eitaa logo
روابط عمومی پلیس
5.6هزار دنبال‌کننده
49.6هزار عکس
14.6هزار ویدیو
199 فایل
لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اجرای طرح عفاف و حجاب در ایستگاه‌های متروی تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امر به معروف دختر قلاده به گردن در مترو تهران ❌ مد شدن قلاده ای به اسم چوکر (مورد استفاده در انحرافات جنسی مازوخیستی) بر گردن دختران جوان! 🔻تا همین چند سال پیش، فکر می‌کردید که کار به جایی بکشد که امر به معروف از دعوت به پوشاندن موی سر، به دعوت به عدم بستن قلاده بر انسان برسد؟! 🔻آری سیل ویرانگر فحشا و ابتذال مدرنیسم کار را به اینجا کشانده و عده ای با صورتی بازی، جاده صاف کن این سیل شده اند ⚠️سوالی که مطرح است این است که این ابزار چرا باید در جمهوری اسلامی ایران به فروش برسند؟! 🔺فروشگاه های مجازی این ابزار، آزادانه در شبکه های اجتماعی فعالند ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجاب مانند اولین خاکریز جبهه است که دشمن برای تصرف سرزمینی حتما باید اول ان را بگیرد چادرت بوی خدا و یاس و یاسین می دهد💐 # قانون_را_اجرا_کنید.
حجت الاسلام ادیانی نماینده ولی فقیه در فراجا : خدمت پلیس برای ایجاد امنیت و آرامش در جامعه یک عبادت است.
نهی از منکر آقا ابراهیم به مردی که حجاب همسرش برایش مهم نبود: دوست عزیز! همسر شما برای خود شماست نه برای نمایش دادن جلوی دیگران. می‌دانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بی‌حجاب شما به گناه می‌افتند؟!
🍃🌸 ما عمری سختی می‌کشیم برای رسیدن به بهشت؛ همان بهشتی که معتقدیم زیر پای مادرمان پهن شده است! تو از کدام حقوق زن حرف می‌زنی، حقوقی که نهایتا زن و مرد را برابر می‌داند؟؟
♨️ یکی از بزرگترین شکست های دولت آمریکا در قرن حاضر بود. 🔻برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر می گوید: ⛔️ماجرای مفتضح در ایران یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا، احساس ناامیدی ملی را برانگیخت. 🔸 پنجم اردیبهشت ماه سالروز در گرامی باد.
🔰 | ➖ شهید حبیب الله افتخاریان 🔻 خواهران حجاب خود را رعایت کنید، که دشمن از همین حجاب شما می ترسد. 📌 👇
♨️این امتیازی است که خداوند متعال به زن داده است 💢عظمت زن آن است که بتواند حجب و عفاف زنانه را که خدا در جبلت زن ودیع نهادینه است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه.
زکات زیبایی ، عفاف و پاکدامنی است.
زن عفیف و محجبه ، گل زیبا و خوش بویی است که عطر و طراوت خود را به گلستان خانواده می بخشد.
📸عکس نوشته من فقط موهایم را پوشانده ام نه استعدادم را، حجابم نشانه ی بی سوادی نیست حجاب یعنی شخصیت انسانیت و فرهنگ
حجاب احترام به حرمت‌های الهی ست و چادر ، حجـاب برتر ، بله‌ی بلند من است به یکتا معشوق عالم، به خدای مهربانم
خواهـرم✨ محجوب بـٰاش و باتقـٰوا🌱🔗 ڪه شماييد ڪه دشمن را با چـٰادر سيـٰاهتان و تقوايتـٰان مۍڪُشيد💛🌻
❀ ﴾﷽﴿ ❀ 📓فراز سوم از خطبه 173نهج البلاغه 🔻آگاه باشيد! 💠اين دنيايى که شما پيوسته آن را آرزو مى کنيد و به آن عشق می ورزيد، و آن نيز گاه شما را خشمگين و گاه خشنود مى سازد، خانه و منزلگاه اصلى شما نيست که براى آن آفريده شده و به سوى آن دعوت گرديده ايد. 🔻آگاه باشيد! 💠 نه دنيا براى شما باقى مى ماند و نه سلطه شما بر آن باقى خواهد ماند. 💠اين دنيا گرچه از جهتى شما را فريب داده، ولى از جهتى ديگر شما را از بدى هايش بر حذر داشته است; 💠 پس به دليل هشدارهايش از فريبندگى هايش چشم بپوشيد 💠 و مظاهر هوس انگيزش را به جهت جنبه هاى هشدار دهنده اش رها سازيد 💠 و در اين جهان به سوى سرايى که به آن دعوت شده ايد سبقت جوييد و با جان و دل از دنياپرستى روى بگردانيد..... ادامه    ‌🗓دوشنبه 4 اردیبهشت 1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزارش تصویری اقدامات و برنامه های ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۲ در مرکز آموزش علوم و فنون مرزبانی ثامن الائمه علیه السلام فراجا
