eitaa logo
صالحین فائزه
51 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
10.2هزار ویدیو
185 فایل
اطلاع رسانی برنامه ها و گزارشات پ فائزه
مشاهده در ایتا
دانلود
چه دارے⁉️ در اَعماق #چشمانتَ…!!! کہ این چنین جـ♥️ـانِ مــرا به #اِسارت مــی بــرد...؟؟؟ #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🥀صبحتون☀️ به زیبایی لبخند شــهــــ❤️ــدا..🌤🥀
🔸دنبال معجزه ایم دریغا که معجزه من تویی ای شهید 🔹معجزه من ، چشمان توست که من را با دقت می نگرد 🔸و آنگاه که دل یخ زده از گناهم رو ، ذوب می کنی و من گناه آلود و زمین خورده را به آسمان میرسانی ! ❤️ روزتون شهدایی ✋ 🦋 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
‏پسری که یک شبه، مرد شده‌... حواسش هم به تابوت پدر هست، هم مواظب خواهر... 📸در حاشیه مراسم وداع با پیکر شهید جواد الله کرم، دیروز در مشهد 🔹پیکر شهید مدافع حرم جواد الله کرم پس از گذشت چهار سال طی عملیات تفحص در منطقه خان‌طومان کشف و هویتش شناسایی شد ✅
🔰 برای ماموریت اعزام شدند اهواز. با هم رفتند کنار پل کارون... ❗️وضعیت نامناسب خانواده ای، او را ناراحت کرد. 📌گفت بریم عملیات، با 👌 کشان کشان دوستش را برد طرف آن خانواده. با رفت سراغ پیرمردی که سرپرست خانواده بود و گفت: 🔻آقای محترم، هیچ می دانید اینجا بوی باروت جنگ به مشام می رسد؟ 🔻می دانید اهواز از شهرهای خط مقدم جنگه؟ 🔻می دانید شما میزبان خوب رزمندگان هستید؟ پیرمرد گفت: خوب حالا باید چی کار کنم؟ ⏪ به او گفت: ما که از شما چیزی نمی خواهیم؛ فقط پایبندی شما مردم محترم را به و می خواهیم. 🔺پیرمرد فهمید، صورت محمد را بوسید و گفت: به شرطی که ما را هم کنی!
که سر بلند کرد، سید نفس گرفت: _خیلی ساله که منتظر این لحظه‌ام که بانوی قصه‌ام بشی... که بیام خواستگاریت! نمیدونی چقدر سخت بود که صبر کنم... که دلم بلرزه و بترسه که کسی زودتر از من نیاد و ببردت... آیه: _دلم خیلی سال پیش لرزید، برای یه پسر که یه روز با لباس نظامی اومد تو کوچه... دلم لرزید برای قدمهای محکمش، قدمهایی که سبک و بیصدا بود... دلم لرزید برای چشمای خسته اش، چشمایی که نجیب بود و نگاه میدزدید از من! سید مهدی: _ آخ بانو! نگو که منم هرهفته به امید دیدن تو میومدم که نفس بکشم توی اون کوچه...وقتی...
🤲😔 🖤ما مدعیانِ عشقِ صادق (ع) هستیم... 🏴جیره خورِ مکتبِ حقایق هستیم... 🖤صد شکر که شیعه زاده گردیدیم و، 🏴صد شکر به جعفریه لایق هستیم... (
🕯 دلم هواى بقیــع دارد و غــم صادق عـــزا گـــرفته دل من ز ماتم صادق دوباره بیرق‌مشکى به‌دست‌دل‌گیرم زنم به‌سینه که آمد ◾️شهادت جانسوز امام‌ جعــفر صادق علیه الســلام تسلیت باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام جلسه ای به مناسبت شهادت شهادت امام جعفر صادق(ع) امشب۱۳۹۹/۳/۹برگزار می گردد . بههمراه نماز جماعت ،مدیحه سرایی سخنرانی و با پذیرایی غذای سفره ب کریمان انقلاب🖤🖤🖤
❌⚫️ سفارش امام صادق علیه السلام در آخرین لحظات عمر شریفشان ▪️شیخ صدوق (ره) از ابو بصیر روایت می­کند که بعد از شهادت امام صادق (علیه السلام) برای عرض تسلیت به خدمت «ام حمیده» ام ولد امام صادق (علیه السلام) مشرّف شدم. آن بانو به گریه افتاد و من نیز به جهت گریۀ او به گریه افتادم. پس از آن عرضه داشت: ای ابو محمد! اگر حضرت صادق (علیه السلام) را در وقت شهادت می­دیدی، هر آینه امر عجیبی را مشاهده می­کردی: آن امام بزرگوار در هنگامه ی رحلت چشم­ان خود را باز کرده و فرمودند: تمام خویشاوندان مرا جمع کنید! پس ما تمام خویشاوندان آن حضرت را جمع کردیم و به نزد آن بزرگوار آوردیم. آن حضرت رو به سوی آنها نموده و فرمودند: بدرستی که شفاعت ما (اهل‌بیت) به کسی که نماز را سبک بشمارد و به آن اعتنا و اهتمام نداشته باشد، نمی­رسد. 📓 ثواب الاعمال: ۲۲۸، بحار الانوار: ۴۷/۲ح۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍مامور شده بود برای فتح بستان.تیپ تازه تشکیل شده بود و از شهرهای مختلف نیروداشت.یکی ازگردان های ما سیصد نفر از بچه های کرمان بودند.مسئول این رزمنده ها جوانی بود بنام قاسم سلیمانی. اولین بار درسوسنگرد دیدمش؛زیر آتش توپخانه های دشمن.وقتی باهم صحبت کردیم گفت:《سخت ترین جای عملیات روبه من بدید.》سمت چپ جاده سوسنگرد به دهلاویه تابرسد به پل سابله و شهر بستان،مشکل ترین محور عملیات بود.تیپ ما با تیپ عاشوراوتیپ کربلا درست درهمین نقطه الحاق می کرد. این محور حساس را دادیم به قاسم سلیمانی. آن روزها جنگ کمبودهای زیادی داشت.خود قاسم باید آب ونان و مهمات و مایحتاج گردان راجور میکرد از طرفی هم باید دنبال آموزش این نیرو ها می‌افتاد؛نیروهای بسیجی تازه به جنگ امده،آموزش ندیده وازهمه قشرو طیف.فرماندهی این گردان کار ساده ای نبود.درفرصتی که تا عملیات باقی بود گردانش را رو به راه کرد. 📚راوی سردار مرتضی قربانی