و‌‌أنا‌ كُلي‌‌حنين‌... و‌‌تمامِ‌‌من‌‌دلتنگی‌ست…♥️

شهید گمنام یعنی؛ شهیدی که می‌توانست عقب بیاید اما ماند♥️:) #شهید‌گمنام @Patoghemahdaviyoon🌱

میگفت: دو جعبه سیب و پرتقال آوردیم تو چادر و سریع پشت لباس ها قایم کردیم ؛ آقا مهدی که اومد گفت اینا چیه؟ گفتیم: میوه است ! گفت : میدونم میوه است اینجا چیکار میکنه؟ از تدارکات برداشتین؟! می‌برید سر نماز بین بچها تقسیم میکنید گفتیم : توروخدا آقا مهدی! اونجا نه لااقل! بچها به ریشمون میخندن ‌‌‌... گفت: [ اتفاقا لازمه بعضی وقتا بچها به ریش آدم بخندن ... ] #سردار_مهدی_باکری @Patoghemahdaviyoon🌱

#شهیدانہ میگفت تومترو بودیم داشتیم‌میرفتیم #بهشت_زهرا،یه‌ بنده‌خدایی‌ رو دیدم ڪلی‌نون باگت دستش بودگفتم چقدر دلم‌سالاد الویه خواست!بعدگفتم نه، ولش ڪن‌پا روی نفسم‌میزارم،میرم سرمزار #شهید_ابراهیم_هادی،سیر میشم‌بادیدنش! رفتم نشستم سرمزارش سرمو تکیه دادم چشامو بستم،یه‌خانمی‌اومدصدام زدچشام‌بازڪردم،گفت:«اینانذری شهید ابراهیم هادی‌هستش،نوش جونتون.» دیدم تودستش سالاد الویه ست... :) @Patoghemahdaviyoon🌱

🎬 #استوری | #هویزه تو نباشی دل ما را ثمری نیست که نیست…! #پاتوق_مهـدویون 🌱|@Patoghemahdaviyoon

همیشه با وضو بود، موقع شهادت هم با وضو بود دقایقی قبل از شهادتش وضو گرفت‌ و رو به من گفت: ان شاءالله آخریش باشه... و آخریش هم بود #شهیدمحمودرضابیضایی @Patoghemahdaviyoon🌱

عید ِ‌قربان‌شدھ‌وَ‌در‌عوض‌قربانـے؛ ما‌بہ‌قُربان‌تو‌رفتیم‌أباعبداللھ ♥️:)... ••#پاتوق_مهـدویون 🌱|@Patoghemahdaviyoon

•°🌸پرو بالم علیِ، برکت سالم علیِ سید رضا نریمانی #مولودی🎼 😍 #پاتوق_مهـدویون 🌱|@Patoghemahdaviyoon

ماسینه‌زدیم‌وبی‌صداباریدند ازهرچه‌که‌دَم‌زدیم،آنهادیدند مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم‌ ازآخرمجلس،شھداراچیدند💔••#پاتوق_مهـدویون 🌱|@Patoghemahdaviyoon

بہ‌نام‌خداۍِ‌گمنام‌هــا . .🌱