eitaa logo
| پـٰاتـوق‌مهدویـون |
1.9هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
8.3هزار ویدیو
187 فایل
بی‌توآوارم‌‌و‌بر‌‌خویش‌‌فروریخته‌‌ام ای‌همه‌‌سقف‌و‌ستون‌و‌همه‌آبادی‌من(:🌿 . [ وقف لبخند آسیدمهدی💚 ] . _سعی داریم مفید باشیم! . آیدی جهت ارتباط و تبادل : @R_Aa_8y . گوش شنوای حرفاتون🌚🌻 : https://daigo.ir/secret/1796928
مشاهده در ایتا
دانلود
به یک سفر فکر می‌کنم تنها ، بی‌کس ، آواره ... مگر نه این‌ که شما آواره‌ ها رو پناه میدهی؟! و بعد بگویم : من آواره‌ام و یک شما را دارم...
😂😂آخخخخخ کمرم!😂😂 خدا رحمت کند شهید اکبر جمهوری را، قبل از عملیات از او پرسیدم: در این لحظات آخر راستش را بگو چه آرزویی داری و از خدا چه می خواهی؟🤔پسر فوق العاده بذله گویی بود. گفت: با اخلاص بگویم؟ گفتم: با اخلاص بگو. گفت: از خدا دوازده فرزند پسر می خواهم تا از انها یک دسته عملیاتی درست کنم خودم فرمانده دسته شان باشم😁 شب عملیات آنها را ببرم در میدان مینها رها کنم بعد که همه یکی پس از دیگری شهید شدند بیایم پشت سیمهای خاردار خط، دستم را بگیرم کمرم و بگویم: آخ کمرم شکست!🤣🤣🤣🤣 🌼✨ خـــاص فــقــط خـــــدا✨🌼 🌼✨ @KhasfaghatKhodaa ✨🌼 🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲 💎 💎💎 💎💎💎
🌱✨ {خوابی‌ کہ‌ همراه‌ یقین‌ باشد ‌بهتر از نمازی‌ است کہ‌ همراه‌ شک‌ باشد} امام‌علی؏/غرر‌الحکم" °•|@KhasfaghatKhodaa
💗 جوان گفت : امام‌ زمانت‌ را میشناسے؟ پیرمرد :بله میشناسم! جوان :پس سلامش ڪن :) پیرمـرد: السلام‌علیڪ‌یاصاحب‌الزمان💚 جوان لبخندے زد و گفت : و علیکم السلام :)🙃 🕊|• @KhasfaghatKhodaa •°
این، رو دست خدا باد کرده😂😂 از آن اشخاصی بود که دائم باید در میان گودالهای قبر مانند، سراغش را می گرفتی. یکسره مشغول ذکرو عبادت بود. پیشانی بندی داشت با عنوان «یا زیارت یا شهادت» که حقش را خوردند😁از آنجا مانده از اینحا رانده! هر وقت هم برای پاکسازی میدان مین داوطلب می شد نامش در نمی آمد😅آخر جنگ بچه ها یک پارچه تهیه کرده و روی آن نوشته بودند: کمک کنید. روی دست خدا باد کرده، دعا کنید تیر غیب بخورد😂😂 🌼✨ خـــــاص فـــقــط خـــــدا✨🌼 🌼✨ @KhasfaghatKhodaa ✨🌼 🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲 💎 💎💎 💎💎💎
دریاب مرا...🍃 منی که تنها تو را دارد و بس..💔:) #@KhasfaghatKhodaa
یک ماه و نیم بعد از عروسی، عازم مشهد شدیم. چون شناسنامه من عکس دار نبود، به من و علی آقا شک کردند که نکند ما زن و شوهر نیستیم! بالای صحن حرم کمیته بود. آنجا رفتیم. به ما فرمی دادن تا پر کنیم. یکی از سوالات این بود، نام عموهای همسر خود را بنویسید، من نام عموهای علی را نمی دانستم! در همین هنگام یکی از بچه های تیپ ویژه می آید آنجا و می گوید: ایشان علی قمی هستن، قائم مقام تیپ ویژه شهدا. دیگر با ما کاری نداشتن. به علی گفتم: چرا خودت عنوان نکردی که قائم مقام تیپ هستی؟! گفت: لزومی ندارد همه بدانند ما چه کاره هستیم! 📚: کوچ لبخند ♥ •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @KhasfaghatKhodaa ╚❁•°•♡•°•❁╝