✍️ رمان 💠 قد بلند و قامت ظریفش تمام قاب نگاهم را پر کرد و به‌نظرم همه راه را دویده بود که نفس‌نفس می‌زد :«مادرش میگه همین آب معدنی‌هایی که اورده رو بهش می‌داده!» و نمی‌خواست مستقیم نگاهم کند که چشمش به کودک ماند و با همان لحن لطیفش پرسید :«عفونت کرده؟» نمی‌خواستم را ببیند که دستپاچه به صورتم دست می‌کشیدم و همین دست‌های لرزان بیشتر دلم را رسوا می‌کرد. 💠 در این لباس حتی از آن شب هم شده بود و نمی‌شد اینهمه تپش قلبم را پنهان کنم که صدایم در سینه فرو رفت و یک کلمه پاسخ دادم :«نمی‌دونم.» از نگاه سرگردانش پیدا بود از این پرستار بی‌دست و پا ناامید شده که به پشت سر چرخید و همزمان اطلاع داد :«من میرم و برمی‌گردم می‌برمش!» و دوباره مقابل چشمانم از چادر بیرون رفت. 💠 در تمام این سه سال، این لحظه برایم مثل بود و حالا که برابرم جان گرفته بود، حتی نشد اشک‌های آن شب را به خاطرش بیاورم و زبانم بنده آمده بود که نورالهدی وارد چادر شد. هنوز رطوبت به صورت مهربانش مانده و زیر لب ذکری می‌گفت که گیجی چشمانم، نگاهش را گرفت و میان ذکرش به حرف آمد :«چی شده آمال؟» 💠 دیگر طاقت گریه‌های مظلومانه این کودک را نداشتم که با دستم اشاره کردم به او برسد و با حالی که برایم نمانده بود از چادر بیرون رفتم. آوای ظهر از بلندگوی یکی از خودروهای سپاه بلند شده و من میان اینهمه آب و گِل دنبال او بودم که چشمم هر طرف می‌گشت و در این روز بهاری ، فقط شب‌های سیاه را می‌دیدم. 💠 سه سال پیش فلوجه آزاد شد و همان زمان سه سال از سقوط فلوجه به دست می‌گذشت. شهری که از زمان حمله ، بهشت و شده و حضور همین دشمنان تشنه به خون ، زندگی معدود خانواده‌های شیعه در این شهر را جهنم کرده بود. 💠 فلوجه زاویه سوم مثلث و بود و از همین نقطه، این دو شهر و حتی مسیر را با خمپاره می‌کوبیدند و هر روز شیعیان کربلا و ، قربانی عملیات‌های انتحاری حاضر در این منطقه می‌شدند. هنگام حمله هم با خیانت بعثی‌ها، فلوجه بی‌هیچ مقاومتی به استقبال داعش رفت و از همان ابتدا جوانان بسیاری از خانواده‌های سرباز داعش شدند. 💠 در اولین جشن بیعت سران عشایر بعثی در فلوجه با ، به جای گوسفند یکی از اسرای ارتش را مقابل پای شیوخ بعثی کشتند. البته این تنها برای جشن بیعت بود و همان روزهای اول، چهارصد نفر از سربازان ارتش را با شلیک مستقیم گلوله به سرشان کردند و جسد همه را در گودالی روی هم ریختند. 💠 دیگر از سرنوشت باقی اسرای ارتش بی‌خبر بودیم و هنوز نمی‌فهمیدیم چه بلایی سر این شهر آمده تا روزی که داعش و را با بستن مواد منفجره به بدن‌شان تکه‌تکه کرد. در فلوجه هم مثل و دیگر شهرهای تحت تصرف، داعش قوانین خودش را اجرا می‌کرد و جرم این زن و شوهر جوان تنها عدم ثبت ازدواج‌شان در دفتر شرعی داعش بود که به وحشیانه‌ترین شکل ممکن اعدام شدند. 💠 آن شب از بیمارستان به خانه برمی‌گشتم، ضجه‌های دختر بیچاره را می‌شنیدم که بی‌رحمانه او را برای محاکمه در خیابان می‌کشیدند، دامادش را از پشت سر با فشار اسلحه هل می‌دادند و باز گمان نمی‌کردم سرانجام آن محاکمه، پاره‌پاره شدن پیکرهایشان باشد. البته اولین بار برایمان باورکردنی نبود و دیگر عادت کرده بودیم که اگر داعشی‌ها دختر و پسر جوانی را در شهر با هم ببینند و صورت آن دختر برایشان دلپسند باشد، به هر بهانه‌ای پسر را دست بسته با شلیک گلوله به سرش اعدام می‌کنند و دختر را به می‌برند. 💠 گروهی از نیروهای داعشی تحت عنوان پلیس مذهبی در شهر و بازار می‌چرخیدند که روبنده برای زنان اجباری بود، قد شلوار مردان نباید از مچ کوتاه‌تر می‌شد و هر کس خلاف این قوانین رفتار می‌کرد، مقابل چشم مردم شلاق می‌خورد و شاید زندانی می‌شد. داعش قفس‌هایی به ارتفاع یک متر بود که مردم بی‌گناه را به مدت طولانی در آن حبس که نه، مثل زباله‌ای مچاله می‌کردند تا استخوان‌هایش همه در هم خرد شود. 💠 حتی ما در بیمارستان با همان روپوش سفید پرستاری، مجبور بودیم شال مشکی بپیچیم و تمام مدت با روبنده کار کنیم که نه فقط در شهر که در تمام بیمارستان‌ها مغز خشک و وحشی حکومت می‌کرد...