eitaa logo
روابط عمومی پلیس
5.8هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
14.6هزار ویدیو
201 فایل
لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اینجا چین یا ژاپن نیست! 🔹این پل‌ها بر روی دره‌ای به عمق ۲۵۰ متر واقع در محدوده دریاچه سد و نیروگاه کارون ۳ و به جهت جایگزینی جاده قدیمی ایذه - شهرکرد ساخته شده‌اند. 🔹 پل‌های فوق دارای طویل‌ترین دهانه قوسی از نوع خود در خاورمیانه هستند. 🔹تمام مراحل پروژه اعم از طراحی، محاسبات ایستایی سازه فلزی، ساخت قطعات فلزی و نصب پل توسط کارگران و مهندسان ایرانی انجام شده است. ✅ اخبار تهران👇 https://eitaa.com/joinchat/2367422697Ccde4d4f394
🔺درمورد نیکا شاکرمی داستان دروغ ساختید درمورد اسرا پناهی دروغ گفتید برای پاهای حسین رونقی دروغ گفتید درمورد ناتوان شدن توماج صالحی دروغ گفتید درمورد مهسا امینی داستان دروغ ساختید 🔹داستان فقط یکی از صدها دروغ کثیف اپوزیسیون تو چندماه اخیره ☑️به کانال انقلابی بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3861118976C7d082fd2da
شیعه ام من، تکیه بر عشق و اصالت میدهم دشمنم را ذلت و زجر و خجالت میدهم بهر نابودی اسرائیل و شیطان بزرگ من به سرداران ایرانی وکالت میدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨یکی از دلایلی که آمریکا تشنه به خون اپلیکیشن تیک تاکه اینه که آمریکا رو بدون سانسور نشون میده و اونا هم هیچ غلطی نمی‌تونن کنن ـــــــــــــــــــــــ
شیرزن ایرانی که کمتر کسی او را می شناسد ❄️🌹❄️ بانو «آمنه وهاب زاده» امدادگر، آر پی چی زن و همرزم شهید همت و شهید چمران که وقتی رژیم بعث شیمیایی زد و ایشان دید جانبازی که درحال درمانش است ماسک ندارد؛ ماسک خود را به او داد و خود شیمیایی شد. چرا از این زن قهرمان ایرانی، برای مردم تاکنون گفته نشده است ؟! @atashbekhtyar
نیم نگاهی به زندگی خانم آمنه وهاب زاده: روزگار عجیبی است، زمان و عمر می‌گذرد و ممکن است امروز کسانی که روزگاری تعیین‌کننده سرنوشتی بودند را در گوشه‌ای تک و تنها بیابیم؛ آرپی‌جی‌زن دوران دفاع مقدس خانم آمنه وهاب زاده: شیرزنی که حتی تا پای دفن شدن در قبری عمیق رفته، این روزها در خانه استیجاری‌اش در شهرک اکباتان روزگار می‌گذراند.  آمنه وهاب زاده جانباز 70 درصد شیمیایی و یادگار دوران دفاع مقدس می گوید: هنگامی که خبر حمله عراق به ایران منتشر شد، شور انقلابی و حس دفاع از کشور در وجود من ایجاد شد، به گونه‌ای که به طرف مسجدی واقع در پل سیمان شهرری رفته و پس از ثبت‌نام و گذراندن دوره‌های مختلف نظامی همچون تاکتیک‌های رزمی، چتربازی و به کار بردن انواع سلاح‌های سنگین راهی جبهه‌های جنگ شدم. پس از حضور در جبهه، مدتی را به عنوان بهیار در بیمارستان پتروشیمی فعالیت می‌کردم، اما از آنجایی که به زبان عربی مسلط بودم، به عملیات جنگ‌های نامنظم و چریکی وارد شدم. یک بار همراه شهید ابراهیم همت در منطقه کردستان عراق سعی داشتیم عملیاتی انجام دهیم، اما دشمنان و ستون پنجمی‌ها چند خمپاره به طرف ما شلیک کردند که بر اثر موج انفجار بیهوش و به دلیل مصدومیت من، عملیات را متوقف کردند. آمنه وهاب‌زاده شهید چمران را نیز از نزدیک ملاقات کرده بود، هنگامی که این فرمانده بزرگ دفاع مقدس برای اولین بار برای سرکشی به خانواده شهدا و آسیب‌دیدگان به ماهشهر آمده بود. شهید چمران را کسی نمی‌توانست در یک نقطه خاص پیدا کند و همیشه در حال سرکشی و رسیدگی بود، اما زمان گذشت و طی یک عملیاتی، برای پیدا کردن خواهرزاده‌ام به سردخانه مراجعه کردم که در آنجا فردی عنوان داشت که "تعدادی جنازه برای ما آورده‌اند و اگر می‌خواهید خواهرزاده‌تان را پیدا کنید، خودتان بروید و شناسایی کنید"، به سراغ اجساد شهدا می‌روم اما هنگامی که پارچه را از روی صورت اولین جسد برداشتم، با چهره شهید چمران مواجه شدم. از انفجار آمبولانس تا زنده به گور شدن این داوطلب هلال‌احمر که خاطرات زیادی از آن دوران مقدس در خاطر دارد، در اینجا به یکی از شبیخون‌های رژیم‌ بعث به آبادان اشاره می‌کند، می‌گوید: آن شب آمبولانس‌ها بسیاری درگیر جابجایی مصدومان بودند، به گونه‌ای که وقتی یکی از آمبولانس‌ها آمد، راننده آنقدر زخمی شده بود که نمی‌توانست دوباره پشت فرمان بنشیند، برای همین خودم پشت فرمان آمبولانس نشستم و یکی از رزمندگان که در وضعیت وخیمی بود را به زحمت سوار آمبولانس کردم تا به بیمارستان یا حتی چادر امدادی برسانم. در لحظه انتقال این رزمنده مجروح، یکی دیگر از رزمندگان که تنها از ناحیه دست مجروح شده بود، از من خواست که او رانندگی کند، این فرد در مسیر برگشت، راه را گم کرد و برای پیدا کردن مسیر، یکی از چراغ‌های آمبولانس را در شب روشن کرد که این باعث شد عراقی‌ها ما را شناسایی کرده و با گلوله و خمپاره به استقبال ما بیایند، اما ما توقف نکرده و به راه خود ادامه دادیم. در طول مدت بارش گلوله و خمپاره عراقی‌ها، از ناحیه شکم احساس درد می‌کردم، اما آتش خمپاره عراقی‌ها آنقدر زیاد بود که فکر درد را نمی‌کردم، ولی وقتی به بیمارستان رسیدم، هنگامی که پرستار در آمبولانس را باز کرد، گفت که چرا شکمت پاره شده و روده‌هایت بیرون ریخته؟ اما آن وقت بیهوش شدم. وهاب‌زاده با بیان اینکه بعدا برایم شرح دادند که مرا به اتاق عمل برده و روده‌هایم را به داخل شکم برگرداندند، می‌افزاید: وقتی من را به اتاق عمل بردند، آنطور که عنوان شده، علائم حیاتی من از کار می‌افتد و به علت کثرت معلولان، مرا به معراج شهدا منتقل می‌کنند. وی کمی تامل می‌کند و با فرستادن صلواتی جمله خود را اینگونه ادامه می‌دهد: نمی‌دانم چند روز طول کشید، ولی آنطور که دوستان نقل کرده‌اند، هنگامی که قصد داشتند شهدا را به داخل خودروی حمل منتقل کنند، فردی مشاهده می‌کند که مشمعی که مرا داخل آن پیچیده بودند، بخار کرده بود، سراسیمه به داخل بیمارستان می‌دود و از پزشک معالج می‌خواهد که مرا دوباره معاینه کند. پزشک معالج پس از دیدن پیکر من، عنوان می‌کند "این شهید را چرا اینجا آوردید؟" و پس از معاینه متوجه زنده بودن من شده و مرا به اتاق عمل منتقل می‌کنند که امروز نیز در خدمت شما هستم. وهاب‌زاده در مورد شیمیایی شدن خود نیز به عملیات "والفجر یک در منطقه فکه" اشاره می‌کند و گفت: ما در آنجا مستقر بودیم که هواپیماهای عراقی منطقه را بمباران کردند، من فکر می‌کردم یک بمباران همیشگی است، اما ناگهان بوی سیر (گاز خردل شیمیایی) در همه منطقه پخش شد و من و یکی از مجروحان به صورت مشترک از یک ماسک استفاده کرده و در آن عملیات بود که مجروح شدم و پس از دقایقی، صورت و چشمانم دچار سوزش شد و دستانم نیز تاول زد. هنوز هم پس از گذشت چندین سال، دست و گردنم میزبان تاول‌های آبکی گازهای شیمیایی است. @atashbekhtyar
🔴فرازی از وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید🕊 من سید حسن، بچه تهران و از لشکر حضرت رسول ص هستم. پدرو مادر عزیزم، شهدا با اهل بیت ع ارتباط دارند؛ اهل بیت ع شهدا را دعوت میکنند. من در شب حمله ، یعنی فردا شب به شهادت میرسم و جنازه ام ، هشت سال و پنج ماه و بیست‌وپنج روز دیگر درمنطقه می‌ماند. بعدازین مدت جنازه ام پیدا میشود آنگاه که دیگر امام خمینی در میانتان نیست. این اسراری است که ائمه ع بمن گفتند و من بشما میگویم. به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم ؛ به آنان بگویید که مارا فراموش نکنند... (دقیقا پیکر شهید بعداز شب عملیات یعنی ۸سال و ۵ ماه و ۲۵ روز بدستمان رسید و کاملا آن وصیتنامه درست بود) ☘به نقل از سردار حاج حسین کاجی برگرفته ازکتاب خاطرات ماندگار‌ص‌۱۹۲ شادی روح شهدا صلوات🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━ @atashbekhtyar
32.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگر شاه می‌ماند... برخی اینگونه القاء می‌کنند که اگر شاه می‌ماند شرایط کشور بهتر بود. اما حقیقت ماجرا چیست؟ @atashbekhtyar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 مستند عاقبت اعتماد به گرگ 🛑 داستان قمار بزرگی که هاشمی رفسنجانی در زمان ریاست جمهوری خودش با آمریکا کرد و شکست سنگینی که نصیبش شد... 🔺ماجرا از این قرار بود که حزب الله لبنان ، تعدادی از نیروهای آمریکا را گروگان گرفت. 🔺رئیس جمهور آمریکا که آن زمان ، پدر جرج بوش بود از هاشمی برای آزادی آنها کمک خواست و قول رفع تحریم ها را داد. ❌ هاشمی به قولش عمل کرد اما آمریکا... 🔻 از عجایب روزگار است آقای هاشمی که خودش طعم تلخ اعتماد به آمریکا را چشیده بود ، به رهبری اصرار ارتباط با آنها را داشت !! @atashbekhtyar
هم اکنون سالن غدیر
گفته می‌شود خانم همسر ضارب از اهالی آ.غ چندی پیش به کشور آذربایجان سفر کرده و در طول چند ماه اخیر رژیم ، به دلایل نامعلومی اجازه بازگشت به او نداده؛ عدم همکاری سفارت آذربایجان با وی منجر به بروز اختلال روانی ضارب در مقابل این زن متأهل شده است.
محمدیان رئیس پلیس پایتخت شد 🔹با حکم سردار احمدرضا رادان فرماندهی کل انتظامی کشور، سردار محمدیان فرمانده انتظامی تهران بزرگ شد؛ محمدیان فرمانده انتظامی استان البرز و رئیس پیشین پلیس آگاهی تهران بود. 🔹سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ نیز به عنوان رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا منصوب شد.