايــش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رساند. مثل هميشه حلال مشكلات شده بود.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نصیحتی که دزد را به عارف تبدیل کرد.
🎥استاد عالی
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
🎙استاد عالی
💥نکنه شب و روزمون بگذره و به یاد امام زمانمون نباشیم...
💥ماجرای طِرِمّاح و امام حسین علیه السلام
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
#داستان_آموزنده
🔆در حضور امام طهارت شرط است
⚡️ابو بصیر گفت: من با کنیزم وارد مدینه شدم. با او نزدیکی کردم و از خانه برای رفتن به حمّام و غسل کردن خارج شدم.
⚡️در بین راه با عدهای از شیعیان و دوستان که بهسوی خانهی امام صادق علیهالسلام میرفتند، برخورد کردم و ترسیدم که از ملاقات آن حضرت محروم بمانم، ازاینرو با آنان حرکت کردم و به محضر امام شرفیاب شدم.
چون جلوی روی امام قرار گرفتم، نگاهی به من کرد و فرمود:
⚡️ای ابو بصیر! مگر نمیدانی که کسی با حال جنابت نباید به خانه پیامبران و اولاد آنها (امامان) وارد شود؟
⚡️من خجالت کشیدم و گفتم: پسر پیامبر! در بین راه دوستان را دیدم که به اینجا میآیند؛ ترسیدم که نتوانم به زیارت شما برسم؛ دیگر این کار را تکرار نخواهم کرد! این را گفتم و از محضر آن حضرت خارج شدم.
📚به نقل کشف الغمه، ج 20، ص 381 -محجه البیضاء، ج 4، ص 259
☘☘امام باقر علیهالسلام فرمود: «بندهی مؤمن کامل نشود، مگر خدا و پیامبر و همهی ائمه و امام زمان خود را بشناسد.»
📚الکافی، ج 1، ص 180
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#داستان_آموزنده
🔆دو استاد
🍂محیالدین عربی گوید: چون دیدم مردم با حق مخالفت میورزند و خلاف گفتهی خدا انجام میدهند، حال قبض به من دست داد و بر استادم ابوالعباس تحرینی وارد شده و جریان را گفتم. فرمود: «به خدای تمسّک کن.»
🍂و به استاد دیگرم ابو عمران مِیرتُلی وارد شدم و این جریان را گفتم، فرمود: «به نفْس خود تمسّک کن.»
🍂گفتم: شما هر دو استاد من هستید، چطور به اختلاف جواب میدهید؟! ابو عمران گریه کرد و گفت: «آنچه ما گوییم مقتضای حال ما بُوَد؛ خداوند من را به مقام ابوالعباس برساند!»
بعد خدمت استادم ابوالعباس آمدم و گفتهی آن استاد را نقل کردم. فرمود:
🍂«او تو را به طریق دلالت کرده و من تو را به رفیق هدایت نمودم؛ پس بین طریق و رفیق را جمع خواهی کرد.»
📚محیالدین عربی، تألیف محسن جهانگیری، ص 18
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
#پندانه ❤️
مثل عقـاب باشید
شما خـلق شده اید تا مثل عقاب باشید، اوج بگیرید و کارهای بــزرگ انجام دهید.
همه ما کلاغ هایی را در اطــرافمان داریم که بر سرمان جیغ می کشند، مرغ هایی که به ما نوک می زنند و شاهین هایی که به ما حمله می کنند.
آنها سعی دارند مــا را وارد جنگ های بی اهمیت کنند و شما باید زرنگ باشید و در جنگی شرکت نکنید که اهمیت ندارد. هرگــز در دام چنین مبارزاتی نیفتید.
مزیت شما این است که عقابید و می توانید در اوج پرواز کنید، جایی که هیچ پرنده دیگری به آن نمی رسد. کلاغ ها خیلی دوست دارند عقاب ها را اذیت کنند. کلاغ با اینکه از عقــاب کوچکتر است اما چون چابک تر است می تواند سریع تر بچرخد و مانور دهد.
گاهی اوقات مــوقع پرواز بالای سر عقاب قرار می گیرد و به سمت آن شیرجه می رود، اما عقاب می داند که می تواند اوج بگیرد. عقاب، به جای اینکه از آزارهای کلاغ مزاحم ناراحت شود، بیشتر و بیشتــر اوج می گیرد و سرانجام کلاغ عقب می افتد.
وقتی کسی از روی حسادت و غــرض ورزی اذیت تان می کند، رو به بالا اوج بگیرید و او را پشت ســرتان رها کنید و او را نادیده بگیرید
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
آیة الله معظم كريمی جهرمى:
همه امتحانات سختى که برای حضرت ابراهیم علیه السلام رخ داد، برای وجود مقدس حضرت امام حسین علیه السلام به شدیدترین صورت پیش آمد. از وطن خود مهاجرت کرد و در بیابانی خشک ، بدون هیچ گونه امکانات فرود آمد.
اگر ابراهیم مامور به ذبح فرزند شد و خداوند او را معاف فرمود، امام حسین علیه السلام نه تنها بهترین عزیزان خود را در سخت ترین شرایط در راه خدای تعالی فدا کرد بلکه جان عزیز خویش را نیز تقدیم پیشگاه معبود کرد. او از همه جا و همه کس برید و با تمام وجود منقطع الی الله گردید.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
#پندانه
حواستان به آدم هاى آرامِ زندگيتان باشد!
آدم هايى كه از صبح تا شب
هزار بار خودخورى می كنند كه
مبادا با يك حال و احوال پرسىِ ساده،
مزاحمِ كارتان شوند!
آدم هايى كه وقتى تنهاترين هستيد،
فرقِ بينِ "ترک كردن" و "درک كردن" را تشخيص می دهند
آدم هايى كه "دمِ دستى" نيستند،
كه يك روز با شما،
يك روز با دوستِ شما،
و يک روز با دهها نفر مثلِ شما باشند!
آدم هايى كه شما را براى پرُ كردن جاى ِخالى
نمى خواهند
بيشترين انتظار شان،
چند دقيقه وقت ِخاليست
كه برايشان كنار بگذارى،
تا كنارت بنشينند و
يادآورى كنند يك نفر هست
كه به بودنت نياز دارد...
قدر آدمهاى آرامِ زندگيتان را بدانيد
قبل از آنكه ناگهانى رفتنشان،
شما را به آشوبى هميشگى بكشاند.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🌿🌺﷽🌿🌺
🌿🌺ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران میشود. ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر میگوید: «به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندهید، به او سوپ بدهید، به این شیر بدهید، به او کته بینمک بدهید، به این آش بدهید، دیگری نان و کباب. »
🦋 مریضها همه یک جور به دکتر نگاه میکنند. حتی به کسی هم که میگوید غذا ندهید، او میفهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون میفهمد و میشناسد که دکتر خیرش را میخواهد، اعتراضی نمیکند.
🌸🌿حالا اگر بلند شود و بگوید که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند و به من ندهند، دکتر میفهمد که این شخص روانی است. ما هم اگر به خدا بگوییم خدایا چرا به فلانی خانه دو هزار متری دادی و به من ندادی، ما هم روانی هستیم.
🌼🌿ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم. باید بفهمیم همانطور که مریض میفهمد و به دکتر اعتراض نمیکند، ما هم به خدا نبایداعتراض کنیم
🔅خداوند تبارک و تعالی فرمود:
اگر بنده بداند من خدای او هستم و هر چه صلاح اوست به او میدهم، در دلش از من ناراضی نمیشود.
🔅« أنتم کالمرضی و ربّ العالمین کالطّبیب.»
ما همه مانند مریض هستیم و خدا مانند طبیب.
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#پذيرايى_از_عراقیها_با_منوى_باز!
🌷در گرماگرم عمليات فتح المبين در منطقهى عليگـره زرد متوجه شديم انبوهى از تانکها به طرف ما میآيند. در آن لحظات منطقه خيلـى شلوغ بود و گاهى وقتها نمیشد نيروهاى خودى را از نيروهاى دشمن تشخيص داد. بـراى آنكه وضعيت آن همه تانك را روشن كنيم با جيپ تا ۵۰ مترى اولين سرى تانکها رفتيم و متوجـه شـديم كـه همهى آنها عراقى هستند. بلافاصله موضـوع را بـه سـرهنگ (تيمسـار) شـاهين راد اطلاع داديم و ايشان دستور آتش داد.
🌷عراقیها بـا ديـدن آتشبارى پر حجم نيروهاى ما، عقبگرد كردنـد. در مسـير عقبنشينى با نيروهاى به جا ماندهى خود و همان جيـپ، آنها را دنبال مىكرديم. آنها متوجه ما نبودند؛ اما ما هم امكانات درگيرى با آنها را نداشتيم، بلافاصله در بىسيم وضعيت آن تانكها را گزارش داديم و به نيروهاى خـودى كه قرارگاه دشمن را تصرف كرده بودند اطلاع داديـم كـه آمـادهى پـذيرايى از ايـن متجـاوزان باشـند و آنها نيـز توانستند همهى آنها را بكشند يا اسير كنند....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکایات_علما
💠 شفای زانوی حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی، در حرم امام رضا علیه السلام از زبان فرزندشان...
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
#داستان_آموزنده
🔆رُطب تازه
💫امام صادق علیهالسلام فرمود: امام حسن علیهالسلام در سفر حجی، با یکی از فرزندان زبیر همراه بودند. در بین راه کنار درخت خشکیدهی خرمایی پیاده شدند. آن شخص به امام صادق علیهالسلام گفت: «اگر این درخت، خرمای تازه میداشت از آن میخوردیم.» امام علیهالسلام فرمود: «رطب میل داری؟» گفت: «آری»! امام علیهالسلام سرش را بهسوی آسمان بلند کرد و دعایی نمود که او نمیفهمید، پس در جا، درخت، خرمای تازه داد. صاحب شتر حملهدار دگرگون شد و فریاد زد و گفت: «او سحر کرده است.»
💫امام علیهالسلام فرمود: «وای بر تو! این سحر نیست؛ این دعای فرزند پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم است که مستجاب شد.» پس فرمود: بالای درخت بروند و خرمای تازه بچینند و همگی از آن خوردند.
📚محجه البیضاء، ج 4، ص 221
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
#برکت در زندگی میخواهی؟؟
.
.علی باباخانی-خیاط لباس علما - می گفت:یک روز برای اندازه زدن لباس مرحوم آیت الله مرعشی نجفی به منزل ایشان رفته بودم.وقتی به آن جا رسیدم وقت اذان شد و حضرت آقا در حال آماده شدن برای رفتن به نماز بود، عرض کردم:
آقا! یک دقیقه صبر کنید تا عبا را بر دوش تان انداخته، آن را اندازه بزنم، آقا دست من را گرفته فرمودند:
نگذار شیطان ما را از نماز اول وقت غافل کند، بیا به نماز برویم بعد که آمدیم اندازه بگیر!
.عزیزان ...
به یاد جملهٔ زیبای رئیس جمهور شهید، محمدعلی رجایی افتادم،میفرمودند:
.«به نماز نگویید کار دارم ، به کار بگویید وقت نماز است»
یا به عبارت دیگر:
«به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید که نماز دارم»
.عزیزان گرامی...
یکی از صالحان دعا میکرد:
خدایا در روزی ام برکت قرار ده!
.کسی پرسید: چرا نمی گویی روزی ام ده؟
ڱفت:روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است.اما من بـرکت را در رزق طلب می کنم چیزی است که خدا به هرکس بخواهد می دهد(نه به همگان) .
عزیزان ...
برکت اگر در مال بیاید ، زیادش می کند.
اگر در فرزند بیاید،صــالحش می کند.
اگر در جسم بیاید، قوی و سالمش می کند.و ...
.مهم ترین و قوی ترین عامل برکت در زندگی و روزی انسان، نماز را اول وقت به جا آوردن است.
آیت الله شیخ مهدی مازندرانی رحمةالله علیه میفرمودند:
.نماز را اول وقت بخوانید! خداوند هرچه بخواهید،به شما می دهد.
🌿سپس می فرمود:
هنگام نماز، اگر کار را بر نماز مقدم بدارید،مطمئن باشید،از آن کار خیری نمی بینید و بهره ای نخواهید برد.
به عبارت دیگر:برکتی در آن کار نیست و برکتی را نخواهید دید.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🔴قدر نعمتهامون رو بدونیم.🤲
✍مردی که ﻋﻘﺐ تاکسی ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮی ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰی ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ میﻛﺮﺩ، ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮچی میدوییم، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ.
🔸کسی جوابی ﻧﺪﺍﺩ.
🔹ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: همهاش ﺩﺍﺭﻳﻢ میدوییم، ﺑﺎﺯﻡ هیچی.
🔸زنی ﻛﻪ ﺟﻠﻮی ﺗﺎکسی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ:ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ.
🔹ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮﺍ؟
🔸ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮ ﻣﻦ همهاش 6ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭلی نمیتونه ﺑﺪﻭئه. ﻫﺮ ﻛﺎﺭی میکنیم نمیتونه.
🔹ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻﻛﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ.
🔸خیلی مواقع نعمتهایی که ما داریم، #حسرت دیگرانه. پس قدرشون رو بدونیم و بابتشون #سپاسگزار باشیم.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🔆🌱🔆🌱🔆🌱🔆🌱🔆
#داستان_آموزنده
🔆لقمهی شبهه
☘دربارهی حارث محاسبی (م 243) نوشتهاند: در محاسبه، مبالغتی تام داشت. چون دست به طعامی شبهت بردی، رگی در انگشت او کشیده شدی، چنانکه انگشت فرمان نبردی تا او بدانستی که آن لقمه به وجه نیست. جنید فرمود:
☘روزی حارث پیش من آمد، در وی اثر گرسنگی دیدم. گفتم: یا عمّ طعامی آرم؟ گفت: نیک آمد. در خانه شدم به طلب چیزی؛ شبانه از عروسی چیزی آورده بودند، پیش او نهادم. انگشت او مطاوعت نکرد. (لقمه در دهان نهاد هرچند جهد کرد فرو نشد.)
📚تذکره الاولیاء، ص 270
🔺🔺امام علی علیهالسلام فرمود: «کسی که در خوردن، به اندک اکتفا کند، تندرستی او بسیار و اندیشهاش شایسته باشد.»
📚غررالحکم، ج 1، ص 86
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پسردایی_که_گول_شیطان_را_نخورد
🛑 عجیب ترین ماجرای پسر دایی دخترو عمه
تنها شدن جوانِ مومن با دختر عمه اش در خانه...
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
#داستان_آموزنده
🔆#بچه_دار_شدن زن عقيم با #زيارت_عاشورا
✨در سفر به شهر يزد براى به دست آوردن نسخه اى شرح دار براى زيارت عاشورا در كتابخانه مرحوم وزيرى با جناب شيخ على اكبر سعيدى پيشنماز مسجد طهماسب كه شيخى است صالح ، باقار، و از همنشينان شيخ غلامرضا يزدى ، كسى كه براى امرار معاش از دسترنج خويش كسب روزى مى نمايدملاقات كردم .
✨به من گفت : مرحوم حاج ابوالقاسم با دخترى زرتشتى پس از مسلمان شدن ازدواج كرد ولى فرزندى به دنيا نمى آورد، بعد از بيست سال به او خواندن زيارت عاشورا را آموختند. آن را چهل روز همراه با صد بار لعن و صد بار سلام و دعاى علقمه خواند. پس از آن خداوند بر او منت نهاد و او را فرزندى ((پسر)) عنايت فرمود.
