eitaa logo
کانال پاتـــــوق دوستـــــان
2.7هزار دنبال‌کننده
122.1هزار عکس
88.1هزار ویدیو
266 فایل
سلام وعرض ادب واحترام خدمت شما سروران وبزرگواران کانال پاتوق بهترین جملات زیبا, مذهبی , واشعار وبهترین جملات ناب لینک کانال @Patoghedoostanha
مشاهده در ایتا
دانلود
تو تا زمانی که گل ندهي، ناخشنود می مانی یک درخت زمانی کامروا می شود که: گل بدهد، انسان نیز اینگونه به کامروایی میرسد، شکوفه های گلهای عشق، گل های شادی، گل های رهایی، گل های خرد. و هوشیاری و گل های وجودت زمانی اتفاق می افتد که تو از ذهن به قلب بروی و بتوانی بجای نگاه از دریچه ذهن از چراغ دل بنگری. 🆔
🌱 امامِ مجتبی، عبدُالرّحیم است طلوعِ‌خنده‌اش، بابُ‌النّعیم است اگر اصل و نژادش را بخواهی کریم ابنِ کریم ابنِ کریم است
برکت نان بخاطر حسن است شاطران از قدیم می گویند ... ▫️به غربـت غریـب مدینه ▪️اللهم عجل لولیک الفرج
ما را فقیر درگه جانان نوشته اند ریزه خورانِ خوانِ حسن جان نوشته اند
ياد بگير وقتى خسته ميشى استراحت كنى، نه اينكه جا بزنى🍃🌸 @Patoghedoostanha
تعدادی استاد دانشگاه رو دعوت کردن به فرودگاه و اونا رو توی یک هواپیما نشوندن و وقتی درهای هواپیما رو بستن از بلندگو بهشون اعلام کردن که: این هواپیما ساخت دانشجوهای شماست..! وقتی اساتید این خبر رو شنیدن همه از دم فرار کردن! همه رفتن به سمت در خروجی جز یه استاد که خیلی ریلکس نشسته بود..! پرسیدن: چرا نشستی؟ نگو که نمی‌ترسی!! استاد با خونسردی گفت: اگه این هواپیما ساخت دانشجو های من باشه عمرا اگه روشن بشه😂😂😂😂
🌸الهی بهترین هفته 🍃بهترین روز 🌸بهترین سرنوشت 🍃بهترین دنیـا 🌸بهترین آخرت 🍃بهترین دوست 🌸بهترین زندگی 🍃از هرچیزی بهترینش را 🌸خدای مهربان براتون مقدر کنه ☘شروع هفته تون عالی @Patoghedoostanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی آیینی در محضر رهبر انقلاب پیشنهاد دانلود😍👌👌👌💫💫💫💫
نزدیک ترین نقطه به خدا هیچ جای دوری نیست❤️ نزدیک ترین نقطه به خدانزدیک ترین لحظه به اوست❤️ وقتی حضورش را درست در قلبت حس میکنی❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠گاهی اوقات خوب زندگیمونو بخاطر آدمهای رهگذر کنار میذاریم . . 💠دوست داشتن ها ی آدمها به بستگی داره ، سپردن به کسی که با تو یک رنگ نیست اشتباه محضه . . 💠اونی که با بهت ثابت کرد دوستت داره ازش ، هر کسی توان کردن با عمل را ندارد 💠 زندگیتو براش حرمت قائل شو و خرج هرکسی . . .‼️ 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 @Patoghedoostanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انیمیشن فوق‌العاده زیبا درباره‌ی امام حسن مجتبی (ع) ⭕️ آیا فقط به فکر شکم خود هستید! 💥 نشر حداکثری 🔸 @anti_satan_M
❤️ ❤️ 🙏 دعاےمادر 🙏 خدایا ; ☔ هیچ مادرے مریض نشه 🙏 🌸 هیچ مادرے شکسته نشه 🙏 ☔ هیچ مادرے غمگین نشه 🙏 🌸 هیچ مادرے گریان نشه 🙏 ☔ هیچ مادرے پیر نشه 🙏 🌸 هیچ مادرے تنها نشه 🙏 ☔ هیچ کسے بے مادر نشه 🙏 🍃🌸 آمین ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌🍃
من یه دخترم با احساسات دخترانه سختم نکنید! مهربانم … سنگم نکنید! ساده ام … پیچیده ام نکنید! عشق و اندیشه در جانم است … مسخره ام نکنید! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💌 راه باز شدن رحمت خاصه خدا برای اینکه باب رحمت پروردگار به روی ما باز شود و عارف بشویم باید مدتی پشت در به انتظار بنشینیم، گاهی با اشک و گاهی با لبخند رضایت از انتظار، گاهی با مراجعه مکرر و گاهی با اصرار و التماس درِ خانه خدا را بزنیم. در باز خواهد شد، به ما قول داده اند. نماز درِ خانه خدا را زدن است. «استاد پناهیان»
شیطان یک دزد است و هیچ دزدی خانه خالی را سرقت نمیکند پس اگر شیطان زیاد مزاحمتان میشود بدانید در قلبتان گنجینه ای است که ارزش دزدی را دارد پس از آن نگهداری کنید ❤ و آن گنجینه👈 ایمان👉 است
1_10917352.mp3
851.2K
🎵داستانی زیبا از رابطه امام حسین(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) 🌸میلاد کریم اهل بیت مبارک🌸
لحظه افطار لحظه ديدارخالق یکتاست لحظه لبخندخداست لحظه دست خدا برسرمان است خدایــ🙏ــا دراین لحظه نورانی دل بندگانت راشاد وبرکتی عظیم نصیب همه بگردان ‌‌‌ ‌‌
❤️ یک سری دارم و یک دلْ دو برادر بُردند داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله...
کانال پاتـــــوق دوستـــــان
💠♥️💠 ♥️💠 💠 #part37 :_پدربزرگت چی؟ صداي فاطمه،از دنیاي خاطرات بیرونم میکشد. :+راستش پدربزرگ من،از
💠♥️💠 ♥️💠 💠 زیر لب میگویم:کاش به گل مینشست... و سریع در دلم حرفم را پس میگیرم. عزیزان خانواده هایی در آن هواپیما هستند،و عمو وحید من... دسته گل را در دستم جابه جا میکنم. مامان نگاهم میکند،با اخم. دلیلش را خوب میدانم. طرز پوششم ناراحتش کرده. هرچند به خاطر بابا،مجبور است تحمل کند. من شرط را پذیرفته ام،پس پوششم را خودم انتخاب میکنم. مانتوي بلند و ساده ي صورتی روشن پوشیده ام. تازه دیروز رفتم و بعد از گشت و گذار چند ساعته،انتخابش کردم. پوشیده است و براي من، حکم حجاب دارد. روسري سرمه اي ساده ام را،فرانسوي گره زده ام و شلوار کبریتی سرمه اي و ساده ام را با آن ست کرده ام.حتی قبل تر ها هم،تیپ هاي ساده را ترجیح میدادم. بابا،به اطراف نگاه میکند؛منتظراست،منتظر برادري که پنج سال پیش،در مراسم خاکسپاري مادرشان او را دیده. آن موقع به خاطر امتحانات،من ایران ماندم و مامان و بابا رفتند انگلستان... صداي رسایی درست از پشت سرم میآید:سلام برمیگردم،مرد جوانی برابرم ایستاده.قدِبلند و هیکل ورزشکاري اش در نگاه اول،جذابش کرده. سویشرت برند آمریکایی معروف ،کوله پشتی مارکدارش و سیب گازخورده ي پشت موبایلش،صورت مردانه و ریش و سبیل. چشم هایش،عجیب شبیه چشم هاي من است... منیر راست میگفت.. زیرلب می گویم:بیگانه پرست! بابا با خنده به طرفش میرود:سلام وحیدجان و مردانه،بغلش میکند. مامان با لبخند و ژست همیشگی اش به طرفشان میرود و دستش را دراز میکند تا با او دست بدهد. اما او،خیلی سریع،به جاي دست دادن،شاخه گلی در دست مادرم میگذارد و با لبخند میگوید:از اون وقتی که دیدمتون،اصلا عوض نشدید. مامان،لبخندش را میخورد. من هم از حرکت این عموي تازه وارد جاخوردم... انتظار داشتم مامان را بغل کند. به طرف من میآید:پس نیکی تویی؟؟ دسته گل را به دستش میدهم:به کشور خودتون ، خوش اومدید. در جواب متلکم،صمیمانه،لبخند میزند،چهره اش مهربان است.... اما در برابر دوست داشتنش مقاومت میکنم. بابا میگوید:ما میریم خونه،شمام با اشرفی برید دور بزنید و بیشتر باهم آشنا بشید،نیکی جان ببر برج میلاد رو به وحید نشون بده زیر لب چشم میگویم . مامان و بابا قصد رفتن میکنند،بابا با او دست میدهد:خب تو خونه میبینمتون. مامان و بابا راه میافتند و میشنوم که مامان میگوید:دیدي با من دست نداد؟ :+سخت نگیر،اونا فکر میکنن تو ایران،دست دادن جُرمه. نگاه از رفتنشان می گیرم و برمیگردم. با چشمان مهربان و با لبخندش غافلگیرم میکند:چقدر تو خانم شدي تصنعی سرفه می کنم و کاملا جدي می گویم :+بهتره بریم. :_بله بله حتما.. راه می افتیم،فقط یک کوله ي کوچک همراهش آورده،به همراه کیف دوربینش. اشرفی با دیدن ما جلو میآید و به او خوش آمد میگوید،در پشت را باز میکند و مینشینیم. نمیدانم چرا دلمـ نمی خواهد عمو،خطابش کنم. نگاهش را بین خیابان ها و آدم ها می گرداند و میگوید:ایران خیلی عوض شده. 💠 ♥️💠 💠♥️💠