🔴نوروز، بهانه‌ای است تا ببینیم چه هستیم، چه می‌توانیم باشیم ✍ اگر در انسان تغییرى پیدا نشود، اگر استعدادهاى انسان شکوفا نشود و اگر انسان، گُل ندهد، این درخت از چرخه حیات بیرون خواهد افتاد. همان گونه که این درخت در راهى که خدا مى‌خواهد مى‏رود، من هم تصمیم بگیرم در راهى که خدا مى‌خواهد، بروم؛ اینها همه درس‌هایى است که انسان در کنار جوى آب مى‏‌نشیند، زیر درخت‏هاى گُل مى‌نشیند، استراحت مى‌کند و مرور می‌کند. باید خودش دست خودش را هم بگیرد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ #رمضان_ماه_خودسازی #تربیت_پلیس_در_تراز_جامعه_قرآنی #تولید_عس_ف_انتظامی_شهرستان_جهرم

انتخاب با شما! 🔸️فصل بهار را نگاه کنید. انسان از این طراوت سبزی‌ها لذت می‌برد؛ اما طولی نمی‌کشد این سبزی‌ها زرد می‌شود، «فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا»، بعد از زرد شدنش هم خشک می‌شود، «ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا»(حدید، ۲۰). 🔸️تمام می‌شود، جوانی، خرمی، شادمانی، سرسبزی، طراوت، زیبایی، نشاط و سرزند‌گی؛ مدتی که گذشت، کم‌کم موهای سفید می‌روید...و روزی همه‌اش زیر خاک می‌رود. 🔸️ولی خدا در این موجود خاکی، رازی قرار داده که می‌تواند ارزش وجودیش را بی‌نهایت کند. خودش را به خدا وصل کند. این بازار و این میدان، شما انتخاب کنید! ۱۳۸۸/۰۲/۰۳

🔴شب عید در آرامگاه حافظ چه گذشت؟ شبی که حافظ لگدمال شد... ♦️جایی که نماد شعر و ادب و فرهنگ تلقی می‌شود! چه ناباورانه، و چه دردناک در شبی که آیینی کهن را جشن می‌گیریم و مدعیانه بر تمدن و فرهنگ خویش می‌بالیم، همه چیز را لگد مال کردند. ♦️در حافظیه شیشه مقبره حافظ را شکستند و خُرد کردند... و روی سنگ قبر حافظ با کفش هایشان ایستادند، تمام گُل ها له شد و از باغچه ها فقط گِل ماند... ♦️زمینِ آرامگاه، میزبان بطری های آب و نوشابه، پوست های پلاستیکی چیپس و پفک و ماسک های از دهان افتاده شد! ♦️نگذاشتند قرآن پخش بشود. کاش یکی به ممانعت‌گران توضیح می‌داد چرا لقبِ خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین شیرازی شد حافظ! در مقبره‌ی حافظ به قرآنی که در چهارده روایت می‌خواند! ♦️مسافران قدم بر چشم شیراز گذاشته‌اند اما رواست که چنین بی حرمتی کنند خاکِ مصلای این شهر عشق را؟! ♦️فیلم موسیقی همخوانی شده توسط مردم هم جالب است.در آرامگاه حافظ در یکی از اصیل‌ترین نقاط فرهنگی ایران، هیچ اثری از اصالت و هنر ایرانی به چشم نمی‌خورد. اگر از اشعار حافظ و هنر ایرانی خوشتان نمی‌آید در حافظیه چه می‌کنید؟‌ 🔸عکس و متن با تلخیص از شیوا عطاران