📚زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص52
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
حکایت
💠 حکایتی از احسان حضرت امام هادى (ع) به تهيدست
📝 در كتاب باارزش كشف الغمه روايت شده: روزى حضرت هادى (ع) براى انجام كارى از سامراء بيرون شدند، عربى در جستجوى حضرت بود، او را به محل كار حضرت راهنمائى كردند، پس از شرفياب شدن به محضر امام عرضه داشت قرضى سنگين بر عهده دارم و كسى جز شما را نمي شناسم كه مرا از اين بار سنگين نجات دهد
📝حضرت فرمودند اندوهگين مباش سپس فرمودند: من تو را به مطلبى راهنمائى مي كنم اما با مطلب من مخالفت نكن، من به خط خودم مي نويسم كه تو مبلغى از من طلبكارى، چون به شهر آمديم به منزل من بيا و آن را درخواست كن، هرچه از تو مهلت خواستم تو گوش نده و پول خود را از من بخواه و در آنچه گفتم كوتاهى مكن.
📝چون حضرت به شهر بازگشت مرد عرب در برابر عده اى كه در محضر حضرت بودند و در ميانشان بعضى از اطرافيان حاكم عباسى قرار داشتند طلب خود را به صورتى جدّى درخواست كرد.
📝حضرت از او تقاضاى مهلت نمودند ولى عرب راضى نشد و طلب خود را درخواست مي كرد، اطرافيان حاكم عباسى جريان را به حاكم منتقل كردندو حاكم را به فكر فرو برد و در نتيجه سى هزار درهم براى حضرت فرستاد
📝امام مرد عرب را احضار نموده و همه سى هزار درهم را در اختيار او گذاشتند و فرمودند قرضت را ادا كن و مازاد آن را هزينه خانواده ات كن، مرد عرب گفت پسرپيامبر! يك سوم اين مبلغ مشكل مرا حال مي كرد، براستى چنين است كه خدا درباره شما فرموده: خدا داناتر است كه رسالتش را كجا قرار دهد.
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#آنجا_مسئله_حل_است.
🌷قرار بود عملیاتی در نزدیکی شهر مهاباد انجام شود، بدین منظور، جلسهای با شرکت تعدادی از فرماندهان منطقه برگزار شد. هر یک از آنها، در مورد انتخاب محور عملیاتی، نظر میدادند. وقتی نتیجهای گرفته نشد، شهید بروجردی رو به قبله کرد و با حالت عرفانی گفت: «خدایا خودت فرجی حاصل کن.»
🌷بچهها نقشه را جمع کردند. نزدیکیهای صبح با صوت قرآن «محمد»، از خواب بیدار شدم. او از من نقشه خواست، سپس به من گفت: «با دقت در نقشه نگاه کن تا روستای "قره داغ" را پیدا کنی.» هرچه گشتیم، پیدا نکردیم. بالأخره با تلاش بسیار، توانستیم در نقشهی دیگری آن را پیدا کنیم و او بسیار خوشحال شد و گفت که دیگر مسئله حل است.
🌷بعد توضیح داد که: «وقتی همه خوابیدیم، بعد از یک ساعت من بیدار شدم، توسلی کردم و دو رکعت نماز خواندم و از خدا طلب یاری نمودم. مجدداً که خوابیدم، افسری به خوابم آمد و گفت: «فلانی، چرا اینقدر معطل میکنید؟ بروید و "قره داغ" را بگیرید. در آنجا مسئله حل است.»
🌹خاطره اى به ياد قهرمان لرستان، سردار سرلشکر پاسدار شهید محمّد بروجردی (ملقب به مسیح کردستان)
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
#داستان_آموزنده
🔆اولوالعزم
🔅امام زینالعابدین علیهالسلام فرمود: پنج پیغمبر اولوالعزم بودند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد.
پرسش شد که معنی اولوالعزم چیست؟
🔅فرمود: یعنی مبعوث گردیده بودند به مشرق و مغرب زمین و بر همهی جن و انس.(6)
امام صادق علیهالسلام فرمود: اولوالعزم را برای این اولوالعزم میگویند که ایشان صاحب عزیمتها و شریعتها بودهاند زیرا که حضرت نوح مبعوث شد با کتابی و شریعتی غیر کتاب آدم. پس هر پیغمبری که بعد از نوح بود بر شریعت و طریقهی او بود و تابع کتاب او بود تا آنجا که ابراهیم خلیل آمد با صُحُف و عزیمت ترک کتاب نوح؛ نه به آنکه او را انکار نماید، بلکه بیان اینکه آن کتاب منسوخ گردیده است و بعد از این عمل به آن نباید کرد.
🔅پس هر پیغمبری که در زمان حضرت ابراهیم و بعد از او بود همگی بر شریعت و طریقهی او بودند و به کتاب او عمل میکردند تا زمان حضرت موسی که تورات را آورد و عزم نمود بر ترک کردن احکام صُحُف.
🔅پس هر پیغمبری که در زمان موسی و بعد از او بودند بر شریعت و طریقهی او بودند و عمل به کتاب او میکردند تا زمان حضرت عیسی که انجیل را آورد و عزم کرد بر ترک شریعت موسی و طریقهی او، پس هر پیغمبری که در ایام حضرت عیسی و بعد از او بودند بر شریعت و طریقه و کتاب او بودند تا زمان پیغمبر ما محمّد صلیالله علیه و آله و سلّم.
پس این پنج نفر اولوالعزماند و بهترین انبیاء و رسلاند و شریعت محمّد منسوخ نمیگردد تا روز قیامت.
📚کافی، ج 2، ص 17
🍃🍃امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «همانا انبیاء الهی نه ظلم میکنند و نه امر به ظلم مینمایند، چون آنان عصمت از گناه دارند و پاک و پاکیزهاند.»
📚بحار الانوار، ج 14، ص 103
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
💥💥💥💥💥💥💥💥
#داستان_آموزنده
🔆پاداش مریض داری
🌻پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: هر کس در برآوردن نیاز بیماری بکوشد، خواه آن را برآورد و خواه برنیاورد، از زیر بار گناه خویش بیرون میرود، به سان آن روز که از مادر زاده شده است. در این هنگام مردی از انصار گفت: ای پیامبر خدا! پدر و مادرم به فدایت اگر بیمار از خانوادهی شخص باشد، آیا درصورتیکه در برآوردن نیاز خانواده خویش بکوشد، این کار پاداش بیشتری ندارد؟ فرمود: چرا.(5)
📚من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 16
✨✨خداوند متعال در آیهی 61 سورهی نور میفرماید: «بر نابینا و لنگ و بیمار و بر خودتان ایرادی نیست که از خانههای خود (و فرزندان و زنانتان) بخورید…»
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚
🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱
#داستان_آموزنده
🔆قوم یونس
🌴یونس پیامبر علیهالسلام سی سال قوم خود را به خداپرستی دعوت کرد و جز ملیخای عابد و روبیل عالم، کسی ایمان نیاورد. خداوند وعدهی عذاب داد و یونس علیهالسلام با مشورت عابد آنها را نفرین کرد و وعدهی روز و ساعت عذاب داده شد.
🌴چون یونس علیهالسلام از شهر نینوا بیرون رفت، روبیل عالم، آثار عذاب را مشاهده کرد و به مردم گفت: «آثار عذاب دارد میآید.» گفتند:
🌴«چه کنیم؟» گفت «توبه و دعا؛ فرزندان شیرخوار را از مادرانشان جدا کنید و همراه با شتران و گوسفندان و گاوهایتان در بیابان جمع شوید. آنگاه از خدای یونس علیهالسلام طلب عفو کنید.»
🌴صحنهای خاص در بیابان از ناله و توبه به وجود آمد و اشکهایشان جاری شد، پس رحمت الهی شامل حال ایشان گردید و دعایشان مستجاب و عذاب از قوم یونس علیهالسلام دفع شد. پس چون یونس علیهالسلام بازگشت، همه به او ایمان آوردند.
📚پند تاریخ، ج 4، ص 142 -بحارالانوار، ج 14
#امام_زمان
📚@Dastanhaykotah 📚