animation.gif
1.44M
🦋بازار بورس که سبز و قرمز میشه کلی آدم، باهش رنگ عوض میکنن
خیلی ها تمام زندگیشونو گذاشتن واسه همین نمیخوان هیچ وقت ضرر کنن
قصه ما آدما هم همینه
قرار بود وارد تالار بورس دنیا بشیم و با سرمایه ای که از مهر و ایمان و انسانیت جمع میکنیم وارد دنیایی بی نهایت زیباتر و پیشرفته تر بشیم.
اما یهو همه چیز و فراموش کردیم
یادمون رفت
کی هستیم؟
کجا هستیم؟
قراره کجا بریم؟
✅همین شد عامل درگیری ها، افسردگی ها، استرس ها و عصبانیت هامون
🦋اگه بازار دنیا رو باور کنی
دیگه سر هر چیزی کم نمیاری، بهم نمیریزی
میدونی با هر سختی، با هر صبر، سهامت پیش خدا بالاتر میره❤️
🦋ما عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
🌺🌿ﺁﻧﭽﻪ [ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﻭ ﻣﺎﻝ ] ﻧﺰﺩ ﺷﻤﺎﺳﺖ ، ﻓﺎﻧﻲ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ [ ﺍﺯ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻭ ﺛﻮﺍﺏ ]ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ، ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ ، ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﻨﺸﺎﻥ ] ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ، ﭘﺎﺩﺍﺷﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻋﻤﻠﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ .
سوره نحل (٩٦) 🌿
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خوئی
رحمت الله علیه میگوید:
یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم و در آن گرمای شدید ایشان را در حالی دیدم که از سر تا پایشان سیاهپوش بود، حتی لباسهای زیر و جورابهای ایشان نیز سیاه بود
من در حالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سؤال کردم که آیا فکر نمیکنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟!
ایشان در پاسخ فرمودند:
فلانی من هر چه دارم از سیاهپوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیهالسلام دارم.
پرسیدم: چطور؟؟
فرمود:
بنشین تا برایت تعریف کنم
سپس این گونه برایم تعریف نمود:
پدر من مرحوم حاج سید علیاکبر خوئی
از وعاظ و منبریهای معروف زمان خود بود
همسرش که مادر من باشد هر چه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچهاش سقط میشد و خلاصه بچهدار نمیشدند
روزی پدرم بالای منبر این جمله را به مردم میگوید که ایها الناس دستتان را از دست امام حسین و اهلبیت علیهم السلام رها نکنید که اینها خاندان کرامت و بخشش اند
و هر حاجت یا مشکل بزرگی که دارید جز درب خانه ایشان جای دیگری نروید که این خانواده حلال مشکلاتند
پس از آنکه پدرم از منبر پائین میآید زنی به او میگوید آسید علیاکبر شما که به ما سفارش میکنید تا برای حل مشکلات و گرفتن حوائجمان درب خانه اهلبیت و امام حسین علیهم السلام برویم
چرا خودت از امام حسین علیهالسلام نمیخواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟؟!!
ایشان در حالیکه به شدت ناراحت میشوند به خانه میرود
همسرشان (مادربنده) میپرسد:
آقا چرا اینقدر ناراحتید؟
و ایشان قضیه منبر و صحبت آن زن را بازگو میکنند
مادرم میگوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیهالسلام نمیکنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچهدار شویم؟
پدرم میگوید:
ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم!
مادرم در جواب میگوید حتماً لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم، اصلاً شما نذر کن که امسال تمام دو ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیهالسلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید
در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاهپوش شد
در همان سال هم مادرم باردار میشود و 7ماه نیز از بارداریاش میگذرد و بچهاش سقط نمیشود
یک شبی یکی از طلبهها که از شاگردان پدرم بوده در آخر شب درب منزل ایشان میآید
وقتی پدرم درب را باز میکند پس از سلام و احوال پرسی عرض میکند که من یک سؤال دارم
پدرم که گمان میکند سؤال او یک مسئله علمی و یا فقهی باشد میگوید بپرس
اما در کمال ناباوری آن طلبه میپرسد
آیا همسر شما باردار است؟
ایشان با تعجب میگوید بله، تو از کجا میدانی؟کسی از این قضیه اطلاع ندارد
باز میپرسد ایشان 7ماهه باردارند؟
پدرم با تعجب بیشتری پاسخ مثبت میدهد ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن میکند و میگوید:
آسیدعلیاکبر من الان خواب بودم در خواب وجود مبارک پیامبراکرم ﷺ را زیارت کردم
حضرت فرمودند:
برو و به آسیدعلیاکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و دو ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی این بچهای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم در دین میگردانیم و به او شهرت میدهیم
و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار
حالا فهمیدی که من هر چه دارم
از سیاهپوشی سرتاپایی دارم!!؟
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما بخونید 👌
یکی از صالحان دعا میکرد:
پروردگارا در روزی ام برکت ده »
کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده؟
ڱفت روزی را خدا برای همه
ضمانت کرده است...
اما من برکت را در رزق طلب میکنم چیزیست
که خدا به هرکس بخواهد میدهد
(نه به همگان)
اگر در مال بیاید ، زیادش میکند .
اگر درفرزند بیاید ،صالحش میکند .
اگر درجسم بیاید، قوی وسالمش میکند .
و اگر درقلب بیاید،خوشبختش می کند.
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
💠🔹امام سجاد علیهالسلام:
مردى با خانواده خود سوار كشتى شد و در دریا به حركت درآمد، كشتى شكست و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت
زن بر تخته پارهاى قرار گرفت و موج دریا
او را به یكى از جزیرههاى میان آب برد
در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مىكرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت
ناگهان آن زن را بالاى سر خود دید
به او گفت: آدمیزادى یا پرى؟
زن گفت: آدمم
دیگر سخنى نگفت برخاست و قصد كرد
که عمل حرامی را با زن انجام دهد!
زن به خود لرزید
راهزن سبب را پرسید
زن با دست اشاره كرد از خدا مىترسم
راهزن گفت:
تاكنون چنین عملى مرتكب شدهاى؟
زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه
مرد راهزن گفت:
با اینكه تو مرتكب چنین خلافى نشدهاى
از خدا مىترسى! درحالیكه من این كار را
به زور به تو تحمیل مىكنم
به خدا قسم من براى ترس از حق
سزاوارتر از توام!
راهزن پس از این جرقه بیدار كننده برخاست و در حالیكه همتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد
در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد
عابد به راهزن جوان گفت:
دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت!
جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنهاى نمىبینم تا جرأت كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم
عابد گفت:
پس من دعا مىكنم تو آمین بگو
جوان پذیرفت
عابد دعا كرد جوان آمین گفت
ابرى بر آنان سایه انداخت در سایه آن بسیارى از راه را رفتند تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مىشدند به ناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد
عابد گفت: تو از من بهترى
زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید
داستانت را به من بگو
جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد
عابد به او گفت:
بخاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى
تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه
در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود
📗عرفان اسلامی، شرح جامع
مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، جلد۱
شیخ حسین انصاریان
برای سلامتی شون دعا بفرمایید .🙏🙏
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🍃خواهی که در
🌸🍃پناه کرامات سرمدی
✨🍃ایمن شوی ز فتنه و
🌸🍃ایمن زِ هر بدی
✨🍃لبریز کن زِ عطر گل
🌸🍃نور سینه را
✨🍃با ذکر یک صلوات
🌸🍃بر نبی وآل نبی
🌸🍃اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸🍃
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارالها 🙏🍃
🔸مرا به حال خود فرو مگذار
ای یگانه خالق هستی و مهر
🔹که تو تنها پناه امن منی
چنان که زمین است درپناه سپهر
🔸آمیـــن یا رَبَّ 🙏
✨🍃باور داشته باش
💖🍃خدایی را که نا امید نمی کند
✨🍃ورحتمش بی انتهاست
✨🍃در آغوش اَمـن الله باشید
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
#عاقبت_دین_فروشی
♻️حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره:
رضاخان پهلوی در آن زمان [که] صدراعظم ایران بود،
[انگلیسیها] به او گفتند:
مطیع ما باش!
و به او وعده دادند که قاجار را از بین میبریم و تو را بر مسند امور مینشانیم و شاه ایران میکنیم!
و او هم برای ریاست و سلطنت #دین_فروشی کرد.
در حقیقت این دولت انگلیس بود که حکومت میکرد.
📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢٨۴
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
از یه متخصص ارتوپد سوال شد چطوری #خدا رو شناختی؟
گفت: کنار دریا، مرغابی را دیدم که پایش شکسته بود.
اومد پایش را داخل گل های رس مالید بعد به پشت خوابید،
پایش را سمت نور خورشید گرفت تا خشک شد.
اینطوری پای خود را گچ گرفت!
فهمیدم خدایی هست که به او آموزش داده...
به خودت نگاه کنی خداشناس میشوی...
مغرور نشوید!
وقتی پرنده ای زنده است مورچه را میخورد،
وقتی میمیرد مورچه او را میخورد.
شرایط به مرور زمان تغییر میکند،
هیچوقت کسی را تحقیر نکنید.
شاید امروز قدرتمند باشید اما زمان از شما قدرتمندتر است.
یک درخت، هزاران چوب کبریت را میسازد اما وقتی زمانش برسد یک چوب کبریت میتواند هزاران درخت را بسوزاند!
پس خوب باشیم و خوبی کنیم
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺روزمان را پر برکت
و دهانمان را خوشبو کنیم
به عطر صلوات
بر محمد (ص)وخاندان مطهرش🌺
🌺الّلهُم صَلِّ علی محمَّدوَآلِ محمَّد
وعجِّل فرجهُم 🌺
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
سلام امام زمانم✋🌸
ای تجلی آبی ترین آسمان امید
ای منتهای برترین خیال هستی
ای آرمان همه ی چشم انتظاران
🌻اللهم عجل لولیک الفرج🌻
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
هوای كوی محبت دوباره
بارانی است...
بيا به كُنجِ خرابه شبِ
پريشانی است...
شهادت حضرت رقیه خاتون (س) تسلیت باد.
____🍃🌸🍃____
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ♥️
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
#مطیع_خدا_باش
درويشي كه بسيار فقير بود و در زمستان لباس و غذا نداشت. هر روز در شهر هرات غلامان حاكم شهر را ميديد كه جامههای زيبا و گرانقيمت بر تن دارند و كمربندهاي ابريشمين بر كمر می بندند.
روزی با جسارت رو به آسمان كرد و گفت خدايا! بنده نوازی را از رئيس بخشنده شهر ما ياد بگير. ما هم بنده تو هستيم.
زمان گذشت و روزی شاه خواجه را دستگير كرد و دست و پايش را بست. ميخواست بيند طلاها را چه كرده است؟
هرچه از غلامان ميپرسيد آن ها چيزي نميگفتند. يك ماه غلامان را شكنجه كرد و ميگفت بگوييد خزانه طلا و پول حاكم كجاست؟ اگر نگوييد گلويتان را ميبرم و زبانتان را از گلويتان بيرون ميكشم. اما غلامان شب و روز شكنجه را تحمل ميكردند و هيچ نميگفتند.
شاه انها را تکه تکه كرد ولي هيچ يك لب به سخن باز نكردند و راز خواجه را فاش نكردند.
شبی درويش در خواب صدايی شنيد كه ميگفت: ای مرد! بندگی و اطاعت را از اين غلامان ياد بگير.
واقعا ولی خداییش #خدا بنده نوازه
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa