حجت الاسلام والمسلمین"سید علیرضا ادیانی" رئیس سازمان عقیدتی سیاسی انتظامی ج.ا.ایران در جلسه قرارگاه اربعین حسینی(ع)
هر کس که به هر نوع در ایام اربعین حسینی به زائران امام حسین(ع)خدمت می کند بدون شک بنده برگزیده خداست.
افتخار پلیس این است که خدمتگزار زائران اربعین باشد
اقتدار توام با مهربانی و خدمتگزاری ایام اربعین امام حسین(ع)جلوه نمایان تری به خود می گیرد.
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_بیست_و_هفتم
💠 بلیط را به طرف ابوالفضل گرفته بود، دیگر نگاهم نمیکرد و از لرزش صدایش پیدا بود پای رفتنم تمام تنش را لرزانده است.
ابوالفضل گمان کرد میخواهد طلاقم دهد که سینه در سینهاش قد علم کرد و #غیرتش را به صلّابه کشید :«به همین راحتی زنت رو ول میکنی میری؟»
💠 از اینکه #همسرش خطاب شدم خجالت کشید، نگاهش پیش چشمان برادرم به زمین افتاد و صدای من میان گریه گم شد :«سه ماهه سعد مُرده!»
ابوالفضل نفهمید چه میگویم و مصطفی بیغیرتی سعد را به چشم دیده بود که دوباره سرش را بالا گرفت و در برابر بهت ابوالفضل سینه سپر کرد :«این سه ماه خواهرتون #امانت پیش ما بودن، اینم بلیط امشبشون واسه #تهران!»
💠 دست ابوالفضل برای گرفتن بلیط بالا نمیآمد و مصطفی طاقتش تمام شده بود که بلیط را در جیبش جا زد، چشمانش را به سمت زمین کشید تا دیگر به روی من نیفتد و صدایش در سینه فرو رفت :«#خدا حافظتون باشه!» و بلافاصله چرخید و مقابل چشمانم از حرم بیرون رفت.
دلم بیاختیار دنبالش کشیده شد و ابوالفضل هنوز در حیرت مرگ سعد مانده بود که صدایم زد :«زینب...»
💠 ذهنش پُر از سوال و قلب من از رفتن مصطفی خالی شده بود و دلم میخواست فقط از او بگویم که با پشت دستم اشکم را پاک کردم و #حسرت حضورش را خوردم :«سعد گفت بیایم اینجا تو مبارزه کنار مردم #سوریه باشیم، اما تکفیریها کشتنش و دنبال من بودن که این آقا نجاتم داد!»
نگاه ابوالفضل گیج حرفهایم در کاسه چشمانش میچرخید و انگار بهتر از من تکفیریها را میشناخت که #غیرتش آتش گرفت و خاکستر نفسش گوشم را پُر کرد :«اذیتت کردن؟»
💠 شش ماه در خانه سعد عذاب کشیده بودم، تا کنیزی آن #تکفیری چیزی نمانده و حالا رفتن مصطفی جانم را به گلو رسانده بود که در آغوش چشمانش دلم را رها کردم :«داداش خیلی خستم، منو ببر خونه!»
و نمیدانستم نام خانه زخم دلش را پاره میکند که چشمانش از درد در هم رفت و بهجای جوابم، خبر داد :«من تازه اومدم سوریه، با بچههای #سردار_همدانی برا مأموریت اومدیم.»
💠 میدانستم درجهدار #سپاه_پاسداران است و نمیدانستم حالا در #سوریه چه میکند و او دلش هنوز پیش خانه مانده و فکری دیوانهاش کرده بود که سرم خراب شد :«میدونی این چند ماه چقدر دنبالت گشتم؟ موبایلت خاموش بود، هیچکدوم از دوستات ازت خبر نداشتن، هر جا بگی سر زدم، حالا باید تو این کشور از دست یه مرد غریبه تحویلت بگیرم؟»
از نمک نگرانی صدایش دلم شور افتاد، فهمیدم خبری بوده که اینهمه دنبالم گشته و فرصت نشد بپرسم که آسمان به زمین افتاد و قلبم از جا کنده شد.
