| پـٰاتـوقمهدویـون |
-- من بیرون برا دل خودمـ تیپ💅💄 میزنم نه برا شوهرِ مردم😏 •.•.•.•🍃 + اگر براے خودتہ چرا خونه به خودت
چـادر مشکے تو
برایت امنیتــ مـےآورد
خیالتــ راحتــ...🎈
گرگـ ها🐺
همیشهـ به دنبال شنل قرمزے هستند...
به یک سفر #مشهد فکر میکنم
تنها ، بیکس ، آواره ...
مگر نه این که شما آواره ها رو پناه میدهی؟!
و بعد بگویم :
من آوارهام و یک شما را دارم...
#دلتنگ_حرمم
#خاطرات_جبهه
😂😂آخخخخخ کمرم!😂😂
خدا رحمت کند شهید اکبر جمهوری را، قبل از عملیات از او پرسیدم: در این لحظات آخر راستش را بگو چه آرزویی داری و از خدا چه می خواهی؟🤔پسر فوق العاده بذله گویی بود. گفت: با اخلاص بگویم؟ گفتم: با اخلاص بگو. گفت: از خدا دوازده فرزند پسر می خواهم تا از انها یک دسته عملیاتی درست کنم خودم فرمانده دسته شان باشم😁 شب عملیات آنها را ببرم در میدان مینها رها کنم بعد که همه یکی پس از دیگری شهید شدند بیایم پشت سیمهای خاردار خط، دستم را بگیرم کمرم و بگویم: آخ کمرم شکست!🤣🤣🤣🤣
🌼✨ خـــاص فــقــط خـــــدا✨🌼
🌼✨ @KhasfaghatKhodaa ✨🌼
🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲
💎
💎💎
💎💎💎
#حدیثـــ🌱✨
{خوابی کہ همراه یقین باشد
بهتر از نمازی است کہ همراه شک باشد}
امامعلی؏/غررالحکم"
°•|@KhasfaghatKhodaa
#آقاۍخوبےها💗
جوان گفت :
امام زمانت را میشناسے؟
پیرمرد :بله میشناسم!
جوان :پس سلامش ڪن :)
پیرمـرد: السلامعلیڪیاصاحبالزمان💚
جوان لبخندے زد و گفت :
و علیکم السلام :)🙃
🕊|• @KhasfaghatKhodaa •°
#خاطرات_جبهه
#آرزوی_شهادت
این، رو دست خدا باد کرده😂😂
از آن اشخاصی بود که دائم باید در میان گودالهای قبر مانند، سراغش را می گرفتی. یکسره مشغول ذکرو عبادت بود. پیشانی بندی داشت با عنوان «یا زیارت یا شهادت» که حقش را خوردند😁از آنجا مانده از اینحا رانده! هر وقت هم برای پاکسازی میدان مین داوطلب می شد نامش در نمی آمد😅آخر جنگ بچه ها یک پارچه تهیه کرده و روی آن نوشته بودند: کمک کنید. روی دست خدا باد کرده، دعا کنید تیر غیب بخورد😂😂
🌼✨ خـــــاص فـــقــط خـــــدا✨🌼
🌼✨ @KhasfaghatKhodaa ✨🌼
🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲
💎
💎💎
💎💎💎
یک ماه و نیم بعد از عروسی، عازم مشهد شدیم. چون شناسنامه من عکس دار نبود، به من و علی آقا شک کردند که نکند ما زن و شوهر نیستیم!
بالای صحن حرم کمیته بود. آنجا رفتیم. به ما فرمی دادن تا پر کنیم.
یکی از سوالات این بود، نام عموهای همسر خود را بنویسید، من نام عموهای علی را نمی دانستم!
در همین هنگام یکی از بچه های تیپ ویژه می آید آنجا و می گوید: ایشان علی قمی هستن، قائم مقام تیپ ویژه شهدا.
دیگر با ما کاری نداشتن.
به علی گفتم: چرا خودت عنوان نکردی که قائم مقام تیپ هستی؟!
گفت: لزومی ندارد همه بدانند ما چه کاره هستیم!
📚: کوچ لبخند
#شهید_علی_قمی_کردی
#یاد_با_صلوات♥
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@KhasfaghatKhodaa
╚❁•°•♡•°•❁╝
『❁』
•
°
پࢪندهۍاسیردرقفس
براےپرواز🕊
شوقآزادےدارد!
وامیدبہرهایۍاورا
زندھنگہمیدارد...!🖇🌿
•°•خاص فقط خدا•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@KhasfaghatKhodaa
╚❁•°•♡•°•❁╝
طنز_جبهه
😄 😂 خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ... 😃 😀
👤 بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛
توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش
🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛
اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!
یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
:پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!
رفتیم کنار تختش ؛
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !
عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!
بچه ها خندیدند. 😄
اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
- وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم...
بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم 😂
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند. 😂
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
- یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂 😂
رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا. 😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ... 😂 😂 😂
منبع: کتاب" رفاقت به سبک تانک"
Shab1Fatemieh1-1398[06].mp3
3.93M
مداحی حاج میثم مطیعی
سُلیمانی مَعَنا...
@KhasfaghatKhodaa
••❀〇 ⃟🌸❀••
【The sun doesn't lose its beauty
when covered by the clouds.
The same way your beauty doesn't fade when being covered by Hijab】
〖همانگونه که خورشید✨
زیبایی🌺خود را
هنگام پوشاندن ابـ🌤ـرها
از دست نمی دهد،
زیبایی شما در هنگام پوششِ🌿°
حجابــ🧕🏻محو نمیشود...〗
#مثلالماس💎✦.•
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
♔♡| @KhasfaghatKhodaa|♡♕
☆○ ³¹³ ○☆
برای نَبَرد با دشمن💪
لشکر نیاز است
شما سربازان اسلام هستید☺️
این جنگ بدون سلاح نمیشود❌
پس.......
چادرت را سَرت کن😍
آماده رزم باش
که بزرگترین جنگ جهانی آغازشده✌️
خداقوت سرباز این مرز و بوم ♥️
➬ @KhasfaghatKhodaa♡
💜یادت باشد💜:
#تلنگرانه ⚠️
جواب منو بدید...
خدایے شبہا تا ساعت🕰 چند بیدارے؟
دو،
سه،
شایدم چهار🤔'`
چیڪار میڪنے ⁉️
حتما با گوشے📱 ڪار میڪنی
👀..
دنبال چے هستی🖇
این همہ ساعٺ بیدارے خب بنده خدا یک ربع وقت بزار نماز شب بخوان☺️
دنبال هرچے هم هستے بہش میرسے 👌
از برڪت
و رحمت تـــــا
آرامش و
اخلاص و
#شهادت 🌿✅
ᷝᷡ~~~~~~~••••••••●●@KhasfaghatKhodaa●