❌ #خردخوان | اندیشه دیالکتیکی هگل
✂️ در زندگی عملی و نزد فهم همگانی، هر چیزی از چیزهای دیگر جداست و با خود یکی است و همه چیزهای دیگر را نفی میکند [یعنی انسان عادی فقط کثرت میبیند و اشیا را متباین به تمام ذات مییابد] اما اگر درست فکر کنیم مییابیم که تصور یک چیز جدا از همه چیز، بیهوده است.
⚔ باید با کمک فلسفه نظری [یعنی فلسفه مورد نظر هگل در بخش عقل نظری؛ فلسفه دیالکتیکی هگل] فاهمه را ارتقا داد و به مرتبه عاقله رسید. یعنی باید از فهم محدود به اندیشة دیالکتیکی رسید تا ذهن ببیند که هر مفهومی چگونه در دل خود ضد خود را به همراه دارد و زاينده ضد خويش است.
💥 هگل در شرح اندیشه دیالکتیکی، واژه «تضاد» را به حدّ آزاردهندهای به کار میبرد. از نظر هگل، هر مفهوم متعلق به فهم ]هر یک از مقولات فاهمه[ از راه «قدرت منفی»، راهگشا به يک تضاد میشود؛ یعنی وقتی مفهوم، سختی و بسته بودن خود را از دست میدهد، تضاد درون آن آشکار میشود و راه به ضد خويش میگشايد.
♾ هگل میگوید اگر کمی در مفهوم محدود (کرانمند) دقت و اندیشه کنید، کمکم این مفهوم، سختی و محدودیت و بسته بودن خود را از دست میدهد و از دل آن، مفهوم «بیکران» یا «نامحدود» بیرون میآید و این «تولدِ ضدِ محدود از دل محدود»، ماهیت محدود و نامحدود را بر ما پدیدار میکند.
🌀 شاید هگل چیزی شبیه آنچه را ما در متضایفان میگوییم قصد کرده است. باید توجه داشت که در فلسفه هگل، ذهنی همان عینی و عینی همان ذهنی است. طبیعتا در چنین فلسفهای، روابط فلسفی به روابط منطقی تبدیل میشوند و با کشف روابط مفاهیم، واقعیات کشف میشوند [واقعی همان مفهوم است و مفهوم همان واقعی یا واقعیت].
📙 #فردریک_كاپلستون و #داریوش_آشوری، تاریخ فلسفه، ج۷، ۱۶۹-۱۷۹
📚 #فلسفه_غرب | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️#خردنما | ظلمی که به اسم تساوی حقوق زن و مرد در حق زنان غربی شد!
🥀 زن آمریکایی: ایکاش یک زن خانهدار بودم و توی خونه بچهداری میکردم به جای اینکه مثل الان مجبور باشم برده شرکتی باشم که هیچ اهمیتی برام قائل نیست...
🌹 شهید مطهری:
🔻 زن و مرد دو ستارهاند در دو مدار مختلف، هرکدام باید در مدار خود و فلک خود حرکت کند. شرط اصلی سعادت هریک از زن و مرد و در حقیقت جامعه بشری، این است که دو جنس هریک در مدار خویش به حرکت خود ادامه دهند.
🔻 تساوى حقوق زن و مرد حقیقتى مسلّم است، امّا تشابه و همانندى آن، نادرست و غیرممکن؛ زیرا با توجّه به ساختار آفرینشى زن و مرد و ویژگى ها و نیازهاى جسمى و روحى آنان، حقوق مشابه، نه ممکن است و نه سزاوار.
📚 #فلسفه_حقوق | #عمومی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٢۴
🧩 تطورگرایی (واقعگرایی)
💠 در حقیقت مبدع و طراح اصلی این نظریه، اسپنسر انگلیسی است. وی به دنبال آن بود كه اخلاق طبیعی جدیدی را جایگزین اخلاق ناشی از عقاید كهن کند. و بر این باور بود كه قانونی اخلاقی كه سازگار با اصل تنازع بقا و انتخاب طبیعی نباشد، از همان ابتدا، بیهودگی و یاوه بودن خود را نشان داده است. رفتار خوب یا رفتار بد را باید بر اساس تطابق یا عدم تطابق آن با مقاصد حیات تعریف و تبیین كرد.
🗿 او معتقد بود انسان اولیه خودگزین بوده و تنها به لذت شخصی خودش میاندیشید. انسان در نخستین مرحله تكاملی خود، همه چیز و همه كس را تنها برای خود میخواسته است. اما در اثر قانون تطور، آدمیان تكامل پیدا كرده و به مرحلهای از رشد و انسانیت رسیدند كه سود و لذت دیگران نیز برای آنان اهمیت دارد.
🔚 از دیدگاه اسپنسر، رفتار، به طور كلی و در یك تعریف عام، عبارت است از كاری كه ناظر به غایت و هدفی است. اما هر اندازه كه در نردبان تكامل به پلههای بالاتری صعود كنیم، شاهد كارهای هدفمند بیشتری خواهیم بود: كارهایی كه در جهت خیر و صلاح فرد یا نوع انسانی هستند. او در یک تقسیمبندی رفتار را به نیمه متکامل و کاملا متکامل و اخلاق را به نسبی و مطلق تقسیم میکند.
✍ نقد و بررسی تطورگرایی
۱. مبنایی اثبات ناشده؛
نخستین ایراد این مكتب این است كه مبتنی بر فرضیهای اثبات ناشده است. این فرضیه كه قانون تطور در طبیعت ثابت است یا نه، هر چند یك فرضیه مشهور و گرایشی مسلط در نزد زیست شناسان است، اما تاكنون هیچ دلیل قاطعی برای اثبات آن اقامه نشده است.
۲. دلیل بیربط؛
حتی اگر بپذیریم كه قانون تكامل در طبیعت امری مسلم و قطعی است، باز هم منطقاً نمیتوان این قانون را، به صرف این كه در طبیعت جریان و سریان دارد، به عالم اخلاق نیز سرایت داد. مسائل اخلاقی یك سلسله مفاهیم خاصی است كه مربوط به اختیار و اراده انسان است. در حالی كه این قانون، قانونی است مربوط به طبیعت بیشعور و بیاراده كه همه فعل و انفعالات آن به صورت جبری تحقق مییابد. یك قانون جبری طبیعی چگونه میتواند منشأ ارزشهای اخلاقی، كه قوام آنها به اراده و اختیار و نیّت است، شود.
۳. همان دیگرگرایی است؛
حتی اگر از دو اشكال پیشگفته نیز صرف نظر كنیم، حاصل این نظریه این است كه انسانها در این مرحله از تكامل خود، دارای عاطفه دیگرگزینی هستند. و انسان اخلاقی به كسی گفته میشود كه در تزاحم میان منافع و لذات شخصی و فردیاش با منافع و لذات گروهی و اجتماعی جانب اجتماع و گروه را مقدّم بدارد. اما این سخن چیزی جز همان مدّعای مكتب دیگرگرایی نیست. در نتیجه همان اشكالاتی كه بر آن مكتب وارد بود، بر این مكتب نیز وارد خواهد شد.
📘#محمدتقی_مصباح_یزدی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۲۱-۲۲۹
📚 #فلسفه_اخلاق | #تخصصی
📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔹 تا حالا درباره دوگانه اقتصاد اسلامی و غرب به چالش خوردی؟
🔹آیا نظر شهید مطهری و شهید بهشتی رو درباره نظام اقتصادی اسلام میدونی؟
🔹از فعالیت های اقتصادی امام موسی صدر در لبنان چقدر خبرداری؟
🧐اگر میخوای با اندیشه اقتصادی اسلام و غرب آشنا بشی و کلی ویدیو و مقاله بروز و کاربردی از اساتید فقه اقتصاد به صورت رایگان داشته باشید
با مرکز مطالعات اقتصادی حبنا همراه باشید
https://eitaa.com/joinchat/2509636339C3756de85c4
💠مرکز مطالعات اقتصادی حبنا را دنبال کنید:
ایتا | تلگرام | بله | اینستاگرام