💠 بیاختیار سرم به سمت خروجی #حرم چرخید و دیدم حجم خاک و خاکستر آسمان را سیاه کرده و ستون دود از انتهای خیابان بالا میرود.
دلم تا انتهای خیابان تپید، جایی که با مصطفی از ماشین پیاده شدیم و اختیارم دست خودم نبود که به سمت خیابان دویدم.
💠 هیاهوی جمعیت همه به سمت نقطه #انفجار میرفت، ابوالفضل نگران جانم فریاد میکشید تا به آنسو نروم و من مصطفی را گم کرده بودم که با بیقراری تا انتهای خیابان دویدم و دیدم سر چهارراه غوغا شده است.
بوی دود و حرارت آتش، خیابان را مثل میدان #جنگ کرده و همهمه جیغ و گریه همه جا را پُر کرده بود. اسکلت ماشینی در کوهی از آتش مانده و کف خیابان همه رنگ #خون شده بود که دیگر از نفس افتادم.
💠 دختربچهای دستش قطع شده و به گمانم درجا جان داده بود که صورتش زیر رگههایی از خون به زردی میزد و مادرش طوری ضجه میزد که دلم از هم پاره شد.
قدمهایم به زمین قفل شده و تازه پسر جوانی را دیدم که از کمر به پایینش نبود و پیکرهایی که دیگر چیزی از آنها باقی نمانده و اگر دست ابوالفضل نبود همانجا از حال میرفتم.
💠 تمام تنم میان دستانش از وحشت میلرزید و نگاهم هر گوشه دنبال مصطفی میچرخید و میترسیدم پیکره پارهاش را ببینم که میان خیابان رو به حرم چرخیدم بلکه #حضرت_زینب (علیهاالسلام) کاری کند.
ابوالفضل مرا میان جمعیت هراسان میکشید، میخواست از صحنه انفجار دورم کند و من با گریه التماسش میکردم تا مصطفی را پیدا کند که پیکر غرق خونش را کنار خیابان دیدم و قلبم از تپش افتاد.
💠 به پهلو روی زمین افتاده بود، انگار با خون #غسلش داده بودند و او فقط از درد روی زمین پا میکشید، با یک دستش به زمین چنگ میزد تا برخیزد و توانی به تن زخمیاش نمانده بود که دوباره زمین میخورد.
با اشکهایم به #حضرت_زینب (علیهاالسلام) و با دستهایم به ابوالفضل التماس میکردم نجاتش دهند و او برابر چشمانم دوباره در خون دست و پا میزد...
#ادامه_دارد
#دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_بیست_و_هفتم
#تولیدی_عس_زنجان
31.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ مرزبانان جان برکف
#مرزبانی
#مرز_مقدس
#شهدای_فراجا
#پلیس_قاطع_امنیت_ملی
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
🔷️☫ با ما همراه شوید.
🔹️☫جهاد تبیین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه جوری اقتدار پلیس را ازش گرفتن!!!!!
😏 زنیکه پدر سوخته بدون حجاب موتور سواری می کنه . پلیس ازش مدرک می خواد ، ببینید با چه جسارتی داره با پلیس برخورد میکنه!!!!!!!!
🔴 اگر در مسأله حجاب، راه امام را نرویم، سیلی خواهیم خورد
🔰رهبر انقلاب در مورد راه امام ره فرمودند که:
« اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد »
👈 از طرفی معظم له، نه یک بار بلکه چند بار به این مطلب اشاره کرده اند که در موضوع حجاب، امام خمینی ره محکم و قاطع پای این مسأله ایستاد.
◀️ راه امام در مسأله حجاب این بود که به هجمه ها، فشارهای داخلی و خارجی و بهانه ها و توجیهات اهمیت نداد. اگر در زمینه حجاب راه امام را نرویم، همان اتفاقی که مقام معظم رهبری در مورد کنار گذاشتن راه امام فرمودند، برای ما پیش خواهد؛ یعنی « ملت ایران سیلی خواهیم خورد ! »
https://eitaa.com/PR_Police
اعزام اولین کاروان دوره های تربیت و تعالی مرکز آموزش شهیدادیبی فراجا به عتبات عالیات در سال ۱۴۰۲
📌جمعه ۲تیر ماه ۱۴۰۲
✨✨✨✨✨
#کربلا_اولی_ها
#لبیک_یاحسین
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
#عتبات_عاليات #تولیدی ع س مرکز آموزش شهیدادیبی فراجا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢لحظه اعلام خبر مرزبان #شهید_حسن_قورزایی به خانواده شهید
📜اطلاعیه
💢مراسم تشییع و تدفین پیکر مطهر شهید والامقام مرزبانی استواریکم شهید حسن قورزایی
فردا چهارشنبه هفتم تیرماه ۱۴۰۲ ساعت 8 صبح از مصلی شهر علی اکبر برگزار می شود.
🔘 از عموم مردم شهید پرور شمال استان برای حضور در این مراسم دعوت بعمل می آید.
استواریکم شهید حسن قورزایی شب گذشته در درگيري مسلحانه با گروهک تروریستی در مرز سراوان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
#عس_سیستان_و_بلوچستان
#گزارش_تصویری
📸 برگزاری بیست و هشتمین دوره مسابقات استانی قرآن کریم کارکنان پایور و وظیفه و پنجمین دوره مسابقات استانی قرآن کریم خانواده های کارکنان فرماندهی انتظامی خراسان جنوبی
#مسابقات_استانی_قرآنکریم_فراجا
#پلیس_قرآنی
#پلیس_مکتبی
#پلیس_مومن
#عس_خراسانجنوبی
📸 آیین افتتاحیه بیست و هشتمین دوره مسابقات استانی قرآن کریم کارکنان پایور و وظیفه و پنجمین دوره مسابقات استانی قرآن کریم خانواده های کارکنان فرماندهی انتظامی خراسان جنوبی
#مسابقات_استانی_قرآنکریم_فراجا
#پلیس_قرآنی
#پلیس_مکتبی
#پلیس_مومن
#عس_خراسانجنوبی
🍃🔹ششم تیر سالگرد سوء قصد به جان رهبر معظم انقلاب
🔸در ششم تیر ماه سال ۱۳۶۰ حضرت آقا توسط منافقین در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند،اما تقدیر الهی چنین بود كه ایشان برای آینده نظام حفظ شوند
🍃🌸
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_البرز
♻️رئیس سازمان عقیدتی سیاسی فراجا :
💢نیروهای انتظامی به عنوان حافظان امنیت، آسایش و آرامش مردم ،مظهر اقتدار و آرامش مردم در جامعه هستند.
💢بارها و بارها گفتهایم، پلیس با کسانی که بخواهد امنیت و آرامش مردم را به مخاطره بیندازد، مقتدرانه برخورد جدی خواهد کرد.
#پلیس_مجاهد
#اقتدار_امنیت
#جهاد_تبیین
#پلیس_تراز انقلاب
#تولیدی_عس_مرزبانی گیلان
🔺بیش از ۳۵هزار نفر برای جشن ده کیلومتری به میدان آمدند!
🔹با وجود اینکه ده روز تا عید غدیر مانده، گروههای مختلف فعالیت خود را برای میزبانی از حرکت جمعیت میلیونی در تهران آغاز کردهاند.
🔹 با توجه به وسعت مهمانی ده کیلومتری غدیر که از میدان امام حسین(علیه السلام) تا میدان آزادی امتداد دارد، هماکنون بیش از از ۳۵هزار نفر از گروه های مردمی و جهادی در قالبهای مختلف برای این رویداد آماده میشوند.
#شهر_غدیری
#پلیس_ترازانقلاب
#تولید_عس_استان_چهارمحال_و_بختیاری