بسم الله.
مدت زیادی بود که ضرورتی به تاسیس مجدد کانال برای انتشار دیدگاههای خود نمی دیدم و حداکثر در شبکه ویراستی کلماتی کوتاه را منتشر می نمودم. تحرکات طیفی با دیدگاههای کاملا معارض با مبانی و نظریات امامین انقلاب اسلامی در حوزه های فرهنگی و سیاسی که خود را اتفاقا صاحبان نظریات اصیل انقلاب اسلامی نیز معرفی می کنند، بنده را وا داشت تا دیدگاههای خود را در این کانال منتشر نمایم.
ابوذر منتظرالقائم.
آقای ابوالفضل اقبالی که در مناظره ای در خصوص لایحه حجاب و عفاف شرکت کرده بودند، پس از کوتاه آمدن از دیوار تهدید و توهین، مطلبی تحت عنوان "نسبت میان شریعت و جامعه " در کانال ایتای خود نوشته و سعی کردند تا دیدگاههای خود را به نحوی موجه تشریح کنند. پاسخ اینجانب به دیدگاههای منتشره در مطلب ایشان تحت عنوان شریعت و جامعه ، در مطلب ذیل تحت عنوان "لیبرالیزم یا شریعت اسلامی؛ کدام را تئوریزه می کنیم؟" داده شده است. مشروح مطلب را می توانید در فایل پیوست مطالعه بفرمایید.
گوشه هایی از متن :
🔸 با مرور مطالب منتشره از سوی آقای اقبالی، بجای یک مطلب علمی و تئوریک، با یک بیانیه ی نسبتاً توهین آمیز در نقد و رد مخالفان دیدگاه ایشان مواجه می شویم که ادعاهای البته خودمتناقض خود را به نظام اسلامی و دین محمدی (ص) نسبت داده و در مقابل، الگویی بنام الگوی طالبانی از حکمرانی فرض و آن را به منتقدان خود منتسب می کند.
🔸 اشکال کار آنجاست که صاحبان این دیدگاههای غیرمتناسب با سیاستهای نظام اسلامی، مجری تهیه لایحه عفاف و حجاب برای تعزیز در حوزه ای می شوند که اصولاً به تعزیر در آن اعتقادی ندارند.
🔸 ما در حقیقت با این وضعیت مواجهیم که تلاش می شود در سایه ضعف تئوری بخشی از جامعه انقلابی، رفرمیستی و لیبرالی ترین دیدگاهها با تظاهر و شمایل و ادبیات انقلابی به خورد نیروهای متدین رفته و زمینه ساز عدول از سیاستها و روشهای حاکمیت در برخورد با منکرات ومفاسد گردد
🔹نگاهی به اهداف و انگیزه های تاسیس حکومت اسلامی جمهوری اسلامی ایران از لسان امام خمینی ره :
مقدمه : انقلاب اسلامی ایران بی شک پدیده ای نوظهور در قرن حاضر می باشد. انقلابی که توسط رهبری بی نظیر در جهان اسلام چون امام خمینی(ره) هدایت گردید و تحولی شگرف در معادلات سیاسی جهان پدید آورد. ایشان با هدف مقابله با سلطه ابرقدرت های شرق و غرب، ملل اسلامی را به رویکردی مجدد به ارزش های اسلامی فرا خواند. در این رهگذر، ایشان علاوه بر اهتمام به حاکمیت آرمان ها و ارزش های مذهبی، از هیچ کوششی برای تحقق جنبه های آزادی خواهانه و استقلال طلبانه نهضت فروگذار ننمود.
با گذشت 30 سال از انقلاب و در آستانه سی ویکمین سالگرد پیروزی انقلاب، شاهدیم که بعضی از انقلابیون که در گذر زمان دستخوش تغییراتی در تفکر انقلابی خویش شده اند اهدافی را برای انقلاب ترسیم می کنند که با آن چه از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب تبیین شده بود ـ و مردم خداجوی ایران برای تحقق آن اهداف و آرمان ها به رهبر خویش لبیک گفته و وارد صحنه مبارزه با استکبار شدند ـ فاصله ی بسیار دارد و یا بعضی از اهداف انقلاب در معرض فراموشی است.
حضرت امام خمینی(ره) با بصیرت نافذی که داشت خود به این امر پی برده بود و از این رو در آخرین سال حیات پربرکت خویش در تاریخ 25/10/67 طی نامه ای به حجت الاسلام سید حمید روحانی ماموریت داد تا تاریخ انقلاب اسلامی را تدوین کند و در آن نامه به احتمال لغزش از اهداف انقلاب اشاره فرمود.
«امیدوارم بتوانید با دقت، تاریخ حماسه آفرین و پر حادثه انقلاب اسلامی بی نظیر مردم قهرمان ایران را بدان گونه که هست ثبت نمایید. شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهده دار چه کارِ عظیمی شده اید. اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفته اند می نویسند، نه آن گونه که اتفاق افتاده است. از اول می دانند که کتابشان بنا است به چه نتیجه ای برسد و در آخر به همان نتیجه هم می رسند. از شما می خواهم هرچه می توانید سعی و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلاب ها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح می کنند. امروز همچون همیشه تاریخ انقلاب ها، عده ای به نوشتن تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند. شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه داری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایی کردند.» (ج21 ص240)*
به همین دلیل در این مقاله بنا داریم تا با استفاده از بیانات نورانی آن بزرگ مرد تاریخ، اهداف انقلاب اسلامی ایران را بازخوانی نماییم. البته آن چه به عنوان شاهد مطلب از حضرت امام خمینی رحمت الله علیه نقل شده است بخشی از مطالب ایشان در موضوع یاد شده است و اگر بخواهیم تمام بیانات ایشان را بیاوریم حداقل یک کتاب قطور خواهد شد.
🔸برخی از بیانات امام راحل (ره) در تبیین هدف اجرای احکام اسلام از تاسیس حکومت اسلامی:
مهم ترین هدفی که حضرت امام(ره) برای نهضت مردم انقلابی ایران ترسیم فرمود ه اند که دیگر اهداف نیز در ذیل این هدف می گنجد، اجرای احکام اسلام و تحقق حکومت الله بر جهان است.
🔹رای کافی نیست :
«اسلام تاکنون ـ مگر یک چندی که در صدر اسلام بوده است ـ تاکنون وجود خارجی به آن معنایی که باید پیدا بکند، پیدا نکرده. الآن هم که ما جمهوری اسلامی را می خواهیم، تاکنون کاری که ما کردیم مانع را به طور عمده رفع کردیم. آن طوری که ملت تاکنون عمل کرده است، موانع برقراری جمهوری اسلامی را رفع کرده است، که آن رژیم سلطنتی بود. رأی هم به جمهوری اسلامی همه دادید؛ و الآن مملکت ما رژیمش رژیم جمهوری اسلامی است؛ لکن با رأی به جمهوری اسلامی آرمان های اسلام تحقق پیدا نمی کند ـ دنبال این رأی، عمل باید باشد ـ باید یکی یکی احکام شرع در خارج تحقق پیدا بکند. باید دادگستری، دادگستری اسلامی باشد. باید فرهنگ، فرهنگ اسلامی باشد؛ باید بازار، بازار اسلامی باشد؛ مدارس، مدارس اسلامی باشند؛ باید همه قشرها اسلامی بشوند، و همه قوانین اسلام ان شاء اللَّه تحقق پیدا بکند. اگر چنان چه به این آرمانی که همه داریم ان شاء اللَّه برسیم، یک مملکت نمونه پیدا خواهید کرد.» (ج 8 ص108)
🔹ما خواستار جمهوری اسلامی هستیم :
«حکومت اسلامی حکومتی است بر پایه قوانین اسلامی. در حکومت اسلامی استقلال کامل حفظ می شود. ما خواستار جمهوری اسلامی هستیم. جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل می دهد و اسلامی، یعنی محتوای آن فرم، قوانین الهی است.» (ج 5 ص398)
🔹قیام برای احیای احکام الهی:
«ملت ما قیام کرد برای خدا و برای احیای احکام الهی و با شور و شعف به میدان رفت و با دادن فداییان بسیار و شهدای بی شمار غلبه کرد بر کفر و نفاق و دست ابرقدرت ها را از این کشور کوتاه کرد. و این برای اسلام بود و برای خدا. یک کشوری که برای خدا قیام کرده است، برای خدا هم پایدار می ماند و برای خدا هم ادامه می دهد.» (ج 13 ص124)
«شما الآن پیروز نیستید باز؛ برای اینکه آن چه شما می خواهید، آن چه ما همه می خواهیم، این است که اسلام به همه ی معنا در ایران، و ان شاءاللَّه در همه ی ممالک تحقق پیدا بکند. غرض این نبود که فقط ظالم از بین برود؛ مانع از بین برود؛ آن هم یکی بود؛ اما آن ها مقدمه بودند. آن چه مقصد بود اسلام بود؛ آن چه مردم خونشان را در راه آن دادند اسلام بود؛ آن چه مردم جوان هایشان را دادند و زن ها جوان هایشان را دادند و بعد هم اظهار تشکر می کردند، آن اسلام بود و اعتقاد به اینکه باید اسلام تحقق پیدا بکند... ما بین راه هستیم.» (ج 8 ص245)
🔹احیای قرآن :
«همه با هم یک صدا برای اسلام، برای احیای سنت پیغمبر اکرم(ص)، برای احیای قرآن معظم، برای استقلال کشور، برای آزادی ملت، همه با هم به پیش.» (ج 7 ص128)
«کشور اسلامی ایران برای احیای اسلام و قرآن کریم بپاخاسته.» (ج 16 ص309)
🔹لفظ نمی خواهیم:
«ما جمهوری اسلامی لفظی نخواستیم. ما خواستیم که حکومت اللَّه در مملکتمان ـ و ان شاء اللَّه در سایر ممالک هم ـ اجرا بشود.» (ج 8 ص283)
🔹قرآن حکومت کند:
«ما آن چیزی را که می خواهیم، حکومت اللَّه را می خواهیم؛ حکومت خدا را می خواهیم. ما می خواهیم قرآن حکومت کند بر ما. ما می خواهیم قوانین اسلام بر ما حکومت کند. ما هیچ حکومتی را جز حکومت اللَّه نمی توانیم بپذیریم؛ و هیچ دستگاهی را که برخلاف قوانین اسلام باشد نمی توانیم بپذیریم. و هیچ رأیی را که برخلاف رأی اسلام باشد و رأی شخصی باشد. رأی گروهی باشد، رأی حزبی باشد، ما نمی توانیم بپذیریم. ما آن را می توانیم بپذیریم که قانونِ اسلام حکم فرمایی کند. ما تابع اسلام هستیم؛ ما تابع قانون اسلام هستیم. و جوان های ما خونشان را برای اسلام داده اند. جوان های ما آن قدر جدیت کردند، می گفتند ما اسلام را می خواهیم، ما احکام اسلام را می خواهیم.» (ج 8 ص283)
🔹حکومت الله بر جمیع شئون کشور، منتهای مقصد:
«امید آن دارم که شما نخبگان ملت و متعهدان اسلام عزیز موفق باشید که انقلاب بزرگ اسلامی را تا منتهای مقصد ـ که حکومت اللَّه بر جمیع شئون کشور است ـ ادامه دهید.» (ج 12 ص156)
«ای بازماندگان شهدای به خون خفته، و ای معلولان عزیزی که حیات جاوید را با نثار سلامت خود بیمه کرده اید، مطمئن باشید که ملت شما مصمم است پیروزی را تا حکومت اللَّه و تا ظهور بقیة اللَّه ـ روحی فداه ـ نگهبان باشد.» (ج14 ص80)
«ملت ایران و ما مقصدمان این نیست و نبود که فقط محمدرضا برود؛ رژیم سلطنتی از بین برود؛ دست اجانب کوتاه بشود؛ این ها همه مقدمه بود؛ مقصد اسلام است. ما می خواهیم که اسلام حکومت کند در این مملکت؛ احکام اسلام در این مملکت جریان پیدا بکند. اگر ما فرض کنیم که حکومت رژیم سلطنتی از بین برود و یک رژیم دیگری بیاید که آن رژیم دیگر ایادی دیگران، هم از آن، از مملکت ما قطع بشود یک رژیمی بیاید اما رژیم اسلامی نباشد، برخلاف اسلام باشد، این مقصد ما حاصل نشده... بسیارند رژیم آزادمنشانه، رژیمی که استقلال هم دارد، آزادی هم می دهد، اما یک آزادی می دهد که بر وفق اسلام نیست؛ احکام احکام اسلام نیست؛ رژیم رژیم اسلام نیست. عدالت اسلامی به آن طوری که در اسلام است نیست. ما همچو چیزی را نمی خواستیم و نمی خواهیم.» (ج 8 ص42)
🔸دو فاکتو!
این همان کلیدواژه ای است که برخی حکام عرب، به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی را بر اساس ان توجیه می کنند. جالب آنکه پهلوی نیز، ایجاد سفارت برای رژیم صهیونیستی در ایران را همینگونه موجه نمائی می کرد.
حالا خوب فکر کنیم. آیا طراحان لایحه شرم آور عفاف و حجاب نیز، در پنهان و خفا، با اتکاء به برخی نظرسازیها و واقعیت نمایی ها، همین "واقع گرایی" فریبنده را جواز عدول از ضروریات حکمرانی اسلامی معرفی نمی کنند؟
تحول در مفهوم براندازی : عبدالله گنجی
🔸یکی از مفاهیمی که معنادهی به آن در ایران امروز دچار کژتابی است، مفهوم براندزای است. آنچه روشنفکران و بخش سکولار اصلاحطلبان معتقدند اینکه براندازی فقط یک شاخص دارد و آن دستبردن به سلاح است. بنابراین تا کسی دست به سلاح نبرده، معنایش این است که اظهارنظر میکنند و باید در قالب نقد تحمل و بهرسمیت شناخته شود. حتی علیرضا علویتبار از مولدان اندیشه سکولار در ایران ضمن تاکید به «نظام فرادینی» معتقد است براندازی غیرمسلحانه را بلااشکال میداند. حال سؤال این است که آیا براندازی فقط معنای مسلحانه میدهد و بقیهاش حرف و نقد و آزادی بیان است؟ برای فهم این مهم باید سراغ گفتمان کسانی برویم که بر سر براندازبودن آنان در کشور اشتراکنظر وجود دارد. مثلا سلطنتطلبان و پیرمردان و پیرزنان ساکن تیرانا که برانداز هستند، چه میگویند؟ در یک جمله میگویند: «جمهوری اسلامی باید برود.» آنان که فعلا روشهایشان مسلحانه نیست، چرا در درون کشور بر سر براندازبودنشان اجماع وجود دارد؟ چون گفتمان آنان مملو از مفاهیم نفیکننده و براندازانه است.
ادامه در : https://www.farsnews.ir/news/14010425000203/%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%DB%8C
پاسـداران | ابوذر منتظرالقائم
تحول در مفهوم براندازی : عبدالله گنجی 🔸یکی از مفاهیمی که معنادهی به آن در ایران امروز دچار کژتابی
برشی از مقاله :
🔸 براندازی به ۳رکن ماهیت نظام، ساختار و اصول جمهوری اسلامی برمیگردد. اکنون بر سر نگاه به این ۳رکن بینبخشی از انقلابیون سابق با براندازان شناسنامهدار تفاوت ماهوی وجود ندارد. در مواردی مانند حذف یا تشریفاتیکردن ولایتفقیه (مشروطهخواهی یا جمهوریخواهی)، عقبنشینی دین از عرصه سیاست و اجتماع، ورود مخالفان نظام به قدرت در ذیل شعار توسعه سیاسی و... را نمیشود براندازی معنا کرد؟ میتوان گفت براندازی به روش انقلابهای کلاسیک (خشن) یا مسلحانه تقریبا در جهان منسوخ شده است. بهطور مثال، منافقین که از راهبرد براندازی خود عدول نکردهاند اما روش براندازی خود را از آمدن به تنگه زبرجد (مرصاد) و ترور در خیابانهای تهران یا خمپارهزنی کور به تلگرام، اینستاگرام، توییتر و... بردهاند. پس اکنون میتوان گفت آنان دیگر برانداز نیستند؟ ممکن است بگویید این تشکیلات با آمریکاییها چفت و بست دارند و معاون ترامپ و وزیر خارجهاش همین ماه با آنان سمفونی براندازی نوازیدهاند.