✅بوی بد گناه
✍️بعضی از گناهان ما، بوی بدی دارد که مشامِ ملکوتیان را آزار میدهد. طبق بعضی روایات، بعضی از ملائکه از بوی بد گناهان آزرده میشوند؛ همچنین است اولیائی که مشامِ برزخیشان باز است، از بوی بد گناهان ما آزرده میشوند. چه باید کرد تا این بوی بدِ گناه، ما را نزد ملکوتیان رسوا نکند؟ امام رضا علیهالسلام میفرماید: تعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لاَ تَفْضَحْکُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ: با استغفار خود را معطّر کنید، تا بوی بدِ گناهان شما را رسوا نکند...
📚امالی الطوسی، ص ۳۷۲
@Patoghedoostanha
دلم تنهاست اما بعدِ تو همدم نمی خواهد!
برایم سرنوشت انگار غیر از غم نمی خواهد!
مفاتیح الجنان را خوانده ام صد بار بی حاصل...
خدا هم شک نکن ما را کنارِ هم نمی خواهد!
خودم با گریه پر دادم تو را از این قفس روزی...
زیادت سهم اغیار است، عاشق کم نمی خواهد!
ندارم بعد از این سودای سیبی سرخ را در سر...
که این دنیا مرا حوا، تو را آدم نمی خواهد!
اگر از دوست نیشی هم رسد نوش است عاشق را...
پر از زخم است جان اما دگر مرهم نمی خواهد!
به جز تو سِرِّ عشقم را امانت دار خوبی نیست...
فراوان راز دارد دل ولی محرم نمی خواهد!
کسی جای تو را در روزگارم پر نخواهد کرد...
دلم تنهاست اما غیرِ تو همدم نمی خواهد!
🌷🌱🌷🌱
هنگامی که ؛
دری از خوشبختی به روی ما
بسته می شود
در دیگری باز می شود
ولی ما
اغلب چنان به در بسته
چشم می دوزیم که
درهای باز را نمی بینیم...
@Patoghedoostanha
سعی نکن متفاوت باشی !
فقط " خوب باش "
" خوب بودن "
به اندازه ی کافی متفاوت است...
#چارلی_چاپلین
@Patoghedoostanha
چهار نصیحت لقمان به فرزندش:
در حال نماز
مراقب دلت باش👌
سر سفره
مراقب شکمت باش👌
در خانه ی مردم
مراقب چشمت باش👌
در ميان مردم
مراقب زبانت باش👌
@Patoghedoostanha
🌹اگر محجبهها از سر شوق، حجاب داشته باشند و شوق آنها به حجاب دیده شود؛ #حجاب افزوده میشود.
#استاد پناهیان
@Patoghedoostanha
جان خود در ره اولاد علی می بازیم
همچو مالک به عدوان علی می تازیم
ای که گویی که خلایق ز ولی خسته شدند
کوری چشم تو بر سید علی می نازیم
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
اللهم_ارزقنا_شهادت
@Patoghedoostanha
از صدای گذر آب چنان فهمیدم:
تند تر از آب روان عمر گران میگذرد
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
آرزویم این است آنقدر سیر بخندی
که ندانی غم چیست.
#سهراب_سپهری
@Patoghedoostanha
بحث كردن با ادم بي منطق
اين شكليه..
حالا تا قيام قيامت
باهاش بحث كن...!!
@Patoghedoostanha
DoaTavassol_Arabi.mp3
12.8M
🎙دعای توسل(با لحن عربی)
🔺بانوای: #حاجمیثممطیعی
احترام چیزه خوبیه
حرمت دوست داشتن آدما رو نگه دارید
حتی اگه قرار نیست با هم باشید...
@Patoghedoostanha
آخرش
هم زیر این
خاک آرام خواهیم
گرفت، مایی که روی این
خاک، آرامش را از هم میگیریم!
زندگی کوتاه است...
فرصتی برای غم خوردن نیست @Patoghedoostanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر بخواهے نعمتے در تو زیاد شود
باید آن راستایش ڪنی
حتے وقتے گیاهے را ستایش ڪنی
بهتر رشد میڪند . . .
تقدےر ڪنید،
ستاےش ڪنید
تا نعمتهاے خدا
به سوے شما سرازیر شود . . .!
✍🏼 #الهی_قمشه_ای
✨
✍ده چیز، ده چیز دیگر را مےخورد:
➊نیکے بدی را
➋تڪبر علم را
➌توبه گناه را
➍دروغ رزق را
➎عدل ظلم را
➏غم عمر را
➐صدقه بلا را
➑خشم عقل را
➒پشیمانے سخاوت را
➓غیبت حسن عمل را
@Patoghedoostanha
No one loves you like I do ,
No One ...
هیچڪس تو رو اونطور ڪه
من دوست دارم دوستت نداره
هیچڪس...
•┈┈••✾❀ @loveely ❀✾••┈┈•
🌧تا باران نباشد، رنگین کمانی نیست...
تا تلخی نباشد، شیرینی نیست...
تا غمی نباشد، لبخندی نیست..
تا مشکلات نباشند، آسایشی وجود نخواهد داشت...
♥️ پس همیشه به خاطر داشته باش:
هدف این نیست که هرگز اندوهگین نباشی، هرگز مشکلی نداشته باشی، هرگز تلخی را نچشیده باشی...
همین دشواریها هستند که از ما
انسانی نیرومندتر و شایستهتر میسازند،
و لذت و شادی را برای ما معنا میکنند...
و اگر در مسیر رود سنگی نباشد، صدای دلنشین رودخانه نیز وجود نخواهد داشت...
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
💠♥️💠
♥️💠
💠
#part47
هر دو میخندند. سیاوش میگوید:بفرمایید بشینید خواهش
میکنم،من مزاحمتون نمیشم
مینشینم.
سیاوش میگوید:وحید جان،به مهمونت رسیدي سري هم به ما بزن.
با هم دست می دهند،یاعلی میگوید و میرود. چقدر جنس نگاهش را
دوست داشتم،همان که وقتی رو به من بود،زمین را نشانه میرفت.
عمو دستش را جلوي صورتم تکان میدهد:کجایی فرمانده؟
به خودم میآیم،من واقعا کجا بودم؟؟؟
****
سه روزي از هم خانه شدنم با عمو میگذرد. قرار است امروز به خانه
ي آقاسیاوش و به دیدن مادرش برویم،براي نهار. اذان ظهر را گفته
اند،مانتو و روسري میپوشم و میخواهم با،تربتی که عمو،روز اول
داد،نماز را شروع کنم. عمو از دستشویی خارج میشود،قطرات آب
وضو ،صورت مهربانش را زیبا کرده،نگاهی میاندازد و میگوید:باید
زودتر چادر نماز بخریم نیکی.
در جواب محبتش،لبخند میزنم. تربت را روي زمین میگذارم و راز و
نیاز را با یگانه ام آغاز میکنم.مانتو بلند یاسی میپوشم و روسري مشکی. سوار ماشین عمو
میشوم،عمو هم مینشیند و راه میافتیم.
عمو میگوید:یه چیزي میخوام ازت بپرسم نیکی،از روز اول که
دیدمت،راستش دارم سبک و سنگین میکنم که بپرسم یا نه.
:+بپرسید،راحت باشید
:_ناراحت نمیشی؟
:+از دست شما،هیچ وقت!
عمو گلویش را با چند سرفه صاف میکند و آرام میگوید:نیکی جان،تو
از..تو از احکام خانمها چیزي میدونی؟
:+چی؟
:_احکام خانمها،یعنی کارهایی که مخصوص خانمهاست..
:+مگه یه همچین چیزیام داریم؟
:_معلومه که داریم،یه خانمـ و آقا فرق زیادي با هم دارن،طبیعتا تو
بعضی احکام هم،کاراشون فرق کنه.
متوجه نمیشوم:یعنی مثلا نمازي داریم که فقط خانمها بخونن؟
:_نه عزیزدلمـ ،ببین من بیشتر از این نمیتونم بهت توضیح بدم،یعنی
بلد نیستمـ که بگم. ولی ازت میخوام تو اولویت بذاري این موضوع
رو. میگردم،برات کتاب مناسب پیدا میکنم،باشه؟سر تکان میدهم،هنوز گیجِ حرف هایش هستم...
مگر میشود حکمی درباره ي مرد و زن متفاوت باشد...
:_خب رسیدیم.
پیاده میشوم،در برابر ساختمان ویلایی ایستاده ایم، با سنگ نماي
مشکی. عمو در را میزند و داخل میشویم. آقاسیاوش به استقبالمان
میآید.
:_به به آقاوحید،بالاخره قابل دونستی،حاج خانم حسابی از دستت
ناراحته،سلام نیکی خانمـ خیلی خوش اومدین.
میگویم:مرسی ببخشید،زحمتتون دادیم.
:_اختیار دارین این حرفا چیه،بفرمایید تو خواهش میکنم.
داخل میشویم،خانه اي تلفیقی از سبک اروپایی و چیدمان سنتی
ایرانی.
آقاسیاوش،راهنماییمان میکند وخودش به آشپزخانه میرود،ما روي
مبل ها مینشینیم.
صدایی از پشت سر می آید.
+:به به،خیلی خوش اومدین.
خانمی جاافتاده به طرفمان میآید،من و عمو بلند میشویم.
عمو میگوید:سلام حاج خانم،بهترین ان شاءاللّه؟
#ادامه دارد
#فراری
💠
♥️💠
💠♥️💠