ایتا - پیشاهنگ

شما رو نمیگم ... 
اما آقا من غلط کردم به ولله من خسته شدم
از این همه گناه 
آقا صدامو میشنوی 
جان من بشنو 
دیگه تا کی میخوای گناهامو تحمل کنی؟؟؟

118 مشاهده19:31

بیا دیگه آقا جونم خسته شدم بسه دیگه اینهمه زجر 
ناشکر نیستمااااا اما آقا ،بابا مهدی نمیدونی چقدر دلتنگتم

116 مشاهده19:32

مادر سادات چشم انتظاره هااا

113 مشاهده19:33

وااای آقا یه کم از مادر برات بگم یه کم خالی شم یه چیزی رو دلم سنگینی میکنه💔

109 مشاهده19:33

💔💔💔💔

108 مشاهده19:34

میدونی چی ؟

113 مشاهده19:34

آقا اونموقع که داشتند مادر رو میزدند
یه دونه با غیرت نداشتیم
آقا به جان خودم یه دونه با غیرت نداشتیم 
مادر رو سیاه و کبود کردند

117 مشاهده19:35

وای دیگه طاقت ندارم......

122 مشاهده19:35

آقا جانم ،بابا مهدی حسین اون لحظه داشت میزد رو سر و صورتش اما مادر دستش شکسته بود نمیتونست دست حسینش رو بگیره

129 مشاهده19:36

علی اومد بالای سر فاطمه ....

127 مشاهده19:37

اما فاطمه از حال رفته بود

1 مشاهده19:37

محسنی دیگه وجود نداشت تازه میخواستند کم کم برای اومدن محسن خودشون رو آماده کنند

1 مشاهده19:37

مطالب بعدی