#آرامبخش
🌺🌿وقتی از همهجا و همهکس ناامید شدی، تازه خالص شدی برایِ صدا کردنِ خدا ...
وقتی صداش میزنی، وقتی خالصانه باهاش حرف میزنی، وقتی با تموم وجودت حس میکنی که غیر از اون از دست هیچکس کاری برنمیاد،
پس چرا این همه ناامیدی؟! ...
🌺🌿وقتی خدا تمامِ امیدته،
وقتی که تمامِ تلاشش رو میکنه تا بهت بگه خودم مواظبتم، حواسم به دلت هست، به لحظههایی که اذیت میشی و تمامِ درد و دلهات رو تو دلت میریزی...
🌺🌿اگه به خدا اعتقاد داری پس مطمئن باش اگه باهاش حرف بزنی و ازش کمک بخوای نمیذاره دست خالی بمونی...
ببین هر چیزی که اذیتت میکنه رو رها کن، و بگو "خدایا خودت درستش کن چون تو قدرتــشو داری و من ضعیفــترینم"
اونوقت آروم باش و ببین که چطوری همهچی درست میشه ...
❤️🌿کارم را به خداوند واگذار میکنم زیرا میدانم او تنها بینا و دانای عالم است.
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
#داستان_واقعی_کارگر_فقیر_و_گوهرشاد_خاتون
📙📗📕📒📘
📌"گوهر شاد" یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود.
💎"او می خواست در کنار "حرم امام رضا (ع)" مسجدى بنا کند."
📣به همه کارگران و معماران اعلام کرد؛ دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى "شرطش" این است که،
♦️فقط با "وضو" کار کنید و در حال کار با یکدیگر "مجادله و بد زبانى" نکنید و با "احترام" رفتار کنید. "اخلاق اسلامى" را رعایت و "خدا" را یاد کنید.
🔸او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد میآوردند، علاوه بر دستور قبلى گفت،
🔸سر راه حیوانات "آب و علوفه" قرار دهید و این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که "تشنه و گرسنه" بودند آب و علف بخورند.
🔸بر آنها "بار سنگین" نزنید و آنها را "اذیت" نکنید. من "مزد شما را دو برابر مى دهم."
💎گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به "مسجد" میرفت.
🔸روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود، در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى "چهره" او را دید.
🔸جوان بیچاره دل از کف داد و "عشق گوهرشاد" صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به "مرگ" نزدیک کرد.
🔸چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را "جویا شد."
🔸به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به "عیادت" او رفت.
🔸چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید "تصمیم گرفت" جریان را به گوش "ملکه گوهرشاد" برساند و گفت؛ اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست.
🔸او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر "عکس العمل" گوهرشاد بود.
💎ملکه بعد از شنیدن این حرف با "خوشرویى" گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از "ناراحتى یک بنده خدا" "جلوگیرى" کنیم؟
💎و به مادرش گفت؛ برو به پسرت بگو من براى "ازدواج" با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد.
1⃣یکى اینکه "مهر" من "چهل روز اعتکاف" توست در این مسجد تازه ساز.
اگر "قبول" دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط "نماز و عبادت خدا" را به جاى آور.
2⃣و "شرط دیگر" این است که بعد از آماده شدن تو من باید از شوهرم "طلاق بگیرم."
"حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن."
🔸جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این "مژده" درمان شد و گفت؛ چهل روز که چیزى نیست اگر "چهل سال" هم بگویى حاضرم.
🔸جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به "امید" اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و "وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد" باشد.
🔸"روز چهلم" گوهر شاد "قاصدى" فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد.
🔸قاصد به جوان گفت؛ فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه "منتظر" است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد.
🔸جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به "نماز" پرداخته و حالا پس از چهل روز "حلاوت" نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد:
🔸به گوهر شاد خانم بگویید؛
"اولا "از شما ممنونم و "دوم" اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم.
🔷قاصد گفت؛ منظورت چیست؟!
"مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى؟!"
🔸جوان گفت؛ آنوقت که "عشق گوهرشاد" من را "بیمار و بى تاب" کرد هنوز با "معشوق حقیقى" آشنا نشده بودم، ولى اکنون "دلم به "عشق خدا" مى تپد "و جز او" معشوقى" نمى خواهم.
🔸من با خدا "مانوس" شدم و فقط با او "آرام" میگیرم.
🔸اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند "آشنا" کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم.
📎گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد "مشهد" است.
💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🌸🍃ادامه زندگینامه ایت الله محمد جواد انصاری همدانی (ره)🌸🍃
🔸 تو هنوز طعم عشق الهی را نچشیده ای!
🔸به ناگاه تحولی عظیم در روح بزرگ او پدیدار می شود و رشچه ای از نور رحمت خدایی بر سینه اش و جرقه ای از عشق الهی بر قلبش می تابد و از او عاشقی بیقرار و عارفی بی تاب و موحدی ناب می سازد از این جا به بعد است که دیگر عشق، راهبر او می شود.
🔸او دیگر نمی توانست تنها به درس و بحث مشغول باشد، کم کم از مردم و فضلای همدان کناره گرفت و دائم به دنبال راهبر و راهنمای باطنی می گشت، دائما به حرم حضرت معصومه می رفت و با خدا ساعتها راز و نیاز و التماس می کرد، بارها و بارها در شبهای سرد و روزهای گرم، در بیابانها و در خلوت بسیار از خدا، گمشده اش را می خواهد، و بعد آخر کار به پیامبر اکرم رحمة للعالمین متوسل می شود که سرانجام برای او فتح باب می شود و این چنین می شود که هم خودش و هم مرحوم قاضی رحمة الله علیه و هم شاگردانشان می گویند:
🔸ایشان در این راه استادی نداشته و توحید را مستقیما از خدا گرفته است. مرحوم انصاری همدانی، سالیان درازی در بیقراری و عشق به خدا سوخت و سوخت. مورد تکفیر بعضی از بی خبران قرار گرفت و مذمت زیادی شد تا جائی که حاج شیخ عبدالکریم حائری، استاد بزرگوارش به او فرمود: حالاتت را کتمان کن.
🔸تاریخ دقیق تحول او در اثر دیدار با آن سید شوریده حال معلوم نیست، ولی ظاهرا حدود ۲۸ تا ۳۰ سالگی ایشان بوده، که دوران التهاب ده تا دوازده سال طول می کشد و حدود ۴۰ سالگی ایشان به آرامش می رسند.
🔸ایشان بعد از سالها سلوک و سیر در راه خدا و تمام مراحل عرفان تا فناء فی الله، در مسائل شرع هم بسیار رعایت و تمام توصیه ایشان به شاگردانشان، اول رعایت حریم شرع و واجبات بود. او فقط در جوانی تدریس دروس حوزوی داشت و در سالهای بعد، محفل و مجلس ایشان مخصوص افرادی بود که می خواستند از دریای عشق الهی، سیراب شوند و این تنها خاص شاگردانش نبود، بلکه هر کسی را به اندازه سعه وجودیش، سیراب می کرد حتی علما و بزرگان و مراجع به خدمتشان می رسیدند و دستورالعمل از ایشان می خواستند، بی سواد و باسواد، طلبه و تاجر، جوان و پیر!
🔸و به این ترتیب، ایشان در اثر عنایت الهی، مرجع مراجع بود البته به اهل علم بسیار احترام می کرد و رفقایشان را تشویق به کسب علم می کرد و بسیاری از شاگردان ایشان، از اهل علم بودند.
🔸او میفرمود: علما کمتر اشتباه می کنند و کمتر گول می خورند. اینها را بهتر می توان ارشاد کرد و دستگیری نمود، چون شرع مقدس به دست آنهاست.
ادامه دارد...
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
3.mp3
10.42M
قسمت سوم کتاب صوتی سوخته، زندگینامه آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی( ره)👆👆👆
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
#اذکارشگفت_انگیز
🌷چند توصیه آیت الله #بهجت ره🌷
🌸🍃برای دوری از ریا،
لاحول و لاقوه الا بالله زیاد بگویید
🌷 برای درمان عصبانیت،زیاد
صلوات بفرستید.
🌸🍃 برای تمرکز فکر،
زیاد لااله الا الله بگویید.
🌷 برای رفع اختلاف زوجین،
صدقه متعدد به افراد متعدد بدهید.
🌸🍃برای دفع شر و بلا بخوانید:
اللهم صل علی محمد و آله و امسک عنا السوء.
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
پله پله تا خدا
🌸🍃ادامه زندگینامه ایت الله محمد جواد انصاری همدانی (ره)🌸🍃 🔸 تو هنوز طعم عشق الهی را نچشیده ای! 🔸
#زندگینامه_ایت_الله_شیخ_محمد_جواد_انصاری_همدانی( ره)
ادامه زندگینامه 👇👇👇
🌸🍃سالهای ۱۲۶۶ تا ۱۲۸۱ ق عصر درخشندگی شیخ اعظم مرتضی انصاری مرجع جهان تشیع است. شیخ، ۵۲ ساله بود که مرجعیت عام شیعه به او سپرده شد که علت امر را می توان در اموری چون شهرت و اشتهار او به ورع و تقوی و شهادت اساتید او مثل شیخ علی کاشف الغطاء وملا احمد نراقی مبنی بر اعلمیت او، خلاصه کرد. او با ژرف اندیشی و موشکافی علمی توانست روح تازه ای در کالبد فقه و اصول بدمد. و دو کتاب رسائل و مکاسب که سالها در حوزه های علمیه تدریس می گردد از همین عالم ربانی است.
🌺🍃در روزگار او بحث های فقهی به اوج گستردگی و نهایت دقت رسید و فقه از حیث استدلال به صورت چشمگیری تطور یافت. او پیشوار دوره هشتم در ادوار فقه و طلایه دار دوره پنجم از ادوار کیفیت بیان فقه و پرچمدار دوره هفتم در ادوار اجتهاد و بنیانگذار بعضی مبانی فقه به شمار می رود. او نخستین مرجعی است که همه علمای شیعه بر اعلمیت او اتفاق نمودند که ظاهراً چنین اجماع و اتفاقی از ناحیه علماء حتی بعد از شیخ انصاری هم برای کسی حاصل نشده است.
🌸🍃بیان شیوا و مستدل شیخ و توان فقهی و اصولی او به گونه ای بود که توانست حدود دویست مجتهد مسلم را تربیت کرده به حوزه های علمیه شیعه تحویل دهد .
🌺🍃از میان شاگردان برجسته ایشان:
۱- آیه الله علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی ،
۲- آیه الله شهید دستغیب ،
۳- آیت الله حسنعلی نجابت ،
۴- آقای حاج غلامحسین سبزواری ،
۵- مرحوم آقای حاج اسماعیل دولابی ،
۶ – حجهالاسلام حاج سیدعبدالله فاطمی ،
۷- مرحوم حاج محمدحسن بیاتی
را می توان نام برد .
🌸🍃گرچه شیخ انصاری رحمه الله علیه ۲۷ سال در نجف، بالاترین کرسی تدریس فقه و اصول و نیز تربیت طلاب را در اختیار داشت و ۱۵ سال، بار سنگین زعامت و مرجعیت شیعه را هم بر دوش کشید، در عین حال، هرگز از تصنیف و تألیف غافل نشد و آثار ارزشمندی از جمله کتاب مکاسب و رسائل را پدید آورد.
ادامه دارد...
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
4.mp3
17.23M
قسمت چهارم و پایانی کتاب صوتی سوخته، زندگینامه آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی( ره)👆👆👆
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
✳️ایمان داشته باش که هر روزت #بهتر خواهد شد.
خود خدا گفته که:
✳️بعداز هر #سختی آسانیست،
امیدوار باش که بهترین ها درانتظارته
✳️یه روز به همین زودیا...
وقتی همه چیزت جور شد برمیگردی
و به این روزای زندگیت نگاه میکنی
✳️و از اینکه هیچ وقت ناامید نشدی خوشحال میشی...
📌در گرفتاریها و سختیها، #صبور و #محکم باش،
👈که خدا با #صابران است.
شب خوش همراهان گرامی🌸🍃
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa