eitaa logo
روابط عمومی پلیس
5.8هزار دنبال‌کننده
51.3هزار عکس
15هزار ویدیو
201 فایل
لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
📸فضاسازی از پیام تقدیر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) از کارکنان انتظامی به مناسبت اربعین سال ۱۴۰۲ در ستاد فرماندهی و ورودی اماکن انتظامی استان کردستان
50.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انتشار نخستین بار؛ مستند روایت نوید 🔺ناگفته‌های پرونده نوید افکاری از زبان خودش
✅🌹زندگی نامه شهید مهدی باکری🌹 3⃣قسمت سوم پس از پیروزی انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هنگامی که در تلاش برای تأسیس نهاد سپاه پاسداران در ارومیه بود به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در آمد. شهید مهدی باکری در آنجا نقش فعالانه ای در تشکیلات و قدرت نهاد ایفا کرد. پس از آن، ضرورتاً به دادستانی دادگاه انقلاب ارومیه منصوب شد و سپس ضمن خدمت سربازی اش به مدت ۹ ماه به عنوان شهردار ارومیه معرفی گردید و خدمات ارزنده ای به یادگار گذاشت. ازدواج شهید مهدی باکری با شروع جنگ مصادف شد و جهیزیه همسر وی به اسلحه و نارنجک تبدیل شد. دو روز بعد از عقدشان، مهدی باکری به جبهه رفت و سپس به مدت دو ماه با مسئولیت و خدمات ارزنده ای به جهاد استان و مردم، به شهر و منطقه نظامی اعزام گردید. شهید مهدی باکری به عنوان فرمانده عملیات ارتش ارومیه تلاش های گسترده ای برای برقراری امنیت و دستگیری مزدوران شرق و غرب در آنجا انجام داد. با وجود مسئولیت های مختلف شبانه روزی، پس از شروع جنگ، وظیفه جهادی خود را در مقابل متجاوزان کافر بعثی و میهن اسلامی خویش در جبهه ها انجام نمود.
فضاسازی از پیام تقدیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) از کارکنان انتظامی به مناسبت اربعین سال ۱۴۰۲ در انتظامی مشهد مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 💥هشدار💥 ‏هر کوله‌پشتی به دوشی، دانشجو نیست. مراقب باشید! در شلوغی‌ها، مزدوران دشمن منافقین و اشرار از پشت، مردم و حافظان امنیت را نزنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️ حرفهای جدید حسن روحانی را بشنوید، طوری ترامپ را مظلوم و ما را ظالم نشان می‌دهد که گویی ما که خواستیم برجام بدون کم و کاست اجرا شود زیاده خواهی کرده‌ایم و ترامپ حق داشته که هر بلایی سر ما بیاورد. با این حرفها یقین پیدا کردم اگر رهبری نبود، به سرعت موشکی و منطقه‌ای را هم می‌دادند! 💬 حسین صارمی 🇮🇷
فکر توام و صحن و سرایی که نداری داغ حرم و درد بنایی که نداری له له زده‌ ام تا بنشینم لب حوض و فواره‌ ای و آب نمایی که نداری زوار تو حیران که چگونه بنشینند در گوشه ی تنهایی جایی که نداری کو کهنه رواقی که به قلبم بفشارد هفتاد و دو تا کرببلایی که نداری آنقدر غریبی که نیفتاده کنارت مشک و علم و دست جدایی که نداری بگذار که بر سنگ بکوبم سر خود را با محتشم نوحه سرایی که نداری پس می‌ شکنم تکه به تکه دل خود را در تکیه ی لبریز عزایی که نداری سخت است که معصوم زمین باشی و اما عمری بخوری چوب خطایی که نداری حالا به چه حالی بگذارم دل خود را در گوشه ی ایوان طلایی که نداری ✍ایوب پرندآور