eitaa logo
معراجی ها
244 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
125 فایل
جهت ارتباط با ادمین کانال پایگاه معراج: @Maranjan
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام سلام✋ طرح پالایش قفسه ها📚📖🗄 کتابهای اضافی که در منزل دارید به مسجد بدید تا: 1-اگه مفیدند ولی به درد شما نمیخورن بقیه استفاده کنند✔️ 2-اگه مفید نیستن ، با کتابهای مفید تعویض بشن و بقیه استفاده کنند✔️ 3-اگه پاره و کهنه و به دردنخور شدن(حتی دفترهای قدیمی) بازیافت بشن و با پولش کتابهای خوب برای کتابخونه مسجد بگیریم✔️ تا آخر هفته بیارید به این آدرس: مجتمع آیت الله فاضل، بلوک2، طبقه5، واحد28
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پس از انجام عملیات موفق ثامن الائمه و اعلام تبریك خبر شكست حصر آبادان به امام ، هواپیمای سی – 130 حامل شماری از فرماندهان جنگ هنگام بازگشت به تهران سقوط كرد . در این سانحه كه روز هفتم مهرماه اتفاق افتاد محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر ، جواد فكوری فرمانده نیروی هوایی ارتش ، یوسف كلاهدوز قائم مقام فرماندهی سپاه پاسداران ، ولی الله فلاحی رئیس ستاد مشترك ارتش و موسی نامجو وزیر دفاع و نماینده امام در شورای عالی دفاع كه همگی در طراحی و اجرای عملیات شكست حصر آبادان شركت داشتند ، به همراه تنی چند از افسران و همراهان به شهادت رسیدند . @pmerag🕊
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 نیمکت کلاسهای مدرسه‌ها این روزها ،تک نفره شده ،تازه معلم برای اینکه بچه‌ها باهم اخت نشوند و باهم حرف نزنند ،هفته ای یکی دوبار جای بچه‌ها را عوض می کند زمان ما نیمکتها سه نفره بود ،مدرسه غیر انتفاعی هم نبود ،همه جور آدمی توی کلاس پیدا میشد.معلم که می خواست دیکته بگوید وسطی را مجبور می کرد برود پایین ،چمباتمه بزند روی صندلی دیکته اش را بنویسد مبادا که کسی تقلب کند. من و بیژن و عباس در یک نیمکت بودیم.خیلی باهم دوست شده بودیم.زنگهای تفریح دستمان را در گردن هم حلقه می کردیم ودرحیاط مدرسه حرف می زدیم...عزیز هم با ما در یک کلاس بود،عزیز پسر علی آقا میوه فروش محلمان بود. عزیز درسش خوب نبود ،یعنی یک جور دیگری بود،شلوارگشادی پا می کرد که به جای کمربند یک نخی طنابی چیزی دور کمرش انداخته بود ،زیپش همیشه خراب بود،به جای زیپ سنجاق زده بود،همیشه دمپایی پایش بود تمام دندانهای عزیز خراب بود،یادم نمی آید عزیز با ما بازی کرده باشد بعد از مدرسه که ما در کوچه بازی می کردیم عزیز پیش علی آقا دم مغازه می ایستاد،نه اینکه ما نخواهیم با او بازی کنیم ،خودش نمی آمد اصلا خودش را خیلی قاطی ماها نمی کرد. نمی دانم شاید هم علی آقا نمی گذاشت بازی کند ،نمی دانم یعنی راستش الان که خوب فکر میکنم اصلا عزیز چیزی بروز نمی داد که آدم بفهمد،من الان تنها چیزی که از عزیز یادم می آید یک لبخند بزرگ به پهنای صورتش است ،حقیقتش خوب که فکر میکنم عزیز همیشه لبخند پهنی به صورتش داشت با آنهمه دندان خراب لبخند به این پهنی شجاعت زیادی می خواست که عزیز داشت،شایدهمین ترکیب لبخند پهن و دندانهای خراب بود که نمی گذاشت کسی از درد های پنهان هزار توی عزیز آگاه شود. این لبخند آنقدر پرتوان بود که الان بعد از سی سال هم نمیشود ازتوی آن چیزی جز لبخند در اورد آدم هایی مهربان و لبخندهایشان هیچوقت از ذهن آدم پاک نمیشود 👤فرخ سلیمانی @pmerag🌿
✅داستانی از طلبه ی دانشمند یکی از اساتید بزرگ ریاضی دانشگاه تهران میگفت: چندسال پیش دعوت شدیم به یه کنفراس ریاضی جهانی وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه طلبه هم نشسته بهش گفتم این هواپیما به سمت مکه نمیره‌ها گفت میدانم! گفتم ماها برای کنفرانس ریاضی میریم گفت می‌دانم! دیدم کم نمیاره مساله‌ای رو که میخواستم تو کنفرانس حل کنم رو بهش دادم و گفتم اگه راست میگی اینو حل کن؛ بعدشم خوابیدم. وقتی بیدار شدم دیدم داره مینویسه گفتم حاجی خودتو خسته نکن؛ من تو دانشگاه تهرانم هروقت حل کردی برام بیارش. ولی اون هنوز داشت مینوشت و دوباره خوابیدم. بیدار که شدم دیدم دیگه نمی‌نویسه گفتم چیشد؟حل نشد؟ بالبخند برگه رو بهم داد و گفت: مساله ۴روش حل داشت که ۳روش رو برات نوشتم؛ روش چهارمم خودت بلدی بعدش یه برگه بهم داد و گفت: این همون مساله‌ست که میخوام تو کنفرانس حل کنم اگه حل کردی حسن‌زاده هستم از قم! @pmerag👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب جمعه اگرم نيست میسر حرمش سر بامى روم و داد كشم از كرمش دست بر سينه گذارم و سلامى دهمش مى كنم ياد غم و محنت و رنج و المش گويم ارباب تو در سينه ما جا دارى آنچه خوبان همه دارند تو يكجا دارى السلام علیک یاابا عبدالله الحسین✋ @pmerag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°🌱 هر روز را با سلام بر تو آغاز می‌کنیم! سلام بر تو... که صاحب‌اختیار مایی! السَّلامُ‌عَلَيْكَ يَا نُورَاللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ‌الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ. @pmerag🍀
✍ حاج اسماعیل دولابی (ره) : در بازار چوب فروشها، در هر حجره روزی چند كاميون چوب معامله می‌شود، ولی در پايان روز كه سؤال كنی چقدر كاسبی كرده ايد، می‌گويند مثلاً ده هزار تومان. امّا يك منبّت كار تكّه‌ی كوچكی از آن چوبها را می‌گيرد و حسابی روی آن كار می‌كند و بر رو‌ی‌ آن نقش می‌اندازد و همان تكّه چوب را صد هزار تومان يا بيشتر می‌فروشد. گاهی اوقات آن قدر نفيس می‌شود كه نمی‌توان روی آن قيمت گذاشت. در اعمال عبادی هم زياد عبادت كردن چندان ارزش ندارد بلكه روي عمل حسابی كار كردن و آن را خوب از كار درآوردن و حقّ آن را ادا كردن نتيجه بخش است. @pmerag🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه بخندید... صحبت‌های دلنشین شهید احمد کاظمی.. @pmerag🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا