eitaa logo
پله پله تا خدا
142 دنبال‌کننده
336 عکس
243 ویدیو
7 فایل
یٰا قَریٖبِ لٰا یُبعدُ عَن القُلُوبْ ... حرف‌های نگفته‌ام را از سکوتم بخوان! یک جای دنج برای اهل #دل❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
پله پله تا خدا
حاج اکبر سلیمانی از خوبان روزگار در شهر مشهد هستند... اهل شاهین دژ در استان اذربایجان غربی و ترک است ، هفتاد و شش ساله هستند. حاج اقای سلیمانی نقل می کنند : بیست و سه ساله بودم که یک روز مستأصل شدم ، نه کاری بلد بودم نه میتوانستم کاری انجام بدهم ، بلند شدم با یک لباس و پابرهنه رفتم میاندوآب. اصرار کردم تا من را هم مشهد ببرند. راننده گفت : تو نابینا هستی اخه اونجا چی از دستت میاد؟ گفتم میرم خونه شاه ، میگم اومدم مشهد.در مشهد از ماشین پیاده شدم ، فارسی هم بلد نبودم ، گفتم حرم کجاست ؟ از دستم گرفتن آوردنم حرم ؛ سه سال روی یک سکوی سیمانی داخل حرم ماندم ، زوار غذا می آوردند و فقط در مواقعی حمام میرفتم . بعد از سه سال هیچ چیزی نداشتم ؛ 🔻 روزی به حضرت گفتم : آقا وضعم رو میبینید نه پول دارم نه لباس نه چشم هیچ هیچم ، گریه کردم ، خوابم برد ، حضرت را در خواب دیدم ، فرمودند : فارسی یاد بگیر تا مشکلی در مشهد نداشته باشی، بقیه کارهایت را هم درست کردم . حاج اقای سلیمانی نقل می کنند : بلند شدم فارسی بلد بودم ! رفتم فلکه حضرتی، یکی گفت بیا اینجا بساط کن ، یکی دو روز بعد یکی گفت بیا خونه بدم تا اذیت نشی ، یکی دو روز گذشت یکی گفت بیا یک خانم برات انتخاب کنم و من نفهمیدم این اشخاص چه کسانی بودند. در یک هفته صاحب کار و خونه و همسر شدم ؛ از انجا ارتباطم با حضرت بیشتر شد ، بقدری به من عنایت دارن الان پنجاه و سه ساله باز دم حرمش هستم هر روز و هر لحظه با حضرت درارتباط هستم از مال دنیا بی نیاز شدم و حضرت چه عنایت هایی به من کرد خدا میداند... حکایت دیگر در مورد حاج اقای سلیمانی این است که روزی حضرت محمد ص به ایشان فرموده بودند میخواهی چشمانت را بینا کنیم... منبع 👇 پیج اینستاگرامی @amir_bazzazi @shia12t 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
116.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫قفل دلها ؛ با مهربانی و محبت باز میشود محبت کلید ورود به قلبهاست 💫مهربانی و محبت را در زندگی خودجاری کنید🌹 سلام. صبح تون به آرامش و سلامتی🌻🌿 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
وجود هیچکس غمها را از بین نمی برد. 🌼🍃 اما کمک میکند با وجود غمها محکم بایستیم درست مثل چتر که باران را متوقف نمی کند، اما کمک می کند آسوده زیر باران بایستیم … 🌼🍃 ابرها به آسمان تکیه می کنند ؛ درختان به زمین ؛ و انسانها به مهربانی یکدیگر … گاهی دلگرمی یک نفر چنان معجزه می کند که انگار خدا در زمین کنار توست ! 🌼🍃 جاودان باد سایه کسانی که شادی را علتند نه شریک، و غم را شریکند نه علت … 🌼🍃 💕️زندگیتان پر از آدم های خوب💕 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 ثواب کسی که هر روز به امام حسین(علیه السلام) یک سلام بدهد. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
849.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞 میشه خدا رو پیدا کرد در این شلوغی های زمونه✨😊 🌺فقط کافیه از خودش کمک بخوای😇 تا دستتو بگیره 😉😍 🌷تا تو هم یکی از بنده های خوب خدا بشی☺️🙂 قدمی به سمت خدا برداریم💐😉 🌸🍃🌸 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
✨لوطی واقعی مرشد چلویی✨ ✅یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید: روزی مرحوم مرشد چلویی معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم!!!! قبلا وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتری‌ها فراوان بودند، ⛔️ اما یک ‌باره اوضاع زیر و رو شده مشتری‌ها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمی‌شود ...! ✳️شیخ تأملی کرد و فرمود: « تقصیر خودت است که مشتری‌ها را رد می‌کنی »! مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچه‌ها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها می‌دهم. ✨شیخ فرمود: « آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و با تحقیر از در مغازه بیرون کردی؟! 🔴 گرفتار همان کار هستی!😔 مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، 😍 و پس از آن تابلویی بر در مغازه‌اش نصب کرد و روی آن نوشت: « نسیه داده می‌شود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت می‌شود » 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 روزی جوانی از پدرش پرسید معنی حمد چیست؟ پدرش گفت: پسرم، گمان کن در شهر می‌روی و سلطان تو را می‌بیند. و سلطان بدون این‌که به او چیزی ببخشی، وزیر را صدا کرده و به تو کیسه‌ای طلا می‌بخشد. آیا تو از وزیر تشکر می‌کنی یا سلطان؟؟ پسر گفت: از سلطان. پدر گفت: معنی شکر هم این‌ است که بدانی هر نعمتی که وجود دارد از سلطان (خدا) است. اگر کسی به تو نیکی می‌کند او وزیر است و این نیکی به امر خدا است. پس او لایق همه حمدها است. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🌿🌺﷽🌿🌺 🦋ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ ﻣﯿﺸود "ﺩﻝ "ﺷﮑﺴﺖ ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯿﺸود "جدایی " انداخت میشود آتش زد با "زبان" میشود آتش را خاموش کرد لحظه ای که شروع میکنیم به حرف زدن حواسمان به زبانمان باشد 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
‍ دانشجویی از آیت الله بهجت(ره) پرسید: ☘ دانشجو هستم و می خواهم دعایی به حقیر تعلیم نمایید تا حافظه ام قوی شود زیرا بسیار فراموش کار هستم؟ ایشان در پاسخ به این دانشجو فرمود: 🌸 برای پیشرفت در تحصیلات، ملتزم به دعای سُبْحَانَ مَنْ لاَ يَعْتَدِي عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ، سُبْحَانَ مَنْ لاَ يَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ‏، سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ‏، اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِي قَلْبِي نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ بعد از هر فریضه (نمازهای واجب) باشید. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
576K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پروردگار مهربان🌹🍃 حس شیرین بودنت رو در تک تک لحظه های زندگی بهمون هدیه کن🌸🍃 الهی آمین🙏 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🌺راز پشمک حاج عبدالله🌺 📌حتما نام برند پشمک حاج عبدالله به گوشتون خورده؛ بعدش حتما یه خورده تعجب کردین و یا حتی خندیدین، اما راز نام گذاری این برند چیست؟؟؟ 🌼حکایت این داستان برمیگرده به دهه 1330 زمانی که بچه های دبستان اکبریه تبریز توی زنگ تفریح از بوفه ی مدرسه و از فراش مهربون مدرسه پشمک میخریدن. 🌼عبدالله علیزاده معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز بود که اصالتا از روستاهای نزدیک ارس که پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار وبا ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانوادش رو از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار میکرد. 🌼اما حاج عبدالله قصه ی ما به بچه های مدرسه علاقه وافری داشت چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین رو دیده بود . بچه ها توی زنگ تفریح از بوفه مدرسه پشمک میخریدن و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی میگرفت. 🌼اما حاج عبدالله با اینکه به همه جنس قرضی میداد اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت، رفته رفته بچه ها از مهربونی حاج عبدالله سوء استفاده کردند و اصلا پول نمیدادند، و برخلاف تصور حاج عبدالله ، علی رغم درآمد ناچیز فرراشی به هیچ کس نه نمیگفت ، 🌼تا اینکه مدیر مدرسه با دیدن تمام بچه های پشمک به دست در ایام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا از این قضیه باخبر شد و سر همه کلاسها حاضر شد و با صحبتهای دلسوزانه اش همه رو توجیه کرد 🌼با این وجود هنوز اندکی از بچه ها شیطنت میکردند و پشمک مفتکی از حاج عبدالله میگرفتند. 🌼این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت تا اینکه در اواخر خردادماه 1341 حاج عبدالله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت. 🌼حاج عبدالله با اینکه توی تبریز غریب بود اما یکی از باشکوهترین تشییع جنازه ها رو داشت انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه میکردند حاج عبدالله ،بابای مهربون مدرسه رو تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند. 🌼اما جالبتر اینکه هر پنج شنبه بر سر قبر حاج عبدالله و برای شادی روحش پشمک پخش میکردند و این منوال چندین سال و تا اوایل دهه پنجاه ادامه داشت. 🌼بله بچه های دبستان اکبریه داشتند قرضشان را به حاج عبدالله ادا میکردند ، احسان البرزی و علی مردان طاهری موسسان پشمک حاج عبدالله دو تن از همان کودکان شیطونی هستند که هرگز بابت خوردن پشمک پول به حاج عبدالله نداده بودند. 🌼و الان به یاد مهربونی و بخشش بی منت و همراه با لبخند حاج عبدالله فراش ، مستخدم دبستان اکبریه نام برند تجاری پشمک شرکت خودشون رو، حاج عبدالله گذاشتند. "شب جمعه" عزیزانی در بین ما نیستند دلخوشند به یک "فاتحه" به یک "صلوات" یک دعای رحمت و آمرزش همین برایشان یک دنیاست ،در آن دنیا " شادی روح و اموات فاتحه"💐 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa